دولت ایران میگوید صانع ژاله، یکی از دو کشتهشده تظاهرات ۲۵ بهمن در تهران، عضو بسیج بوده و از سوی سازمان مجاهدین خلق یا به گفته دولت ایران منافقین کشته شده است. شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، این را یک ادعای دروغ و تعجببرانگیز میخواند.
- خانم عبادی، دو جوان در تظاهرات روز ۲۵ بهمن در تهران کشته شدند. دولت ایران یکی از آنها یعنی صانع ژاله را که دانشجوی دانشگاه هنر بود عضو بسیج خوانده و میگوید به دست منافقین کشته شده است. آیا این اتهام درست است؟
نکته بسیار تعجب برانگیز این است که به محض اینکه صانع ژاله فوت کرد، خبرگزاریهای منتسب به دولت ایران از جمله خبرگزاری فارس اعلام کردند این شخص توسط منافقین به گفته حکومت و در حقیقت سازمان مجاهدین به قتل رسیده است. در خبرهای بعدی برخی دیگر از جمله عدهای از نمایندگان گفتند سران فتنه باعث قتل این جوان شدهاند.
حال سؤالی که برای مردم مطرح است این است که در حالی که هنوز کسی به عنوان قاتل دستگیر نشده و مورد بازجویی و تحقیق قرار نگرفته، آیا خبرگزاری فارس و سایر خبرگزاریهای دولتی خوابنما شدهاند که اعلام میکنند این شخص توسط فردی منتسب به یک گروه سیاسی کشته شده است؟ هنوز معلوم نیست چه کسی این فرد را به قتل رسانده است.
- یکی از فرماندهان پلیس اعلام کرده گلولهای که باعث قتل صانع ژاله شده از نوع گلولههای پلیس نبوده است. آیا این گفته حرف دولت را ثابت میکند؟
بر فرض قبول این حرف باید بگویم متأسفانه در ایران علاوه بر پلیس بسیاری افراد دیگر از جمله بسیجیها هم اسلحه دارند، پس اینکه ژاله توسط گلولهای که در اختیار نیروی پلیس بوده کشته نشده است دلیل رفع اتهام از مقامات دولتی ایران نیست و از همه مهمتر اینکه دوستان صانع ژاله اعلام کردند او از مخالفین دولت و معترضان حکومت بوده و عکسی از او در کنار آیتالله منتظری در تمام سایتها منتشر شده است.
- دولت جمهوری اسلامی میگوید آقای صانع ژاله صاحب کارت بسیج بوده است. دراین باره چه میتوان گفت؟
دوستان او عنوان میکنند کارت بسیجی که دولت با اصرار میگوید متعلق به صانع ژاله بوده ساختگی است. احتمال این مسئله هم بسیار زیاد است زیرا از روی پرونده پرسنلی این دانشجو در دانشگاه هنر میتوان عکسی از او به دست آورد و آن را به کارت بسیج الصاق کرد و بعد هم خبرگزاریهای دولتی در همه جا اعلام میکنند که او کارت بسیج داشته است، در صورتی که دوستانش معتقدند عضو بسیج نبوده بلکه از معترضان حکومت بوده است و در تمام راهپیماییهای ضد حکومتی هم شرکت کرده بود.
از سوی دیگر آنچه دلالت دارد بر اینکه دولت راست نمیگوید و رسانههای دولتی مطابق معمول دروغگویی پیشه کردهاند، آن است که در تشییع جنازه این جوان همکلاسیهایش میخواستند شرکت کنند ولی با پلیس و بسیج با حملهای گسترده آنها را در دانشگاه محبوس کردند و درهای دانشگاه را بستند و اجازه ندادند دوستان و همکلاسیها در مراسم تشییع جنازه او شرکت کنند.
همه اینها نشان میدهد این جوان توسط عمال منتسب به حکومت به قتل رسیده است.
- فکر میکنید انتشار اخبار نادرست از سوی دولت ایران چه پیامدهایی داشته باشد؟
در قبال نادرستی و انتشار اخبار که از سوی رسانههای حکومتی بیش از پیش باب شده است، من توجه مراجع دینی را به قباحت دروغ جلب میکنم. آیا وقت آن نیست که رهبران دینی مردم پا به میدان بگذارند و اجازه ندهند بیش از این آبروی اسلام برود؟