عليرضا سليمانی تنها ايرانی دارنده مدال طلای سنگينوزن کشتی آزاد جهان در سن ۵۸ سالگی به دليل سکته قلبی درگذشت. پيکر مرحوم سليمانی صبح جمعه از مقابل شورای شهر کرج تشييع خواهد شد و در امامزاده محمد به خاک سپرده خواهد شد.
سليمانی در مسابقات جهانی ۱۹۸۹ سوئيس موفق شد بومگارتنر آمريکايی را شکست دهد و تنها مدال طلای تاريخ کشتی ايران در سنگينوزن جهان را تصاحب کند. کفشهای سليمانی قبل از فينال پاره شده بود و در اردوی ايران کفش ديگری برای سايز پای او وجود نداشت. بومگارتنر دو جفت کفش داشت و کفش خود را به سليمانی داد. آن موقع تنش بين دو کشور در اوج بود اما اين اقدام اخلاقی و دوستی بين دو ورزشکار، جالب توجه بود.
در عکس و فيلم مسابقه، همچنين عکس سکوی قهرمانی مشخص است که کفش دو قهرمان، همرنگ است و از يک مارک. سليمانی او را با کفشهای خودش مغلوب کرد. سليمانی ۳۳ ساله ابتدا آيهان تاسکين از ترکيه را برد. سپس وانگ چونگ از چين را. در ادامه آندرياس شرودر آلمانی را هم برد و رفت فينال.
بومگارتنر. سوپر نابغهای با ۱۳ مدال جهانی و المپيک که ۴-۰ از سليمانی جلو افتاد اما با دوخم استثنايی سليمانی پا در هوا شد و سه امتيازش پريد. در ادامه خاک شد تا کشتی به وقت اضافه برود. جايی که سليمانی دوباره زير گرفت تا خبری از سوئيس به تهران مخابره شود که بسياری تصور میکردند اشتباه است!
روی سکوی تاريخی اين وزن، سه نفر ايستادهاند که حالا فقط يک نفرشان زنده است. نفر سوم اصلان خادارتسف از شوروی نيز به خاطر سانحه تصادف از دنيا رفته بود. اين نخستين مدال طلای جهانی ورزش ايران بعد از انقلاب است. همچنين اولين طلای جهانی کشتی ايران بعد از مسابقات جهانی ۱۹۷۳ تهران.
سليمانی در حالی قهرمان جهان شد که پيش از آن مدال جهانی نداشت و در آخرين حضور جهانیاش در مسابقات جهانی ۱۹۸۵ بوداپست، در سی ثانيه با ضربه فنی مغلوب آدام ساندورسکی از لهستان شده بود. در برابر ژوزف بالا از مجارستان هم جلو بود که داوران سه اخطارهاش کردند. به همين خاطر وقتی برای کسب مقام پنجم و برای مبارزه با آندرياس شرودر از آلمان شرقی رفت روی تشک، دست داور را برد بالا!
اما جالب آنکه در همان مسابقات باب داگلاس سرمربی آمريکا به خبرنگار اعزامی کيهان ورزشی گفته بود سنگين وزن شما با اين فيزيک بدنی میتواند قهرمان جهان شود.
اما سليمانی مسابقات جهانی ۱۹۸۶ بوداپست و ۱۹۸۷ کلرمون فران را به خاطر تحريم مسابقات از سوی جمهوری اسلامی ايران از دست داد! او که سه بار توانسته بود عنوان پهلوان بیوزن را نصيب خود کند و مطابق آيين پهلوانی، صاحب بازوبند دایمی شود، در المپيک ۱۹۷۶ مونترال حضور داشت، المپيک ۱۹۹۲ بارسلون را نيز تجربه کرد که چنين استمراری، يک رکورد در تاريخ کشتی ايران محسوب می شود.
سليمانی در ۱۳۰ کيلوگرم از آمادهترين اردونشينان برای المپيک ۱۹۸۸ سئول بود، اما در آستانه اعزام به تصميم مصطفی هاشمیطبا رئيس وقت کميته ملی المپيک و بدون ذکر دليل، همراه با کاظم غلامی در وزن ۱۰۰ کيلوگرم از ترکيب اعزامی خط خورد. تيم ملی با ترکيب ناقص به المپيک رفت. جواد رفوگر رييس وقت فدراسيون کشتی هم در اعتراض به دخالت کميته المپيک از سمت خود کنارهگيری کرد.
سليمانی در تمام سالهای دوران قهرمانی و پس از آن، مشغول دامپروری در کرج بود. او يک سال بعد از المپيک سئول، در مسابقات ۱۹۸۹ مارتينی روی سکوی نخست ايستاد. نفر ششم المپيک ۱۹۹۲ بارسلونا شد. در مسابقات جهانی وارنا به مقام چهارم رسيد و پنج طلای آسيا و بازیهای آسيايی را هم به گردن آويخت.
دی ماه ۱۳۸۹ سليمانی و رضا سوخته سرايی که به اتفاق، قهرمانان بی رقيب سنگين وزن بودند، همزمان در بيمارستان مهراد بستری شدند. کرکریها و رقابتهای آنها اصلیترين سوژه غير فوتبالی در دهه ۶۰ بود.
سليمانی که مدتی قبل نيز به خاطر نارسايی قلبی بستری شده بود، اين بار به دليل ديابت و تاثير آن بر روی پايش بستری شده بود و دو هفته را تحت نظر پزشک متخصص گذراند؛ سوختهسرايی هم به دليل فشار خون بالا و ناراحتی قلبی در بخش ICU بستری شد. خبرگزاریها هم نوشتند هيچ کدام از مقامات مسئول به عيادت اين دو قهرمان نرفتند.
سوخته سرايی و سليمانی به صورت رسمی و بر روی تشک، فقط دو بار با هم کشتی گرفتهاند. هر بار که قرار بود اين دو روبروی هم بايستند، يکی از آنها به نفع ديگری کنار میکشيد. سال ۱۳۶۱ هم هجوم علاقمندان ورزش به پارک شهر تهران برای تماشای رقابت اين دو نفر، منجر به تعطيلی و تعويق مسابقه شد.
سليمانی در مسابقات جهانی ۱۹۸۹ سوئيس موفق شد بومگارتنر آمريکايی را شکست دهد و تنها مدال طلای تاريخ کشتی ايران در سنگينوزن جهان را تصاحب کند. کفشهای سليمانی قبل از فينال پاره شده بود و در اردوی ايران کفش ديگری برای سايز پای او وجود نداشت. بومگارتنر دو جفت کفش داشت و کفش خود را به سليمانی داد. آن موقع تنش بين دو کشور در اوج بود اما اين اقدام اخلاقی و دوستی بين دو ورزشکار، جالب توجه بود.
در عکس و فيلم مسابقه، همچنين عکس سکوی قهرمانی مشخص است که کفش دو قهرمان، همرنگ است و از يک مارک. سليمانی او را با کفشهای خودش مغلوب کرد. سليمانی ۳۳ ساله ابتدا آيهان تاسکين از ترکيه را برد. سپس وانگ چونگ از چين را. در ادامه آندرياس شرودر آلمانی را هم برد و رفت فينال.
بومگارتنر. سوپر نابغهای با ۱۳ مدال جهانی و المپيک که ۴-۰ از سليمانی جلو افتاد اما با دوخم استثنايی سليمانی پا در هوا شد و سه امتيازش پريد. در ادامه خاک شد تا کشتی به وقت اضافه برود. جايی که سليمانی دوباره زير گرفت تا خبری از سوئيس به تهران مخابره شود که بسياری تصور میکردند اشتباه است!
روی سکوی تاريخی اين وزن، سه نفر ايستادهاند که حالا فقط يک نفرشان زنده است. نفر سوم اصلان خادارتسف از شوروی نيز به خاطر سانحه تصادف از دنيا رفته بود. اين نخستين مدال طلای جهانی ورزش ايران بعد از انقلاب است. همچنين اولين طلای جهانی کشتی ايران بعد از مسابقات جهانی ۱۹۷۳ تهران.
سليمانی در حالی قهرمان جهان شد که پيش از آن مدال جهانی نداشت و در آخرين حضور جهانیاش در مسابقات جهانی ۱۹۸۵ بوداپست، در سی ثانيه با ضربه فنی مغلوب آدام ساندورسکی از لهستان شده بود. در برابر ژوزف بالا از مجارستان هم جلو بود که داوران سه اخطارهاش کردند. به همين خاطر وقتی برای کسب مقام پنجم و برای مبارزه با آندرياس شرودر از آلمان شرقی رفت روی تشک، دست داور را برد بالا!
اما جالب آنکه در همان مسابقات باب داگلاس سرمربی آمريکا به خبرنگار اعزامی کيهان ورزشی گفته بود سنگين وزن شما با اين فيزيک بدنی میتواند قهرمان جهان شود.
اما سليمانی مسابقات جهانی ۱۹۸۶ بوداپست و ۱۹۸۷ کلرمون فران را به خاطر تحريم مسابقات از سوی جمهوری اسلامی ايران از دست داد! او که سه بار توانسته بود عنوان پهلوان بیوزن را نصيب خود کند و مطابق آيين پهلوانی، صاحب بازوبند دایمی شود، در المپيک ۱۹۷۶ مونترال حضور داشت، المپيک ۱۹۹۲ بارسلون را نيز تجربه کرد که چنين استمراری، يک رکورد در تاريخ کشتی ايران محسوب می شود.
سليمانی در ۱۳۰ کيلوگرم از آمادهترين اردونشينان برای المپيک ۱۹۸۸ سئول بود، اما در آستانه اعزام به تصميم مصطفی هاشمیطبا رئيس وقت کميته ملی المپيک و بدون ذکر دليل، همراه با کاظم غلامی در وزن ۱۰۰ کيلوگرم از ترکيب اعزامی خط خورد. تيم ملی با ترکيب ناقص به المپيک رفت. جواد رفوگر رييس وقت فدراسيون کشتی هم در اعتراض به دخالت کميته المپيک از سمت خود کنارهگيری کرد.
سليمانی در تمام سالهای دوران قهرمانی و پس از آن، مشغول دامپروری در کرج بود. او يک سال بعد از المپيک سئول، در مسابقات ۱۹۸۹ مارتينی روی سکوی نخست ايستاد. نفر ششم المپيک ۱۹۹۲ بارسلونا شد. در مسابقات جهانی وارنا به مقام چهارم رسيد و پنج طلای آسيا و بازیهای آسيايی را هم به گردن آويخت.
دی ماه ۱۳۸۹ سليمانی و رضا سوخته سرايی که به اتفاق، قهرمانان بی رقيب سنگين وزن بودند، همزمان در بيمارستان مهراد بستری شدند. کرکریها و رقابتهای آنها اصلیترين سوژه غير فوتبالی در دهه ۶۰ بود.
سليمانی که مدتی قبل نيز به خاطر نارسايی قلبی بستری شده بود، اين بار به دليل ديابت و تاثير آن بر روی پايش بستری شده بود و دو هفته را تحت نظر پزشک متخصص گذراند؛ سوختهسرايی هم به دليل فشار خون بالا و ناراحتی قلبی در بخش ICU بستری شد. خبرگزاریها هم نوشتند هيچ کدام از مقامات مسئول به عيادت اين دو قهرمان نرفتند.
سوخته سرايی و سليمانی به صورت رسمی و بر روی تشک، فقط دو بار با هم کشتی گرفتهاند. هر بار که قرار بود اين دو روبروی هم بايستند، يکی از آنها به نفع ديگری کنار میکشيد. سال ۱۳۶۱ هم هجوم علاقمندان ورزش به پارک شهر تهران برای تماشای رقابت اين دو نفر، منجر به تعطيلی و تعويق مسابقه شد.