گزارش اخیر دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیرامون فعالیتهای اتمی ایران حاکی از توقف یک یا چند روزه غنیسازی اورانیوم در نطنز در فاصله ۱۶ تا ۲۲ نوامبر جاری است. گذشته از احتمال فراوان حملات سایبری علیه تأسیسات اتمی ایران، تولید سوخت اتمی که جمهوری اسلامی از آن به عنوان اصلیترین هدف برنامههای هستهای خود یاد میکند با سه مشکل اساسی روبهرو است.
در صورت ادامه تحریمهای ناشی از تصویب چهار قطعنامه تنبیهی شورای، تغییر وضعیت کنونی و یافتن راه حل مشکلات غنیسازی اورانیوم، و به تبع آن دست یافتن به ظرفیت تولید سوخت اتمی در ایران، تا سالهای قابل پیشبینی ناممکن خواهد بود. مطابق گزارش یاد شده، ایران در حال حاضر ۳۰ کیلوگرم اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد و سه هزار و ۱۸۲ کیلوگرم اورانیوم با غلظت ۳.۵ درصد در اختیار دارد.
با درک این مشکلات ولی بدون اشاره به آنها، دولت و سازمان انرژی اتمی ایران از ارائه هر نوع اطلاعات روشن حتی پیرامون زمان تقریبی، و نه تاریخ دقیق و برنامهریزی شده، مربوط به زمان دست یافتن به ظرفیت تولید سوخت اتمی، تاکنون خودداری ورزیدهاند.
به جای اعلام تاریخ و برنامه مشخص و روشن برای دست یافتن به ظرفیت تولید سوخت اتمی مورد نیاز کارخانه برق، مسئولان دولتی ایران از تولید سوخت اتمی برای رآکتور تحقیقاتی تهران یاد میکنند که در مجموعه برنامههای هستهای جمهوری اسلامی از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار نیست.
تأکید بیش از اندازه بر تولید سوخت اتمی برای رآکتور تحقیقاتی تهران شاید به نوبه خود اقدامی تبلیغاتی برای پوشاندن واقعیت وضعیت موجود در نطنز و عدم امکان دست یافتن به ظرفیت تولید سوخت اتمی مورد نیاز کارخانه برق در آینده قابل پیشبینی است.
به این ترتیب عملاً سازمان انرژی اتمی ایران با قرار گرفتن پشت پرده تبلیغاتی تولید سوخت برای رآکتور تحقیقاتی تهران، موضوع عدم قابلیت تولید سوخت برای مصرف در رآکتورهای تولیدکننده برق را عملاً پنهان ساخته است.
واقعیت این است که نیاز پنج ساله رآکتور تحقیقاتی تهران به سوخت اتمی را با ۳۰ کیلو اورانیوم ۲۰ درصد غنیشده موجود میتوان تامین کرد، در حالی که سه تن اورانیوم ۳.۵ درصد غنیشده کنونی ایران که محصول شش سال غنیسازی بدون وقفه در نطنز است، تنها سه درصد از سوخت مورد نیاز یک سال کارخانهای در اندازه بوشهر را تأمین خواهد کرد. برای تأمین ۹۷ درصد باقیمانده سوخت مصرفی یک کارخانه برق اتمی دولت ایران تاکنون برنامه روشنی ارائه نکرده است.
مشکلات فنی
به منظور تولید سوخت اتمی، ایران نیازمند غنیسازی اورانیوم است. برای انجام غنیسازی نیز نیازمند داشتن تعداد کافی سانتریفیوژ و همچنین مواد خام (سنگ اورانیوم و یا کیک زرد). کارخانهای در اندازه بوشهر و با ظرفیت تولید هزار مگاوات برق، سالانه نیازمند یکصد تن سوخت اتمی با غلظت تا پنج درصد است. برای تولید مقرون به صرفه یکصد تن سوخت میباید تعداد ۶۰ هزار دستگاه سانتریفیوژ به کار گرفته شوند.
ایران به دلیل عدم امکان خرید سانتریفیوژ از خارج، ابتدا تعدادی از سانتریفیوژهای گازی مدل دهه ۶۰ را در دهه هشتاد از طریق شبکه عبدالقادر خان به صورت پنهانی از پاکستان خریداری و در پروازی که آقای علی اکبر ولایتی وزیر خارجه اسبق ایران شرح آن را مستند ساخته، به کشور وارد کرد.
متعاقباً ایران با استفاده از نقشه و قطعات وارداتی به مونتاژ سانتریفیوژهایی مشابه مبادرت ورزید. ظرفیت تولید اولیه سانتریفیوژها، با توجه به تعداد قطعات وارداتی، در حدود پنج هزار دستگاه از نوع گازی موسوم به پی-۱ بود که بعداً به ایر-۱ تغییر نام داد.
بازده کم و ضایعات فراوان سانتریفیوژهای ایر-۱ و همچنین محروم ماندن از تهیه قطعه و مواد لازم برای مونتاژ و تولید سانتریفیوژهای یاد شده، از جمله دشواری تهیه فلز ضد زنگ موسوم به ماراجینگ استیل، ایران را به خرید نقشه و قطعه و تلاش برای تولید انواع دیگری از سانتریفیوژها ترغیب ساخت.
تأمین قطعه
ایران تاکنون از ساخت چهار نوع سانتریفیوژ مختلف خبر داده است در حالی که هیچ یک از مدلهای ساخته شده هنوز به مرحله تولید انبوه نرسیدهاند. در صورتی که تولید و به کار گرفتن سانتریفیوژها در ایران با مشکلات فنی گوناگون روبهرو نبود، ایران میتوانست تا کنون حداقل یک مدل را به تولید انبوه رسانده و همزمان، به طراحی و ساخت مدلهای پیشرفتهتر بپردازد.
واقعیت این است که ساخت هر نوع سانتریفیوژ در ایران در گرو طراحی و کشیدن نقشه و تأمین قطعات وارداتی است. ایران فاقد زیر ساخت فنی و ظرفیت صنعتی برای طراحی و تولید قطعات مورد نیاز سانتریفیوژ ها در داخل کشور است. برای تولید هر دستگاه سانتریفیوژ، ایران مجبور به خرید و واردات حداقل ۱۲۰ قطعه مختلف از خارج است.
در صورت خودکفایی و عدم نیاز به واردات قطعات از خارج، ایران در طول ۲۰ سال گذشته میباید امکان تولید انبوه حداقل یک نوع سانتریفیوژ را به دست میآورد و نطنز را با ۶۰ هزار دستگاه مورد نیاز آن مجهز میساخت.
کمبود مواد خام
با وجود تلاش فراوان برای یافتن معادن قابل بهرهبرداری اورانیوم در ایران، ظرفیت کنونی کشور همچنان محدود به دو معدن «ساغند» در نطنز و «گچین» در بندر عباس است. این دو معدن روی هم در صورت بهرهبرداری و پیش از به انتها رسیدن تنها قادر به تأمین سوخت ۱۰ سال یک کارخانه برق در اندازه رآکتور بوشهر خواهند بود. در حال حاضر معدن ساغند عملاً بدون فعالیت و معدن گچین دارای فعالیت اندکی است.
به دلیل اعمال تحریمها ایران نه قادر به خرید سنگ خام اورانیوم و نه انجام واردات کیک زرد است. کیک زرد ماده خام لازم برای دست یافتن به گاز اورانیوم و انجام غنیسازی است.
به این ترتیب، مشکلات فنی استفاده از سانتریفیوژهای موجود، نداشتن دسترسی به قطعات وارداتی برای افزایش تعداد سانتریفیوژها و همچنین محروم ماندن از خرید و دریافت مواد خام، مانع از توسعه برنامه غنیسازی اورانیوم ایران و رسیدن به هدف ساخت سوخت اتمی به منظور استفاده در کارخانه برق اتمی شده است.
دو سال قبل ایران با حدود ۱۰ هزار دستگاه سانتریفیوژ در نطنز به غنیسازی مشغول بود. مطابق آخرین گزارش البرادعی در ماه دسامبر سال پیش این تعداد به نصف تقلیل یافته بود. گزارش چهار ماه پیش آمانو حاکی از کاهش این تعداد تا میزان سه هزار و ۸۰۰ دستگاه بود در حالی که بقیه سانتریفیوژها به گردش بدون تزریق گاز اورانیوم مشغول بودند. اینک تعداد ساتریفیوژهای مشغول به غنیسازی به چهار هزار و ۸۰۰ دستگاه رسیده است. غنیسازی در ایران در حال حاضر یک گام به جلو و دو گام به عقب بر میدارد.
برای عبور موفق از مرز محدودیتهای کنونی و بهکارگیری ۶۰ هزار سانتریفیوژ، ایران نیازمند معجزه بزرگی است. در غیر صورت برای دست یافتن به سوخت اتمی برای تولید برق در رآکتور بوشهر میباید ۳۰ سال دیگر به انتظار بنشیند و تنها به ساختن سوخت برای رآکتور تحقیقاتی تهران قناعت کند، مشروط بر آنکه دارویی مؤثر برای مشکلات پیشبینی نشده ناشی از نفوذ کرمهای سایبری مانند استاکسنت نیز یافته شده باشد.
در صورت ادامه تحریمهای ناشی از تصویب چهار قطعنامه تنبیهی شورای، تغییر وضعیت کنونی و یافتن راه حل مشکلات غنیسازی اورانیوم، و به تبع آن دست یافتن به ظرفیت تولید سوخت اتمی در ایران، تا سالهای قابل پیشبینی ناممکن خواهد بود. مطابق گزارش یاد شده، ایران در حال حاضر ۳۰ کیلوگرم اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد و سه هزار و ۱۸۲ کیلوگرم اورانیوم با غلظت ۳.۵ درصد در اختیار دارد.
با درک این مشکلات ولی بدون اشاره به آنها، دولت و سازمان انرژی اتمی ایران از ارائه هر نوع اطلاعات روشن حتی پیرامون زمان تقریبی، و نه تاریخ دقیق و برنامهریزی شده، مربوط به زمان دست یافتن به ظرفیت تولید سوخت اتمی، تاکنون خودداری ورزیدهاند.
به جای اعلام تاریخ و برنامه مشخص و روشن برای دست یافتن به ظرفیت تولید سوخت اتمی مورد نیاز کارخانه برق، مسئولان دولتی ایران از تولید سوخت اتمی برای رآکتور تحقیقاتی تهران یاد میکنند که در مجموعه برنامههای هستهای جمهوری اسلامی از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار نیست.
تأکید بیش از اندازه بر تولید سوخت اتمی برای رآکتور تحقیقاتی تهران شاید به نوبه خود اقدامی تبلیغاتی برای پوشاندن واقعیت وضعیت موجود در نطنز و عدم امکان دست یافتن به ظرفیت تولید سوخت اتمی مورد نیاز کارخانه برق در آینده قابل پیشبینی است.
به این ترتیب عملاً سازمان انرژی اتمی ایران با قرار گرفتن پشت پرده تبلیغاتی تولید سوخت برای رآکتور تحقیقاتی تهران، موضوع عدم قابلیت تولید سوخت برای مصرف در رآکتورهای تولیدکننده برق را عملاً پنهان ساخته است.
واقعیت این است که نیاز پنج ساله رآکتور تحقیقاتی تهران به سوخت اتمی را با ۳۰ کیلو اورانیوم ۲۰ درصد غنیشده موجود میتوان تامین کرد، در حالی که سه تن اورانیوم ۳.۵ درصد غنیشده کنونی ایران که محصول شش سال غنیسازی بدون وقفه در نطنز است، تنها سه درصد از سوخت مورد نیاز یک سال کارخانهای در اندازه بوشهر را تأمین خواهد کرد. برای تأمین ۹۷ درصد باقیمانده سوخت مصرفی یک کارخانه برق اتمی دولت ایران تاکنون برنامه روشنی ارائه نکرده است.
مشکلات فنی
به منظور تولید سوخت اتمی، ایران نیازمند غنیسازی اورانیوم است. برای انجام غنیسازی نیز نیازمند داشتن تعداد کافی سانتریفیوژ و همچنین مواد خام (سنگ اورانیوم و یا کیک زرد). کارخانهای در اندازه بوشهر و با ظرفیت تولید هزار مگاوات برق، سالانه نیازمند یکصد تن سوخت اتمی با غلظت تا پنج درصد است. برای تولید مقرون به صرفه یکصد تن سوخت میباید تعداد ۶۰ هزار دستگاه سانتریفیوژ به کار گرفته شوند.
ایران به دلیل عدم امکان خرید سانتریفیوژ از خارج، ابتدا تعدادی از سانتریفیوژهای گازی مدل دهه ۶۰ را در دهه هشتاد از طریق شبکه عبدالقادر خان به صورت پنهانی از پاکستان خریداری و در پروازی که آقای علی اکبر ولایتی وزیر خارجه اسبق ایران شرح آن را مستند ساخته، به کشور وارد کرد.
متعاقباً ایران با استفاده از نقشه و قطعات وارداتی به مونتاژ سانتریفیوژهایی مشابه مبادرت ورزید. ظرفیت تولید اولیه سانتریفیوژها، با توجه به تعداد قطعات وارداتی، در حدود پنج هزار دستگاه از نوع گازی موسوم به پی-۱ بود که بعداً به ایر-۱ تغییر نام داد.
بازده کم و ضایعات فراوان سانتریفیوژهای ایر-۱ و همچنین محروم ماندن از تهیه قطعه و مواد لازم برای مونتاژ و تولید سانتریفیوژهای یاد شده، از جمله دشواری تهیه فلز ضد زنگ موسوم به ماراجینگ استیل، ایران را به خرید نقشه و قطعه و تلاش برای تولید انواع دیگری از سانتریفیوژها ترغیب ساخت.
تأمین قطعه
ایران تاکنون از ساخت چهار نوع سانتریفیوژ مختلف خبر داده است در حالی که هیچ یک از مدلهای ساخته شده هنوز به مرحله تولید انبوه نرسیدهاند. در صورتی که تولید و به کار گرفتن سانتریفیوژها در ایران با مشکلات فنی گوناگون روبهرو نبود، ایران میتوانست تا کنون حداقل یک مدل را به تولید انبوه رسانده و همزمان، به طراحی و ساخت مدلهای پیشرفتهتر بپردازد.
واقعیت این است که ساخت هر نوع سانتریفیوژ در ایران در گرو طراحی و کشیدن نقشه و تأمین قطعات وارداتی است. ایران فاقد زیر ساخت فنی و ظرفیت صنعتی برای طراحی و تولید قطعات مورد نیاز سانتریفیوژ ها در داخل کشور است. برای تولید هر دستگاه سانتریفیوژ، ایران مجبور به خرید و واردات حداقل ۱۲۰ قطعه مختلف از خارج است.
در صورت خودکفایی و عدم نیاز به واردات قطعات از خارج، ایران در طول ۲۰ سال گذشته میباید امکان تولید انبوه حداقل یک نوع سانتریفیوژ را به دست میآورد و نطنز را با ۶۰ هزار دستگاه مورد نیاز آن مجهز میساخت.
کمبود مواد خام
با وجود تلاش فراوان برای یافتن معادن قابل بهرهبرداری اورانیوم در ایران، ظرفیت کنونی کشور همچنان محدود به دو معدن «ساغند» در نطنز و «گچین» در بندر عباس است. این دو معدن روی هم در صورت بهرهبرداری و پیش از به انتها رسیدن تنها قادر به تأمین سوخت ۱۰ سال یک کارخانه برق در اندازه رآکتور بوشهر خواهند بود. در حال حاضر معدن ساغند عملاً بدون فعالیت و معدن گچین دارای فعالیت اندکی است.
به دلیل اعمال تحریمها ایران نه قادر به خرید سنگ خام اورانیوم و نه انجام واردات کیک زرد است. کیک زرد ماده خام لازم برای دست یافتن به گاز اورانیوم و انجام غنیسازی است.
به این ترتیب، مشکلات فنی استفاده از سانتریفیوژهای موجود، نداشتن دسترسی به قطعات وارداتی برای افزایش تعداد سانتریفیوژها و همچنین محروم ماندن از خرید و دریافت مواد خام، مانع از توسعه برنامه غنیسازی اورانیوم ایران و رسیدن به هدف ساخت سوخت اتمی به منظور استفاده در کارخانه برق اتمی شده است.
دو سال قبل ایران با حدود ۱۰ هزار دستگاه سانتریفیوژ در نطنز به غنیسازی مشغول بود. مطابق آخرین گزارش البرادعی در ماه دسامبر سال پیش این تعداد به نصف تقلیل یافته بود. گزارش چهار ماه پیش آمانو حاکی از کاهش این تعداد تا میزان سه هزار و ۸۰۰ دستگاه بود در حالی که بقیه سانتریفیوژها به گردش بدون تزریق گاز اورانیوم مشغول بودند. اینک تعداد ساتریفیوژهای مشغول به غنیسازی به چهار هزار و ۸۰۰ دستگاه رسیده است. غنیسازی در ایران در حال حاضر یک گام به جلو و دو گام به عقب بر میدارد.
برای عبور موفق از مرز محدودیتهای کنونی و بهکارگیری ۶۰ هزار سانتریفیوژ، ایران نیازمند معجزه بزرگی است. در غیر صورت برای دست یافتن به سوخت اتمی برای تولید برق در رآکتور بوشهر میباید ۳۰ سال دیگر به انتظار بنشیند و تنها به ساختن سوخت برای رآکتور تحقیقاتی تهران قناعت کند، مشروط بر آنکه دارویی مؤثر برای مشکلات پیشبینی نشده ناشی از نفوذ کرمهای سایبری مانند استاکسنت نیز یافته شده باشد.