محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران روز یکشنبه به خبرگزاری مهر گفت در صورت عدم وصول توافق در وین هر طرف این حق را دارد که به سیاستهای قبل از توافق ژنو باز گردد که این شامل طرف ایرانی نیز میشود.
این اظهار نظر آقای ظریف این پرسش را مطرح میکند که اگر طرفین در گفتوگوهای آینده خود به توافق نرسند، چه سناریوهایی قابل پیشبینی است.
رادیو فردا در آغاز گفتگویی با هوشنگ امیر احمدی استاد دانشگاه و تحلیلگر روابط ایران و آمریکا این پرسش را با او در میان گذاشته است.
هوشنگ امیراحمدی: اینها اولاً اگر به توافق نرسند، خود توافقنامه ژنو این را پیشبینی کرده و میگوید شش ماههای میتوانندآن را تمدید کنند...
اگر قرار باشد تمدید شود که پیشبینی هم شده ولی در آن مدت شش ماه چه تغییر اساسی میتواند پیش بیاید که اینها را به هم نزدیک کند؟
حقیقتش این است که میتواند وضعیتی پیش بیاید که هم اینها را بیشتر دور کند و هم نزدیک کند. یعنی هر دو شانس وجود دارد. نیروهای راست در هر دو طرف سعی خواهند کرد که اینها را از همدیگر دور کنند. کنگره آمریکا سعی خواهد کرد تحریمهای جدید بگذارد. دست راستیهای ایران هم سعی خواهند کرد دولت آقای روحانی را بیاعتبار کنند به عنوان کسی که وارد یک میدانی شد که برایش آماده نبود یا نتوانست معاملهای بگیرد. ولی آن خطر خطر اصلی است. اما در عین حال هم دو طرف آدمهایی دارند مثلاً از اوباما و گروهش و در ایران هم خود آقای روحانی و گروهش و نیروهای دیگر ملی-مردمی که دوست دارند این بحران حداقل همین جایی که هست در شش ماه آینده بماند و سعی کنند راههایی پیدا کنند که یک سازش اصولی شود.
شما میگویید که همین جایی که هست بماند. خب عملاً که الان چیزی در دست دو طرف نیست.
وقتی میگویم همین جا بماند، یعنی مثلاً ایران دوباره عصبانی نشود برگردد به غنیسازی ۲۰ درصد. یا عصبانی شود جلوی آژانس را بگیرد که از تاسیسات هستهای ایران بازدید کند. یا آمریکا بیاید و سعی کند تحریمهای جدید به وجود بیاورد. خب در این شش ماه خیلی اتفاقات دارد در منطقه میافتد و خواهد افتاد. توی عراق، سوریه و به هر حال همه چیز در محیط این مشکل غنیسازی ثابت نمیماند. اگر بتوانند اینها وضعیت را در شش ماه آینده به همین شکلی که الان وجود دارد نگه دارند و سوی بدتر نبرند، شانس این که باز به توافقی برسند هست. حرفی را که آقای ظریف میزند این حرف مشکل ایجاد میکند. من امیدوارم که ایشان منظورشان این نباشد که اگر مثلا ً در ۲۰ جولای توافق نشد ما میرویم غنیسازی ۲۰ درصدی میکنیم.
آقای امیراحمدی، یک اختلاف اساسی و یا یک مشکل اساسی که در این مذاکرات هست مسئله تعداد سانتریفیوژها است که طبیعتاً برمیگردد به غنیسازی و ایران هم مطرح میکند که به هیچ وجه از این سانتریفیوژها کم نخواهد کرد. خب اگر ایران بخواهد بر این نظر پافشاری کند چه راهحلی میماند برای غربیها؟
یک راهحل این است که نوع سانتریفیوژها عوض شود. یعنی مسئله تعداد سانتریفیوژ نیست. مسئله کاربردش است. مثلاً سانتریفیوژهای نوع سه و چهار و پنج حتی تا نوع هشت هم الان هست. سانتریفیوژهای بسیار پرقدرتیاند که حتی هزارتایش برابر مثلاً ۵۰ هزارتای این سانتریفیوژهایی است که جمهوری اسلامی دارد از آن استفاده میکند. و مسئله بازهم تعداد به آن معنا هم نیست. اگر قضیه فقط روی تعداد باشد آن وقت بازهم مشکل قابل حل است. مشکل این است که این تعداد چه کار میتواند بکند. ایران میتواند از ۱۹ هزار تا به هزار تا بیاید ولی این هزار تا از نوع سانتریفیوژهای مثلاً هشت، هفت و هشت و شش باشد. واقعیت این است که ایران و آمریکا هنوز هم به هم دیگر اعتماد ندارند. یعنی تمام این بحث تعداد سانتریفیوژها، مقدار سانتریفیوژ و اورانیوم غنیشده و اینها برمیگردد به این که ما هنوز هم به تو مشکوکیم. این «هنوزهم به تو مشکوکیم» یک مسئله است. جمهوری اسلامی نتوانسته... حداقل تا این مقطع... نتوانسته به آمریکاییها این را بقبولاند که حالا به من مشکوک نباش. من صادقام، صمیمی دارم با تو برخورد میکنم. هدف دیگری جز تولید انرژی ندارم. بنابراین من در این شش ماه آینده که اگر اینها تمدید کنند، توی این شش ماه مهمترین اتفاقی که باید بین ایران و آمریکا بیافتد، همان اعتمادسازی است. ایران یا باید این جریان غنیسازی را کلاً ول کند که نمادی ارزشی برایش نخواهد داشت. یا اینکه برود به سوی اعتمادسازی جدی با آمریکا یا اینکه اگر نمیتواند اعتمادسازی کند و نمیخواهد هم غنیسازی نمادی کند برود به طرف دعوا با آمریکا. همان کاری را که احمدینژاد داشت میکرد. یعنی واقعاً باید اینها بنشینند یک فکر اساسی بکنند. من فکر کنم اتفاقی که توی وین دارد میافتد، اتفاق خوبی است. اما اصل موضوع بیاعتمادی آمریکا به جمهوری اسلامی است و این بیاعتمادی هنوز هم به همان قوتی که قبل از این تحریمها بود، قبل از این مذاکرات وجود داشت وجود دارد.
این اظهار نظر آقای ظریف این پرسش را مطرح میکند که اگر طرفین در گفتوگوهای آینده خود به توافق نرسند، چه سناریوهایی قابل پیشبینی است.
رادیو فردا در آغاز گفتگویی با هوشنگ امیر احمدی استاد دانشگاه و تحلیلگر روابط ایران و آمریکا این پرسش را با او در میان گذاشته است.
Your browser doesn’t support HTML5
هوشنگ امیراحمدی: اینها اولاً اگر به توافق نرسند، خود توافقنامه ژنو این را پیشبینی کرده و میگوید شش ماههای میتوانندآن را تمدید کنند...
اگر قرار باشد تمدید شود که پیشبینی هم شده ولی در آن مدت شش ماه چه تغییر اساسی میتواند پیش بیاید که اینها را به هم نزدیک کند؟
حقیقتش این است که میتواند وضعیتی پیش بیاید که هم اینها را بیشتر دور کند و هم نزدیک کند. یعنی هر دو شانس وجود دارد. نیروهای راست در هر دو طرف سعی خواهند کرد که اینها را از همدیگر دور کنند. کنگره آمریکا سعی خواهد کرد تحریمهای جدید بگذارد. دست راستیهای ایران هم سعی خواهند کرد دولت آقای روحانی را بیاعتبار کنند به عنوان کسی که وارد یک میدانی شد که برایش آماده نبود یا نتوانست معاملهای بگیرد. ولی آن خطر خطر اصلی است. اما در عین حال هم دو طرف آدمهایی دارند مثلاً از اوباما و گروهش و در ایران هم خود آقای روحانی و گروهش و نیروهای دیگر ملی-مردمی که دوست دارند این بحران حداقل همین جایی که هست در شش ماه آینده بماند و سعی کنند راههایی پیدا کنند که یک سازش اصولی شود.
شما میگویید که همین جایی که هست بماند. خب عملاً که الان چیزی در دست دو طرف نیست.
وقتی میگویم همین جا بماند، یعنی مثلاً ایران دوباره عصبانی نشود برگردد به غنیسازی ۲۰ درصد. یا عصبانی شود جلوی آژانس را بگیرد که از تاسیسات هستهای ایران بازدید کند. یا آمریکا بیاید و سعی کند تحریمهای جدید به وجود بیاورد. خب در این شش ماه خیلی اتفاقات دارد در منطقه میافتد و خواهد افتاد. توی عراق، سوریه و به هر حال همه چیز در محیط این مشکل غنیسازی ثابت نمیماند. اگر بتوانند اینها وضعیت را در شش ماه آینده به همین شکلی که الان وجود دارد نگه دارند و سوی بدتر نبرند، شانس این که باز به توافقی برسند هست. حرفی را که آقای ظریف میزند این حرف مشکل ایجاد میکند. من امیدوارم که ایشان منظورشان این نباشد که اگر مثلا ً در ۲۰ جولای توافق نشد ما میرویم غنیسازی ۲۰ درصدی میکنیم.
آقای امیراحمدی، یک اختلاف اساسی و یا یک مشکل اساسی که در این مذاکرات هست مسئله تعداد سانتریفیوژها است که طبیعتاً برمیگردد به غنیسازی و ایران هم مطرح میکند که به هیچ وجه از این سانتریفیوژها کم نخواهد کرد. خب اگر ایران بخواهد بر این نظر پافشاری کند چه راهحلی میماند برای غربیها؟
یک راهحل این است که نوع سانتریفیوژها عوض شود. یعنی مسئله تعداد سانتریفیوژ نیست. مسئله کاربردش است. مثلاً سانتریفیوژهای نوع سه و چهار و پنج حتی تا نوع هشت هم الان هست. سانتریفیوژهای بسیار پرقدرتیاند که حتی هزارتایش برابر مثلاً ۵۰ هزارتای این سانتریفیوژهایی است که جمهوری اسلامی دارد از آن استفاده میکند. و مسئله بازهم تعداد به آن معنا هم نیست. اگر قضیه فقط روی تعداد باشد آن وقت بازهم مشکل قابل حل است. مشکل این است که این تعداد چه کار میتواند بکند. ایران میتواند از ۱۹ هزار تا به هزار تا بیاید ولی این هزار تا از نوع سانتریفیوژهای مثلاً هشت، هفت و هشت و شش باشد. واقعیت این است که ایران و آمریکا هنوز هم به هم دیگر اعتماد ندارند. یعنی تمام این بحث تعداد سانتریفیوژها، مقدار سانتریفیوژ و اورانیوم غنیشده و اینها برمیگردد به این که ما هنوز هم به تو مشکوکیم. این «هنوزهم به تو مشکوکیم» یک مسئله است. جمهوری اسلامی نتوانسته... حداقل تا این مقطع... نتوانسته به آمریکاییها این را بقبولاند که حالا به من مشکوک نباش. من صادقام، صمیمی دارم با تو برخورد میکنم. هدف دیگری جز تولید انرژی ندارم. بنابراین من در این شش ماه آینده که اگر اینها تمدید کنند، توی این شش ماه مهمترین اتفاقی که باید بین ایران و آمریکا بیافتد، همان اعتمادسازی است. ایران یا باید این جریان غنیسازی را کلاً ول کند که نمادی ارزشی برایش نخواهد داشت. یا اینکه برود به سوی اعتمادسازی جدی با آمریکا یا اینکه اگر نمیتواند اعتمادسازی کند و نمیخواهد هم غنیسازی نمادی کند برود به طرف دعوا با آمریکا. همان کاری را که احمدینژاد داشت میکرد. یعنی واقعاً باید اینها بنشینند یک فکر اساسی بکنند. من فکر کنم اتفاقی که توی وین دارد میافتد، اتفاق خوبی است. اما اصل موضوع بیاعتمادی آمریکا به جمهوری اسلامی است و این بیاعتمادی هنوز هم به همان قوتی که قبل از این تحریمها بود، قبل از این مذاکرات وجود داشت وجود دارد.