مقدمه: رادیوفردا در نظر دارد بیستمین دوره جام جهانی فوتبال را با محوریت اخبار تیم ملی ایران، به صورت ویژه پوشش دهد. در فاصله حدود دو ماه تا آغاز این مسابقات، خبرهای مربوط به جام جهانی، اردوها و بازیهای تدارکاتی، مصاحبهها، ترکیب تیمها و آخرین تحولات مرتبط با رقابتها را همه روزه منتشر خواهیم کرد.
این مسابقات از ۲۲ خرداد با دیدار تیمهای برزیل و کرواسی از گروه نخست، رسماً آغاز خواهد شد. ایران هم نخستین بازیاش را چهار روز بعد در شهر کوریتیبا و استادیوم ۴۴ هزارنفری بایخهدا مقابل نیجریه برگزار خواهد کرد.
با یادداشتهای ویژه ستارگان گروه F به استقبال جام جهانی میرویم. نخستین گزارش نیز به یکی از ستارگان تیم ملی ایران اختصاص دارد.
دهم اسفند ۱۳۹۰ وقتی برای نخستین بازی ملیاش مقابل قطر به میدان آمد، منتقدان کیروش تردیدهای فراوانی درباره او مطرح کرده بودند. اما حالا تصور تیم ملی ایران بدون حضور غیر ممکن و به همان نسبت نیز غمانگیز است.
آن روزها برخی فریدون زندی را مثال میزدند و معتقد بودند مانند زندی، عاقبت خوشایندی در انتظار اشکان نخواهد بود. عدهای نیز همچون مهدی مناجاتی سرمربی سابق تیم ملی، عقیده داشتند «در زمینهای خاکی، صدها نفر بهتر از دژآگه داریم.» حتی میگفتند دژآگه در ولفسبورگ نیمکت نشین شده و از سر ناچاری ایران را برگزیده.
اما او در همان بازی اول، دو گل به قطر زد و با کیفیت درخشان بازیاش، به سرعت دل هواداران فوتبال در ایران را به دست آورد. بدبینیها و بددلیها اما همچنان ادامه داشت. وقتی به خاطر مصدومیت، بازی با لبنان در بیروت را از دست داد، برخی روزنامههای ورزشی نوشتند «عمداً خودش را زده به مصدومیت تا تمرینات فولام را از دست ندهد.» دروغی که کیروش را از کوره در برد.
امروز که میزان عرق و تعصب دژآگه به اثبات رسیده، درج چنین شایعاتی برای هر نشریهای، چیزی شبیه خودکشی و اعلام ورشکستگی است!
همان روزها مربی سنتگرایی مانند محمود یاوری که از دهه ۵۰ روی نیمکت مینشیند، گفت: باید به دژآگه نشان شجاعت ملی بدهیم که خارج از میهن بزرگ شده اما مثل سرباز برای کشورش میجنگد.
ستاره تیم ملی در جام جهانی ۲۰۱۴ کاملاً برای فوتبالدوستان ایرانی آشناست. شاید تنها جنبهای از سوابق او که کمتر شناخته شده، دوران حضورش در تیمهای ملی جوانان و امید آلمان باشد که تجربیاتی گرانبها نصیب او ساخته.
قهرمان اروپا، افتخار آسیا
او سال ۲۰۰۴ در مسابقات جوانان اروپا پیراهن آلمان را پوشید. در تیمی که سرمربیگریاش به عهده دیتر آیلتس بود، بازیکنانی مانند رنه آدلر، مارسل یانسن، آندریاس اوتل و ماریو گومز حضور داشتند. اشکان مقابل اسپانیا با سرجیو راموس، سولدادو و دیوید سیلوا جنگید که شکست آلمان در آن بازی، مانع از صعود این تیم شد.
آلمان به دور بعد نرسید اما دژآگه با دو گلی که به لهستان و ترکیه زد، بهترین گلزن تیمش در این تورنمنت بود. گل او به ترکیه در دقیقه ۹۱ زده شد تا مانع از شکست آلمان شود.
مهمترین افتخار دژآگه در فوتبال آلمان، قهرمانی امیدهای اروپاست. برای درک اهمیت این جام، باید به تاریخچه این مسابقات مراجعه کنیم. رقابتهایی که از سال ۱۹۷۸ در حال برگزاری است. تاکنون ۱۹ دوره از آن برگزار شده و ایتالیا با پنج قهرمانی رکورددار است. آلمان فقط یک بار روی سکوی نخست ایستاده و آن یک بار هم سال ۲۰۰۹ و با حضور اشکان دژآگه بوده.
هورست هروبش سرمربی بود و همچنان هم هست. آلمان ابتدا با اسپانیا ۰-۰ کرد و سپس با گلهای دژآگه و بندیکت هوودس ۲-۰ فنلاند را برد. دروازهبان این تیم مانوئل نویر بود و در ترکیبش هم مسعود اوزیل، جروم بواتنگ، دنیس آئوگو، مارسل اشملزر، متس هوملس و سامی خدیرا حضور داشتند. بازیکنانی که تقریباً همگی مانند همبازیان دژآگه در جوانان ۲۰۰۴ اروپا، به جام جهانی برزیل خواهند آمد اما همچنان با پیراهن آلمان.
تساوی ۱-۱ با انگلستان، این تیم را روانه نیمه نهایی کرد. آلمان با دژآگه ضمن پیروزی بر ایتالیا که ماریو بالوتلی را در اختیار داشت به فینال رسید و با برتری ۴-۰ مقابل انگلیس، جام قهرمانی را نصیب خود کرد.
مجموعه اینها تجاربی است که پیش از رده سنی بزرگسالان نصیب دژآگه شده. او با سالها بازی در بوندس لیگا و سپس لیگ برتر انگلستان، تبدیل به چهرهای ممتاز در سطح اول فوتبال دنیا شده.
با خداحافظی ناگهانی مجتبی جباری از تیم ملی، کیروش با کمبود مهره برای پست کلیدی هافبک بازیساز مواجه است. با توجه به سیستم بازی ایران که ۱-۳-۲-۴ است، مرد میانی برای خط سوم تیم ملی، احتمالاً کسی جز دژآگه نخواهد بود.
این در حالی است که اشکان در آلمان سابقه بازی در پست مهاجم را دارد. در فولام نیز در بال راست و بال چپ به میدان میرود. اما فقدان یک بازیکن کارآمد و ۹۰ دقیقهای، چارهای برای کیروش باقی نمیگذارد جز اینکه از بهترین بازیکنش در همین پست استفاده کند. در حالی که برای پست بال راست، گزینههای احتمالی متعددی مانند جهانبخش، خلعتبری، صادقیان یا آزمون وجود دارند.
دژآگه از معدود بازیکنان تیم ملی ایران است که در جام بیستم حتی آلخاندرو سابلا سرمربی تیم ملی آرژانتین هم بازیکنی را به طور مستقیم مأمور مهار او خواهد کرد. او موتور حرکتی یا به عبارتی دقیقتر، نرمافزار پردازشگر تیم ملی ایران است. در سایه دوندگیهای بیامان و فضاسازیهای منحصر به فردی که با تغییر سریع محل استقرارش ایجاد میکند، بالهای کناری را در موقعیت نفوذ، ارسال یا شوت قرار میدهد.
بازگشتهای مکرر اشکان به عقب نیز از سنگینی باری که روی پیکر خط دفاعی میافتد خواهد کاست، او در تیم باشگاهی نیز بارها فداکارانه طول زمین را دویده و تا خط دروازه عقب کشیده. چنین خصیصهای مقابل خطوط آتش بیرحم نیجریه، آرژانتین و بوسنی، پشتیبانی معرکهای برای سازمان دفاعی تیم ملی به حساب خواهد آمد.
رقبای مستقیم اشکان در سه بازی مقدماتی؟
البته او مثل پروانه در زمین میچرخد و مدام در تردد است. یعنی این گریزناپذیر است که اشکان بارها هر ۱۱ بازیکن حریف تنه به تنه بشود.
اما اگر مرکز ثقل زمین را به عنوان جایگاه اصلیاش بدانیم، در بازی با نیجریه بیش از هر حریف دیگری باید با جان اوبی میکل بجنگد. ستاره نیجریهایها و شماره ۱۲ معروف چلسی. شاید یکی از زیباترین جدالهای تک به تک در جام بیستم. بیراه نیست اگر تصور کنیم حاصل تقابل فیزیکی و تکنیکی این دو، نتیجه این بازی و بخش عمدهای از سرنوشت گروه را نیز رقم خواهد زد.
گفته میشود اگر ایران نتیجه لازم را مقابل نیجریه کسب کند و حداقل یک امتیاز بگیرد، کیروش به ستارههایش در برابر آرژانتین استراحت خواهد داد تا برای افزایش ضریب صعود، با تمام قوا به مصاف بوسنی برود. با این تمهید برای تیم کم ستاره ایران، نه احتمال کارت زرد دوم در بازی دوم در کار خواهد بود و نه نه خستگی مفرط، احتمال مصدومیت و نکاتی از این قبیل.
با این حال و به هر ترتیب اگر دژآگه مقابل آرژانتین به میدان برود و از آن طرف نیز سابلا تیمش را با تمام قوا ارنج کند، خاویر ماسکرانو ستاره بارسلونا پیش روی دژآگه خواهد ایستاد.
مقابل بوسنی و هرزگوین که اگر ایران بازی نخستش را نباخته باشد، حساسترین بازی برای مردان کیروش خواهد شد، هریس مدونجانین با دژآگه رخ به رخ خواهد شد که در گازیانتیپ اسپور ترکیه بازی میکند اما سابقه عضویت در وایادولید اسپانیا و آلکمار هلند را هم دارد.
جامی بیاندازه سخت پیش روی اشکان است. او بایستی دست کم در سه ۹۰ دقیقه نفسگیر و طاقتفرسا، هم همبازیان نه چندان مجرب خود –در قیاس با متر و معیار جام جهانی- را حمایت کند و به پیش بکشد، هم با هماوردان زبده و حرفهایاش رویارو شود.
این مسابقات از ۲۲ خرداد با دیدار تیمهای برزیل و کرواسی از گروه نخست، رسماً آغاز خواهد شد. ایران هم نخستین بازیاش را چهار روز بعد در شهر کوریتیبا و استادیوم ۴۴ هزارنفری بایخهدا مقابل نیجریه برگزار خواهد کرد.
با یادداشتهای ویژه ستارگان گروه F به استقبال جام جهانی میرویم. نخستین گزارش نیز به یکی از ستارگان تیم ملی ایران اختصاص دارد.
دهم اسفند ۱۳۹۰ وقتی برای نخستین بازی ملیاش مقابل قطر به میدان آمد، منتقدان کیروش تردیدهای فراوانی درباره او مطرح کرده بودند. اما حالا تصور تیم ملی ایران بدون حضور غیر ممکن و به همان نسبت نیز غمانگیز است.
آن روزها برخی فریدون زندی را مثال میزدند و معتقد بودند مانند زندی، عاقبت خوشایندی در انتظار اشکان نخواهد بود. عدهای نیز همچون مهدی مناجاتی سرمربی سابق تیم ملی، عقیده داشتند «در زمینهای خاکی، صدها نفر بهتر از دژآگه داریم.» حتی میگفتند دژآگه در ولفسبورگ نیمکت نشین شده و از سر ناچاری ایران را برگزیده.
امروز که میزان عرق و تعصب دژآگه به اثبات رسیده، درج چنین شایعاتی برای هر نشریهای، چیزی شبیه خودکشی و اعلام ورشکستگی است!
همان روزها مربی سنتگرایی مانند محمود یاوری که از دهه ۵۰ روی نیمکت مینشیند، گفت: باید به دژآگه نشان شجاعت ملی بدهیم که خارج از میهن بزرگ شده اما مثل سرباز برای کشورش میجنگد.
ستاره تیم ملی در جام جهانی ۲۰۱۴ کاملاً برای فوتبالدوستان ایرانی آشناست. شاید تنها جنبهای از سوابق او که کمتر شناخته شده، دوران حضورش در تیمهای ملی جوانان و امید آلمان باشد که تجربیاتی گرانبها نصیب او ساخته.
قهرمان اروپا، افتخار آسیا
او سال ۲۰۰۴ در مسابقات جوانان اروپا پیراهن آلمان را پوشید. در تیمی که سرمربیگریاش به عهده دیتر آیلتس بود، بازیکنانی مانند رنه آدلر، مارسل یانسن، آندریاس اوتل و ماریو گومز حضور داشتند. اشکان مقابل اسپانیا با سرجیو راموس، سولدادو و دیوید سیلوا جنگید که شکست آلمان در آن بازی، مانع از صعود این تیم شد.
آلمان به دور بعد نرسید اما دژآگه با دو گلی که به لهستان و ترکیه زد، بهترین گلزن تیمش در این تورنمنت بود. گل او به ترکیه در دقیقه ۹۱ زده شد تا مانع از شکست آلمان شود.
هورست هروبش سرمربی بود و همچنان هم هست. آلمان ابتدا با اسپانیا ۰-۰ کرد و سپس با گلهای دژآگه و بندیکت هوودس ۲-۰ فنلاند را برد. دروازهبان این تیم مانوئل نویر بود و در ترکیبش هم مسعود اوزیل، جروم بواتنگ، دنیس آئوگو، مارسل اشملزر، متس هوملس و سامی خدیرا حضور داشتند. بازیکنانی که تقریباً همگی مانند همبازیان دژآگه در جوانان ۲۰۰۴ اروپا، به جام جهانی برزیل خواهند آمد اما همچنان با پیراهن آلمان.
تساوی ۱-۱ با انگلستان، این تیم را روانه نیمه نهایی کرد. آلمان با دژآگه ضمن پیروزی بر ایتالیا که ماریو بالوتلی را در اختیار داشت به فینال رسید و با برتری ۴-۰ مقابل انگلیس، جام قهرمانی را نصیب خود کرد.
مجموعه اینها تجاربی است که پیش از رده سنی بزرگسالان نصیب دژآگه شده. او با سالها بازی در بوندس لیگا و سپس لیگ برتر انگلستان، تبدیل به چهرهای ممتاز در سطح اول فوتبال دنیا شده.
با خداحافظی ناگهانی مجتبی جباری از تیم ملی، کیروش با کمبود مهره برای پست کلیدی هافبک بازیساز مواجه است. با توجه به سیستم بازی ایران که ۱-۳-۲-۴ است، مرد میانی برای خط سوم تیم ملی، احتمالاً کسی جز دژآگه نخواهد بود.
این در حالی است که اشکان در آلمان سابقه بازی در پست مهاجم را دارد. در فولام نیز در بال راست و بال چپ به میدان میرود. اما فقدان یک بازیکن کارآمد و ۹۰ دقیقهای، چارهای برای کیروش باقی نمیگذارد جز اینکه از بهترین بازیکنش در همین پست استفاده کند. در حالی که برای پست بال راست، گزینههای احتمالی متعددی مانند جهانبخش، خلعتبری، صادقیان یا آزمون وجود دارند.
دژآگه از معدود بازیکنان تیم ملی ایران است که در جام بیستم حتی آلخاندرو سابلا سرمربی تیم ملی آرژانتین هم بازیکنی را به طور مستقیم مأمور مهار او خواهد کرد. او موتور حرکتی یا به عبارتی دقیقتر، نرمافزار پردازشگر تیم ملی ایران است. در سایه دوندگیهای بیامان و فضاسازیهای منحصر به فردی که با تغییر سریع محل استقرارش ایجاد میکند، بالهای کناری را در موقعیت نفوذ، ارسال یا شوت قرار میدهد.
بازگشتهای مکرر اشکان به عقب نیز از سنگینی باری که روی پیکر خط دفاعی میافتد خواهد کاست، او در تیم باشگاهی نیز بارها فداکارانه طول زمین را دویده و تا خط دروازه عقب کشیده. چنین خصیصهای مقابل خطوط آتش بیرحم نیجریه، آرژانتین و بوسنی، پشتیبانی معرکهای برای سازمان دفاعی تیم ملی به حساب خواهد آمد.
رقبای مستقیم اشکان در سه بازی مقدماتی؟
البته او مثل پروانه در زمین میچرخد و مدام در تردد است. یعنی این گریزناپذیر است که اشکان بارها هر ۱۱ بازیکن حریف تنه به تنه بشود.
اما اگر مرکز ثقل زمین را به عنوان جایگاه اصلیاش بدانیم، در بازی با نیجریه بیش از هر حریف دیگری باید با جان اوبی میکل بجنگد. ستاره نیجریهایها و شماره ۱۲ معروف چلسی. شاید یکی از زیباترین جدالهای تک به تک در جام بیستم. بیراه نیست اگر تصور کنیم حاصل تقابل فیزیکی و تکنیکی این دو، نتیجه این بازی و بخش عمدهای از سرنوشت گروه را نیز رقم خواهد زد.
با این حال و به هر ترتیب اگر دژآگه مقابل آرژانتین به میدان برود و از آن طرف نیز سابلا تیمش را با تمام قوا ارنج کند، خاویر ماسکرانو ستاره بارسلونا پیش روی دژآگه خواهد ایستاد.
مقابل بوسنی و هرزگوین که اگر ایران بازی نخستش را نباخته باشد، حساسترین بازی برای مردان کیروش خواهد شد، هریس مدونجانین با دژآگه رخ به رخ خواهد شد که در گازیانتیپ اسپور ترکیه بازی میکند اما سابقه عضویت در وایادولید اسپانیا و آلکمار هلند را هم دارد.
جامی بیاندازه سخت پیش روی اشکان است. او بایستی دست کم در سه ۹۰ دقیقه نفسگیر و طاقتفرسا، هم همبازیان نه چندان مجرب خود –در قیاس با متر و معیار جام جهانی- را حمایت کند و به پیش بکشد، هم با هماوردان زبده و حرفهایاش رویارو شود.