بر پایه گزارش روز دوشنبه روزنامه شرق چاپ تهران، برخی از وزیران دولت محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری پیشین ایران، اقدام به تاسیس حزبی به نام «یکتا» کردهاند.
عبدالرضا داوری از افراد نزدیک به رئیس دولت دهم، تاسیس حزب «جبهه یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی» «حزب یکتا» را ابتکاری از طرف وزیران و معاون رئیس جمهور دولت قبل دانسته و گفته است که برای تاسیس این حزب هیچ نوع نظرخواهی از محمود احمدینژاد صورت نگرفته است. رادیو فردا در گفتوگو با مهدی مهدوی آزاد، درباره این حزب پرسیده است:
Your browser doesn’t support HTML5
مهدی مهدوی آزاد: از لحاظ تئوریک آقای احمدینژاد چهار نماد داشت. عدالت اجتماعی، مبارزه با فساد که هوادارانش به او میگفتند دزدگیر، ایستادگی در پرونده هستهای مقابل جهان غرب و سرانجام تفکرات خرافاتی در مورد مهدویت و ادعای اینکه امام زمان ظهور کرده یا با آقای مشایی و احمدینژاد ارتباط دارد.
اسم «یکتا» از «یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی» آمده. میبینیم هیچ نشانی از این چهار نماد آقای احمدینژاد ندارد. بنابراین از لحاظ تئوریک چیز ناشناختهای است. از لحاظ سیاسی هم چینش افراد کاملاً درهم ریخته است.
یعنی از یک طرف آقای لنکرانی را داریم، نزدیک به آیتالله مصباح یزدی، از طرف دیگر آقای حاجی بابایی را داریم نزدیک به جریان آقای لاریجانی. آقای کامران دانشجو را داریم نزدیک به آقای طایب و اطلاعات سپاه پاسداران. این ترکیب سیاسی هم چیز زیادی را به دست نمیدهد.
مجموع این شرایط به ما نشان میدهد که گروهی که به نام یکتا اعلام موجودیت کرده، از نظر افراد بین جبهه پایداری از سمت راست و از سمت چپ جبهه ایثارگران موتلفه قرار میگیرد و نهایتاً یک جریان و گروه خلقالساعه، قارچی و بیشناسنامه است که در آستانه انتخابات شکل گرفته.
چنین احزابی اصولاً خط مشی مشخص سیاسی یا گفتمان مشخص سیاسی ندارند و بر مبنای دوری و نزدیکی افراد و روابط شخصیشان و همچنین منابع مالی که دارند جمعی را تشکیل میدهند تا در آستانه انتخابات فعالیت داشته باشند.
آقای مهدوی آزاد، با اینکه به طور رسمی نامی از محمود احمدینژاد به عنوان عضوی از این حزب نیامده، جایگاه او در این تشکیلات کجا خواهد بود؟
بخش بزرگی از رسانههای اصلاحطلب در داخل ایران معتقدند که آنچه که به نام گروههای قارچی شناخته میشود در بین هواداران احمدینژاد یک جدایی تاکتیکی است و اینها در نهایت در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ به یک نقطه میرسند.
معتقدند اینها در واقع تاکتیکی است برای فریب افکار عمومی و ناظران. به نظر من مسئله جدی است. آقای احمدینژاد میخواهد به قدرت برگردد. جلسات ولنجک، سفرهای استانی زیرپوستی جدیای که دارد، اینکه حاضر شد بالاخره از مشایی فاصله بگیرد و آقای رحیمی را از خودش طرد کرد.
همچنین جلساتی که اخیراً در مشهد و شیراز، تشکیل میشود نشان میدهد که احمدینژاد جدی است.
اما اختلافات هم در تیم آقای احمدینژاد بسیار جدی است. انحلال مجتمع رسانهای هواداران احمدینژاد با آن افتضاح و آبروریزی سیاسی ثابت میکند که اختلافات در تیم آقای احمدینژاد جدی است.
مجموع واکنشها به گمان من تصویر میسازد که ما با یک پدیده هیاتی بدون نظم و همچنان که دولتهای آقای احمدینژاد بود؛ بدون ساختار، بدون هدف و فقط صرفاً بر مبنای منافع شخصی روبهرو هستیم که جایگاه آقای احمدینژاد بر اساس رویدادها میتواند تغییر کند.
اگر در آستانه انتخابات ۹۶ اصولگرایان چهره دیگری را نداشته باشند و آقای احمدینژاد بتواند مجوز حضور در انتخابات را از آیتالله خامنهای بگیرد، تمامی این گروهها دور آقای احمدینژاد جمع خواهند شد. اما اگر آیتالله خامنهای مخالفت کند طبیعتاً احمدینژاد را به سادگی فراموش خواهند کرد.
و به نظر شما نگاه دیگر احزاب سیاسی در ایران به ویژه جریان اصولگرایی به حزب یکتا چطور خواهد بود؟ چقدر امکان همکاری بین آنها وجود دارد؟
شاکله اصولگرایان که با شاخصهای مثل آقای لاریجانی، باهنر و غیره شناخته میشود، طبیعتاً به کل این جریان نگاه منفی دارد.
اصولگرایان تندرو و رادیکال که با شاخصه آقای مصباح یزدی و جبهه پایداری شناخته میشوند هم طبیعتاً نگاه منفی به چنین احزابی دارد و خودش را محور و اصیل میداند.
اصولگرایان سنتی مثل آقای ناطق و طیف آقای ناطق هم که طبیعتاً با این گروهها خطکشیهای جدی دارند. این جریان شخصی طبیعتاً نمیتواند حمایت جناحهای اصولگرا را جمع کند. در عین حال آنچنان قدرتمند یا جدی نیست که مقاومت جدی آنها را هم داشته باشد. میتواند در حواشی جناح اصولگرا به نقش خودش ادامه دهد.