روز یکشنبه جشنواره «نوجوان سالم» در حالی به پایان رسید که علی اصغر فانی ، وزیر آموزش و پرورش در پیام اختتامیه آن، به ویژه اعتیاد را از جمله تهدیدها و مخاطرات برای جوانان دانست.
کنگره بینالمللی دانش ِ اعتیاد نیز روز چهارشنبه با حضور اساتید بینالمللی مبارزه با اعتیاد در تهران برگزار شد. همزمان، پرویز افشار معاون ِکاهش تقاضای ِ ستاد مبارزه با مواد مخدر میگوید که اعتیاد در میان پنج دلیل ِ اول مرگ و میر در ایران است.
رادیو فردا در این باره دیدگاه حسین قاضیان، جامعهشناس در آمریکا را جویا شده است
Your browser doesn’t support HTML5
حسین قاضیان: «تفاوت مهمی است بین اعتیاد و سایر عواملی که باعث مرگ میشوند. عاملهایی مثل بیماریهای قلبی عروقی یا تصادف که عامل اول و دوم مرگ در ایران هستند، اغلب ناگهانی هستند و شروع و اتمامشان خیلی ساده است و تاثیرشان دامنهدار نیست. ولی در اعتیاد واقعا پیش از مرگ خیلیها را میکشد و از زندگی ساقط میکند. خصوصاً در زندگی خانوادگی و افراد بلافصلی که با او در تماس هستند. از همسر و فرزند و برادر و خواهر گرفته تا حتی پدر و مادر. بنابراین اعتیاد تفاوتی که با آنها دارد این است که تا زمان مرگ و پس از آن بیشتر و دامنهدارتر تاثیر میگذارد روی اطرافیان و کسانی که با این موضوع در ارتباط هستند. در حالی که وقایع دیگر شاید فقط سرطان از این بابت قابل مقایسه باشد با اعتیاد.»
آقای قاضیان، پرویز افشار یکی از معاونان ستاد مبارزه با مواد مخدر همچنین گفته که اعتیاد تنها یک نفر در خانواده به معنای این است که تمام افراد خانواده افراد درجه دو جامعه به حساب خواهند آمد.
حسین قاضیان: «خب میدانید در جامعه ما با وجود اینکه فردیت رشد کرده ولی عناصر مرتبط با فردیت یا آن چیزهایی که حاصل و پیامد منطقی قبول فردیت هستند هنوز به اندازه کافی رشد نکرده. از جمله مسئولیت فردی، داوری و ارزشیابی فرد بر اساس مسئولیت شخصی خودش نه کسانی که او به آن متعلق است از جمله شبکه خانوادگیش. بنابراین همانطور که در یک دیدگاه سنتی که فردیت رشد پیدا نکرده افراد به خاطر تعلقشان به یک شبکه، داوری و ارزیابی و مجازات میشوند از جمله مثلا از طریق اینکه خانوادهشان مجازات شوند، اینجا هم هنوز مجازات اجتماعی یا اخلاقی فرد معتاد فقط ناظر بر خودش نیست. بلکه پرش خانواده را هم میگیرد و آن را مشمول هم این ارزیابی اخلاقی و اجتماعی میکند و به این ترتیب نه فقط فرد دارد اینجا محکوم میشود بلکه متعلقانش هم که خانواده بلافصل و درجه اولش باشند عملاً از این مجازات بینصیب نمیمانند. به این ترتیب این تفاوت بین فردیت و عناصر مرتبط با فردیت از جمله قبول مسئولیت فردی و ارزیابی فرد بر اساس مسئولیت خودش را هم در اینجا میبینیم.»
آقای قاضیان، مسئولان گفتهاند که در برنامه ششم توسعه کشور قصد دارند که اعتیاد را ۲۵ درصد کاهش دهند. با توجه به اینکه اعتیاد و مبارزه با آن یک کار درازمدت است، به نظر شما چگونه میشود که دولت بهترین اقدامات را در رابطه با این کار انجام دهد؟
حسین قاضیان: «در زمینه پیشگیری و کاهش تقاضا یک اشتباه مهمی در هدفگیری و به این ترتیب در استراتژی وجود داشت. درست مثل همان وضعیتی که ما در مبارزه با بیسوادی با آن روبهرو بودیم. در مورد مبارزه با بیسوادی خاطرم هست که آقای قرائتی که مسئول مبارزه با بیسوادی بودند یک بار اعلام کردند که در مبارزه با بیسوادی عین این است که ما یک لیوان از حوض بیسوادی برمیداریم ولی آموزش و پرورش یک پارچ تویش خالی میکند. یعنی بودجه و همیتی که مصروف این شده که یک عدهای را در سن بالاتر باسواد کنند باعث شده که یک عده عملاً نتوانند آموزش ببینند. یعنی از آغاز یک عده به آموزش ندیدهها اضافه میشوند. کسانی که باید بروند مدرسه آموزش و پرورش پول کافی ندارد برای همه آموزش و پرورش فراهم کند. بنابراین از آغاز همینطور یک عده دارند به بیسوادها اضافه میشوند. اینجا هم در مورد اعتیاد همین اتفاق افتاده. یعنی تمام هم و غم کاهش تقاضا مصروف این شده که معتادانی که فعلاً وجود دارند ترک اعتیاد شوند و تقاضای اینها کاهش پیدا کند. اما از آن طرف نادیده گرفته شده که عده زیادی متقاضی جدید دارند وارد میشوند. به این ترتیب هدفگذاری اشتباه گرفته شده و استراتژی هم به شیوه نامناسبی تدارک دیده شده و کاهش تقاضا مصروف کسانی شده که فعلاً در بازار هستند. نه مشتریان آینده و بالقوه که الان ممکن است مشتری نباشند ولی در آینده مشتری باشند و به این ترتیب بازار تقاضا را گرمتر کنند. این باعث شده که عملاً نوع آموزش و توجه و حمایت و برنامهریزی که باید بشود به جای نادرستی ختم شده و حاصلش هم این شده که پیشگیری از تقاضا عملاً در این سالها موفقیتآمیز نبوده.»