یک چشمش را از دست داده و این تنها دریچهی نگاهی که به جهان دارد هم هر روز کمسوتر میشود. چشم دومش را هم دارد از دست میدهد. نامش زینب است؛ زینب جلالیان، متولد ۱۳۶۱. زن جوانی که از هفت سال پیش در زندان کرمانشاه است و در بیش از یک سالِ گذشته، حق هیچ گونه ملاقاتی با خانوادهاش را نداشته است.
زینب جلالیان، یک محکوم به اعدامِ سابق و یک محکوم به حبس، تا ابدِ امروز. مقامات قضایی ایران میگویند اتهامش عضویت و فعالیت در گروهک پژاک است.
پژاک يا «حزب حيات آزاد کردستان» شاخه انشعاب يافتهای از گروه شورشيان کرد موسوم به پ کا کا است که در مرزهای عراق با ایران مبارزات نظامی و مسلحانه میکنند. جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحدهی آمریکا پ کا کا را در فهرست گروههای تروریستی میآورند.
سالهای گذشته، سالهای سلسلهای از برخوردهای خشونت بار مسلحانه میان پژاک و نيروهای نظامی و انتظامی ايران بوده و در این میان، دهها نفر از هر دو سو کشته و مجروح شدهاند. با این حال اعضای پژاک میگویند تنها کاری که میکنند دفاع از حقوق ابطالشده و نادیدهگرفته شدهی کردها و مبارزه با تبعیض سیستماتیک علیه مناطق کردنشین در کشور است.
زینب جلالیان اما در همهی مراحل دادگاه و دادرسیِ خود اتهام فعالیت مسلحانه را رد کرد. خانم جلالیان و وکیل او پیوسته اعلام کردند که این فعال سیاسی کرد هیچ گونه همکاریِ مسلحانهای با پژاک نداشته و به صورت غیرمسلحانه با این گروه همکاری میکرده است.
این صدای خواهر زینب جلالیان است که از کردستان عراق با رادیو فردا حرف میزند. دنیز جلالیان:
او میگوید تنها ممکن است که خانوادهاش با زینب هفتهای دو دقیقه تلفنی گفتوگو کنند.
زینب جلالیان ۱۰ ساله بود که از خانهی پدر و مادرش فرار کرد. خانوادهاش با تحصیلات او مخالفت میکردند و زینب میخواست درس بخواند. خیلی زود بعد از فرار از خانه اما زینب به عضویت گروه پژاک درآمد. حکم اعدام او بعدها در آذرماه ۱۳۸۸ تأیید شد. خبرها حاکی است که جلسهی دادگاه خانم جلالیان تنها چند دقیقه طول کشیده و بدون حضور وکل مدافع برگزار شده است.
دنیز جلالیان، خواهر زینب، فعالیتهای او را این طور توصیف میکند:
دنیز جلالیان میگوید دستگاه قضایی او را متهم به «اسلامی نبودن» کرده است. او از شکنجههایی میگوید که سبب نابینا شدنِ خواهرش شده است:
فعالان سیاسی کرد و فعالان حقوق بشر میگوید زینب جلالیان، جرمش هر چه که باشد، این حق را دارد که به خدمات پزشکی و سلامتی دسترسی داشته باشد و از نابینا شدنِ مطلق او جلوگیری شود.
زینب جلالیان، یک محکوم به اعدامِ سابق و یک محکوم به حبس، تا ابدِ امروز. مقامات قضایی ایران میگویند اتهامش عضویت و فعالیت در گروهک پژاک است.
Your browser doesn’t support HTML5
سالهای گذشته، سالهای سلسلهای از برخوردهای خشونت بار مسلحانه میان پژاک و نيروهای نظامی و انتظامی ايران بوده و در این میان، دهها نفر از هر دو سو کشته و مجروح شدهاند. با این حال اعضای پژاک میگویند تنها کاری که میکنند دفاع از حقوق ابطالشده و نادیدهگرفته شدهی کردها و مبارزه با تبعیض سیستماتیک علیه مناطق کردنشین در کشور است.
زینب جلالیان اما در همهی مراحل دادگاه و دادرسیِ خود اتهام فعالیت مسلحانه را رد کرد. خانم جلالیان و وکیل او پیوسته اعلام کردند که این فعال سیاسی کرد هیچ گونه همکاریِ مسلحانهای با پژاک نداشته و به صورت غیرمسلحانه با این گروه همکاری میکرده است.
این صدای خواهر زینب جلالیان است که از کردستان عراق با رادیو فردا حرف میزند. دنیز جلالیان:
«الان در زندان کرمانشاه است. خیلی وقت است میخواهد ببرند[ش] دکتر، اجازه نمیدهند. یک چشم خود را از دست داده. دکتر گفته بوده دو چشمش بهم [وا]بسته است و اگر عمل نکنید آن چشم دیگرش خراب میشود. تقریباً یک سال و چند ماه است که خانواده نمیتواند برود پیشش، اجازه نمیدهند. نمیگویند اجازه نمیدهیم، میگویند او [خودش] نمیخواهد. اما این طور نیست. آنها اجازه نمیدهند، میگویند زینب نمیخواهد شما بیایید. میخواستند [او را] ببرند دکتر. رفتند آنجا، با آنها صحبت کردند [که] ما میخواهیم ببریم دکتر چشمش را عمل کنیم؛ اجازه ندادند، گفتند که نمیتوانیم ببریم دم زندان. خانوادهاش خواست دکتر را ببرند زندان، آن هم اجازه ندادند. الان وضع خراب است، وضع چشمش خراب است. خیلی مریض است.»
او میگوید تنها ممکن است که خانوادهاش با زینب هفتهای دو دقیقه تلفنی گفتوگو کنند.
زینب جلالیان ۱۰ ساله بود که از خانهی پدر و مادرش فرار کرد. خانوادهاش با تحصیلات او مخالفت میکردند و زینب میخواست درس بخواند. خیلی زود بعد از فرار از خانه اما زینب به عضویت گروه پژاک درآمد. حکم اعدام او بعدها در آذرماه ۱۳۸۸ تأیید شد. خبرها حاکی است که جلسهی دادگاه خانم جلالیان تنها چند دقیقه طول کشیده و بدون حضور وکل مدافع برگزار شده است.
دنیز جلالیان، خواهر زینب، فعالیتهای او را این طور توصیف میکند:
«اول گفته بودند که [حکمش] اعدام است، بعداً حکم موقت دادند. نرفته بود [جایی را] منفجر کند، کار سیاسی کرده بود.»
دنیز جلالیان میگوید دستگاه قضایی او را متهم به «اسلامی نبودن» کرده است. او از شکنجههایی میگوید که سبب نابینا شدنِ خواهرش شده است:
«وقتی او را گرفتند، سرش را به دیوار زده بودند. چشمش برای همین ضربه خورده و همین طوری این جوری شده.»
فعالان سیاسی کرد و فعالان حقوق بشر میگوید زینب جلالیان، جرمش هر چه که باشد، این حق را دارد که به خدمات پزشکی و سلامتی دسترسی داشته باشد و از نابینا شدنِ مطلق او جلوگیری شود.