عبدالفتاح سلطانی وکيل دادگستری و عضو کانون مدافعان حقوق بشر روز شنبه برای چهارمين بار بازداشت شد.
مأموران امنیتی گرچه به گفته نزدیکان آقای سلطانی حکم بازداشت وی را در دست داشتهاند اما مشخص نکردهاند که به چه اتهامی این عضو مؤسس کانون مدافعان حقوق بار دیگر بازداشت شده است.
مائده سلطانی، دختر عبدالفتاح سلطانی در گفتوگو با رادیو فردا به پرسشهایی در مورد بازداشت آقای سلطانی پاسخ داده است.
پدر من برای انجام کارهای وکالت خودش، يعنی مسائل کاری، امروز به دادسرای انقلاب مراجعه کرده بود. گويا چهار تا مأمور او را دستگير میکنند و با هم روانه دفتر کارشان میشوند.
از پدرم کليد دفتر کارشان را می خواهند که وارد آنجا بشوند، گويا پدر من فراموش کرده بوده که کليد را همراه داشته باشد، به همين دليل هم قفل دفتر ايشان را میشکنند و وارد دفتر میشوند.
باز از همان جا با پدرم به خانه مراجعه میکنند، فکر میکنم حدود دو ساعتی خانه را تفتيش میکنند، و باز هم دوباره با پدرم روانه دفترشان میشوند.
آنجا، بعد از اينکه از منزل يکسری سیدیها و هارد کامپيوتر و مموری و فلش را برمیدارند و با خودشان میبرند، از دفتر کار پدرم هم يکسری کاغذها را از لابهلای پروندهها جمع میکنند و پدر را حدود ساعت پنج به وقت ايران بازداشت میکنند.
آن طور که من از خانواده شنيدهام گويا حکم بازداشت ايشان را داشتهاند. اما حکم تفتيش منزل و دفتر را نداشتهاند.
بله. بازداشت مادرم برای ما خيلی غيرمنتظره بود. به خاطر اينکه ايشان اصلاً در زمينه سياست فعاليت نمیکنند. ايشان را برای پارهای توضيحات به دادسرای مستقر در اوين احضار میکنند که ايشان هم طبق زمان درخواستی به آنجا مراجعه میکنند.
در آنجا مادرم پنج روز را در انفرادی گذرانده بودند. هر روز هم بازجويی شده بود و بعد از پنج روز هم مادرم را آزاد کردند. حالا ما منتظر دلايل و اتهاماتی هستيم که متوجه مادرم بوده است.
چون اتهام ايشان مثلاً دريافت جايزه حقوق بشری است که پدرم نتوانسته بود آن را دريافت کند، مادرم به جای ايشان به مراسم دريافت جايزه رفته بود و اين مسئله را خلاف شرع دانسته و اتهام تبانی به ايشان زده بودند.
فکر میکنم بازداشت مادرم در راستای فشارهايی است که به پدرم وارد میکنند.
پدرم تا به الان سه بار بازداشت شده است. يکبار به پنج ماه حبس محکوم شدند که در آن زمان به همراه آقای دادخواه اين دوره حبس را در زندان اوين سپری می کنند.
بار دوم به اتهام جاسوسی بازداشت شدند که از اين اتهام تبرئه شدند و حدود ۲۱۹ روز در زندان به سر بردند که بخش زيادی از اين دوران را هم در انفرادی به سر بردند.
پس از آن در تاريخ ۲۶ خرداد سال ۸۸ به مدت ۷۰ روز دوباره در بازداشتگاه بودند و اين بار، شرايط خيلی سختی را متحمل شدند و کلاً تا به الان سه بار را در بازداشت به سر بردهاند و اين بار، در واقع چهارمين بار است که بازداشت شدهاند.
نه. ما هنوز از اتهام پدرم خبر نداريم. البته هميشه پدرم در معرض تهديد بوده است. به علت روند پروندههايی که وکالت آنها را به عهده داشته است و دفاعی که از موکلينش انجام داده است که غالب آنها از متهمان سياسی- عقيدتی هستند، هميشه در معرض تهديد و اتهام بوده است.
پدرم همواره در روند پيگيری اين پروندهها به صورت شفاهی تهديد شده است.
امروز در واقع ما نمیدانيم به صورت کتبی، اتهام پدرمان چه بوده و در حکم بازداشت ايشان چه دليلی برای بازداشت او ذکر شده. ولی همه اينها فشارهايی است که خانواده ما و پدرم از قبل با آنها مواجه بودهايم.
مأموران امنیتی گرچه به گفته نزدیکان آقای سلطانی حکم بازداشت وی را در دست داشتهاند اما مشخص نکردهاند که به چه اتهامی این عضو مؤسس کانون مدافعان حقوق بار دیگر بازداشت شده است.
مائده سلطانی، دختر عبدالفتاح سلطانی در گفتوگو با رادیو فردا به پرسشهایی در مورد بازداشت آقای سلطانی پاسخ داده است.
گفتوگوی وحید پوراستاد با مائده سلطانی در مورد بازداشت عبدالفتاح سلطانی
Your browser doesn’t support HTML5
- نحوه بازداشت پدرش آقای سلطانی چگونه بود؟
پدر من برای انجام کارهای وکالت خودش، يعنی مسائل کاری، امروز به دادسرای انقلاب مراجعه کرده بود. گويا چهار تا مأمور او را دستگير میکنند و با هم روانه دفتر کارشان میشوند.
از پدرم کليد دفتر کارشان را می خواهند که وارد آنجا بشوند، گويا پدر من فراموش کرده بوده که کليد را همراه داشته باشد، به همين دليل هم قفل دفتر ايشان را میشکنند و وارد دفتر میشوند.
باز از همان جا با پدرم به خانه مراجعه میکنند، فکر میکنم حدود دو ساعتی خانه را تفتيش میکنند، و باز هم دوباره با پدرم روانه دفترشان میشوند.
آنجا، بعد از اينکه از منزل يکسری سیدیها و هارد کامپيوتر و مموری و فلش را برمیدارند و با خودشان میبرند، از دفتر کار پدرم هم يکسری کاغذها را از لابهلای پروندهها جمع میکنند و پدر را حدود ساعت پنج به وقت ايران بازداشت میکنند.
- آيا حکم بازداشت آقای سلطانی را هم داشتهاند؟
آن طور که من از خانواده شنيدهام گويا حکم بازداشت ايشان را داشتهاند. اما حکم تفتيش منزل و دفتر را نداشتهاند.
- چند وقت پيش هم همسر آقای سلطانی بازداشت شدند. میتوانيد بگوييد ماجرای بازداشت مادرتان چه بود؟
بله. بازداشت مادرم برای ما خيلی غيرمنتظره بود. به خاطر اينکه ايشان اصلاً در زمينه سياست فعاليت نمیکنند. ايشان را برای پارهای توضيحات به دادسرای مستقر در اوين احضار میکنند که ايشان هم طبق زمان درخواستی به آنجا مراجعه میکنند.
در آنجا مادرم پنج روز را در انفرادی گذرانده بودند. هر روز هم بازجويی شده بود و بعد از پنج روز هم مادرم را آزاد کردند. حالا ما منتظر دلايل و اتهاماتی هستيم که متوجه مادرم بوده است.
چون اتهام ايشان مثلاً دريافت جايزه حقوق بشری است که پدرم نتوانسته بود آن را دريافت کند، مادرم به جای ايشان به مراسم دريافت جايزه رفته بود و اين مسئله را خلاف شرع دانسته و اتهام تبانی به ايشان زده بودند.
فکر میکنم بازداشت مادرم در راستای فشارهايی است که به پدرم وارد میکنند.
- قبل از اين بازداشت اخير، آقای عبدالفتاح سلطانی چند بار ديگر هم بازداشت شده بودند. ممکن است درباره نحوه بازداشتهای قبلی آقای سلطانی هم توضيحی بدهيد؟
پدرم تا به الان سه بار بازداشت شده است. يکبار به پنج ماه حبس محکوم شدند که در آن زمان به همراه آقای دادخواه اين دوره حبس را در زندان اوين سپری می کنند.
بار دوم به اتهام جاسوسی بازداشت شدند که از اين اتهام تبرئه شدند و حدود ۲۱۹ روز در زندان به سر بردند که بخش زيادی از اين دوران را هم در انفرادی به سر بردند.
پس از آن در تاريخ ۲۶ خرداد سال ۸۸ به مدت ۷۰ روز دوباره در بازداشتگاه بودند و اين بار، شرايط خيلی سختی را متحمل شدند و کلاً تا به الان سه بار را در بازداشت به سر بردهاند و اين بار، در واقع چهارمين بار است که بازداشت شدهاند.
- آيا زمانی که امروز مأموران پدر شما را بازداشت کرده بودند، مشخص نکردند که اتهام ايشان برای بازداشت دوباره دقيقاً چيست؟
نه. ما هنوز از اتهام پدرم خبر نداريم. البته هميشه پدرم در معرض تهديد بوده است. به علت روند پروندههايی که وکالت آنها را به عهده داشته است و دفاعی که از موکلينش انجام داده است که غالب آنها از متهمان سياسی- عقيدتی هستند، هميشه در معرض تهديد و اتهام بوده است.
پدرم همواره در روند پيگيری اين پروندهها به صورت شفاهی تهديد شده است.
امروز در واقع ما نمیدانيم به صورت کتبی، اتهام پدرمان چه بوده و در حکم بازداشت ايشان چه دليلی برای بازداشت او ذکر شده. ولی همه اينها فشارهايی است که خانواده ما و پدرم از قبل با آنها مواجه بودهايم.