اینکه دو کشور با یکدیگر متخاصم باشند، امر تازهای نیست و اینکه این دو متوسل به تبلیغات مخرب علیه یکدیگر بشوند نیز موضوع جدیدی نیست، اما، تبلیغاتی که به بهانه خصومت با دشمن، شعور شهروندان را استهزاء بگیرد، هم توهین به مخاطب است و هم «ضدتبلیغ».
توهین است چراکه به استهزاء گرفتن فهم مردم است. معنای تلویحی چنین اقدامی این است که مخاطب فاقد فهم و شعور است. در نتیجه، آنچه هدف از این تبلیغ بود به ضدتبلیغ تبدیل میشود. اعتماد رخت میبندد و تبلیغات بعدی نیز بیاثر میشود.
نمونهای از این دست اقدامات را اخیرا شهرداری تهران به مدیریت سردار قالیباف به اجرا گذاشت و با نصب پر تعداد بیلبوردهایی در سطح کلانشهری مثل تهران، رفتاری را مرتکب شد که حتی در تهران نیز بحثبرانگیز شد. برای نمونه در برخی از این بیلبوردها آمده بود: «آیا میدانستید در آمریکا از هر ۵ نوزاد، ۲ نوزاد نامشروعاند»، «آیا میدانستید در آمریکا در هر ۹ ثانیه یک زن مورد ضرب و شتم قرار میگیرد»، «آیا میدانستید از هر ۱۱۰ نفر امریکایی یک نفر در زندان است». هدف از این دست تبلیغات سطحی چیست؟ و نیتجه آن چیست؟
آسیبشناسی جامعه آمریکا، یا توهین به مردم؟
مقامات جمهوری اسلامی مکرر خاطر نشان ساختهاند که منظور از شعار «مرگ بر آمریکا» سیاستهای خصمانه آمریکاست نه مردم آمریکا. با عنایت به این نکته و فارغ از اینکه محتوای این بیلبوردها چقدر درست است (که موضوع این یادداشت نیست) پرسش این است که این بیلبوردها، چه هدفی را دنبال میکند؟
مجتبی شاکری عضو شورای شهر تهران و عضو شورای تأییدکننده بیلبوردهای شهری (که فارغالتحصیل رشته پژوهشگری جامعهشناسی در مقطع کارشناسی است و کارشناسی ارشد خود را در رشته اطلاعات استراتژیک اخذ کرده) در حمایت از این اقدام شهرداری گفته: «پیام [این بیلبوردها] نسبتاً قابل قبول بود. آسیبهای اجتماعی در ایران سر جای خود. اطلاعرسانی [از امیرکا] هم سرجای خود. آنها حقوق بشر را رعایت نمیکنند و از کشور ما ایراد میگیرند. ما نمیگوییم وضع آسیبهای اجتماعی در ایران خوب است. اما، هر چیز جای خود دارد».
از این سخن شاکری دانسته میشود که هدف از این تبلیغات آمریکاستیزی است ولی آیا شهرداری تهران میتواند مدعی باشد که با طرح نامشروع بودن میلیونها میلیون امریکایی یا مضروب شدن زنان آمریکایی، سیاست امپریالیستی آمریکا را زیر سوال میبرد؟
موضوع فرزندان نامشروع یا مضروب شدن زنان آمریکایی بیش از اینکه سیاست امپریالیستی آمریکا را نقد کند، نشان از نوعی آسیبشناسی اجتماعی در جامعه آمریکا دارد. اگر چنین است آیا در شرح وظایف شهرداری تهران آمده است که با صرف هزینههای کلان از جیب شهروندان، دست به آسیبشناسی اجتماعی جامعه آمریکا بزند؟
از سوی دیگر در یک واقعیت نمیتوان تردید به خود راه دهد که جامعه آمریکا، جامعهای باز (Open society) است. کارل پوپر در کتاب خود «جامعه باز و دشمنانش»، جامعه باز را جامعهای معرفی میکند که دولت از حداکثر شفافیت و پاسخگویی برخوردار است. در چنین جامعهای قرار نیست آسیبهای اجتماعی عمداً نادیده انگاشته شوند.
در جامعه باز آمریکا، هزاران هزار برابر از اینگونه آسیبشناسیهای سخیف که شهرداری تهران به بزرگنمایی آن پرداخته، در موسسات پژوهشی این کشور مورد بررسی و پژوهش قرار میگیرد و آزادانه به اطلاع عموم میرسد.
در آسیبشناسی اجتماعی آمریکا چه مثالی بهتر از اینکه دسترسی آسان به سلاحهای خودکار که بارها و بارها منجر به کشته شدن مردم بیگناه شده، اشک اوباما، رییس جمهور امریکا را در آورده است. او که در محدود کردن فروش سلاح در دوران ریاست جمهوریاش ناموفق بوده، یکبار با چشمان گریان این ناتوانی خود در کنترل یا کاهش فروش سلاح را نقطه ضعف کارنامهاش نام برد.
حال همین یک مثال یعنی اعلام شکست رییس جمهور امریکا نسبت به کنترل یا کاهش فروش سلاح را مقایسه کنید با بیلبوردهایی که شهرداری کشوری دیگر با اشارات سخیف به برخی آسیبهای اجتماعی در جامعه آمریکا میخواهد به ایرانیان بقبولاند که جامعه آمریکا از برخی ضعفها و معایب رنج میبرد. آیا این به استهزاء گرفتن شعور ایرانیانی نیست که خود دیدهاند در جامعه باز آمریکا، اشک رییس جمهور این کشور از وجود آسیبهای اجتماعی میریزد؟
آیا شهرداری تهران از خود نمیپرسد که مخاطبان این تبلیغات سطحی و سخیف، از خود میپرسند که شهرداری از محل پول مردم چه هدفی را از این تبلیغات دنبال میکند؟
اگر هدف آسیبشناسی اجتماعی جامعه آمریکاست، این وظیفه شهرداری تهران نیست و اگر منظور تخریب همه چیز آمریکاست پس چرا مقامات جمهوری اسلامی مدعی میشوند که هدفشان از مرگ بر امریکا مردم این کشور نیست؟ آیا این آمار که در فرض صحت از هر ۵ آمریکایی ۲ نفر نامشروعاند، تحقیر دولت آمریکاست یا ملت آمریکا؟
وانگهی آیا شهرداری تهران حاضر است آمار آسیبهای اجتماعی کشوری مثلا روسیه را نیز در بیلبوردهای خود اطلاعرسانی کند؟ ایا میزان خشونت علیه زنان، بیماران الکلی، فرزندان نامشروع، اعتیاد، فساد اداری، بزهکاری و... در روسیه نیز به اطلاع عموم میرسد؟
تبلیغ و ضدتبلیغ
تبلیغ به نوعی «ارتباط اقناعی» گفته میشود که تبلیغکننده با استفاده از انواع مهارتهای سمعی، بصری، هنری به دنبال اقناع مخاطب خود است. مثلا اینکه شهرداری از انواع مهارتهای استفاده کند تا مصرف مواد مخدر را کاهش دهد، اقناع مخاطب به یک کار پسندیده است.
اما، به استهزاء گرفتن شعور مردم نه تنها تبلیغ برای هدف مطلوب (محکومیت آمریکا) نیست بلکه «ضدتبلیغ» است. ضدتبلیغ به این معناست که تبلیغکننده پول و وقت و هزینه و سرمایه را مصروف میکند، اما، اقناع مخاطب حاصل نمیآید که هیچ، نتیجه عکس آن حاصل میآید. مثلا اگر در تقبیح مواد مخدر پیامی داده شود که قاچاقچی به جای سزای عملش، متمول و پولدار شده چنین کاری تبلیغ که نیست، هیچ؛ ضدتبلیغ است.
مثلا منظور از بیلبوردهای شهرداری این بود که معایب جامعه آمریکا را به نمایش بگذارد، اما، واکنش مردم نشان داد که آنان معایب جامعه ایران را مورد توجه قرار دادند. در نتیجه این ضدتبلیغ، بسیاری از کاربران در شبکه اجتماعی از این فرصت استفاده کردند و بنرهای خودشان را به شهرداری پیشنهاد دادند تا بلکه اگر شهرداری صداقتی دارد این بنرها را در سطح شهر نصب کند. برخی بنرهای پیشنهادی مردم عبارتند از:
-آیا میدانید در ایران قومیت، مذهب و عقایدتان برایتان دردسرساز خواهد بود؟
-آیا میدانید در ایران زنان اجازه ورود به استادیوم را ندارند؟
-آیا میدانید در ایران از هر چهار نفر روزنامهنگار یک نفر در اوین فعالیت میکند؟
-آیا میدانید در ایران بچههای زنهای خیابانی پیشخرید میشوند؟
-آیا میدانید ایران رکورددار بیشترین اعدام نسبت به جمعیت است؟
حال پرسش این است که آیا شهرداری تهران حاضر است بیلبوردهایی با چنین مضامینی را به اطلاع عموم برساند؟ آیا شهرداری به عنوان مطلعترین مرجع از آسیبهای اجتماعی در کلانشهر تهران نباید به جای پرداختن به جامعه آمریکا، آمار اعتیاد، طلاق، دختران فراری، کودکان کار، سرقت، دزدی، خودکشی، حاشیهنشینی، قاچاق مواد مخدر و دهها معضل کلانشهر تهران را با شهروندان در میان بگذارد تا لااقل چارهای برای آنها اندیشیده شود؟
جامعه باز، جامعه بسته
گفته شد جامعه باز جامعهای است که در آن حداکثر شفافیت و پاسخگویی وجود دارد. در برابر جامعه باز، جامعه بسته (closed society) قرار دارد. جامعه بسته، جامعه فاقد شفافیت و پاسخگویی است. جامعه بسته، محصول نظامهای استبدادی است. نظام استبدادی نظام تکصدایی است. اگر شهرداری تهران به تقبیح جامعه آمریکا همت گماشته، چون چنین چیزی خواست و میل «حاکمیت مستبد» است. حاکمیت مستبد، حاکمیتی است که خار را در پای دشمن میبیند ولی همان خار را در چشم خود نمیبیند.
....................................................................................................
نظر نویسنده دیدگاه رادیو فردا نیست.