رویارویی اخیر بین محمود احمدینژاد و سپاه پاسداران در هفتههای گذشته مورد توجه بسیاری از کارشناسان امور ایران قرار گرفته است. در این میان علیرضا نادر از پژوهشگران مرکز مطالعاتی «راند» و کارشناس امور سیاسی ایران، در مطلبی در وب سایت «انستیتو صلح آمریکا» به مرور فراز و فرودهای اخیر روابط احمدینژاد و سپاه و تحلیل این رویارویی پرداخته است.
علیرضا نادر در آغاز تحلیل خود یادآوری میکند که محمود احمدینژاد این روزها در شرایط بسیار پر مخاطرهای قرار گرفته است. رویارویی او با آیتالله خامنهای که در ماه آوریل و در پی ماجرای عزل و ابقا حیدر مصلحی وزیر اطلاعات آغاز شد، اکنون به یک جدال همهجانبه در میان سران حکومت و فرماندهان نظامی کشور بدل شده و هنوز احتمال استیضاح رئیسجمهور بر قوت باقی است.
احمدینژاد در گذشته ثابت کرده بود که سخت جان است و از بحرانها جان سالم به در میبرد. او با موفقیت و با بهرهگیری از اعمال فشار توانست راه خود را به سوی کسب دومین مقام مهم در ساختار سیاسی ایران یعنی ریاست جمهوری بگشاید. ولی اکنون او با چالشهایی روبهرو است که ممکن است قادر به فایق آمدن بر آنها نباشد. به نظر میرسد که آیتالله خامنهای وظیفه مهار و رام کردن احمدینژاد و احتمالاً پیدا کردن جانشین برای وی را برعهده سپاه پاسداران گذاشته است.
سردار محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، در مصاحبه اخیر خود اعلام کرد که اکنون مسئولیت مقابله با «جریان انحرافی » (اصطلاحی که مخالفان احمدینژاد برای افراد پیرامون رئیسجمهور استفاده میکنند) برعهده سپاه پاسداران است. سردار جعفری درعین حال گفت که سپاه پاسداران در تعیین معیارها و شروط برگزاری انتخابات مجلس و انتخابات دیگر در آینده مشارکت خواهد داشت.
سردار جعفری خطاب به مخالفان و منتقدان نظام نیز گفت که آن دسته از اصلاحطلبان که از خط قرمز عبور نکردهاند اجازه خواهند داشت در انتخابات شرکت کنند. این ممکن است محمد خاتمی، رئیسجمهور پیشین ایران، را شامل شود.
آقای خاتمی چند ماه پیش با شعار بخشش متقابل، خواستار آرامتر شدن فضای کشور شد ولی در موضعگیریهای اخیر خود تأکید کرده که حکومت باید شروط اصلی اصلاحطلبان را برای شرکت در انتخابات بپذیرد.
علیرضا نادر در ادامه تحلیل خود که در وب سایت «انستیتو صلح آمریکا» منتشر شده، تأکید میکند که اظهارات اخیر سردار جعفری را باید افزایش قدرت سپاه پاسداران در به عنوان یک نیرو و وزنه سیاسی مهم تلقی کرد. اما بعید است که محمود احمدی نژاد بدون یک جدال جانانه حاضر به تسلیم شود.
او با سخنرانی خود در مورد قاچاق کالا توسط نهادهای دولتی و اشاره غیرمستقیم به مشارکت سپاه پاسداران در قاچاق عملاً سردار جعفری و فرماندهی سپاه پاسداران را هدف گرفت و به اعمال فشارهای آنها پاسخ داد. هر چند دفتر ریاست جمهوری یکی از جملات صریح در سخنان احمدینژاد را بعدها تکذیب کرد ولی به نظر میرسد که رئیس جمهور حمله خود به سپاه پاسداران را پس نگرفته است.
سردار جعفری نیز در مصاحبه بعدی خود ادعای مربوط به مشارکت سپاه در قاچاق کالا را مباحث «انحرافی» توصیف کرد که توسط افراد «منحرف» مطرح میشود.
علیرضا نادر سپس یادآوری میکند که سپاه پاسداران در به پیروزی رساندن احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۹ نقش مهمی ایفا کرد. حتی یک زمانی چنین تصور میشد که جناح احمدینژاد جزو نزدیکترین نیروها به سپاه پاسداران است.
در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد قدرت اقتصادی و نفوذ سپاه پاسداران به شدت افزایش یافت. با این همه در سخنرانی مربوط به مسئله کنترل مرزها و قاچاق کالا احمدینژاد تهدید کرد که اسرار زیادی را در مورد این نوع فعالیتها میداند و اگر وی و کابینه وی بیش از این تحت فشار قرار بگیرند ممکن است مطالب بیشتری را با مردم در میان بگذارد.
آقای نادر میافزاید که سپاه پاسداران ایران نیرویی کاملاً یک دست نیست. بخشی از نیروهای سپاه به اصلاحطلبان نزدیک هستند و برخی دیگر به احمدینژاد و جناح وی گرایش دارند. با این همه به نظر میرسد که اکثریت فرماندهان ارشد این نیرو به آیتالله خامنهای رهبر ایران وفادار هستند. بنابراین بعید به نظر میرسد که فرماندهان سپاه و آیتالله خامنهای اجازه دهند که جناح احمدینژاد در انتخابات مجلس و یا انتخابات ریاست جمهوری آینده به جایی برسد.
علیرضا نادر در پایان تحلیل خود مینویسد هر چند احمدینژاد تصمیم گرفته که با عالیترین و پرقدرتترین نهادها در نظام اسلامی دربیافتد ولی سپاه پاسداران نیز نشان داده که حاضر است برای حفظ امتیازات خود، از قدرت رو به افزایش این نیرو حتی برای اعمال فشار بر «برادران» نیز استفاده کند.
علیرضا نادر در آغاز تحلیل خود یادآوری میکند که محمود احمدینژاد این روزها در شرایط بسیار پر مخاطرهای قرار گرفته است. رویارویی او با آیتالله خامنهای که در ماه آوریل و در پی ماجرای عزل و ابقا حیدر مصلحی وزیر اطلاعات آغاز شد، اکنون به یک جدال همهجانبه در میان سران حکومت و فرماندهان نظامی کشور بدل شده و هنوز احتمال استیضاح رئیسجمهور بر قوت باقی است.
احمدینژاد در گذشته ثابت کرده بود که سخت جان است و از بحرانها جان سالم به در میبرد. او با موفقیت و با بهرهگیری از اعمال فشار توانست راه خود را به سوی کسب دومین مقام مهم در ساختار سیاسی ایران یعنی ریاست جمهوری بگشاید. ولی اکنون او با چالشهایی روبهرو است که ممکن است قادر به فایق آمدن بر آنها نباشد. به نظر میرسد که آیتالله خامنهای وظیفه مهار و رام کردن احمدینژاد و احتمالاً پیدا کردن جانشین برای وی را برعهده سپاه پاسداران گذاشته است.
سردار محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، در مصاحبه اخیر خود اعلام کرد که اکنون مسئولیت مقابله با «جریان انحرافی » (اصطلاحی که مخالفان احمدینژاد برای افراد پیرامون رئیسجمهور استفاده میکنند) برعهده سپاه پاسداران است. سردار جعفری درعین حال گفت که سپاه پاسداران در تعیین معیارها و شروط برگزاری انتخابات مجلس و انتخابات دیگر در آینده مشارکت خواهد داشت.
سردار جعفری خطاب به مخالفان و منتقدان نظام نیز گفت که آن دسته از اصلاحطلبان که از خط قرمز عبور نکردهاند اجازه خواهند داشت در انتخابات شرکت کنند. این ممکن است محمد خاتمی، رئیسجمهور پیشین ایران، را شامل شود.
آقای خاتمی چند ماه پیش با شعار بخشش متقابل، خواستار آرامتر شدن فضای کشور شد ولی در موضعگیریهای اخیر خود تأکید کرده که حکومت باید شروط اصلی اصلاحطلبان را برای شرکت در انتخابات بپذیرد.
علیرضا نادر در ادامه تحلیل خود که در وب سایت «انستیتو صلح آمریکا» منتشر شده، تأکید میکند که اظهارات اخیر سردار جعفری را باید افزایش قدرت سپاه پاسداران در به عنوان یک نیرو و وزنه سیاسی مهم تلقی کرد. اما بعید است که محمود احمدی نژاد بدون یک جدال جانانه حاضر به تسلیم شود.
او با سخنرانی خود در مورد قاچاق کالا توسط نهادهای دولتی و اشاره غیرمستقیم به مشارکت سپاه پاسداران در قاچاق عملاً سردار جعفری و فرماندهی سپاه پاسداران را هدف گرفت و به اعمال فشارهای آنها پاسخ داد. هر چند دفتر ریاست جمهوری یکی از جملات صریح در سخنان احمدینژاد را بعدها تکذیب کرد ولی به نظر میرسد که رئیس جمهور حمله خود به سپاه پاسداران را پس نگرفته است.
سردار جعفری نیز در مصاحبه بعدی خود ادعای مربوط به مشارکت سپاه در قاچاق کالا را مباحث «انحرافی» توصیف کرد که توسط افراد «منحرف» مطرح میشود.
علیرضا نادر سپس یادآوری میکند که سپاه پاسداران در به پیروزی رساندن احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۹ نقش مهمی ایفا کرد. حتی یک زمانی چنین تصور میشد که جناح احمدینژاد جزو نزدیکترین نیروها به سپاه پاسداران است.
در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد قدرت اقتصادی و نفوذ سپاه پاسداران به شدت افزایش یافت. با این همه در سخنرانی مربوط به مسئله کنترل مرزها و قاچاق کالا احمدینژاد تهدید کرد که اسرار زیادی را در مورد این نوع فعالیتها میداند و اگر وی و کابینه وی بیش از این تحت فشار قرار بگیرند ممکن است مطالب بیشتری را با مردم در میان بگذارد.
آقای نادر میافزاید که سپاه پاسداران ایران نیرویی کاملاً یک دست نیست. بخشی از نیروهای سپاه به اصلاحطلبان نزدیک هستند و برخی دیگر به احمدینژاد و جناح وی گرایش دارند. با این همه به نظر میرسد که اکثریت فرماندهان ارشد این نیرو به آیتالله خامنهای رهبر ایران وفادار هستند. بنابراین بعید به نظر میرسد که فرماندهان سپاه و آیتالله خامنهای اجازه دهند که جناح احمدینژاد در انتخابات مجلس و یا انتخابات ریاست جمهوری آینده به جایی برسد.
علیرضا نادر در پایان تحلیل خود مینویسد هر چند احمدینژاد تصمیم گرفته که با عالیترین و پرقدرتترین نهادها در نظام اسلامی دربیافتد ولی سپاه پاسداران نیز نشان داده که حاضر است برای حفظ امتیازات خود، از قدرت رو به افزایش این نیرو حتی برای اعمال فشار بر «برادران» نیز استفاده کند.