روزنامه همدلی عکس یک خود را به تصویری از حسن روحانی در جریان بازدید و سخنرانیش در نمایشگاه مطبوعات اختصاص داده و از «تأکید توأمان رئیسجمهور» بر «امنیت و آزادی» خبر داده و از قول وی نوشته است: «اصحاب رسانه و دنیای فرهنگ و هنر میتوانند برای جامعه امنیتآفرین باشید، اما اگر خود اصحاب رسانه امنیت نداشته باشند و دلنگران امنیت خود، راه خود، شغل و قلم خود باشند چگونه میتوانند امنیت بیافرینند».
به نوشته این روزنامه، حسن روحانی با تأکید براینکه «قلمها را به بهانههای واهی نشکنیم ، نبندیم دهانها را با بهانههای غیراساسی، بگذاریم در این جامعه آزادی باشد و بگذاریم آزادی مسئولانه باشد»، گفت که «امنیت امروز برای ما اصل است اما فکر نکنید تنها با تفنگ امنیت ساخته یا حفظ میشود که تفنگ هم به جای خود لازم است. اما قلم چه؟ اما بیان؟ و اما فرهنگ؟ اساس انقلاب اسلامی فرهنگ بود، اساس نهضت اسلامی ما فرهنگ بود».
روزنامه همدلی همچنین نوشته که حسن روحانی در نمایشگاه مطبوعات گفت که «همانند نظام پزشکی، دولت به دنبال تدوین نظام رسانهای است که تقدیم مجلس شورای اسلامی کند. بسیاری از تخلفات باید در همان نظام رسانهای بررسی شود و جایش در دادگاه نیست».
هادی خانیکی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، در سرمقاله روزنامه ایران با عنوان «جامعه ایمن در گرو روزنامهنگاری امن» از سخنان حسن روحانی استقبال کرده و نوشته است: «رئیسجمهوری، دیروز به درستی از ارتباط میان قدرت، امنیت، افکار عمومی و رسانه سخن به میان آورد و بر این نکته تأکید کرد که امنیت پایدار، محصول حوزه عمومی فعال و افکار عمومی حساس است و این مهم وقتی حاصل میشود که شأن و جایگاه رسانهها به درستی شناخته شود و اصحاب رسانه و کنشگران ارتباطی، آزادانه و مسئولانه قادر به ایفای نقش باشند».
سرمقالهنویس این روزنامه با تأکید براینکه « امنیت جامعه در پرتو احساس امنیت صاحبان اندیشه و حاملان و ناقلان آن که رسانهها هستند به وجود میآید»، نوشته است: «رسانههای آزاد، مسئول، مستقل و نقاد جامعه را ارتباطی میکنند و در جامعه ارتباطی، این توان به وجود میآید که شهروندان به سخنانی که از سر افراط و خشونت و باجخواهی است، اعتنا نکنند و سخنانی را که از سر درک زمانه و درد آیین و مُلک و ملت است، به درستی و به موقع بشنوند».
کیهان در واکنشی تند به سخنان حسن روحانی در تیتر یک خود نوشته است: «کارنامه چهل ماهه دولت انشا ۲۰، حساب...!؟» و نوشته است، در مراسم افتتاح نمایشگاه مطبوعات «رئیسجمهور برخی از منتقدین خود را به هتاکی متهم کرد و گفت: زمانی که خردسال بودیم یک عده ای الت بودند که در خیابان ها هتاکی میکردند اینکه هنر نیست، اینکه کسی نشریهای داشته باشد و از صبح که پا میشود از صفحه اول شروع کند به هتاکی تا آخر، هتاکی هنر نیست».
این روزنامه با تأکید براینکه «این تازهترین نسبت رئیسجمهور به منتقدان است»، نوشته «رئیسجمهور پیش از این بارها و بارها منتقدین خود را با الفاظی بیسابقه مورد خطاب قرار داد و آنها را به جهنم حواله داد. عباراتی مثل بیسواد، کودکصفت، نادان، حسود و ... تنها بخشی از کلکسیون سخنان روحانی خطاب به منتقدین است».
سعید اردکانزاده یزدی اما در یادداشتی در روزنامه شرق بخشی از سخنان حسن روحانی درباره راهاندازی «نظام رسانهای» را مورد انتقاد قرار داده و نوشته است: «این سخنان شاید ناشی از نیتی خیر باشد، اما میتواند پیامدهای ناگواری برای مطبوعات به وجود بیاورد».
یادداشتنویس روزنامه شرق نوشته است: «سوای اینکه دولت تاکنون نتوانسته برای صداوسیما مقرراتگذاری کند و نظام رسانهای وعده داده شده هم از این قاعده مستثنا نخواهد بود، میتوانیم همین فردا را فرض کنیم که ساختاری مشابه نظام پزشکی برای رسانهها – یعنی در نهایت مطبوعات، خبرگزاریها و وبسایتهای خبری که دولت اقتدار اعمال نظر بر آنها را دارد- به وجود بیاید»، اما «معنای عملی سخن روز شنبه رئیسجمهور این خواهد بود که از فردا، این نظام رسانهای است که با صدور مجوز کارِ روزنامهنگاری تصمیم میگیرد چه کسی باید روزنامهنگاری کند و چه کسی نباید به این کار مبادرت ورزد؛ همین نظام خواهد بود که برای صدور مجوز کار، سابقه روزنامهنگاران را ارزیابی خواهد کرد؛ همین نظام خواهد بود که روزنامهنگاران را برای خطای حرفهای تنبیه میکند و یکی از تنبیهها، باطلکردن مجوز کار روزنامهنگاران خواهد بود؛ تازه دولت برای همین کار هم باید با قوه قضائیه وارد مناقشه شود».
این روزنامه یادآوری کرده که «ایجاد نظامی برای رسانهها در اواسط سال ٩٢ از سوی وزارت ارشاد مطرح و پیشنویسی هم برای آن نوشته شده بود که با مخالفت قریببهاتفاق اهالی رسانه و استادان ارتباطات روبهرو شد».
یادداشتنویس شرق با بیان اینکه «نظام پزشکی یا نظام مهندسی ساختمان، سازمانهایی هستند که در آنها تخصص فنی مبنای کار اهالی یک صنف است اما در نظامی که برای رسانهها نیاز است اصل آزادی بیان است که زیربنای صنف قرار میگیرد»، نوشته است: «تنها کسی که پزشکی خوانده یا کسی که مهندسی عمران یا معماری یا دروس مرتبط با ساختمانسازی خوانده، میتواند عضو این نظامها شود، اما نمیتوان برای نظام رسانهای افراد خاصی را برای اشتغال در مطبوعات و سایتهای خبری به درون صنف راه داد و مانع ورود بقیه شد» و علاوه براین «استقلال از هر نوع اقتدار دولتی و حاکمیتی جزئی از اصول مهم رسانههاست که با نظام رسانهای پیشنهادی دولت، عملاً از دست میرود».
روزنامه ایران، نزدیک به دولت، گزارشی دارد درباره «ورود چهارمین زن به کابینه روحانی» و نوشته است: با حکم حسن روحانی زهرا احمدیپور مدیرکل سابق دفتر تقسیمات کشوری وزارت کشور به عنوان معاون رئیسجمهور و یازدهمین رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری منصوب شد.
به نوشته این روزنامه، پس از معصومه ابتکار، شهیندخت مولاوردی و الهام امینزاده که از معاونت حقوقی رئیسجمهوری اکنون به سمت دستیار رئیس جمهوری در حقوق شهروندان تغییر وضعیت داده است، «زهرا احمدیپور چهارمین زنی است که وارد کابینه روحانی شده است».
روزنامه ایران همچنین نوشته زمانی که حسن روحانی سه وزیر مرد را برای کابینه به بهارستان معرفی کرد، بسیاری از فعالان در شبکههای اجتماعی با ایجاد هشتگ «نه به کابینه مردانه» از رئیس دولت یازدهم خواستند تا فرصت بیشتری به زنان برای مدیریت در دولت خود بدهد و حالا «برخی اعتقاد دارند که حسن روحانی در انتخاب مدیر جدید میراث فرهنگی به این کنش توجه داشته است».
روزنامه تعادل ضمن بررسی «جزئیات گزارش شاخص قیمت تولیدکننده بخش صنعت را در تابستان ۹۵» نوشته است: «طبق آخرین اعلان مرکز آمار، تورم تولیدکننده بخش صنعت در چهار فصل منتهی به تابستان ۹۵ به ۰.۲ درصد رسید، این در حالی است که این شاخص در دو فصل متوالی قبل از آن منفی بوده است. تورم تولیدکننده بخش صنعت در فصل تابستان ۹۵، ۱.۹ درصد و تورم نقطه به نقطه آن ۲.۲ درصد اعلام شده است».
این روزنامه ضمن تأکید براینکه «هرچند تورم تولیدکننده بخش صنعت در فصل به نرخهای بالای صفر رسیده است اما این نگرانی را نیز به همراه دارد که متغیرهای پولی و مالی با خطر بازگشت تورم در ادامه سال همراه شود»، نوشته است: «پیشبینیهایی نیز که معمولاً مطرح است، روند تورم را افزایشی میدانند. البته در رابطه با اندازه تغییرات میان کارشناسان اختلافنظر وجود دارد، اما تقریبا قریب به اتفاق آنها روند را صعودی میدانند».
روزنامه تعادل همزمان از قول کارشناسان نوشته است: «دوره باثباتی از اقتصاد را پشت سر میگذاریم که در آن شوکهای منفی برونزا کمتر رخ داده است، بنابراین مطابق با پیشبینیهای علم اقتصاد دو پدیده رونق کوتاهمدت و افزایش تورم با یکدیگر بهوقوع خواهند پیوست».
«کلینتون یا ترامپ، کدام یک برای ایران بهتراست؟» عنوان نظرخواهی روزنامه اعتماد است از شماری از فعالان سیاسی درباره میزان و چگونگی تاثیر نتایج انتخابات سهشنبه آتی آمریکا بر روای این کشور با ایران.
محمدعلی ابطحی از روحانیان نزدیک به اصلاح طلبان گفته است: «هرکدام از دو نامزد فعلی انتخابات آمریکا که روی کار بیایند فرق چندانی برای ایران ندارد چرا که سیاستهای ایران مستقل از آمریکا اتخاذ میشود. با این حال برای دنیا انتخاب خانم کلینتون بهتر از ترامپ است. به این دلیل که ترامپ مبانی سیاسی مشخصی ندارد».
محسن صفایی فراهانی، فعال سیاسی اصلاحطلب، هم به این روزنامه گفته است: «سیاستها و روشهاى خانم کلینتون شناخته شده و کمى تندتر از سیاست هاى اوباما است ولى ترامپ شخصیت ناشناختهای است و در مسائل جهانى تجربه ندارد، روى این اصل به نظر میرسد انتخاب خانم کلینتون برای ایران مناسبتر است».
از ۱۸ نفر دیگری که در روزنامه اعتماد درباره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ابراز نظر کرده اند اغلب رسیدن احتمالی هیلاری کلینتون به ریاست جمهوری را برای ایران «بهتر» عنوان کردهاند.
«یادگاری با رفتگان» تیتر گزارشی است در روزنامه شهروند که در آن تأکید شده است: «دردناکترین تصویر بعد از درگذشت پیشکسوت استقلال، عکسی از [عباس جدیدی] قهرمان سابق کشتی کشور، در کنار جسم نیمهجان منصور پورحیدری بود که بازخورد بسیار نامناسبی در شبکههای اجتماعی در دو روز اخیر داشته است».
این روزنامه با اشاره به اینکه «اولینبار نیست که در زمان بیماری یک چهره مطرح ورزشی و یا حتی غیرورزشی، شاهد حضور افرادی هستیم که برایشان انداختن یک عکس خیلی مهمتر از روحیه دادن به بیمار است»، تأکید کرده که «مردم نشان دادند که این مسائل را خیلی زود متوجه شده و واکنش منفی به آن نشان میدهند».
روزنامه شهروند البته به توضیح عباس جدیدی درباره این عکس هم اشاره کرده که گفته است: «این عکس برای من نیست و نمیدانم عکس چه کسی است. من عکسی آنجا نینداختهام و اصلاً در صفحه اینستاگرامم این عکس را منتشر نکردم. شاید پرستارها گرفتهاند» و البته تأکید کرده که «صفحه اجتماعی من باز است و اتفاقاً تصویر آن مرحوم پورحیدری است، بههرحال وقتی ما وارد جایی میشویم پرستار و همه عکس میگیرند. اگر من یک غیرورزشی بودم این تصویر شائبه ایجاد میکرد اما من از خانواده پورحیدریام، من خود پورحیدریام، من وصله او هستم».
این روزنامه البته این را هم نوشته که « اگر قصد ملاقاتکنندگان از عیادت بزرگان ورزش، روحیه دادن به آنهاست که میتوان این کار را در خفا و بدون انداختن عکس یادگاری انجام داد اما اگر بحث خودنمایی در میان مردم است که دیگر تکلیف هر فردی با خودش مشخص است».
روزنامه شهروند این هم نوشته است که «اتفاقات پیرامون منصور پورحیدری میتواند یک نمونه بارز و به روز باشد برای کسانی که در چند روز آخر بالای سر او حاضر شدند، در شرایطی که در یکسال اخیر که پدر استقلال با این بیماری دست و پنجه نرم میکرد، کمتر کسی سراغ او را میگرفت».