آيا بمبی که شب سال نو ميلادی در برابر کليسای مسيحيان قبطی در بندر اسکندريه مصر منفجر شد و به خشونت ها و تظاهرات گسترده ای در اين کشور منجر شده، می رود که پايه های حکومت حسنی مبارک مبتلا به سرطان را بلرزاند و اوضاع کشوری که خود را «پيشآهنگ دنيای عرب» مینامد، دگرگون کند؟
پاسخ چه آری، چه نه، بیثبات شدن مصر، نگرانی زيادی هم در ميان حاکميت مصر ايجاد کرده و هم سران کشورهای ديگر منطقه را واداشته که با حساسيت اوضاع مصر را دنبال کنند و هم اسرائيل نگران است که هر گونه دگرگونی سياسی، بر سرنوشت پيمان صلح سرد مصر با اسرائيل اثرات عميقی بگذارد.
در انفجارشب سال نو در برابر کليسای القديسين در اسکندريه ۲۱ نفر کشته و بيش از يکصد تن زخمی شدند؛ همان کليسايی که آوريل ۲۰۰۶ نيز در آن يک نمازگزار مسيحی با ضربات چاقو کشته شده بود.
پس از انفجار شب سال نو، مسيحيان قبطی خشمگين به آسانی به خانهها بازنگشتهاند. آنها در اسکندريه و دهها نقطه ديگر مصر دست به تظاهرات زدهاند که واکنش نيروهای دولتی مصر را در پی آورده است؛ صحنهها اکنون به زد وخورد ميان نيروهای امنيتی با مسيحيان تبديل شده است.
اتفاقا در خود اسکندريه کمتراز ساير نقاط کشور تظاهرات خشونت بار از سوی مسيحيان رخ داده است؛ آنها که تمرکزشان در اسکندريه است، بر نيايش تاکيد کردهاند.
تظاهرکنندگان در قاهره و آسيوت و نقاط ديگر میپرسند که «اگر مسجد مسلمانان منفجر شده بود، دولت دست روی دست میگذاشت؟» مسيحيان شاکی هستند که تهديدها و تعرضها به زندگیشان به امری دايمی تبديل میشود، و به گفته آنها «دولت در سکوت نظاره میکند و بيکار نشسته است». مسيحيان میگويند که دولت از مجازات اسلامگرايان میترسد.
مسيحيان در تظاهرات روزهای اخيرخطاب به دولت و نيروهای امنيتی شعار میدهند: «يا با آنها يا با ما». منظورشان از «آنها»، تروريست ها هستند.
هنگامی که وزيری به نمايندگی از سوی دولت به ملاقات سراسقف شنوده سوم، رهبر کليسای مسيحيان قبطی در قاهره فرستاده شد تا تسليت بگويد، اتومبيلش سنگ باران شد و دهها نيروی محافظتی برای سالم بيرون بردن وزير از ملاقات تقلای بسياری کردند.
همين رفتار درمورد شيخ احمد الطيب، روحانی بلند پايه مسلمان و رييس جامعه الازهر نيز تکرار شد که او نيز از نداهای خشمگين تظاهرکنندگان درطول ملاقاتش با اسقف شنوده سوم در امان نماند.
دهها نفر در تظاهرات و رخدادهای خشونت بار پس از انفجار زخمی و دستگير شدهاند.
سراسقف مسيحيان معتقد است که «افرادی غيراز مسيحيان نيز از وضعيت سو استفاده کرده و به تظاهرات پيوستهاند.»
اما اين رخدادهای خشونت بار اين بار موجب خشنودی صريح اسلامگرايان افراطی هم که از دههها پيش در انتظار برافکندن «فرعون» بوده اند، نيست زيرا نه آنها هستند که سرآغاز اين وضع شدهاند بلکه اين مسيحيان مصری هستند که برای رفع تبعيضهای اجتماعی عليه خود بپا خاستهاند.
تنشهای گسترده در مصر از اين نظر حساسيت بيشتری برانگيخته است که حسنی مبارک ۸۲ ساله هرچند با موی رنگ کرده و ظاهر آراسته و گاه با انجام سفرهای خارجی چنين جلوه میدهد که همانند سه دهه اخير حرف اوست که «فصلالخطاب» است، اما رنگ رخساره و گاه لرزشهای بدن و دستانش حال درونیاش را گواه میدهد و اين پرسشها را بر میانگيزاند که مصر در آستانه انتخابات رياست جمهوری به کجا میرود؟
مبارک سه دهه دست بالا را در حاکميت اين کشور مهم داشته اما اکنون تلاشش برای قبولاندن جمال مبارک بعنوان رهبر بعدی ظاهرا به سنگ خورده و حزب حاکم میگويد که خود مبارک نامزد انتخابات رياست جمهوری است. انتخابات مجلس مصر در هفتههای اخير اعتراض بسياری برانگيخت و کسی روی آن را ندارد که از دموکراتيک بودن نتيجه دفاع کند.
در چنين وضعيتی، مبارک و بلند پايگان رسمی مصر از «دستان بيگانه» در انفجار شب سال نوی اسکندريه سخن گفتهاند. سازمان اطلاعات مصر نيز میگويد که دخيل بودن نيروهای القاعده کاملا محتمل است. شماری از دستگيرشدگان در ساعات نخست پس از انفجار در بازداشت مانده و بازجويیها از آنان ادامه دارد و شماری ديگر آزاد شدهاند.
شيخ ايمن الظواهری، مرد شماره دو القاعده و دست راست اسامه محمد بن لادن، رهبر القاعده، همچنان زنده است و در بسياری از پيامهای خود پيوسته از تهديد «فرعون مصر» سخن رانده است.
ايمن الظواهری را بسياری از هموطنان مصریاش از زمانی که پزشکی اسلامگرا بود، به ياد دارند.
اما در مصر همواره عواملی هستند که دست اسرائيل و «صهيونيستها» را در هرمسالهای در کشورشان هم دخيل میبينند. در اين انفجار نيز همين عوامل، اسرائيل را به عنوان برنامه ريز اين اقدام معرفی کردهاند.
نيروهايی از شاخه مصری اخوان المسلمين در مصاحبههايی با شبکههايی مانند الجزيره در روزهای اخير با حرارت بسيار میپرسند که «تنها عاملی که از ايجاد نفاق ميان برادران مصری سود میبرد»، چه کسی جز اسرائيل و موساد آن است؟
اما اخوان المسلمين در مطرح کردن چنين اتهامی تنها نيستند؛ يک نماينده مجلس مصر از مسيحيان قبطی نيز به الجزيره میگويد که اطمينان دارد که صهيونيستها چشم ندارند که ثبات مصر را ببينند.
اتفاقا درهمين حال است که طبق جدول زمانی که از مدتها قبل از انفجار تعيين شده بود، قرار است که بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل پنجشنبه ششم ژانويه برای ديداری ديگر با حسنی مبارک راهی قاهره شود. نتانياهو از زمان رسيدن دوباره به اين پست، بيش از هر رهبر منطقهای ديگر، با مبارک ديدار کرده و هربار نيز نتانياهو بوده که برای ملاقاتها راهی مصر شده، و به قول اسلامگرايان «اين صهيونيست خاک مصر اسلامی را آلوده کرده است».
مقالهها و يادداشتهای روز در روزنامههای مصر نسبت به «جنگ داخلی» در اين کشور زبان به هشدار گشودهاند. روزنامه نسبتا مستقل الشروق نوشته است که «تظاهرکنندگان حق دارند خشمگين باشند...اما مبادا که بازيچه دست بيگانگانی شوند که مسوول انفجار بوده اند...خشم مسيحيان طبيعی است اما غرق شدنشان در خشم و عقده خطرناک تر است و تنها آنها را منزوی تر خواهد کرد که اين، همان هدف اصلی برنامه ريزان ترور بوده است».
اما اکنون مسيحيان قبطی در کشورهای بسياری در اروپا نيز گفتهاند که آنها و کليساهايشان تهديد شده اند. اسقف قبطیهای آلمان از وزارت کشور آلمان خواسته است که به تهديدهايی که از طريق اينترنت دريافت شده، رسيدگی کند.
اسقف انبا دميان به روزنامه بيلد گفته است که پليس آلمان در گذشته نيز بارها به او و کليسای قبطی نسبت به احتمال وقوع تعرض هايی از سوی مسلمانان افراطی هشدار داده بود.
به گزارش رويترز، سازمانهای اطلاعاتی اروپا تاييد میکنند که تهديدهای تازه تنها متوجه مسيحيان مصری نبوده بلکه القاعده تهديد کرده که ۵۰ کليسای مسيحيان قبطی در سراسر اروپا را نيز مورد تعرض قرارمیدهد.
پاپ بنديکت شانزدهم، رهبر کاتوليکهای جهان و شمار زيادی از سران کشورهای جهان از دولت مصر خواستهاند که در راه حفاظت از زندگی مسيحيان اين کشور باستانی بکوشد؛ سخنانی که واکنش شيخ الازهر، احمد الطيب را درپی آورد که پاپ را به «دخالت در امور مصر» متهم کرد.
مسيحيان قبطی مصر اورتودوکس هستند و ميلاد عيسی مسيح را در روزهای ششم يا هفتم ژانويه جشن میگيرند. لذا تهديدهای بيشتر متوجه اين تاريخ هاست. اسقف دميان در آلمان به روزنامه بيلد گفت که پليس ضد ترور آلمان به او گفته که خطرجدی ممکن است در همين دو روز باشد.
مسيحيان قبطی مصر اکنون تنها ده درصد از جمعيت هشتاد و پنج ميليون نفری اين کشور را تشکيل میدهند و مصر در طول دهههای اخير به عنوان «کشور اسلامی» مطرح بوده و تعهد حاکميتش، عليرغم داشتن نزديکترين مناسبات با آمريکا وغرب، به اسلام و پيشبرد مسلمانان، همواره موجب حرمان هايی در حق مسيحيان و ساير اقليت های مذهبی شده است.
مسيحيان بسياری از مصر رفتهاند؛ امری که در سراسر خاورميانه يک جريان پرشتاب است.
خاورميانه بويژه از پس از حملات مرگبار نيروهای القاعده، از وجود مسيحيانش خالی میشود. در سرزمينهای فلسطينی نيز بيت لحم، زادگاه مسيح بدليل فشارهای زياد حماس و محدوديتهای ديگری که ناشی از تنش در مناسبات فلسطينیها و اسرائيل است، از وجود مسيحيان خالی میشود.
در عراق، مسيحيان، امسال هولناکترين ايام را داشتند. گروگانگيری مرگبار ماههای اخير در کليسای بغداد با دهها کشتهاش، همراه با ادامه تهديدهای القاعده و اسلامگرايان افراطی، موجب شد که مسيحيان عراقی در گريز از اين قديمیترين کانون تمدن بشری بيشتر تشويق شوند و مسيحيان باقيمانده نيز در ترس زندگی کنند و حتی جرات رفتن به کليسا را نداشته باشند.
اکنون که سراسر خاورميانه از وجود اقليتهای مذهبی خالی میشود، تنها مصر بود که افتخار میکرد که برخوردار از گروه نسبتا چشمگير مسيحيان است.
بسياری از درگيریهای سال های اخير ميان مسلمانان افراطی با مسيحيان مصری بر سر مسايلی مانند مسلمان شدن برخی زنان مسيحی بود که درپی ازدواج ناچار به گرويدن به اسلام شده بودند اما ممکن است از اين به بعد تنها مسايلی خرد و حاشيهای نباشد که زندگی اين ده دوازده ميليون نفر مسيحی را به آشوب بکشاند.
قبطیهای مصر در آن کشور برای خود حق آب و گل قايلند. از قديمیترين جمعيتهای مصر بودهاند. هنگامی که اسلام به مردم مصر تحميل شد، قبطیها تا قرنها بعد همچنان در اکثريت بودند اما اکنون ده درصد باقی مانده نيز عرصه زندگی را برخود هرچه بيشتر تنگ میبينند؛ چرا که القاعده و اسلامگرايان افراطی، سراسر خاورميانه را اسلامی میخواهند.
پاسخ چه آری، چه نه، بیثبات شدن مصر، نگرانی زيادی هم در ميان حاکميت مصر ايجاد کرده و هم سران کشورهای ديگر منطقه را واداشته که با حساسيت اوضاع مصر را دنبال کنند و هم اسرائيل نگران است که هر گونه دگرگونی سياسی، بر سرنوشت پيمان صلح سرد مصر با اسرائيل اثرات عميقی بگذارد.
در انفجارشب سال نو در برابر کليسای القديسين در اسکندريه ۲۱ نفر کشته و بيش از يکصد تن زخمی شدند؛ همان کليسايی که آوريل ۲۰۰۶ نيز در آن يک نمازگزار مسيحی با ضربات چاقو کشته شده بود.
پس از انفجار شب سال نو، مسيحيان قبطی خشمگين به آسانی به خانهها بازنگشتهاند. آنها در اسکندريه و دهها نقطه ديگر مصر دست به تظاهرات زدهاند که واکنش نيروهای دولتی مصر را در پی آورده است؛ صحنهها اکنون به زد وخورد ميان نيروهای امنيتی با مسيحيان تبديل شده است.
اتفاقا در خود اسکندريه کمتراز ساير نقاط کشور تظاهرات خشونت بار از سوی مسيحيان رخ داده است؛ آنها که تمرکزشان در اسکندريه است، بر نيايش تاکيد کردهاند.
تظاهرکنندگان در قاهره و آسيوت و نقاط ديگر میپرسند که «اگر مسجد مسلمانان منفجر شده بود، دولت دست روی دست میگذاشت؟» مسيحيان شاکی هستند که تهديدها و تعرضها به زندگیشان به امری دايمی تبديل میشود، و به گفته آنها «دولت در سکوت نظاره میکند و بيکار نشسته است». مسيحيان میگويند که دولت از مجازات اسلامگرايان میترسد.
مسيحيان در تظاهرات روزهای اخيرخطاب به دولت و نيروهای امنيتی شعار میدهند: «يا با آنها يا با ما». منظورشان از «آنها»، تروريست ها هستند.
هنگامی که وزيری به نمايندگی از سوی دولت به ملاقات سراسقف شنوده سوم، رهبر کليسای مسيحيان قبطی در قاهره فرستاده شد تا تسليت بگويد، اتومبيلش سنگ باران شد و دهها نيروی محافظتی برای سالم بيرون بردن وزير از ملاقات تقلای بسياری کردند.
همين رفتار درمورد شيخ احمد الطيب، روحانی بلند پايه مسلمان و رييس جامعه الازهر نيز تکرار شد که او نيز از نداهای خشمگين تظاهرکنندگان درطول ملاقاتش با اسقف شنوده سوم در امان نماند.
دهها نفر در تظاهرات و رخدادهای خشونت بار پس از انفجار زخمی و دستگير شدهاند.
سراسقف مسيحيان معتقد است که «افرادی غيراز مسيحيان نيز از وضعيت سو استفاده کرده و به تظاهرات پيوستهاند.»
اما اين رخدادهای خشونت بار اين بار موجب خشنودی صريح اسلامگرايان افراطی هم که از دههها پيش در انتظار برافکندن «فرعون» بوده اند، نيست زيرا نه آنها هستند که سرآغاز اين وضع شدهاند بلکه اين مسيحيان مصری هستند که برای رفع تبعيضهای اجتماعی عليه خود بپا خاستهاند.
تنشهای گسترده در مصر از اين نظر حساسيت بيشتری برانگيخته است که حسنی مبارک ۸۲ ساله هرچند با موی رنگ کرده و ظاهر آراسته و گاه با انجام سفرهای خارجی چنين جلوه میدهد که همانند سه دهه اخير حرف اوست که «فصلالخطاب» است، اما رنگ رخساره و گاه لرزشهای بدن و دستانش حال درونیاش را گواه میدهد و اين پرسشها را بر میانگيزاند که مصر در آستانه انتخابات رياست جمهوری به کجا میرود؟
مبارک سه دهه دست بالا را در حاکميت اين کشور مهم داشته اما اکنون تلاشش برای قبولاندن جمال مبارک بعنوان رهبر بعدی ظاهرا به سنگ خورده و حزب حاکم میگويد که خود مبارک نامزد انتخابات رياست جمهوری است. انتخابات مجلس مصر در هفتههای اخير اعتراض بسياری برانگيخت و کسی روی آن را ندارد که از دموکراتيک بودن نتيجه دفاع کند.
در چنين وضعيتی، مبارک و بلند پايگان رسمی مصر از «دستان بيگانه» در انفجار شب سال نوی اسکندريه سخن گفتهاند. سازمان اطلاعات مصر نيز میگويد که دخيل بودن نيروهای القاعده کاملا محتمل است. شماری از دستگيرشدگان در ساعات نخست پس از انفجار در بازداشت مانده و بازجويیها از آنان ادامه دارد و شماری ديگر آزاد شدهاند.
شيخ ايمن الظواهری، مرد شماره دو القاعده و دست راست اسامه محمد بن لادن، رهبر القاعده، همچنان زنده است و در بسياری از پيامهای خود پيوسته از تهديد «فرعون مصر» سخن رانده است.
ايمن الظواهری را بسياری از هموطنان مصریاش از زمانی که پزشکی اسلامگرا بود، به ياد دارند.
اما در مصر همواره عواملی هستند که دست اسرائيل و «صهيونيستها» را در هرمسالهای در کشورشان هم دخيل میبينند. در اين انفجار نيز همين عوامل، اسرائيل را به عنوان برنامه ريز اين اقدام معرفی کردهاند.
نيروهايی از شاخه مصری اخوان المسلمين در مصاحبههايی با شبکههايی مانند الجزيره در روزهای اخير با حرارت بسيار میپرسند که «تنها عاملی که از ايجاد نفاق ميان برادران مصری سود میبرد»، چه کسی جز اسرائيل و موساد آن است؟
اما اخوان المسلمين در مطرح کردن چنين اتهامی تنها نيستند؛ يک نماينده مجلس مصر از مسيحيان قبطی نيز به الجزيره میگويد که اطمينان دارد که صهيونيستها چشم ندارند که ثبات مصر را ببينند.
اتفاقا درهمين حال است که طبق جدول زمانی که از مدتها قبل از انفجار تعيين شده بود، قرار است که بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل پنجشنبه ششم ژانويه برای ديداری ديگر با حسنی مبارک راهی قاهره شود. نتانياهو از زمان رسيدن دوباره به اين پست، بيش از هر رهبر منطقهای ديگر، با مبارک ديدار کرده و هربار نيز نتانياهو بوده که برای ملاقاتها راهی مصر شده، و به قول اسلامگرايان «اين صهيونيست خاک مصر اسلامی را آلوده کرده است».
مقالهها و يادداشتهای روز در روزنامههای مصر نسبت به «جنگ داخلی» در اين کشور زبان به هشدار گشودهاند. روزنامه نسبتا مستقل الشروق نوشته است که «تظاهرکنندگان حق دارند خشمگين باشند...اما مبادا که بازيچه دست بيگانگانی شوند که مسوول انفجار بوده اند...خشم مسيحيان طبيعی است اما غرق شدنشان در خشم و عقده خطرناک تر است و تنها آنها را منزوی تر خواهد کرد که اين، همان هدف اصلی برنامه ريزان ترور بوده است».
اما اکنون مسيحيان قبطی در کشورهای بسياری در اروپا نيز گفتهاند که آنها و کليساهايشان تهديد شده اند. اسقف قبطیهای آلمان از وزارت کشور آلمان خواسته است که به تهديدهايی که از طريق اينترنت دريافت شده، رسيدگی کند.
اسقف انبا دميان به روزنامه بيلد گفته است که پليس آلمان در گذشته نيز بارها به او و کليسای قبطی نسبت به احتمال وقوع تعرض هايی از سوی مسلمانان افراطی هشدار داده بود.
به گزارش رويترز، سازمانهای اطلاعاتی اروپا تاييد میکنند که تهديدهای تازه تنها متوجه مسيحيان مصری نبوده بلکه القاعده تهديد کرده که ۵۰ کليسای مسيحيان قبطی در سراسر اروپا را نيز مورد تعرض قرارمیدهد.
پاپ بنديکت شانزدهم، رهبر کاتوليکهای جهان و شمار زيادی از سران کشورهای جهان از دولت مصر خواستهاند که در راه حفاظت از زندگی مسيحيان اين کشور باستانی بکوشد؛ سخنانی که واکنش شيخ الازهر، احمد الطيب را درپی آورد که پاپ را به «دخالت در امور مصر» متهم کرد.
مسيحيان قبطی مصر اورتودوکس هستند و ميلاد عيسی مسيح را در روزهای ششم يا هفتم ژانويه جشن میگيرند. لذا تهديدهای بيشتر متوجه اين تاريخ هاست. اسقف دميان در آلمان به روزنامه بيلد گفت که پليس ضد ترور آلمان به او گفته که خطرجدی ممکن است در همين دو روز باشد.
مسيحيان قبطی مصر اکنون تنها ده درصد از جمعيت هشتاد و پنج ميليون نفری اين کشور را تشکيل میدهند و مصر در طول دهههای اخير به عنوان «کشور اسلامی» مطرح بوده و تعهد حاکميتش، عليرغم داشتن نزديکترين مناسبات با آمريکا وغرب، به اسلام و پيشبرد مسلمانان، همواره موجب حرمان هايی در حق مسيحيان و ساير اقليت های مذهبی شده است.
مسيحيان بسياری از مصر رفتهاند؛ امری که در سراسر خاورميانه يک جريان پرشتاب است.
خاورميانه بويژه از پس از حملات مرگبار نيروهای القاعده، از وجود مسيحيانش خالی میشود. در سرزمينهای فلسطينی نيز بيت لحم، زادگاه مسيح بدليل فشارهای زياد حماس و محدوديتهای ديگری که ناشی از تنش در مناسبات فلسطينیها و اسرائيل است، از وجود مسيحيان خالی میشود.
در عراق، مسيحيان، امسال هولناکترين ايام را داشتند. گروگانگيری مرگبار ماههای اخير در کليسای بغداد با دهها کشتهاش، همراه با ادامه تهديدهای القاعده و اسلامگرايان افراطی، موجب شد که مسيحيان عراقی در گريز از اين قديمیترين کانون تمدن بشری بيشتر تشويق شوند و مسيحيان باقيمانده نيز در ترس زندگی کنند و حتی جرات رفتن به کليسا را نداشته باشند.
اکنون که سراسر خاورميانه از وجود اقليتهای مذهبی خالی میشود، تنها مصر بود که افتخار میکرد که برخوردار از گروه نسبتا چشمگير مسيحيان است.
بسياری از درگيریهای سال های اخير ميان مسلمانان افراطی با مسيحيان مصری بر سر مسايلی مانند مسلمان شدن برخی زنان مسيحی بود که درپی ازدواج ناچار به گرويدن به اسلام شده بودند اما ممکن است از اين به بعد تنها مسايلی خرد و حاشيهای نباشد که زندگی اين ده دوازده ميليون نفر مسيحی را به آشوب بکشاند.
قبطیهای مصر در آن کشور برای خود حق آب و گل قايلند. از قديمیترين جمعيتهای مصر بودهاند. هنگامی که اسلام به مردم مصر تحميل شد، قبطیها تا قرنها بعد همچنان در اکثريت بودند اما اکنون ده درصد باقی مانده نيز عرصه زندگی را برخود هرچه بيشتر تنگ میبينند؛ چرا که القاعده و اسلامگرايان افراطی، سراسر خاورميانه را اسلامی میخواهند.