افزایش محسوس تنشهای نظامی در خلیج فارس، پیامد برگزاری یک مانور موشکی در مناطق کویری ایران، و اعلام افزایش تعداد کشتیهای مینروب آمریکا در نزدیکی تنگه هرمز و انتقال هواپیماهای اف-۲۲، اولین روز مذاکرات اتمی استانبول را که در سطح کارشناسان ایران و جامعه اروپا و پشت درهای بسته صورت گرفت، کاملاً در حاشیه قرار داد.
افزایش ۳.۵ تا ۳.۸ دلار بهای هر بشکه نفت خام در بازارهای بینالمللی در روز سه شنبه، همزمان با آغاز مذاکرات استانبول، نشان داد که حساسیت بازارهای جهانی بیش از نتایج شکست احتمالی و یا موفقیت مذاکرات استانبول، متوجه تنشهای رو به گسترش و تحولات نظامی در منطقه است.
تمهیدات ایران پیش از مذاکرات
تدارک مانور موشکی موسوم به پیامبر ۷، ظاهراً به عنوان یک اقدام تاکتیکی، با هدف نمایش قدرت، پیش از داخل شدن نمایندگان جمهوری اسلامی در مذاکرات اتمی صورت گرفت.
طی دو تحول موازی دیگر که هر دو از سختتر شدن مواضع ایران حکایت داشت، ابتدا نمایندگان مجلس شورای اسلامی موضوع داخل شدن در بحث مسدود ساختن تنگه هرمز را مطرح ساختند، و در همان روز حسین نقوی حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس توصیه کرد که دولت ایران کشتیهای خود را به موتور اتمی مجهز سازد!
مفهوم دیگر اظهارنظر خارقالعاده این نماینده، اعلام افزایش غلظت اورانیوم غنیسازی شده ایران به میزان بیش از ۲۰ درصد و رساندن آن به غلظت تا ۶۰ در صد است.
در حال حاضر ایران فاقد قابلیت صنعتی ساخت موتورهای اتمی برای وسایل نقلیه دریایی است. اما در گذشته نیز مسئولان دولتی جمهوری اسلامی تولید اورانیوم با غلظت ۲۰ در صد را به بهانه تأمین نیازهای سوختی رآکتورهای هنوز طراحی نشده، و همچنین تأمین سوخت رآکتور اتمی فرسوده آزمایشگاهی تهران صورت دادند.
در ۱۲ ماه ژوئن و پیش از داخل شدن در مذاکرات اتمی ۱۹ ژوئن مسکو نیز در اظهاراتی مشابه با گفتههای امروز نمایندگان مجلس، عباس زمینی، معاون فنی نیروی دریایی جمهوری اسلامی از «مراحل اولیه طراحی ساخت زیر دریایی اتمی» یاد کرده بود که مفهوم ساده آن تهدید به تولید اورانیوم با غلظت بیش از ۲۰ درصد در صورت به نتیجه نرسیدن گفتوگو با نمایندگان گروه ۱+۵ بود.
سوخت زیر دریاییهای اتمی از نظر غلظت معمولاً در حدود غلظت اورانیوم برای استفاده در بمب اتمی است، در حالی که رآکتورهای اتمی تنها از سوخت اورانیوم با غلظت در حدود ۳.۵ درصد استفاده میکنند.
توسل به تهدید
مواضع ایران در قبال مذاکرات اتمی با گروه ۱+۵، علیرغم فشارهای ناشی از اعمال تحریمهای نفتی و بانکی، نسبت به گذشته تغییر نکرده است.
آمریکا و غرب نیز بر اساس این ارزیابی که توان ایستادگی ایران در برابر تحریمها رو به کاهش نهاده و زمان به زیان جمهوری اسلامی است، همچنان به تسلیم بیانتظار برنامههای مشکوک اتمی آن، و پیروی از الگوی لیبی در این زمینه اصرار میورزد.
جمهوری اسلامی، بر اساس یک جمعبندی متفاوت، و انتظار انجام یک معامله پایاپای، و تنها به شرط دریافت پاسخ مناسب (به رسمیت شناختن غنی سازی اورانیوم و تعلیق تحریمها) آماده واگذاری بخشی از برنامههای اتمی است.
خارج ساختن اورانیوم ۲۰ درصد غنیسازی شده و تعلیق غنیسازی با غلظت ۲۰ درصد بدون تعطیل ساختن مرکز فوردو در ردیف موارد پیشنهادی ایران برای معامله قرار دارند اما نزد غرب و بخصوص آمریکا به هیچ وجه آمادگی لازم برای تن دادن به چنین تعاملی با تهران دیده نمیشود.
از این لحاظ، ایران پس از محروم ماندن از فرصت استفاده از سلاح نفت، که به دلیل کاهش یک میلیون بشکه صادرات روزانه تأثیر خود را عملاً از دست داده، پیش از داخل شدن در مذاکرات اتمی، به تهدید مسدود ساختن تنگه هرمز و مبادرت به غنیسازی اورانیوم با غلظت نظامی متوسل شده است.
مراحل سهگانه تهدیدها
تأثیر مانور موشکی و تهدید به مسدود ساختن تنگه هرمز، تا زمانی که شکل تهدیدها رسانهای است، در کنار تهدیدهای کاغذی دیگر، از جمله محو شدن اسرائیل از زمین و یا نزدیک شدن زمان سقوط آمریکا که آقای احمدینژاد روز سهشنبه بار دیگر مطرح ساخت، همچنان در حدود تهدیدهای زبانی باقی خواهد ماند.
در صورت بینتیجه ماندن تلاشهای سیاسی برای دست یافتن به توافق و در عین حال ادامه تحریمهای فلج کننده، ایران دیر یا زود مجبور به واکنش خواهد شد.
اولین واکنش ایران، بیشک تلاش برای مسدود ساختن تنگه هرمز نخواهد بود. مبادرت به مسدود ساختن تنگه هرمز، از راه غرق ساختن یک یا دو نفتکش بزرگ و یا نصب مینهای دریایی، آخرین اقدامی است که تنها در شرایط خاص، و به عنوان تلافیجویی، ممکن است ایران در دستور کار قرار دهد.
اقدام کمهزینهتری که ایران پیش از درگیری نظامی ممکن است به ن مبادرت نماید، اعلام آغاز غنیسازی با غلظت بیش از ۲۰ درصد، و یا اعلام خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (ان پی تی) است، که در هر حال اقدامات احتمالی یاد شده نیز از سوی جامعه جهانی به عنوان اقدامات تحریکآمیز با شدت فوقالعاده تلقی خواهند شد.
هر نوع تلاش ایران جهت مسدود ساختن تنگه هرمز، که مغایر با کنوانسیون سال ۱۹۸۲ حقوق دریاها تلقی میشود، نه تنها مبادرت به «اعلام جنگ» علیه کشورهای جنوبی خلیج فارس و متحد نظامی آنها، آمریکا، که عملاً داخل شدن در جنگ علیه کشورهای یاد شده است.
بر این اساس، مسدود ساختن تنگه هرمز نه اولین اقدام عملی که آخرین حرکت ممکن ایران در پاسخ تحولات غیر قابل پیشبینی آینده خواهد بود.
اما در صورت هدف قرار گرفتن تأسیسات اتمی و پایگاهها موشکی ایران، به تلافی اقدامات دیگر جمهوری اسلامی (اعلام خروج از ان پی تی، و یا آغاز غنیسازی با غلظت نظامی)، تلاش برای مسدود ساختن تنگه هرمز را میتوان یک اقدام تلافیجویانه قابل انتظار از سوی تهران تلقی کرد.
از این لحاظ، بازارهای نفتی بدون توجه به توقف و یا پیشرفت مذاکرات اتمی در استانبول، طی روز سهشنبه توجه عمده خود را تنها به تحولات مربوط به تنگه هرمز و در خطر قر ار گرفتن احتمالی امنیت این شاهراه آبی معطوف ساختند و با سکوت نسبی از کنار مذاکرات استانبول گذشتند.