تا انتخابات دور چهارم شورای شهر چیزی نمانده است. همزمان با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ۲۴ خردادماه پیش رو، شوراهای شهر هم در سراسر کشور صندوقهایشان را برای دریافت آرای شهروندان آماده میکنند.
«تجمیع انتخابات»، اتفاقی که خیلی از شوراییها با آن موافق نبودند و آن را اقدامی سیاسی به نفع انتخابات ریاست جمهوری ارزیابی میکردند. شوراهای شهر و بیش از همه شورای شهر پایتخت در سالهای گذشته علاوه بر کارکرد و اهداف اجتماعیشان سکوی پرشهای سیاسی هم بودهاند.
محمود احمدینژاد، رئیسجمهور ایران، هشت سال پیش با حمایت قاطع شورای شهر پایتخت وارد کارزار انتخاباتی شد. شاید همین وجه از نمایندگی شورای شهر است که خیلیها را خارج از میدان سیاست و از حوزههای ورزش و فرهنگ و هنر هم علاقهمند به حضور در شوراها کرده است.
Your browser doesn’t support HTML5
روزنامه بهار هفته گذشته از قول خبرنگاران حوزه شهر و شوراها از شایعاتی خبر داد که در شورای شهر شنیده میشود. شایعاتی که میگویند در انتخابات امسال شوراها چهرههای تازه نامزد خواهند شد. چهرههای سینمایی مثل هدیه تهرانی و چهرههای ورزشی مثل علی دایی و حمید استیلی.
شایعاتی که البته تأیید یا تکذیب نشدهاند، اما دستکم در شورای شهر پایتخت چندان هم بیسابقه نیستند. پیش از این هم چهرههای ورزشی مثل علیرضا دبیر و هادی ساعی و البته قبل از آنها رسول خادم نامزد نمایندگی شورای شهر شدند و رأی مردم را هم به دست آوردند.
اما شوراهای شهر و روستا که به عنوان یکی از ارکان مهم قانون اساسی در ایران شناخته شدهاند چه اهمیت و کارکردی دارند؟ مریم سخایی در هر سه دوره پیشین شورای شهر پایتخت خبرنگار شورا بوده است. خانم سخایی از اهمیت شوراها در ایران میگوید:
«ما اگر در دنیا بررسی کنیم شوراها سابقه چند دههای دارند. برای امور شهر و اداره شهر و روستا، شوراها در دنیا نهادینه شدند. ولی خب در ایران سابقه شوراها ۱۴ سال بیشتر نیست و نقش پارلمان محلی با همه ابعادش برای کنترل شهر، برای تصویب قانونهایی برای شهر و روستا، به شوراها واگذار شده. در ایران اشکالات و ایرادات زیادی هم وجود دارد.
به خصوص در رابطه با قانون شوراها، که این قانون هرساله و هر دفعه که به مجلس میرود ضعیفتر و ضعیفتر میشود. باز هم با این حال، بودن شوراها مطمئناً مزایایی دارد از اینکه نباشد. به هر حال یک جور تمرین دموکراسی از ابتداییترین چیزهای مربوط به شهر و روستا میتواند در شوراها شکل بگیرد.»
به خصوص در رابطه با قانون شوراها، که این قانون هرساله و هر دفعه که به مجلس میرود ضعیفتر و ضعیفتر میشود. باز هم با این حال، بودن شوراها مطمئناً مزایایی دارد از اینکه نباشد. به هر حال یک جور تمرین دموکراسی از ابتداییترین چیزهای مربوط به شهر و روستا میتواند در شوراها شکل بگیرد.»
سه دوره از انتخابات شوراهای شهر تا به حال برگزار شده. دو دوره چهارساله و آخرین دوره که به نفع قانون تجمیع انتخابات زمان آن دو سال تمدید و به دوره شش ساله تبدیل شد. مریم سخایی در نگاهی اجمالی به ارزیابی این سه دوره میپردازد:
«دوره اول تجربه اول بود. هنوز آشنایی با شورا و وظایف آن صورت نگرفته بود. الان هم نمیتوانم بگویم همه اعضای شوراهای کشور با وظایف شوراییشان آشنا هستند. نه این طور نیست.
ما آخرین موردی که داشتیم انحلال شورای شهر رشت بود. شورای اول پایتخت سرنوشت خوبی نداشت، و منحل شد. با اینکه شورای اصلاحطلبان بود ولی اختلافاتی که ایجاد شد منجر شد هم تمام اعضای شورا و اعضای اصلی و علیالبدل به شورا بیایند و یک سری خارج شوند.
در شورای اول اتفاقات مهمی که افتاد ترور آقای حجاریان بود. خیلی بار سیاسی شورای اول بالا بود. خب این شورا با حضور گسترده مردم شکل گرفته بود. این سرنوشت بد باعث شد که در دور دوم استقبال چشمگیری از انتخابات شوراها نشود.
در کل کشور لیستهای موسوم به آبادگران برنده نهایی شد که در شورای تهران هم ۱۴ نفر از ۱۵ نفر عضو این لیست بودند که در واقع منتسب به احمدینژاد و تیمی بود که شکل دادند. کمی شورای هماهنگتری بودند، ولی هماهنگ نه از این لحاظ که برای امور شهر برسند و اداره کنند. یک جور شورای شهرداری شده بود.
شهردارشان هم در نهایت آقای احمدینژاد بود. شهرداری که به هر حال کسی بود که در تهیه این لیست و برنده شدن این افراد سهم داشت و نتیجهای که گرفت شهردار شدن ایشان و بعدش رسیدن به ریاست جمهوری. یکی از دستاوردهای شورای دور دوم پیگیری دستاورد شورای اول در رابطه با شورایاری ها بود.»
ما آخرین موردی که داشتیم انحلال شورای شهر رشت بود. شورای اول پایتخت سرنوشت خوبی نداشت، و منحل شد. با اینکه شورای اصلاحطلبان بود ولی اختلافاتی که ایجاد شد منجر شد هم تمام اعضای شورا و اعضای اصلی و علیالبدل به شورا بیایند و یک سری خارج شوند.
در شورای اول اتفاقات مهمی که افتاد ترور آقای حجاریان بود. خیلی بار سیاسی شورای اول بالا بود. خب این شورا با حضور گسترده مردم شکل گرفته بود. این سرنوشت بد باعث شد که در دور دوم استقبال چشمگیری از انتخابات شوراها نشود.
در کل کشور لیستهای موسوم به آبادگران برنده نهایی شد که در شورای تهران هم ۱۴ نفر از ۱۵ نفر عضو این لیست بودند که در واقع منتسب به احمدینژاد و تیمی بود که شکل دادند. کمی شورای هماهنگتری بودند، ولی هماهنگ نه از این لحاظ که برای امور شهر برسند و اداره کنند. یک جور شورای شهرداری شده بود.
شهردارشان هم در نهایت آقای احمدینژاد بود. شهرداری که به هر حال کسی بود که در تهیه این لیست و برنده شدن این افراد سهم داشت و نتیجهای که گرفت شهردار شدن ایشان و بعدش رسیدن به ریاست جمهوری. یکی از دستاوردهای شورای دور دوم پیگیری دستاورد شورای اول در رابطه با شورایاری ها بود.»
و در آخرین دور از شوراهای شهر، دور سوم که اکنون رو به پایان است در دوره اخیر شورای شهر پایتخت چه گذشت؟ پاسخ مریم سخایی:
«شورای سوم با توجه به اینکه سه طیف حضور داشتند یعنی در واقع یک بخش اصلاحطلبان بودند، یک بخش حامیان دولت احمدینژاد و یک بخش حامیان قالیباف به عنوان شهردار آن زمان و حاضر. دیگر به رکود رفت.
انگار شورا شده بود آمدن یک سری طرحهای عادی، یک سری برنامههای عادی، یک سری مصوبات عادی و هیچ ایده جدیدی و هیچ اتفاق جدید و اتفاق بزرگ در رابطه با معضلات اصلی شهر من فکر میکنم که در این شورا گامی برداشته نشد، که مثلاً در رابطه با بافت فرسوده تهران که یکی از معضلات اصلی است شاهد تحول چشمگیری باشیم.
یا در مسایل دیگر در رابطه با از بین رفتن فضای سبز و درختان قدیمی که در رابطه با بافت تاریخی، آلودگی هوا، ترافیک... و درست است که مشکلاتی از طرف دولت ایجاد میشد، ولی ما از خود شورا هم تأثیرگذاری چشمگیری ندیدیم.»
انگار شورا شده بود آمدن یک سری طرحهای عادی، یک سری برنامههای عادی، یک سری مصوبات عادی و هیچ ایده جدیدی و هیچ اتفاق جدید و اتفاق بزرگ در رابطه با معضلات اصلی شهر من فکر میکنم که در این شورا گامی برداشته نشد، که مثلاً در رابطه با بافت فرسوده تهران که یکی از معضلات اصلی است شاهد تحول چشمگیری باشیم.
یا در مسایل دیگر در رابطه با از بین رفتن فضای سبز و درختان قدیمی که در رابطه با بافت تاریخی، آلودگی هوا، ترافیک... و درست است که مشکلاتی از طرف دولت ایجاد میشد، ولی ما از خود شورا هم تأثیرگذاری چشمگیری ندیدیم.»
آخرین تغییرات قانون شوراها اگرچه از نگاه بسیاری از ناظران این حوزه موقعیت شوراها را بیش از پیش تضعیف کرد، اما بر کمیت نمایندگان حاضر در شوراها افزود. انتخابات پیش روی شوراها به هر شکلی که اتفاق بیافتد در نهایت ۲۰۷ هزار و ۵۸۷ نفر را راهی شوراهای سراسر کشور خواهد کرد. کمیتی که نمیتوان به سادگی از کنار اهمیت آن گذشت. تنها در پایتخت نمایندگان شورای شهر از ۱۵ نفر به ۳۱ نفر افزایش پیدا کردند. این ۳۱ نفر آیا چهرههای مؤثری برای حل بحرانهای عمده کلانشهر تهران خواهند بود؟ مریم سخایی:
«این افراد عوض هم نمیشوند. انگار تحولی صورت نمیگیرد. مثلاً آقای چمران میشود در هر دوره رئیس شورای شهر. آقای بیادی میشود نایب رئیس شورای شهر. آن روند اداری است انگار هر روز بیایند شورا برگردند و جلساتشان را برگزار کنند، بدون هیچ تحولی پیگیری میشود. الان هم به نظر میرسد که بازهم آقای چمران به همراه آقای بیادی میخواهند لیستی تهیه کنند مطابق آخرین خبرها و خب باز هم این امکان وجود دارد که اگر چهرههای دیگری هم بیاورند در این لیست، حتی چهرههای ورزشی و هنرمند و اینها باشند دوباره باید همینها وارد شورا شوند.
شورای شهر جای آدمهای متخصص است. متخصصی که در زمینه مدیریت هم توانایی داشته باشند. چهرههای فرهنگی، چهرههای سینمایی، چهرههای ورزشی صرفاً به خاطر چهره بودنشان نمیتوانند مدیر خوبی باشند و بتوانند آشنا باشند با مشکلات شهر.»
بند اول از ماده ۲۸ قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای کشور میگوید وزرا و معاونان آنها، رؤسای سازمانها و ادارههای عقیدتی سیاسی، نیروهای مسلح، مدیران مناطق شهرداری و مؤسسات و شرکتهای وابسته به شهرداری و همینطور دهیاران و شاغلان در دهیاریها از عضویت در شورای اسلامی شهر محل خدمت خود محرومند.
مگر آنکه پیش از نامزدی از سمت خود استفعا کرده باشند. نامزدها همینطور باید دست کم ۲۵ سال تمام داشته باشند تا بتوانند در انتخابات شرکت کنند. انتخابات شوراها، انتخاباتی که شاید بیش از هر انتخابات دیگری به زندگی اجتماعی روزمره شما شهروندان نزدیک و مربوط باشد.
مگر آنکه پیش از نامزدی از سمت خود استفعا کرده باشند. نامزدها همینطور باید دست کم ۲۵ سال تمام داشته باشند تا بتوانند در انتخابات شرکت کنند. انتخابات شوراها، انتخاباتی که شاید بیش از هر انتخابات دیگری به زندگی اجتماعی روزمره شما شهروندان نزدیک و مربوط باشد.