پس از چندين ماه گمانهزنی و مطرح شدن افرادی چون عبدالله نوری، وزير کشور سابق و ميرحسين موسوی، نخستوزير دوران جنگ، به عنوان نامزد جناح اصلاح طلب، سرانجام روز يکشنبه محمد خاتمی، رييس جمهوری سابق، رسماً حضور خود را در انتخابات آينده رياست جمهوری اعلام کرد.
آقای خاتمی روز یکشنبه در مراسم آغاز به کار وب سایت مجمع روحانیون مبارز گفت: « من در اينجا با جديت حضور خودم را درعرصه انتخابات به عنوان نامزد اعلام میکنم.»
اما محمد خاتمی پيش از اين بارها درباره ورود به صحنه انتخابات ابراز ترديد کرده و گفته بود که آمدن او هزينههايی را به دنبال دارد و بر همين اساس میکوشيد تا ميرحسين موسوی را متقاعد کند تا به عنوان نامزد اصلاح طلبان وارد ميدان شود.
محمدتقی فاضل ميبدی، عضو شورای مرکزی مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم، مشکلات اقتصادی و رابطه با آمريکا را دليل اصلی ترديد خاتمی برای حضور در انتخابات میداند.
وی تأکيد میکند: « گذشته نشان داده است که اگر آقای خاتمی بخواهد وارد ميدان شود و مسئله ارتباط با آمريکا و ساير مشکلات را حل کند، ممکن است در ايران دستاندازهای زيادی در پيش پايش وجود داشته باشد.»
در هفتههای اخير بحثهای گستردهای در محافل سياسی ايران در باره سلامت انتخابات درگرفته است.
در انتخابات سه سال پيش که در نهايت به پيروزی محمود احمدینژاد انجاميد، دو نفر از نامزدها، يعنی اکبر هاشمی رفسنجانی و مهدی کروبی به همراه محمد خاتمی از تقلب گسترده در انتخابات سخن گفتند؛ موضوعی که بعداً با تذکر آيتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی به فراموشی سپرده شد.
محمد خاتمی در سخنرانی خود در دفتر مجمع روحانيون مبارز، پس از آنکه نامزدی خود را در انتخابات آينده رياست جمهوری رسماً اعلام کرد، به عنوان يکی از نخستين نکات خواستار برگزاری انتخابات آزاد و قانونی شد.
آقای خاتمی گفت: « بايد پافشاری بکنيم بر اين که انتخاباتی آزاد، مطلوب و قانونی برگزار شود.»
اما آيا شرايط برای برگزاری انتخابات به صورت آزاد و قانونی، آن گونه که آقای خاتمی میگويد، فراهم است؟
احمد زيدآبادی با تأکيد بر نگرانی اصلاح طلبان درباره نحوه برگزاری انتخابات به راديو فردا میگويد: « وقتی نهادهای برگزار کننده و ناظر انتخابات، دارای گرايشهای سياسی مشخصی باشند که مورد اجماع ساير گروهها نباشد و در عين حال ناظرانی خارج از آنها نتوانند بر انتخابات نظارت فعال داشته باشند، به طور يقين نگرانی وجود دارد. برخی از اصلاح طلبان هيچ ترديدی ندارند که انتخابات ممکن است به گونهای مديريت شود و منظور اين است که در صندوقها دستکاری شود.»
محمد خاتمی پيش از اين دو دوره رياست جمهوری ايران را بر عهده داشت. او به ويژه در دوره دوم با انتقادهايی حتی از سوی اصلاح طلبان روبهرو شد.
فاطمه حقيقتجو که خود جزو نمايندگان اصلاح طلب در مجلس ششم بود، درباره دليل اين انتقادات به راديو فردا میگويد: « در گذشته آقای خاتمی روی برنامههای توافق شده، به اندازه کافی ايستادگی و استقامت نشان نداد، حتی در مورد برنامههای حداقلیاش. بنابراين در طول هشت سال گذشته شاهد بوديم که آقای خاتمی عقبنشينیهای غيرضروری از خود نشان داده که به اهداف اصلاح طلبی آسيب زده است.»
در اين باره که آيا محمد خاتمی در صورت پيروزی مجدد باز هم از اهداف اصلاح طلبانه عقبنشينی خواهد کرد يا خير، کارشناسان اختلاف نظر دارند.
برخی تحلیلگران همچون احمد زيدآبادی معتقد هستند، خاتمی همان است که چند سال پيش بود. او در اين باره میگويد: « من فکر میکنم که آقای خاتمی تغيير پيدا نکرده و نمیتواند تغيير يابد. شخصيت آدمها به اين راحتی تغيير پيدا نمیکند. به خصوص در سنين بالا ممکن است که انديشهها و افکار تغيير کند اما شخصيت و منش امکان تغيير ندارد.»
اما افراد ديگری هستند که با ديدگاه آقای زيدآبادی موافق نيستند، از جمله محمدتقی فاضل ميبدی، عضو شورای مرکزی مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم، که درباره احتمال تغيير در خط مشی خاتمی میگويد: « اکنون همان منتقدين زمان اصلاحات، آقای خاتمی را به انتخابات دعوت میکنند. به نظر من به طور قطع آقای خاتمی با تجربيات هشت ساله دوران رياست جمهوری خود و اين چهار سال اخير، ممکن است که هم در سياستهای داخلی و هم در سياستهای خارجی خود تغيير ايجاد کند و با قاطعيت بيشتری وارد ميدان شود.»
عباس صفايیفر، روزنامهنگار درتهران، نيز بر اين باور است که تجربه هشت سال رياست جمهوری سبب خواهد شد تا محمد خاتمی نقش مؤثر و مثبتی را در آينده ايران ايفا کند.
وی به راديو فردا میگويد: «با توجه به تجاربی که آقای خاتمی در هشت سال دوران رياست جمهوری خود داشته و همچنين شرايطی که امروز در حوزه سياست خارجی و مسايل داخلی کشور مطرح است، مجموعه اين تجارب از يک سو و تجربهای که مردم در اين ايام به دست آوردند، کمک میکند به اين که او نقش فعالتر و بهتری را نسبت به گذشته در اين دوره ايفا کند.»
محمد صادق جوادیحصار، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، ريشه انتقادات از خاتمی در سالهای گذشته را، نبودن يک تعريف مشخص از اصلاحات میداند و میگويد: « آقای خاتمی در صحبتهای اخير خود بارها اعلام کرد که تعريف مشخص و واحدی از اصلاحات در دوره قبل وجود نداشته است. بنابراين طبيعی است که او امروز با نگاهی روشنتر و قابل مقايسهتر در موضوع اصلاحات پا به ميدان میگذارد و اصلاحات تعريف شدهای را برای خودش و تيم همراهش دارد.»
با آمدن محمد خاتمی، گرچه جبهه اصلاحات صاحب يک نامزد قوی و پرطرفدار شده است اما با توجه به اين که اين جبهه يک نامزد ديگر نيز دارد، يعنی مهدی کروبی، رهبر حزب اعتماد ملی، بايد انتظار آن را داشت که آرای طرفداران اصلاحات ميان اين دو نامزد تقسيم شود؛ امری که در نهايت به زيان اين جناح خواهد بود.
محمد صادق جوادیحصار، از همکاران مهدی کروبی، در اين باره میگويد: «آقای خاتمی بخشهايی از جامعه را نمايندگی خواهد کرد که بيشتر يا در انتخابات شرکت نخواهند کرد و يا با عدم حضور آقای خاتمی انگيزههایشان کاهش پيدا میکند. بعيد نيست که اين دو نفر در ميانه راه به نفع هم ائتلافی انجام دهند و يا در پايان راه به يک نتيجه مشترک برسند و يکی از اين دو بزرگوار در عرصه بماند.»
برخی همچون محمدتقی فاضل ميبدی بر اين باور هستند، حتی اگر علاوه بر مهدی کروبی، ميرحسين موسوی هم با محمد خاتمی رقابت کند، با توجه به محبوبيت زيادی که آقای خاتمی دارد، احتمال پيروزی او در انتخابات بيش از ديگران است.
بیشتر بخوانید:
اما محمد خاتمی پيش از اين بارها درباره ورود به صحنه انتخابات ابراز ترديد کرده و گفته بود که آمدن او هزينههايی را به دنبال دارد و بر همين اساس میکوشيد تا ميرحسين موسوی را متقاعد کند تا به عنوان نامزد اصلاح طلبان وارد ميدان شود.
محمدتقی فاضل ميبدی، عضو شورای مرکزی مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم، مشکلات اقتصادی و رابطه با آمريکا را دليل اصلی ترديد خاتمی برای حضور در انتخابات میداند.
محمدتقی فاضل ميبدی در اين رابطه به راديو فردا میگويد:« اکنون مشکلات اقتصادی زيادی در کشور ما وجود دارد، همان طور که در سطح جهان وجود دارد. مردم ما از اين مشکلات رنج میبرند و توقع اين است که آقای خاتمی بيايد و مشکلات را حل کند. به نظر من مسئله ديگری که وجود دارد ارتباط با آمريکا است. مذاکره با آمريکا از خيلی جهات تأثير مثبت دارد، ولی اگر مذاکرات آغاز نشود ممکن است از جنبههای زيادی تأثير منفی در ايران بگذارد، بنابراين از خاتمی انتظار میرود که مسئله را حل کند.»
وی تأکيد میکند: « گذشته نشان داده است که اگر آقای خاتمی بخواهد وارد ميدان شود و مسئله ارتباط با آمريکا و ساير مشکلات را حل کند، ممکن است در ايران دستاندازهای زيادی در پيش پايش وجود داشته باشد.»
در هفتههای اخير بحثهای گستردهای در محافل سياسی ايران در باره سلامت انتخابات درگرفته است.
در انتخابات سه سال پيش که در نهايت به پيروزی محمود احمدینژاد انجاميد، دو نفر از نامزدها، يعنی اکبر هاشمی رفسنجانی و مهدی کروبی به همراه محمد خاتمی از تقلب گسترده در انتخابات سخن گفتند؛ موضوعی که بعداً با تذکر آيتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی به فراموشی سپرده شد.
محمد خاتمی در سخنرانی خود در دفتر مجمع روحانيون مبارز، پس از آنکه نامزدی خود را در انتخابات آينده رياست جمهوری رسماً اعلام کرد، به عنوان يکی از نخستين نکات خواستار برگزاری انتخابات آزاد و قانونی شد.
آقای خاتمی گفت: « بايد پافشاری بکنيم بر اين که انتخاباتی آزاد، مطلوب و قانونی برگزار شود.»
اما آيا شرايط برای برگزاری انتخابات به صورت آزاد و قانونی، آن گونه که آقای خاتمی میگويد، فراهم است؟
احمد زيدآبادی با تأکيد بر نگرانی اصلاح طلبان درباره نحوه برگزاری انتخابات به راديو فردا میگويد: « وقتی نهادهای برگزار کننده و ناظر انتخابات، دارای گرايشهای سياسی مشخصی باشند که مورد اجماع ساير گروهها نباشد و در عين حال ناظرانی خارج از آنها نتوانند بر انتخابات نظارت فعال داشته باشند، به طور يقين نگرانی وجود دارد. برخی از اصلاح طلبان هيچ ترديدی ندارند که انتخابات ممکن است به گونهای مديريت شود و منظور اين است که در صندوقها دستکاری شود.»
محمد خاتمی پيش از اين دو دوره رياست جمهوری ايران را بر عهده داشت. او به ويژه در دوره دوم با انتقادهايی حتی از سوی اصلاح طلبان روبهرو شد.
فاطمه حقيقتجو که خود جزو نمايندگان اصلاح طلب در مجلس ششم بود، درباره دليل اين انتقادات به راديو فردا میگويد: « در گذشته آقای خاتمی روی برنامههای توافق شده، به اندازه کافی ايستادگی و استقامت نشان نداد، حتی در مورد برنامههای حداقلیاش. بنابراين در طول هشت سال گذشته شاهد بوديم که آقای خاتمی عقبنشينیهای غيرضروری از خود نشان داده که به اهداف اصلاح طلبی آسيب زده است.»
در اين باره که آيا محمد خاتمی در صورت پيروزی مجدد باز هم از اهداف اصلاح طلبانه عقبنشينی خواهد کرد يا خير، کارشناسان اختلاف نظر دارند.
برخی تحلیلگران همچون احمد زيدآبادی معتقد هستند، خاتمی همان است که چند سال پيش بود. او در اين باره میگويد: « من فکر میکنم که آقای خاتمی تغيير پيدا نکرده و نمیتواند تغيير يابد. شخصيت آدمها به اين راحتی تغيير پيدا نمیکند. به خصوص در سنين بالا ممکن است که انديشهها و افکار تغيير کند اما شخصيت و منش امکان تغيير ندارد.»
اما افراد ديگری هستند که با ديدگاه آقای زيدآبادی موافق نيستند، از جمله محمدتقی فاضل ميبدی، عضو شورای مرکزی مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم، که درباره احتمال تغيير در خط مشی خاتمی میگويد: « اکنون همان منتقدين زمان اصلاحات، آقای خاتمی را به انتخابات دعوت میکنند. به نظر من به طور قطع آقای خاتمی با تجربيات هشت ساله دوران رياست جمهوری خود و اين چهار سال اخير، ممکن است که هم در سياستهای داخلی و هم در سياستهای خارجی خود تغيير ايجاد کند و با قاطعيت بيشتری وارد ميدان شود.»
عباس صفايیفر، روزنامهنگار درتهران، نيز بر اين باور است که تجربه هشت سال رياست جمهوری سبب خواهد شد تا محمد خاتمی نقش مؤثر و مثبتی را در آينده ايران ايفا کند.
وی به راديو فردا میگويد: «با توجه به تجاربی که آقای خاتمی در هشت سال دوران رياست جمهوری خود داشته و همچنين شرايطی که امروز در حوزه سياست خارجی و مسايل داخلی کشور مطرح است، مجموعه اين تجارب از يک سو و تجربهای که مردم در اين ايام به دست آوردند، کمک میکند به اين که او نقش فعالتر و بهتری را نسبت به گذشته در اين دوره ايفا کند.»
محمد صادق جوادیحصار، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، ريشه انتقادات از خاتمی در سالهای گذشته را، نبودن يک تعريف مشخص از اصلاحات میداند و میگويد: « آقای خاتمی در صحبتهای اخير خود بارها اعلام کرد که تعريف مشخص و واحدی از اصلاحات در دوره قبل وجود نداشته است. بنابراين طبيعی است که او امروز با نگاهی روشنتر و قابل مقايسهتر در موضوع اصلاحات پا به ميدان میگذارد و اصلاحات تعريف شدهای را برای خودش و تيم همراهش دارد.»
با آمدن محمد خاتمی، گرچه جبهه اصلاحات صاحب يک نامزد قوی و پرطرفدار شده است اما با توجه به اين که اين جبهه يک نامزد ديگر نيز دارد، يعنی مهدی کروبی، رهبر حزب اعتماد ملی، بايد انتظار آن را داشت که آرای طرفداران اصلاحات ميان اين دو نامزد تقسيم شود؛ امری که در نهايت به زيان اين جناح خواهد بود.
محمد صادق جوادیحصار، از همکاران مهدی کروبی، در اين باره میگويد: «آقای خاتمی بخشهايی از جامعه را نمايندگی خواهد کرد که بيشتر يا در انتخابات شرکت نخواهند کرد و يا با عدم حضور آقای خاتمی انگيزههایشان کاهش پيدا میکند. بعيد نيست که اين دو نفر در ميانه راه به نفع هم ائتلافی انجام دهند و يا در پايان راه به يک نتيجه مشترک برسند و يکی از اين دو بزرگوار در عرصه بماند.»
برخی همچون محمدتقی فاضل ميبدی بر اين باور هستند، حتی اگر علاوه بر مهدی کروبی، ميرحسين موسوی هم با محمد خاتمی رقابت کند، با توجه به محبوبيت زيادی که آقای خاتمی دارد، احتمال پيروزی او در انتخابات بيش از ديگران است.