دن برتون، نماينده جمهور یخواه کنگره آمريکا از ايالت اينديانا است و در ديداری در پراگ به پرسشهای گزارشگر راديو اروپای آزاد، راديو آزادی پاسخ داد . وی عضو کميته سياست خارجی آمريکا در کنگره است و نيز کميته فرعیای که با مسائل امنيت و دفاع ملی و ماموريتهای خارجی ايالات متحده سر و کار دارد.
شما به تازگی از بخش افغانستان راديو اروپای آزاد راديو آزادی ديدار کرديد و با کارکنان اين راديو درباره جريان امور و رابطه ميان ايالات متحده و افغانستان گفت و گو کرديد. گفته میشود که ايالات متحده و نيروهای ناتو در حال آماده شدن برای خروج از افغانستان تا سال ۲۰۱۴ هستند. بسياری از افغانها نگرانی خود را از امنيت کشور بدون حضور نيروهای خارجی در اين کشور پنهان نمیکنند. به باور آنها با خروج اين نيروها وضعيت کشور بدتر از وضعيت آن در روزهايی خواهد بود که شوروی نيروهای خود را از اين کشور خارج کرد و نيروهای ضد شوروی مجاهدين به نبردهای داخلی ميان خود پرداختند.
دن برتون: من گمان میکنم در مورد مناطقی مانند افغانستان بايد هم ملاحظات کوتاهمدت و هم دراز مدت را در نظر گرفت. به باور من نيروهای ناتو در اين کشور کار موثری را انجام میدهند و زمانی که رئيسجمهور صحبت از بيرون کشيدن نيروها از اين کشور میکند و زمانی را برای اين کار پيشبينی میکند، درست نيست. زيرا شما به اين وسيله جدول زمانی در اختبار نيروهای طالبان میگذاريد و آنها چشم به راه رفتن ما میشوند. اما اگر حتی فرض کنيم که بخواهيم مطابق جدول زمانی رئيس جمهور آمريکا اين کشور را ترک کنيم، بايد مطمئن شويم که يک گروه محدود از نيروی ارتش را در اين کشور نگاه داريم که با ارتش افغانستان و نيروهای پليس اين کشور به طور مستمر همکاری کنند تا ما از امنيت در اين کشور اطمينان حاصل کنيم. من بر اين عقيده هستم که نمیتوانيم به نيروهای تندرو اجازه دهيم که بار ديگر زمام امور را در دست گيرند و شروع به صدور تروريسم کنند.
گزارشهايی توسط گروههای غيردولتی منتشر شده است مبنی بر اينکه برخی جنگسالاران در حال وارد کردن افراد وفادار به خود به درون نيروهای محلی پليساند که کم کم میروند جای خالی ناتو و آمريکا را پر کنند. برخی از اين جنگجويان به گفته کسانی که از اين وضع شکايت دارند در عمل با پوشيدن اونيفورم پليس به جای حمايت از مردم عملا دست به ااقدام عليه آنها میزنند. آيا اين شکايتهای مردم عادی افغانستان در کنگره و ميان اعضای آن بازتاب دارد؟
من در کميته سياست خارجی هستم و يکی از اعضای بلندپايه آن در امور خاورميانه در کنگره قبلی بودم. من اطمينان دارم که چنين رويدادهايی پيش میآيد. من میدانم که فساد هم وجود دارد. فکر میکنم اين از شرايط اجتنابناپذير است. هميشه کسانی پيدا میشوند که می خواهند از اوضاع نابسامان برای پولدار شدن استفاده کنند. اما فکر میکنم نيروهای آمريکا زير فرماندهی ژنرال ديويد پترائوس و با همکاری رئیس جمهوری کرزی تمام کوشش خود را میکنند تا اطمينان حاصل کنند که کسانی که برای اين امور برگزيده میشوند از قانون پيروی کنند و از افراد فاسد نباشند. با تمام اين احوال میتوان گفت که چنين اتفاقاتی پيش خواهد آمد و بايد به دقت و به طور مستمر افراد پليس را کنترل کرد.
رابطه آمريکا و پاکستان در جنگ با تروريسم از اهميتی اساسی برخوردار است. اما اکنون پس از کشته شدن اسامه بن لادن به دست نيروهای ويژه آمريکايی دستخوش بحران شده است. نمايندگان کنگره آمريکا خواهان قطع کمک به پاکستان شدهاند و اسلام آباد خواهان نزديکی بيشتر به چين شده است. اين رابطه استراتژيک ميان دو کشور آمريکا و پاکستان چگونه قابل بهبود و توسعه است؟
من اطمينان دارم که بخش اطلاعاتی ما در اين زمينه میتوانند پاسخهای بهتری بدهند. اما از سوی ديگر ما در پاکستان با دولتی همکاری میکنيم که در به دام انداختن رهبران طالبان و تروريستهای ديگر ما را ياری کردهاند. وضعيتی شکننده در اين ميان وجود دارد. اما به باور من بايد اين همکاری را ادامه دهيم. اين که ميزان کمکهای خارجی ما به پاکستان چقدر بايد باشد موضوعی است که میشود درباره آن گفت و گو کرد. اما کنار گذاشتن پاکستان در شرايط کنونی خطای بزرگی است. پاکستان يک قدرت هسته ای است. بين هند و پاکستان مسائل و مشکلاتی وجود دارد. اما روشن است که ما از آنچه روی داده خرسند نيستيم. هدف نهايی ما از ميان بردن القاعده و طالبان است و با وجود اختلاف نظرهای ما و پاکستان همکاری ما برای حل مسائل ضروری است.
باراک اوباما خطوط کلی سياست خارجی ايالات متحده در خاورميانه و کشورهای عرب را طرح کرد. وی مسئله اصلاحات در راستای اقتصاد آزاد را در پی روند خيزشهای منطقه مطرح کرده است. به باور شما نقش اين گونه اصلاحات برای بهبود وضعيت مردم که عامل اصلی اين خيزش ها به شمار میرود تا چه ميزان است؟
روشن است که من هوادار اقتصاد آزاد هستم ولی چيزی که بايد نگرانش باشيم راديکاليزم در ليبی است. در ليبی رهبران القاعده حضور دارند. همانها که در افغانستان مشغول کشتار آمريکايیها بودند. در مصر هم اخوانالمسلمين را داريم. همه میگويند که آنها عوض شدهاند. خوب من بررسی زيادی در اين زمينه نکردهام و اطمينان ندارم که آنها به راستی عوض شده باشند. اين مسئلهای است که بايد حل کنيم. در ديگر مناطق خاورميانه و خليج فارس هم همينطور، هنوز عوامل تندرو حضور دارند. برای همين هم قبل از اينکه سرمايهها را راهی کشوری بکنيم که میخواهيم در آن اقتصاد آزاد راه بيانداريم، بايد اطمينان پيدا کنيم که پول مان را کجا میفرستيم. پس از آن ببينيم که چه کسی مسئول آن است. من نمیخواهم پول مالياتدهندههای آمريکايی به جيب کسانی سرازير شود که در آينده تبديل به دشمنان آمريکا خواهند شد و امنيت جهان آزاد را مختل خواهند کرد.
نظر شما درباره وضعيت حقوق بشر در ايران چيست و قانونگذاران آمريکا در واشنگتن چگونه اين وضعيت را با وضعيت کشورهای شمال آفريقا و خاورميانه مقايسه میکنند؟
سابقه ايران در حقوق بشر اسفناک است. وقتی مردم اين کشور دست به اعتراض زدند و خواهان حقوق خود و آزادی در کشور شدند، ديديد که چه برخوردی با آنها شد. خيلیها را کشتند. خيلیها را دستگير کردند. ما خواهان از ميان رفتن رژيمهای راديکال هستيم. در ليبی، در تونس، در مصر، در سوريه. خوب اگر ما با ساختارهای سياسی سرکوبگر مانند رژيم ايران مخالفت میکنيم بايد تمام کوششهای خود را برای کمک رسانی به مردمی که قصد و آهنگی در راستای دگرگونیهای مثبت دارند به کار بياندازيم.
شما به تازگی از بخش افغانستان راديو اروپای آزاد راديو آزادی ديدار کرديد و با کارکنان اين راديو درباره جريان امور و رابطه ميان ايالات متحده و افغانستان گفت و گو کرديد. گفته میشود که ايالات متحده و نيروهای ناتو در حال آماده شدن برای خروج از افغانستان تا سال ۲۰۱۴ هستند. بسياری از افغانها نگرانی خود را از امنيت کشور بدون حضور نيروهای خارجی در اين کشور پنهان نمیکنند. به باور آنها با خروج اين نيروها وضعيت کشور بدتر از وضعيت آن در روزهايی خواهد بود که شوروی نيروهای خود را از اين کشور خارج کرد و نيروهای ضد شوروی مجاهدين به نبردهای داخلی ميان خود پرداختند.
دن برتون: من گمان میکنم در مورد مناطقی مانند افغانستان بايد هم ملاحظات کوتاهمدت و هم دراز مدت را در نظر گرفت. به باور من نيروهای ناتو در اين کشور کار موثری را انجام میدهند و زمانی که رئيسجمهور صحبت از بيرون کشيدن نيروها از اين کشور میکند و زمانی را برای اين کار پيشبينی میکند، درست نيست. زيرا شما به اين وسيله جدول زمانی در اختبار نيروهای طالبان میگذاريد و آنها چشم به راه رفتن ما میشوند. اما اگر حتی فرض کنيم که بخواهيم مطابق جدول زمانی رئيس جمهور آمريکا اين کشور را ترک کنيم، بايد مطمئن شويم که يک گروه محدود از نيروی ارتش را در اين کشور نگاه داريم که با ارتش افغانستان و نيروهای پليس اين کشور به طور مستمر همکاری کنند تا ما از امنيت در اين کشور اطمينان حاصل کنيم. من بر اين عقيده هستم که نمیتوانيم به نيروهای تندرو اجازه دهيم که بار ديگر زمام امور را در دست گيرند و شروع به صدور تروريسم کنند.
گزارشهايی توسط گروههای غيردولتی منتشر شده است مبنی بر اينکه برخی جنگسالاران در حال وارد کردن افراد وفادار به خود به درون نيروهای محلی پليساند که کم کم میروند جای خالی ناتو و آمريکا را پر کنند. برخی از اين جنگجويان به گفته کسانی که از اين وضع شکايت دارند در عمل با پوشيدن اونيفورم پليس به جای حمايت از مردم عملا دست به ااقدام عليه آنها میزنند. آيا اين شکايتهای مردم عادی افغانستان در کنگره و ميان اعضای آن بازتاب دارد؟
من در کميته سياست خارجی هستم و يکی از اعضای بلندپايه آن در امور خاورميانه در کنگره قبلی بودم. من اطمينان دارم که چنين رويدادهايی پيش میآيد. من میدانم که فساد هم وجود دارد. فکر میکنم اين از شرايط اجتنابناپذير است. هميشه کسانی پيدا میشوند که می خواهند از اوضاع نابسامان برای پولدار شدن استفاده کنند. اما فکر میکنم نيروهای آمريکا زير فرماندهی ژنرال ديويد پترائوس و با همکاری رئیس جمهوری کرزی تمام کوشش خود را میکنند تا اطمينان حاصل کنند که کسانی که برای اين امور برگزيده میشوند از قانون پيروی کنند و از افراد فاسد نباشند. با تمام اين احوال میتوان گفت که چنين اتفاقاتی پيش خواهد آمد و بايد به دقت و به طور مستمر افراد پليس را کنترل کرد.
رابطه آمريکا و پاکستان در جنگ با تروريسم از اهميتی اساسی برخوردار است. اما اکنون پس از کشته شدن اسامه بن لادن به دست نيروهای ويژه آمريکايی دستخوش بحران شده است. نمايندگان کنگره آمريکا خواهان قطع کمک به پاکستان شدهاند و اسلام آباد خواهان نزديکی بيشتر به چين شده است. اين رابطه استراتژيک ميان دو کشور آمريکا و پاکستان چگونه قابل بهبود و توسعه است؟
من اطمينان دارم که بخش اطلاعاتی ما در اين زمينه میتوانند پاسخهای بهتری بدهند. اما از سوی ديگر ما در پاکستان با دولتی همکاری میکنيم که در به دام انداختن رهبران طالبان و تروريستهای ديگر ما را ياری کردهاند. وضعيتی شکننده در اين ميان وجود دارد. اما به باور من بايد اين همکاری را ادامه دهيم. اين که ميزان کمکهای خارجی ما به پاکستان چقدر بايد باشد موضوعی است که میشود درباره آن گفت و گو کرد. اما کنار گذاشتن پاکستان در شرايط کنونی خطای بزرگی است. پاکستان يک قدرت هسته ای است. بين هند و پاکستان مسائل و مشکلاتی وجود دارد. اما روشن است که ما از آنچه روی داده خرسند نيستيم. هدف نهايی ما از ميان بردن القاعده و طالبان است و با وجود اختلاف نظرهای ما و پاکستان همکاری ما برای حل مسائل ضروری است.
باراک اوباما خطوط کلی سياست خارجی ايالات متحده در خاورميانه و کشورهای عرب را طرح کرد. وی مسئله اصلاحات در راستای اقتصاد آزاد را در پی روند خيزشهای منطقه مطرح کرده است. به باور شما نقش اين گونه اصلاحات برای بهبود وضعيت مردم که عامل اصلی اين خيزش ها به شمار میرود تا چه ميزان است؟
روشن است که من هوادار اقتصاد آزاد هستم ولی چيزی که بايد نگرانش باشيم راديکاليزم در ليبی است. در ليبی رهبران القاعده حضور دارند. همانها که در افغانستان مشغول کشتار آمريکايیها بودند. در مصر هم اخوانالمسلمين را داريم. همه میگويند که آنها عوض شدهاند. خوب من بررسی زيادی در اين زمينه نکردهام و اطمينان ندارم که آنها به راستی عوض شده باشند. اين مسئلهای است که بايد حل کنيم. در ديگر مناطق خاورميانه و خليج فارس هم همينطور، هنوز عوامل تندرو حضور دارند. برای همين هم قبل از اينکه سرمايهها را راهی کشوری بکنيم که میخواهيم در آن اقتصاد آزاد راه بيانداريم، بايد اطمينان پيدا کنيم که پول مان را کجا میفرستيم. پس از آن ببينيم که چه کسی مسئول آن است. من نمیخواهم پول مالياتدهندههای آمريکايی به جيب کسانی سرازير شود که در آينده تبديل به دشمنان آمريکا خواهند شد و امنيت جهان آزاد را مختل خواهند کرد.
نظر شما درباره وضعيت حقوق بشر در ايران چيست و قانونگذاران آمريکا در واشنگتن چگونه اين وضعيت را با وضعيت کشورهای شمال آفريقا و خاورميانه مقايسه میکنند؟
سابقه ايران در حقوق بشر اسفناک است. وقتی مردم اين کشور دست به اعتراض زدند و خواهان حقوق خود و آزادی در کشور شدند، ديديد که چه برخوردی با آنها شد. خيلیها را کشتند. خيلیها را دستگير کردند. ما خواهان از ميان رفتن رژيمهای راديکال هستيم. در ليبی، در تونس، در مصر، در سوريه. خوب اگر ما با ساختارهای سياسی سرکوبگر مانند رژيم ايران مخالفت میکنيم بايد تمام کوششهای خود را برای کمک رسانی به مردمی که قصد و آهنگی در راستای دگرگونیهای مثبت دارند به کار بياندازيم.