به تازگی «برنامه مطالعات آسیایی» در کالج واسارVassar College در ایالت نیویورک شاهد تکنوازی آریانا برکشلی پیانیست، محقق و استاد سابق موسیقی در دانشگاه هنر در تهران بود که اینک در شمال ایالت نیویورکِ در موسسه آموزش عالی Dutchess Community College مشغول به تدریس است.
آریانا برکشلی تحت نظر پدرش مهدی برکشلی (محقق موسیقی و آکوستیک، مدیر دانشکده فیزیک دانشگاه تهران و موسس دانشکده موسیقی و تئاتر دانشگاه تهران) آموزش موسیقی را آغاز کرد و سپس با استادانی چون ژرمین مونیه Germain Mounier در «اکول نرمال موسیقی» و ایوان لوریو (مِسیان) Ivonne Loriod (Messian) در «کنسرواتوار پاریس (بخش خارجی)» و بعد در «دانشگاه ایالتی نیویورک» با ولادیمیر فِلتزمن Vladimir Feltsman به تحصیل موسیقی پرداخت.
او در بیش از چهار دهه گذشته در ایران، اروپا و آمریکا تنها یا به همراهی ارکستر کنسرتهایی برگزار کرده و به غیر از اجرای قطعات موسیقی باخ و دیگر آهنگسازان کلاسیک و مدرن غربی به اجرا و معرفی قطعات آهنسازان ایرانی نیز پرداخته. آریانا برکشلی اولین پیانیست ایرانی است که در National gallery of Art و Meridian International در واشینگتن اجرا داشته، و نام او در میان ۱۰۰ چهره برگزیده ایرانی بی بی سی فارسی در سال ۲۰۱۳جای دارد. او در همان سال مدیر هنری ششمین کنفرانس بین المللی «انجمن مطالعات جوامع فارسی زبان» در سارایهوو بود.
رادیو فردا درباره تازه ترین تکنوازی آریانا برکشلی با او گفت و گویی کرده است.
Your browser doesn’t support HTML5
آریانا برکشلی: با امینالله حسین شروع کردم. دو قطعه بود به اسم پرلود و له ژون پرسان. در پاریس تحصیل میکردم که با امینالله حسین آشنا شدم. بعدها در آخرین جشن هنر شیراز که درست قبل از انقلاب بود در شیراز با او ملاقات کردم. چیزی که خیلی ازشان خاطره دارم این بود که بین صحبتهایشان با اینکه سالهای کمی در ایران بودند، اغلب شعرهای مختلفی را که حفظ بودند از جمله از خیام [نقل میکردند]. قطعه پرلود شماره یک را به خیام تقدیم کردند. اصولاً حال و هوای این قطعات حالت توصیفی و شاعرانه دارد و در ضمن این احساس را میشد کرد که در کاراکترش هم میشد دید، در آن زمانها خیلی به طبیعت علاقمند بود و خب البته به ایران و بهخصوص ایران قبل از اسلام علاقه زیادی داشتند.
قطعاتی هم اجرا کردید از علیرضا مشایخی. خصوصیات این قطعات چه بود؟
اول از آقای علیرضا مشایخی بگویم که همانطور که همه آشنا هستند الان در تهران تشریف دارند. ایشان از نخستین آهنگ سازانی به شمار میروند که مدرنیسم و نوگرایی را در موسیقی ایران به طور وسیعی مطرح کردند و شاگردان زیادی را پرورش دادند که الان در جاهای مختلف دنیا دارند کار میکنند. سالهای پیش که به ایران آمده بودم و در آنجا کنسرت داشتم یکی از کنسرتهایم در دویست و پنجمین سال باخ بود. در یک سری نشستهای و جلسات موسیقی که بود من با ایشان از نزدیک بیشتر آشنا شدم و ایشان هم چند تا از کارهایشان را از میان آثار خودشان به من دادند. از جمله آنها موسیقی برای پیانو بود. بعد از آن اغلب کارهای ایشان را از کتاب «موسیقی برای پیانو» اجرا کردم. از ویژگیهایی که بیشتر قطعات علیرضا مشایخی دارد یکی گرایش به فلسفه است و بعد اینکه چندفرهنگی بودن ایشان از نظر تعلیم و تربیت موسیقی. از بداههنوازی که در موسیقی ایرانی هست استفاده شده. ملودیهایی که ملهم از موسیقی سنتی ایران، موسیقی عامیانه و محلی فولکلور... اینها را همه در طی این زمانی که من در حال آماده کردن قطعات بودم احساس میکردم. من خیلی خوشحالم که میتوانم اینها و قطعات آهنگسازان دیگر را به شنوندههای غیرایرانی معرفی کنم.
Your browser doesn’t support HTML5
Your browser doesn’t support HTML5
Your browser doesn’t support HTML5
Your browser doesn’t support HTML5
از هر ۱۰ نفر شنونده و تماشاگر کنسرت شما چند نفر خارجی بودند؟
در این برنامه به خصوص حدوداً ۳۰۰ نفر محقق در علوم انسانی و رشتههای دیگر شرکت کرده بودند. اغلبشان هم از خاور دور بودند. تم این کنفرانس آسیا در جهان بود. در حقیقت نگاهی بود به فضای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری، بین کشورهای آسیایی. و هدفش این بود که شناخت و تعمیق بیشتری بین کشورهای آسیایی ایجاد شود. غیر از اینکه اینها رابطه نزدیکتری با هم پیدا کنند در مقابل جهان بتوانند عرضه کنند. حالا چه از نظر اجتماعی... حتی فیلم بود از ژاپن، از جاهای مختلف خاور دور و من هم این افتخار را داشتم به عنوان تنها ایرانی دعوت شده بودم به معرفی، آشنایی بیشتر و همچنین اجرای قطعات آهنگسازان ایرانی بپردازم. میتوانم بگویم شاید ۹۹ درصد خارجی بودند و به قول دکتر مون که یکی از افرادی بود که کنفرانس را ترتیب داده بود و از من دعوت کرده بود که در این برنامه شرکت کنم واکنش شان اول روی کنجکاوی آمدند به این برنامه... چون پنلهای مختلف بود و برنامههای مختلفی هم همزمان بود و خیلی استقبال زیادی کردند و آمده بودند و یک رابطه خاصی هم با این قطعات ایجاد شد و من خیلی خوشحالم و باعث افتخارم بود که به عنوان یک موزیسین ایرانی توانستم این قطعات را معرفی کنم به این گروه.
شما خودتان بیش از هر موسیقیدانی علاقمند به باخ هستید و اینجا و آنجا قبلاً گفتید که هر روز با نواختن ساختههای او حسی مثل عرفان و یا ستایش را تجربه میکنید. نواختن ساختههای کلاسیکسراهای ایرانی و ایرانیتبار آیا لطفی برایتان دارد به آن صورت؟
بله. حتماً. همانطور که خودتان اشاره کردید یکی از اجراهای اصلی و علاقه من به باخ است. بیشتر به دنبال فضایی هستم که خودم را دوباره پیدا کنم. احساس کردم شاید اگر نقش کوچکی داشته باشم برای پیدا کردن خود، شاید شنوندهای که این قطعه را گوش میکند هم به یک شکلی به این فکر بیافتد. که خب همه در فکر هستند که چطور خودشان را بهتر بازیابند. حالتی است که مرا از دنیای مادی به دنیای فلسفی، بیزمانی، بیمکانی و خیلی چیزهای دیگر میبرد. ولی یک گرایش دیگر هم این است که علاقهام مثل خیلی کسان دیگر و هنرمندان دیگر به فلسفه هست و به عنوان یک ایرانی علاقه خاصی دارم به شعر و فرهنگ و ادبیات و تاریخ ایران. در جستجوی قطعاتی هستم از دیگر آهنگسازان ایرانی که خودشان به دنبال این مسائل هستند. در نتیجه قطعاتی که سعی میکنم انتخاب کنم این حالت را برای من میآورد. مثلاً قطعاتی که از علیرضا مشایخی اجرا میکنم مثل قطعه کریستال، نامهها یا در جستجوی زمانه گمشده از کتاب موسیقی برای پیانو در عین حال که فکر میکنی به عنوان انسان در یک زمانی هستی که داری مدرن زندگی میکنی، از بین این ملودیها و چندصداییها و بداهه نوازیها یک دفعه به یاد آن زمان بچگی و آن موسیقی کردی که شنیدی یا بختیاری... [میافتی]. زمانی که مدرسه میرفتم یا هنرستان موسیقی میرفتم یک لبوفروشی زمزمه میکرد این قطعات را. به قول آقای مشایخی هم این را در نوشتههایشان میگویند که تعداد زیادی از قطعاتشان الهام از این نوع موسیقی محلی، فولکور و عامیانه است. در نتیجه احساس کاملتری میکنم. خیلی از تم کارهای من به این شکل است. از باخ تا آهنگسازان معاصر ایرانی. البته غیر از آن چون دنبال آن شناخت بیشتر و چند فرهنگی خودم برای تحصیلاتی که کردم چه در پاریس چه در آمریکا و چه در ایران، چندی پیش از یک آهنگساز آمریکایی که معاصر و مدرن است اجرا کردم که باز مرا خیلی از این نظر کامل میکرد و حس خوبی را در مورد جستجویی که خودم همیشه به دنبال آن «خود» هستم به من میداد مرا از این نظر خیلی خوشحال میکند و احساس خوبی به من میدهد.
این آخرین اجرای این قطعات بود یا اینکه در آینده هم اجراهای دیگری هم از این قطعات دارید؟
برنامه آینده در ماه آینده در پانزده نوامبر قرار است برگزار شود برنامهای است که قرار است با همکاری دکتر محمد توکلی و یک فصلنامه ایرانشناسی برگزار شود. قرار است در در کالج واسارVassar College برنامهای برگزار شود و دعوت شده از دکتر همایون کاتوزیان که ایشان قرار است در آنجا حضور داشته باشند و قرار است که رونمایی کنند از کتاب اخیرشان «طنز و طنزینه در آثار هدایت» که اولین کتاب از سری کتابهایی است که فصلنامه ایراننامه آن را نشر کرده. من هم در این برنامه قرار است با عنوان از باخ تا آهنگسازان معاصر ایرانی قطعاتی اجرا کنم و خیلی مفتخرم که این قطعات را به این بهانه به ایشان تقدیم کنم.