محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت روز پنجشنبه گفت که رفع حصر از مهدی کروبی و میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد در دستور کار دولت است اما ترجیح این است که این امور در بیخبری و در عمل دنبال شود. سخنگوی دولت گفته که بعضی کارها در این زمینه در حال انجام است اما بازگویی آنها ممکن است حتی مشکلاتی ایجاد کند.
حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، هنگام مبارزات انتخاباتی در پاسخ به این سؤال که اگر رئیسجمهور شود برای رفع حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی چه خواهد کرد، گفته بود معتقد است که رئیسجمهور باید به دنبال کم کردن فاصلهها و از بین بردن فضای امنیتی در کشور باشد تا نه تنها آنهایی که در حصر هستند آزاد شوند بلکه آنهایی که به خاطر اتفاقهای سال ۸۸ زندانی شدهاند هم آزاد شوند.
حالا با گذشت بیش از ۱۰۰ روز از ریاست جمهوری حسن روحانی، محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت به روزنامه اعتماد گفته هر اقدامی که در مسایل سیاسی و رفع حصر و گشایشهای امنیتی و سیاسی ایران مورد انتظار جامعه است در دستور کار آقای روحانی قرار دارد.
مهدی کروبی و میرحسین موسوی از رهبران معترضان به نتایج انتخابات سال ۸۸ و همسر آقای موسوی، زهرا رهنورد از بهمن ماه سال ۸۹ در حصر خانگی هستند. در برنامه این هفته دیدگاهها موضوع احتمال رفع حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد و پیامدهای آن را با سه کارشناس در میان گذاشتهایم: عیسی سحرخیز، روزنامهنگار، زندانی سیاسی که بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بازداشت شد و چندی پیش آزاد شد، مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوران محمد خاتمی در تهران، اسماعیل گرامیمقدم، مشاور مهدی کروبی، عضو شورای مرکزی و سخنگوی حزب اعتماد ملی و نماینده سابق مجلس در مالزی و علیاصغر رمضانپور، روزنامهنگار، معاون فرهنگی وزیر ارشاد در دوران محمد خاتمی و تحلیلگر سیاسی در لندن میهمانان دیدگاههای این هفته هستند.
سخنگوی دولت روز پنجشنبه گفته که رفع حصر از مهدی کروبی و میرحسین موسوی و خانم رهنورد در دستور کار دولت است و احتمال دارد که این کار انجام شود. چقدر احتمال میدهید که رفع حصر آقای موسوی و آقای کروبی در آیندهای نزدیک اتفاق بیافتد؟ آقای رمضانپور با شما شروع میکنیم.
علیاصغر رمضانپور: من فکر میکنم احتمال اینکه آزادی صورت بگیرد هست، به دلیل اینکه به نظر میآید بر اساس اخباری که منتشر شده، پیش از این هم قولهایی داده شده بود مبنی بر اینکه این کار بشود. اما من احساس میکنم که به نظر میآید به نوعی دارد مسئله آقای موسوی و آقای کروبی به گروگان گرفته میشود، دائم هم عقب انداخته شود برای اینکه از واکنشهای اجتماعیاش میترسند، اجتماعی و سیاسی و هم اینکه میخواهند این قول را از آقای موسوی و آقای کروبی بگیرند که بعد از آزادی سکوت کنند.
بنابراین من فکر میکنم که بسیار مسئله پیچیده است. علیالقاعده باید امکان پذیر باشد. اما نمیدانم و نمیشود گفت که آیا با قطعیت میشود در این مورد حرف زد یا نه. شاید دوستانی که در ایران هستند بتوانند دقیقتر ارزیابی کنند.
آقای سحرخیز، شما در ایران هستید. فکر میکنید که چقدر امکان دارد که آقای موسوی و آقای کروبی از حصر در بیایند؟
عیسی سحرخیز: من یک نکته را اول خدمت شما و شنوندگان تان عرض کنم و آن این است که دولت روحانی باید بدون شرمندگی در این زمینه و دیگر شعارهایی که زمان انتخابات داد کارش را پیش ببرد. این خواسته ملت است، اکثریت ملت این را میخواهند. حتی آنها که به آقای روحانی رأی ندادند اکثریت قریب به اتفاق با حصر خانگی یا شرایط ویژه آقای موسوی، خانم رهنورد و آقای کروبی موافق نیستند.
دولت به نظر من، چه دولت، چه آقای روحانی به عنوان رئیس شورای امنیت ملی و چه شورای امنیت ملی هیچکدام تا تأییدیه خاص را نگیرند این کار را نمیتوانند پیش ببرند. ولی من زیاد به رفع حصر خانگی خوشبین نیستم. اگر هم بخواهد در این مسیر گامی برداشته شود به صورت قطرهچکانی حصر کم میشود. یعنی اجازه داده میشود فرضاً آقای کروبی ابتدا به خانهاش منتقل شود و بعد تعداد ملاقات کنندگان و زمان ملاقاتها امکان دارد بیشتر شود و تسهیل شود، و در یک پروسه طولانی همانطور که در مورد مرحوم آیتالله منتظری انجام شد این کار صورت بگیرد. اگرنه این کار به معنای یک باره انجام نخواهد شد و سعی میکنند که هزینههایش را به حداقل برسانند و شکستی را که در انتخابات خوردند بگویند یک بازی برد برد بود.
آقای سحرخیز صحبتی کردید از اینکه دولت باید بدون شرمندگی مطرح کند مسئله آزادی آقای موسوی کروبی و خانم رهنورد را از حصر. یک مقداری در مورد «بدون شرمندگی» توضیح میدهید و منظورتان را باز میکنید؟
عیسی سحرخیز: آقای روحانی در انتخابات یکی از مباحث اصلی که مطرح میکرد بحث حذف حصر زندانیان سیاسی بود. آقای روحانی باید نشان دهد که از این افراد حمایت میکند. نه تنها فقط از حقوقشان. بلکه با دیدگاههایشان هم موافق است. تعدادی از دوستان و همکاران آقای روحانی هنوز در زندان هستند، فارغ از کسانی که در رابطه با انتخابات سال ۸۸ دستگیر شدند.
آقای روحانی باید بگوید که خب اینها دوستان من بودند، همکاران من بودند، همفکران من بودند، یا به جریان فکری که اعتقاد دارد باید بگوید من اینها را فکر میکنم. یا در مورد حصر آقای موسوی و خانم رهنورد و همینطور آقای کروبی باید ایشان با صراحت بیان کند که این کار غیرقانونی است و روال قانونی انجام نشده. دادگاه باید برگزار میشده. حکم باید صادر میشده، و زمان مجازات باید تعیین میشده، و اجازه داده میشد که متهم بیاید از خودش دفاع کند.
افکار عمومی اینها را بداند. آقای روحانی باید صراحتاً در مورد زندانیان سیاسی و زندانی سیاسی به معنای عام که چه پروسهای باید طی شود و اگر طی نشود غیرقانونی است و قانون اساسی همین طور که در این ۳۵ سال گذشته زیرپا گذاشته شده زندانی سیاسی به این بهانه که ما تعریف و قانونی نداریم که معنی ندارد.
ولی قانون اساسی به صراحت میگوید که [محاکمه] فرد باید در دادگاه علنی با حضور هیئت منصفه باشد. حالا هیئت منصفه هم که جلویش را گرفتند. مجلس ششم داشت کاری انجام میداد. ولی به معنای این هست که کسی را که به عنوان زندانی سیاسی میگیرند این حق را داشته باشد با افکار عمومی حرف بزند، بگوید من به این عقیده و به این باور و بر این اساس رفتار و عمل کردهام.
آقای گرامی مقدم، سؤال بعدی ام از شما است. آقای روحانی سهشنبه در برنامه گفتگوی زنده تلویزیونی در شبکه یک در پاسخ به این سؤال که قفل خانه سینما زود باز شد اما قفلهای دیگری برای باز شدن وجود دارد، گفت هر خانهای که باید باز شود، به گفته ایشان، باز میشود و اراده در این زمینه وجود دارد. چقدر میشود این را تعبیر کرد به این که آقای روحانی ارادهای دارد دولتش برای رفع حصر آقای موسوی، کروبی و خانم رهنورد؟
اسماعیل گرامیمقدم: من فکر میکنم آقای روحانی و دولت ایشان حتما اراده را دارند برای این که پیگیر مسایل زندانیان سیاسی و حصر آقایان موسوی و کروبی و همچنین خانم رهنورد، باشند. اما من از یک زاویه دیگر که البته آقای سحرخیز و آقای رمضانپور به آن پراختند، از یک زاویه دیگر هم به خود عملکرد دولت و اینکه چقدر اولویت دارد، میخواهم بپردازم.
آن هم این است که در این صد روزه درست است که قفل مذاکره با قدرتهای بزرگ در گام اول به نتیجه رسید و این قفل باز شد واقعیت این است که در یک بررسی اجمالی تا به امروز به وضوح روشن است که نسبت عملکرد سیاست خارجی آقای روحانی به سیاست داخلی از یک توازن برخورد نبوده و نسبت سیاسی خارجی بسیار بزرگتر از نسبت عملکرد سیاست داخلی بوده.
مردم هم در ابتدا و قبل از انتخابات از آقای روحانی دو حوزه را دو حوزه چالشآور و دو حوزهای که ما مناقشات اصلی را در آنجا داشتیم، یکی حوزه خارجی بود و یکی حوزه داخلی... حوزه خارجی را خب پشتیبانیهایی هم که ارکان نظام و حاکمیت از ایشان انجام دادند، گام اول را برداشتند، و فکر میکنم سیاست خط مشی دولت هم این بود که ابتدا با دست پر بازگشتن از مذاکرات بتوانند آن را خرج کنند در آزاد کردن فضای سیاسی کشور.
ولی به نظر میرسد حالا که این اتفاق افتاده دیگر آقای روحانی نبایستی مماشات کنند و یا آن را به عقب بیاندازند و یا علنی آن را مطرح نکنند. الان اینکه آقای نوبخت آمدند گفتند که در برنامه دولت هست حصر، این گام مثبتی است و آن را میشود به فال نیک گرفت. اما واقعیتش این است که آقای روحانی بایستی با تیم شورای عالی امنیت ملی ایران، همچنین وزارت اطلاعات و به هر حال نظام را و افکار عمومی را به این سؤال بایستی پاسخ بدهند که چگونه میشود که با دولتهایی که ما آنها را به عنوان متخاصم در جمهوری اسلامی میشناسیم و آنها ۱۰ سال سنگینترین تحریمها را علیه مردم ما و جمهوری اسلامی اعمال کردند، میشود مذاکره کرد و میشود سیاست نرمش قهرمانانه را به کار برد، ولی در مورد کسانی مثل آقای موسوی و آقای کروبی که آقای موسوی به عنوان نخستوزیر امام و آقای کروبی به عنوان امین امام لقب گرفتند، با اینها نمیشود مذاکره و گفتوگو کرد، حرف آنها را شنید و اصلاً دادگاهی برای آنها تشکیل داد، آنها حرفهایشان را بزنند.
چهار سال تمام است که تمام رسانهها یک طرفه هرآنچه را که میخواهند علیه این دو نفر و زندانیان سیاسی مطرح میکنند، اما از این طرف هیچگونه اجازه داده نمیشود که از خودشان دفاع کنند. من فکر میکنم که هرچند شرایط برای دولت آقای روحانی هم اکنون شرایط مساعدی است و اگر این زمان را از دست بدهد برای آزادی زندانیان سیاسی و [رفع] حصر، شاید دیگر یک چنین موقعیتی در ماههای آینده نصیب ایشان نشود و بایستی با شفافیت بیشتری مسئله را مطرح کند. به نظر من میرسد که این کار شدنی است اما من هم زیاد نمیتوانم خوشبین باشم. به دلیل اینکه دیدیم در گذشته امیدهایی داده شد ولی بعدا با فشارهایی که وارد شد ظاهرا حاکمیت از قصدی که داشت عقبنشینی کرد.
میخواستم اینجا سؤالی از آقای رمضانپور بپرسم. سخنگوی دولت گفته که ترجیح اینست که داستان رفع حصر از آقای کروبی وآقای موسوی در بیخبری و در عمل دنبال شود چون اگر که بازگویی شود ممکن است که مشکلاتی ایجاد کند. در زمینه پرونده هستهای هم مذاکراتی که انجام میشد ترجیح دولت این بود که این مذاکرات غیرعلنی باشد و در موردش صحبت نشود. همیشه میگفتند که ممکن است که اگر این مذاکرات علنی باشد مشکلاتی ایجاد شود. این مشکلات چیست که دولت آقای روحانی مطرح میکند و چه کسانی ممکن است مشکلات را به وجود بیاورند؟
علیاصغر رمضانپور: این مشکلات برمیگردد به همان مسئله که آقای سحرخیز اشاره کردند. یعنی به نظر میآید که دولت آقای روحانی و آقای روحانی به نوعی با شرمندگی دارند موضوع را دنبال میکنند و در نظر نمیگیرند که به طور رسمی و صریح هواداران آقای روحانی و کسانی که در انتخابات رای دادند جزو خواستههایشان آزادی آقای کروبی و آقای موسوی و خانم رهنورد بود. به یاد نمیآورند که حتی آقای هاشمی رفسنجانی اشاره کردند که اگر برای این سه بزگوار اتفاقی بیافتد که با توجه به وضعیت جسمی شدید در بازداشتگاه یک امر عادی است با توجه به این سن و سالی که بازداشت شدگان دارند من فکر میکنم که یک امر طبیعی است که این کار باید با صراحت صورت بگیرد. چون حق قانونی این افراد است.
همانطور که آقای سحرخیز اشاره کردند و من نمیخواهم دوباره تکرار کنم. شما در گفتوگوی هستهای دارید درباره یک موضوعی که موضوع نظامی امنیتی است حتی در داخل ایران خیلیها در مورد جزییاتش نمیدانند با غرب دارید گفتگو میکنید، به اصطلاح خود جمهوری اسلامی با دشمن، ولی اینجا شرایط کاملا متفاوت است. بنابراین معنی ندارد که دولت بگوید من این را در سکوت پیش میبرم... نهایتاً بالاخره باید بیایند بیرون.
بنابراین باید دولت وارد شود و شجاعانه ادله قانونی خودش بر اساس قانون اساسی مطرح کند. وگرنه اگر این کار انجام نشود تبدیل میشود به همین لایحه حقوق شهروندی که شما میبینید در بند اولش دوباره حق اعدام را آمده به رسمیت شناخته. انگار ما سند کم داشتیم که حق اعدام را تثبیت کند. بند اول این هم آمده حق اعدام را تثبیت کرده.
بنابراین من فکر میکنم این روندی است که دولت باید دنبال کند. من بدبینی آقای مقدم و آقای سحرخیز را درک میکنم ولی فکر میکنم آن طرف قضیه هم هست و آن اینست که نوعی تلاش برای حل قطره چکانی مسئله آزاد شده. حالا البته به بیمارستان بردن آقای کروبی را نمیشود چنین تلاشی دانست. ولی همین که ملاقات دادند اخیراً به فرزند ایشان شاید نشانهای از این باشد. تسهیل در ملاقات با آقای موسوی و خانم رهنورد شاید نشانهای از این باشد.
من فکر میکنم بهترین فرصت برای دولت برای این که این مسئله را حل کند درهمین شش ماه مسئله هستهای است که بتواند از توان ملت، از اراده ملت، از رضایت ملت بهره بگیرد در پیشبرد این مذاکرات و حل مسئله به نفع مردم. چون اگر این مسئله در این شش ماه حل نشود و همزمان مسئله هستهای هم با پیچیدگی روبهرو شود آن وقت شرایط به سمتی خواهد رفت که شرایط سختتر خواهد بود.
عیسی سحرخیز: فقط من یک نکتهای را در ارتباط با صحبتهای آقای رمضانپور خدمتتان بگویم. آقای کروبی زمانی که من در مرکز قلب بستری بودم هم آقای کروبی و هم آقای موسوی البته در شرایط مراقبت بسیار شدید آنها هم مقطعی را بستری بودند. شاید یک هفته ۱۰ روزی هرکدامشان، و شاید کمتر، بودند.
در آن زمان هم خب اجازه داده شد به آقای کروبی که اولین دیدار را با پسر ارشدشان حسین آقا داشته باشند. مورد لاله چیز جدیدی نیست. میخواهم بگویم وضعیت تغییر نکرده. همان شرایط گذشته کماکان دارد انجام میشود. حالا شاید در ملاقاتها یک مقدار تسهیلات انجام شده باشد که این ظلم مضاعف را شاید تبدیل به یک ظلم رقیق تری کنند.
آقای سحرخیز، این گفته آقای روحانی که اراده در زمینه رفع حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد وجود دارد چقدر میتواند تأییدی بر این باشد که احتمالاً آقای خامنهای هم اراده داشته باشد برای آزادی این افراد؟ فکر میکنید موضع آقای خامنهای در این مرحله چیست در این باره؟
عیسی سحرخیز: سخنگوی آقای روحانی از طرف دولت صحبت میکند. این حرفی است که پیش از انتخابات هم زده شده بود. در... آقای روحانی و اعضای دولت از پیش از انتخابات اراده برای آزادی و رفع حصر بود. حتی به نظر من بیش از اندازه خوشبینانه مسئله را میدیدند و فکر میکردند که انتخابات تمام شود همه ماجراها تمام میشود و ما به سمت یک آشتی ملی میرویم. اما طرف مقابل هست که قدرت را به دست دارد.
آقای خامنهای اگر اراده کند در کمتر از ۲۴ ساعت نه تنها حصر قطرهچکانی برطرف میشود، آقای موسوی و خانم رهنورد و آقای کروبی میآیند بیرون. ایشان دغدغههایی را دارد که پیامد این آزادیها هم در قضاوت در مورد انتخابات و هم در بحث حقوق بشر ایران در مجامع بینالمللی و هم حضور این افراد در جامعه چه چیزها و مسایلی را میتواند دنبال داشته باشد. این دغدغههاست که اجازه نمیدهد. اگرنه در اختیار شورای عالی امنیت ملی نیست. در اختیار آقای روحانی نیست.
این هم که میگویند ما باید برویم صحبت کنیم و در سکوت و بیخبری، به نظر من کار درستی نیست. ملت ما و آن تعدادی که اکثریت را تشکیل میدهند دنبال این نیستند که آقای روحانی برود در پشت برده بنشیند و خواهش بکند. این یک خواسته و یک مطالبه جدی است و از موضع قدرت یک ملتی است که اکثرشان این خواسته را داشتند. اگر نه... برویم خواهش کنیم... من بمیرم. تو بمیری... به نظر من این مسئله را حل نمیکند و از موضع ذلت چیزی را به دست آوردن است که همینطور تا الان تکرار شده. نه آقای موسوی و نه آقای کروبی هیچکدام همچو چیزی را نمیپذیرند و فکر میکنند که عملکرد درستی داشتند.
آقای گرامی مقدم، قبلا هم مطرح شده بود مسئله اینکه آقای موسوی و آقای کروبی توبه کنند. آقای علم الهدی امام جمعه مشهد گفته بود که این افراد یاغی هستند. زمانی که توبه کنند وضعیت تغییر میکند. آقای عسگر اولادی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی خواستار توبه آقای موسوی و آقای کروبی شده بود. این طوری که فرزندان آقای کروبی و فرزندان آقای موسوی از قولشان مطرح کردند این دو نفر حاضر به توبه نخواهند بود. در این باره چه فکر میکنید؟
بله. این که صورت مسئله واضح است که همان دغدغهای که آقای سحرخیز میفرمایند، برای پاک کردن و رفع آن دغدغه آقایان، آن جناح تند حاکم، نیاز به این دارند که با این مسئله حصر و زندانیان کاسبی کنند. به همین دلیل تأکید میکنند که اینها توبه بکنند چون آن مسایل واقعیتهایی که اتفاق افتاده و خلاف واقعیتهایی که اتفاق افتاده، همین بحثهای غیرقانونی در مورد زندانیان سیاسی و حصر... آنها را پاک کنند.
اما آن بحثی که اینها میکنند در مورد توبه یک خورده بشکافیم در همین صحبت آقای هاشمی رفسنجانی هم که اگر بلایی به سر این دو نفر بیاید ننگی برای جمهوری اسلامی خواهد شد که نزد رهبری مسئله را مطرح کردند... خب واقعیتش این است که چه بدعتی است؟ یعنی جمهوری اسلامی چه پاسخی برای تاریخ دارد؟ وقتی ما جمهوری اسلامی را یک سیستم بگیریم و بخواهیم نمودار این سیستم را رسم کنیم میبینیم اصلاً از همان اول یعنی از برکناری آقای ابوالحسن بنیصدر تا به امروز تمامی مسئولان بایستی فکر این را بکنند که فردا دشمن جمهوری اسلامی هستند. به بهانه یک نقد یا اعتراض به انتخابات و یا هر چیز دیگری. حالا آقای منتظری را بگیریم تا به امروز.
یعنی امروز هرکسی که مسئول است باید بداند که فردا محاکمه میشود یا حصر میشود یا اینکه دشمن جمهوری اسلامی است وبایستی اعدام شود بدون محاکمه. خب این را واقعیتش را آقای هاشمی رفسنجانی از این منظر بهش نگاه کردند و درست هم هست که چگونه میخواهد جمهوری اسلامی پاسخ بدهد.
جمهوری اسلامی که نخست وزیر امام و آقای کروبی دو دور رئیس مجلس و آقای خاتمی و آقای هاشمی رد صلاحیت شود به نوعی... اینها هیچ جایگاهی در جمهوری اسلامی ندارند. فتنهگر شدند، باید توبه کنند، و عامل آمریکا و این بحثهایی که مطرح میکردند و الان هم مطرح میکنند... اینها در حقیقت تاریخ جمهوری اسلامی را میسازند.
بنابراین همیشه این لکهای که آقای هاشمی گفتند واقعیتش این است که اگر بلایی هم سرشان نیاید خب ننگ خواهد بود. این حصر نه به مصلحت انسجام ملی است، نه به مصلحت نظام است، نه به مصلحت رهبری است. به مصلحت مردم و امنیت و هیچ چیز نیست.
فقط این در حقیقت مصلحت یک باند کوچکی است که در قدرت هستند و میخواهند ادامه بدهند همین شیوهها را... به نفع آنهاست و آنها دارند از این حصر کاسبی میکنند. به نظر میرسد که بایستی تمامی کسانی که در جمهوری اسلامی فعلاً پایگاهی دارند... و متأسفانه مثلا وقتی به مراجع قم نگاه میکنیم واقعاً روزگار غریبی هم برای مراجع تقلید هست.
مراجع تقلید در این مسئله غیرقانونی... این فقه این همه رویش تأکید میکنند و این همه رویش درس و بحث... کجای فقه آمده که دو نفر آدم سه نفر آدم بدون گذراندن مسیر حقوقی محاکمه نشده باشند در حصر هزار روزه باشند؟ چه پاسخی فقه برای این مسئله دارد؟ تا این سکوتها شکسته نشود... یا بسیاری از مشاوران رهبری که میتوانند گزارشهای دیگری تهیه کنند و اگر از این جناحهای تند فاصله بگیرند...
یا همین شورای امنیت ملی گزارش تهیه کند که آزادی این دو نفر قطعاً به نفع امنیت و انسجام ملی است تا برخلاف آن چیزی که آقایان مطرح میکنند در مقابلش... توبه و مسایل دیگر... یا وزارت اطلاعات همین قطره چکانی را... که البته این هم نوعی ظلم است در قطره چکانی کردنش... واقعاً خود وزارت اطلاعات تا الان حداقل میتوانست این وضعیتی که آقای کروبی دارد را حداقل به یک حصر قابل قبولی برساند... به منزل خودشان ایشان را منتقل کنند... ولی متأسفانه وزارت اطلاعات هم این گام را تاکنون برنداشته.
به نظرم میرسد که بایستی آقای روحانی و دولتش اگر میخواهد در این مسئله گامی بردارد، حرکتی کند، بایستی به پشتوانه ملت... و ضمن اینکه رایزنی و گفتگوی پشت پرده مفید است کافی نیست و میتواند مسئله را طولانی تر کند و یا اگر عقیم بماند در این مسئله آن وقت هست که یک بار دیگر باید تجربه کنیم در پیشبرد سیاست داخلی و بازهم مواجه هستیم با یک دولت تدارکاتچی که امیدواریم این اتفاق نیافتد.
علیاصغر رمضانپور: آقای گرامیمقدم به درستی اشاره کردند که این حصر به نفع هیچکس نیست. حتی به نفع رهبر جمهوری اسلامی هم نیست. بنابراین من میخواهم به این پرسش پاسخ بدهم که پس این حصر به نفع کیست؟ چه کسانی میخواهند این حصر ادامه داشته باشد؟ من فکر میکنم کسانی پشت این حصر هستند و میخواهند ادامه داشته باشد که دارند از کینه آقای خامنهای و تمایل او به توبه کردن یا پنهان کردن تقلب انتخابات پیشین پشت سر زندانی کردن آقای کروبی و آقای موسوی و خانم رهنورد، استفاده کنند.
برای اینکه در واقع خود آقای خامنهای را به گروگان بگیرند. آنها هم میدانند، جناحهایی که میخواهند این تنش و فضای بسته را بر کشور حفظ کنند، میدانند تا وقتی که اینها را در زندان نگاه دارند خود آقای خامنهای است که در درجه اول از دید مردم مقصر شناخته میشود و او در واقع اعتبارش در گروگان کسانی است که نمیخواهند اجازه بدهند سیاستهای تازه اعتدالی که آقای خامنهای به آن توجهی نشان داده به درستی ادامه پیدا کند.
اسماعیل گرامیمقدم: نکتهای را فقط اضافه کنم که ادامه این حصر قطره چکانی حتی بیشتر از قطره چکانی، جان آقای موسوی و آقای کروبی و همچین خانم رهنورد را تهدید میکند.
واقعیتش این است که آقای کروبی را زمانی که چهار سال قبل ترک کردیم... در تمامی این فعالیتهای انتخاباتی حضور داشت. خبرنگاران میگفتند ایشان خستگیناپذیر است با آن سن و سال. پس از هزار روز حصر عوارض را میبینیم که در ایشان ایجاد شده و قطعاً آقای موسوی هم گرفتاریهای جسمی پیدا کردند.
امیدوار هستیم که کسانی که در جمهوری اسلامی در داخل هستند و میتوانند صحبت کنند و مذاکره کنند و راهگشای این مسئله باشند، برای مردم، برای ایجاد مجدد فضای آزاد و امنیت ملی و انسجام ملی تلاش بیشتری کنند.
حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، هنگام مبارزات انتخاباتی در پاسخ به این سؤال که اگر رئیسجمهور شود برای رفع حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی چه خواهد کرد، گفته بود معتقد است که رئیسجمهور باید به دنبال کم کردن فاصلهها و از بین بردن فضای امنیتی در کشور باشد تا نه تنها آنهایی که در حصر هستند آزاد شوند بلکه آنهایی که به خاطر اتفاقهای سال ۸۸ زندانی شدهاند هم آزاد شوند.
حالا با گذشت بیش از ۱۰۰ روز از ریاست جمهوری حسن روحانی، محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت به روزنامه اعتماد گفته هر اقدامی که در مسایل سیاسی و رفع حصر و گشایشهای امنیتی و سیاسی ایران مورد انتظار جامعه است در دستور کار آقای روحانی قرار دارد.
مهدی کروبی و میرحسین موسوی از رهبران معترضان به نتایج انتخابات سال ۸۸ و همسر آقای موسوی، زهرا رهنورد از بهمن ماه سال ۸۹ در حصر خانگی هستند. در برنامه این هفته دیدگاهها موضوع احتمال رفع حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد و پیامدهای آن را با سه کارشناس در میان گذاشتهایم: عیسی سحرخیز، روزنامهنگار، زندانی سیاسی که بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بازداشت شد و چندی پیش آزاد شد، مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوران محمد خاتمی در تهران، اسماعیل گرامیمقدم، مشاور مهدی کروبی، عضو شورای مرکزی و سخنگوی حزب اعتماد ملی و نماینده سابق مجلس در مالزی و علیاصغر رمضانپور، روزنامهنگار، معاون فرهنگی وزیر ارشاد در دوران محمد خاتمی و تحلیلگر سیاسی در لندن میهمانان دیدگاههای این هفته هستند.
Your browser doesn’t support HTML5
علیاصغر رمضانپور: من فکر میکنم احتمال اینکه آزادی صورت بگیرد هست، به دلیل اینکه به نظر میآید بر اساس اخباری که منتشر شده، پیش از این هم قولهایی داده شده بود مبنی بر اینکه این کار بشود. اما من احساس میکنم که به نظر میآید به نوعی دارد مسئله آقای موسوی و آقای کروبی به گروگان گرفته میشود، دائم هم عقب انداخته شود برای اینکه از واکنشهای اجتماعیاش میترسند، اجتماعی و سیاسی و هم اینکه میخواهند این قول را از آقای موسوی و آقای کروبی بگیرند که بعد از آزادی سکوت کنند.
بنابراین من فکر میکنم که بسیار مسئله پیچیده است. علیالقاعده باید امکان پذیر باشد. اما نمیدانم و نمیشود گفت که آیا با قطعیت میشود در این مورد حرف زد یا نه. شاید دوستانی که در ایران هستند بتوانند دقیقتر ارزیابی کنند.
آقای سحرخیز، شما در ایران هستید. فکر میکنید که چقدر امکان دارد که آقای موسوی و آقای کروبی از حصر در بیایند؟
عیسی سحرخیز: من یک نکته را اول خدمت شما و شنوندگان تان عرض کنم و آن این است که دولت روحانی باید بدون شرمندگی در این زمینه و دیگر شعارهایی که زمان انتخابات داد کارش را پیش ببرد. این خواسته ملت است، اکثریت ملت این را میخواهند. حتی آنها که به آقای روحانی رأی ندادند اکثریت قریب به اتفاق با حصر خانگی یا شرایط ویژه آقای موسوی، خانم رهنورد و آقای کروبی موافق نیستند.
دولت به نظر من، چه دولت، چه آقای روحانی به عنوان رئیس شورای امنیت ملی و چه شورای امنیت ملی هیچکدام تا تأییدیه خاص را نگیرند این کار را نمیتوانند پیش ببرند. ولی من زیاد به رفع حصر خانگی خوشبین نیستم. اگر هم بخواهد در این مسیر گامی برداشته شود به صورت قطرهچکانی حصر کم میشود. یعنی اجازه داده میشود فرضاً آقای کروبی ابتدا به خانهاش منتقل شود و بعد تعداد ملاقات کنندگان و زمان ملاقاتها امکان دارد بیشتر شود و تسهیل شود، و در یک پروسه طولانی همانطور که در مورد مرحوم آیتالله منتظری انجام شد این کار صورت بگیرد. اگرنه این کار به معنای یک باره انجام نخواهد شد و سعی میکنند که هزینههایش را به حداقل برسانند و شکستی را که در انتخابات خوردند بگویند یک بازی برد برد بود.
آقای سحرخیز صحبتی کردید از اینکه دولت باید بدون شرمندگی مطرح کند مسئله آزادی آقای موسوی کروبی و خانم رهنورد را از حصر. یک مقداری در مورد «بدون شرمندگی» توضیح میدهید و منظورتان را باز میکنید؟
عیسی سحرخیز: آقای روحانی در انتخابات یکی از مباحث اصلی که مطرح میکرد بحث حذف حصر زندانیان سیاسی بود. آقای روحانی باید نشان دهد که از این افراد حمایت میکند. نه تنها فقط از حقوقشان. بلکه با دیدگاههایشان هم موافق است. تعدادی از دوستان و همکاران آقای روحانی هنوز در زندان هستند، فارغ از کسانی که در رابطه با انتخابات سال ۸۸ دستگیر شدند.
آقای روحانی باید بگوید که خب اینها دوستان من بودند، همکاران من بودند، همفکران من بودند، یا به جریان فکری که اعتقاد دارد باید بگوید من اینها را فکر میکنم. یا در مورد حصر آقای موسوی و خانم رهنورد و همینطور آقای کروبی باید ایشان با صراحت بیان کند که این کار غیرقانونی است و روال قانونی انجام نشده. دادگاه باید برگزار میشده. حکم باید صادر میشده، و زمان مجازات باید تعیین میشده، و اجازه داده میشد که متهم بیاید از خودش دفاع کند.
افکار عمومی اینها را بداند. آقای روحانی باید صراحتاً در مورد زندانیان سیاسی و زندانی سیاسی به معنای عام که چه پروسهای باید طی شود و اگر طی نشود غیرقانونی است و قانون اساسی همین طور که در این ۳۵ سال گذشته زیرپا گذاشته شده زندانی سیاسی به این بهانه که ما تعریف و قانونی نداریم که معنی ندارد.
ولی قانون اساسی به صراحت میگوید که [محاکمه] فرد باید در دادگاه علنی با حضور هیئت منصفه باشد. حالا هیئت منصفه هم که جلویش را گرفتند. مجلس ششم داشت کاری انجام میداد. ولی به معنای این هست که کسی را که به عنوان زندانی سیاسی میگیرند این حق را داشته باشد با افکار عمومی حرف بزند، بگوید من به این عقیده و به این باور و بر این اساس رفتار و عمل کردهام.
آقای گرامی مقدم، سؤال بعدی ام از شما است. آقای روحانی سهشنبه در برنامه گفتگوی زنده تلویزیونی در شبکه یک در پاسخ به این سؤال که قفل خانه سینما زود باز شد اما قفلهای دیگری برای باز شدن وجود دارد، گفت هر خانهای که باید باز شود، به گفته ایشان، باز میشود و اراده در این زمینه وجود دارد. چقدر میشود این را تعبیر کرد به این که آقای روحانی ارادهای دارد دولتش برای رفع حصر آقای موسوی، کروبی و خانم رهنورد؟
اسماعیل گرامیمقدم: من فکر میکنم آقای روحانی و دولت ایشان حتما اراده را دارند برای این که پیگیر مسایل زندانیان سیاسی و حصر آقایان موسوی و کروبی و همچنین خانم رهنورد، باشند. اما من از یک زاویه دیگر که البته آقای سحرخیز و آقای رمضانپور به آن پراختند، از یک زاویه دیگر هم به خود عملکرد دولت و اینکه چقدر اولویت دارد، میخواهم بپردازم.
آن هم این است که در این صد روزه درست است که قفل مذاکره با قدرتهای بزرگ در گام اول به نتیجه رسید و این قفل باز شد واقعیت این است که در یک بررسی اجمالی تا به امروز به وضوح روشن است که نسبت عملکرد سیاست خارجی آقای روحانی به سیاست داخلی از یک توازن برخورد نبوده و نسبت سیاسی خارجی بسیار بزرگتر از نسبت عملکرد سیاست داخلی بوده.
مردم هم در ابتدا و قبل از انتخابات از آقای روحانی دو حوزه را دو حوزه چالشآور و دو حوزهای که ما مناقشات اصلی را در آنجا داشتیم، یکی حوزه خارجی بود و یکی حوزه داخلی... حوزه خارجی را خب پشتیبانیهایی هم که ارکان نظام و حاکمیت از ایشان انجام دادند، گام اول را برداشتند، و فکر میکنم سیاست خط مشی دولت هم این بود که ابتدا با دست پر بازگشتن از مذاکرات بتوانند آن را خرج کنند در آزاد کردن فضای سیاسی کشور.
ولی به نظر میرسد حالا که این اتفاق افتاده دیگر آقای روحانی نبایستی مماشات کنند و یا آن را به عقب بیاندازند و یا علنی آن را مطرح نکنند. الان اینکه آقای نوبخت آمدند گفتند که در برنامه دولت هست حصر، این گام مثبتی است و آن را میشود به فال نیک گرفت. اما واقعیتش این است که آقای روحانی بایستی با تیم شورای عالی امنیت ملی ایران، همچنین وزارت اطلاعات و به هر حال نظام را و افکار عمومی را به این سؤال بایستی پاسخ بدهند که چگونه میشود که با دولتهایی که ما آنها را به عنوان متخاصم در جمهوری اسلامی میشناسیم و آنها ۱۰ سال سنگینترین تحریمها را علیه مردم ما و جمهوری اسلامی اعمال کردند، میشود مذاکره کرد و میشود سیاست نرمش قهرمانانه را به کار برد، ولی در مورد کسانی مثل آقای موسوی و آقای کروبی که آقای موسوی به عنوان نخستوزیر امام و آقای کروبی به عنوان امین امام لقب گرفتند، با اینها نمیشود مذاکره و گفتوگو کرد، حرف آنها را شنید و اصلاً دادگاهی برای آنها تشکیل داد، آنها حرفهایشان را بزنند.
چهار سال تمام است که تمام رسانهها یک طرفه هرآنچه را که میخواهند علیه این دو نفر و زندانیان سیاسی مطرح میکنند، اما از این طرف هیچگونه اجازه داده نمیشود که از خودشان دفاع کنند. من فکر میکنم که هرچند شرایط برای دولت آقای روحانی هم اکنون شرایط مساعدی است و اگر این زمان را از دست بدهد برای آزادی زندانیان سیاسی و [رفع] حصر، شاید دیگر یک چنین موقعیتی در ماههای آینده نصیب ایشان نشود و بایستی با شفافیت بیشتری مسئله را مطرح کند. به نظر من میرسد که این کار شدنی است اما من هم زیاد نمیتوانم خوشبین باشم. به دلیل اینکه دیدیم در گذشته امیدهایی داده شد ولی بعدا با فشارهایی که وارد شد ظاهرا حاکمیت از قصدی که داشت عقبنشینی کرد.
میخواستم اینجا سؤالی از آقای رمضانپور بپرسم. سخنگوی دولت گفته که ترجیح اینست که داستان رفع حصر از آقای کروبی وآقای موسوی در بیخبری و در عمل دنبال شود چون اگر که بازگویی شود ممکن است که مشکلاتی ایجاد کند. در زمینه پرونده هستهای هم مذاکراتی که انجام میشد ترجیح دولت این بود که این مذاکرات غیرعلنی باشد و در موردش صحبت نشود. همیشه میگفتند که ممکن است که اگر این مذاکرات علنی باشد مشکلاتی ایجاد شود. این مشکلات چیست که دولت آقای روحانی مطرح میکند و چه کسانی ممکن است مشکلات را به وجود بیاورند؟
علیاصغر رمضانپور: این مشکلات برمیگردد به همان مسئله که آقای سحرخیز اشاره کردند. یعنی به نظر میآید که دولت آقای روحانی و آقای روحانی به نوعی با شرمندگی دارند موضوع را دنبال میکنند و در نظر نمیگیرند که به طور رسمی و صریح هواداران آقای روحانی و کسانی که در انتخابات رای دادند جزو خواستههایشان آزادی آقای کروبی و آقای موسوی و خانم رهنورد بود. به یاد نمیآورند که حتی آقای هاشمی رفسنجانی اشاره کردند که اگر برای این سه بزگوار اتفاقی بیافتد که با توجه به وضعیت جسمی شدید در بازداشتگاه یک امر عادی است با توجه به این سن و سالی که بازداشت شدگان دارند من فکر میکنم که یک امر طبیعی است که این کار باید با صراحت صورت بگیرد. چون حق قانونی این افراد است.
همانطور که آقای سحرخیز اشاره کردند و من نمیخواهم دوباره تکرار کنم. شما در گفتوگوی هستهای دارید درباره یک موضوعی که موضوع نظامی امنیتی است حتی در داخل ایران خیلیها در مورد جزییاتش نمیدانند با غرب دارید گفتگو میکنید، به اصطلاح خود جمهوری اسلامی با دشمن، ولی اینجا شرایط کاملا متفاوت است. بنابراین معنی ندارد که دولت بگوید من این را در سکوت پیش میبرم... نهایتاً بالاخره باید بیایند بیرون.
بنابراین باید دولت وارد شود و شجاعانه ادله قانونی خودش بر اساس قانون اساسی مطرح کند. وگرنه اگر این کار انجام نشود تبدیل میشود به همین لایحه حقوق شهروندی که شما میبینید در بند اولش دوباره حق اعدام را آمده به رسمیت شناخته. انگار ما سند کم داشتیم که حق اعدام را تثبیت کند. بند اول این هم آمده حق اعدام را تثبیت کرده.
بنابراین من فکر میکنم این روندی است که دولت باید دنبال کند. من بدبینی آقای مقدم و آقای سحرخیز را درک میکنم ولی فکر میکنم آن طرف قضیه هم هست و آن اینست که نوعی تلاش برای حل قطره چکانی مسئله آزاد شده. حالا البته به بیمارستان بردن آقای کروبی را نمیشود چنین تلاشی دانست. ولی همین که ملاقات دادند اخیراً به فرزند ایشان شاید نشانهای از این باشد. تسهیل در ملاقات با آقای موسوی و خانم رهنورد شاید نشانهای از این باشد.
من فکر میکنم بهترین فرصت برای دولت برای این که این مسئله را حل کند درهمین شش ماه مسئله هستهای است که بتواند از توان ملت، از اراده ملت، از رضایت ملت بهره بگیرد در پیشبرد این مذاکرات و حل مسئله به نفع مردم. چون اگر این مسئله در این شش ماه حل نشود و همزمان مسئله هستهای هم با پیچیدگی روبهرو شود آن وقت شرایط به سمتی خواهد رفت که شرایط سختتر خواهد بود.
عیسی سحرخیز: فقط من یک نکتهای را در ارتباط با صحبتهای آقای رمضانپور خدمتتان بگویم. آقای کروبی زمانی که من در مرکز قلب بستری بودم هم آقای کروبی و هم آقای موسوی البته در شرایط مراقبت بسیار شدید آنها هم مقطعی را بستری بودند. شاید یک هفته ۱۰ روزی هرکدامشان، و شاید کمتر، بودند.
در آن زمان هم خب اجازه داده شد به آقای کروبی که اولین دیدار را با پسر ارشدشان حسین آقا داشته باشند. مورد لاله چیز جدیدی نیست. میخواهم بگویم وضعیت تغییر نکرده. همان شرایط گذشته کماکان دارد انجام میشود. حالا شاید در ملاقاتها یک مقدار تسهیلات انجام شده باشد که این ظلم مضاعف را شاید تبدیل به یک ظلم رقیق تری کنند.
آقای سحرخیز، این گفته آقای روحانی که اراده در زمینه رفع حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد وجود دارد چقدر میتواند تأییدی بر این باشد که احتمالاً آقای خامنهای هم اراده داشته باشد برای آزادی این افراد؟ فکر میکنید موضع آقای خامنهای در این مرحله چیست در این باره؟
عیسی سحرخیز: سخنگوی آقای روحانی از طرف دولت صحبت میکند. این حرفی است که پیش از انتخابات هم زده شده بود. در... آقای روحانی و اعضای دولت از پیش از انتخابات اراده برای آزادی و رفع حصر بود. حتی به نظر من بیش از اندازه خوشبینانه مسئله را میدیدند و فکر میکردند که انتخابات تمام شود همه ماجراها تمام میشود و ما به سمت یک آشتی ملی میرویم. اما طرف مقابل هست که قدرت را به دست دارد.
آقای خامنهای اگر اراده کند در کمتر از ۲۴ ساعت نه تنها حصر قطرهچکانی برطرف میشود، آقای موسوی و خانم رهنورد و آقای کروبی میآیند بیرون. ایشان دغدغههایی را دارد که پیامد این آزادیها هم در قضاوت در مورد انتخابات و هم در بحث حقوق بشر ایران در مجامع بینالمللی و هم حضور این افراد در جامعه چه چیزها و مسایلی را میتواند دنبال داشته باشد. این دغدغههاست که اجازه نمیدهد. اگرنه در اختیار شورای عالی امنیت ملی نیست. در اختیار آقای روحانی نیست.
این هم که میگویند ما باید برویم صحبت کنیم و در سکوت و بیخبری، به نظر من کار درستی نیست. ملت ما و آن تعدادی که اکثریت را تشکیل میدهند دنبال این نیستند که آقای روحانی برود در پشت برده بنشیند و خواهش بکند. این یک خواسته و یک مطالبه جدی است و از موضع قدرت یک ملتی است که اکثرشان این خواسته را داشتند. اگر نه... برویم خواهش کنیم... من بمیرم. تو بمیری... به نظر من این مسئله را حل نمیکند و از موضع ذلت چیزی را به دست آوردن است که همینطور تا الان تکرار شده. نه آقای موسوی و نه آقای کروبی هیچکدام همچو چیزی را نمیپذیرند و فکر میکنند که عملکرد درستی داشتند.
آقای گرامی مقدم، قبلا هم مطرح شده بود مسئله اینکه آقای موسوی و آقای کروبی توبه کنند. آقای علم الهدی امام جمعه مشهد گفته بود که این افراد یاغی هستند. زمانی که توبه کنند وضعیت تغییر میکند. آقای عسگر اولادی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی خواستار توبه آقای موسوی و آقای کروبی شده بود. این طوری که فرزندان آقای کروبی و فرزندان آقای موسوی از قولشان مطرح کردند این دو نفر حاضر به توبه نخواهند بود. در این باره چه فکر میکنید؟
بله. این که صورت مسئله واضح است که همان دغدغهای که آقای سحرخیز میفرمایند، برای پاک کردن و رفع آن دغدغه آقایان، آن جناح تند حاکم، نیاز به این دارند که با این مسئله حصر و زندانیان کاسبی کنند. به همین دلیل تأکید میکنند که اینها توبه بکنند چون آن مسایل واقعیتهایی که اتفاق افتاده و خلاف واقعیتهایی که اتفاق افتاده، همین بحثهای غیرقانونی در مورد زندانیان سیاسی و حصر... آنها را پاک کنند.
اما آن بحثی که اینها میکنند در مورد توبه یک خورده بشکافیم در همین صحبت آقای هاشمی رفسنجانی هم که اگر بلایی به سر این دو نفر بیاید ننگی برای جمهوری اسلامی خواهد شد که نزد رهبری مسئله را مطرح کردند... خب واقعیتش این است که چه بدعتی است؟ یعنی جمهوری اسلامی چه پاسخی برای تاریخ دارد؟ وقتی ما جمهوری اسلامی را یک سیستم بگیریم و بخواهیم نمودار این سیستم را رسم کنیم میبینیم اصلاً از همان اول یعنی از برکناری آقای ابوالحسن بنیصدر تا به امروز تمامی مسئولان بایستی فکر این را بکنند که فردا دشمن جمهوری اسلامی هستند. به بهانه یک نقد یا اعتراض به انتخابات و یا هر چیز دیگری. حالا آقای منتظری را بگیریم تا به امروز.
یعنی امروز هرکسی که مسئول است باید بداند که فردا محاکمه میشود یا حصر میشود یا اینکه دشمن جمهوری اسلامی است وبایستی اعدام شود بدون محاکمه. خب این را واقعیتش را آقای هاشمی رفسنجانی از این منظر بهش نگاه کردند و درست هم هست که چگونه میخواهد جمهوری اسلامی پاسخ بدهد.
جمهوری اسلامی که نخست وزیر امام و آقای کروبی دو دور رئیس مجلس و آقای خاتمی و آقای هاشمی رد صلاحیت شود به نوعی... اینها هیچ جایگاهی در جمهوری اسلامی ندارند. فتنهگر شدند، باید توبه کنند، و عامل آمریکا و این بحثهایی که مطرح میکردند و الان هم مطرح میکنند... اینها در حقیقت تاریخ جمهوری اسلامی را میسازند.
بنابراین همیشه این لکهای که آقای هاشمی گفتند واقعیتش این است که اگر بلایی هم سرشان نیاید خب ننگ خواهد بود. این حصر نه به مصلحت انسجام ملی است، نه به مصلحت نظام است، نه به مصلحت رهبری است. به مصلحت مردم و امنیت و هیچ چیز نیست.
فقط این در حقیقت مصلحت یک باند کوچکی است که در قدرت هستند و میخواهند ادامه بدهند همین شیوهها را... به نفع آنهاست و آنها دارند از این حصر کاسبی میکنند. به نظر میرسد که بایستی تمامی کسانی که در جمهوری اسلامی فعلاً پایگاهی دارند... و متأسفانه مثلا وقتی به مراجع قم نگاه میکنیم واقعاً روزگار غریبی هم برای مراجع تقلید هست.
مراجع تقلید در این مسئله غیرقانونی... این فقه این همه رویش تأکید میکنند و این همه رویش درس و بحث... کجای فقه آمده که دو نفر آدم سه نفر آدم بدون گذراندن مسیر حقوقی محاکمه نشده باشند در حصر هزار روزه باشند؟ چه پاسخی فقه برای این مسئله دارد؟ تا این سکوتها شکسته نشود... یا بسیاری از مشاوران رهبری که میتوانند گزارشهای دیگری تهیه کنند و اگر از این جناحهای تند فاصله بگیرند...
یا همین شورای امنیت ملی گزارش تهیه کند که آزادی این دو نفر قطعاً به نفع امنیت و انسجام ملی است تا برخلاف آن چیزی که آقایان مطرح میکنند در مقابلش... توبه و مسایل دیگر... یا وزارت اطلاعات همین قطره چکانی را... که البته این هم نوعی ظلم است در قطره چکانی کردنش... واقعاً خود وزارت اطلاعات تا الان حداقل میتوانست این وضعیتی که آقای کروبی دارد را حداقل به یک حصر قابل قبولی برساند... به منزل خودشان ایشان را منتقل کنند... ولی متأسفانه وزارت اطلاعات هم این گام را تاکنون برنداشته.
به نظرم میرسد که بایستی آقای روحانی و دولتش اگر میخواهد در این مسئله گامی بردارد، حرکتی کند، بایستی به پشتوانه ملت... و ضمن اینکه رایزنی و گفتگوی پشت پرده مفید است کافی نیست و میتواند مسئله را طولانی تر کند و یا اگر عقیم بماند در این مسئله آن وقت هست که یک بار دیگر باید تجربه کنیم در پیشبرد سیاست داخلی و بازهم مواجه هستیم با یک دولت تدارکاتچی که امیدواریم این اتفاق نیافتد.
علیاصغر رمضانپور: آقای گرامیمقدم به درستی اشاره کردند که این حصر به نفع هیچکس نیست. حتی به نفع رهبر جمهوری اسلامی هم نیست. بنابراین من میخواهم به این پرسش پاسخ بدهم که پس این حصر به نفع کیست؟ چه کسانی میخواهند این حصر ادامه داشته باشد؟ من فکر میکنم کسانی پشت این حصر هستند و میخواهند ادامه داشته باشد که دارند از کینه آقای خامنهای و تمایل او به توبه کردن یا پنهان کردن تقلب انتخابات پیشین پشت سر زندانی کردن آقای کروبی و آقای موسوی و خانم رهنورد، استفاده کنند.
برای اینکه در واقع خود آقای خامنهای را به گروگان بگیرند. آنها هم میدانند، جناحهایی که میخواهند این تنش و فضای بسته را بر کشور حفظ کنند، میدانند تا وقتی که اینها را در زندان نگاه دارند خود آقای خامنهای است که در درجه اول از دید مردم مقصر شناخته میشود و او در واقع اعتبارش در گروگان کسانی است که نمیخواهند اجازه بدهند سیاستهای تازه اعتدالی که آقای خامنهای به آن توجهی نشان داده به درستی ادامه پیدا کند.
اسماعیل گرامیمقدم: نکتهای را فقط اضافه کنم که ادامه این حصر قطره چکانی حتی بیشتر از قطره چکانی، جان آقای موسوی و آقای کروبی و همچین خانم رهنورد را تهدید میکند.
واقعیتش این است که آقای کروبی را زمانی که چهار سال قبل ترک کردیم... در تمامی این فعالیتهای انتخاباتی حضور داشت. خبرنگاران میگفتند ایشان خستگیناپذیر است با آن سن و سال. پس از هزار روز حصر عوارض را میبینیم که در ایشان ایجاد شده و قطعاً آقای موسوی هم گرفتاریهای جسمی پیدا کردند.
امیدوار هستیم که کسانی که در جمهوری اسلامی در داخل هستند و میتوانند صحبت کنند و مذاکره کنند و راهگشای این مسئله باشند، برای مردم، برای ایجاد مجدد فضای آزاد و امنیت ملی و انسجام ملی تلاش بیشتری کنند.