رادیو فردا در گفتوگو با مراد ویسی روزنامهنگار، علیاصغر رمضانپور تحلیلگر، مهرزاد بروجردی استاد دانشگاه در آمریکا و علی افشاری تحلیلگر و فعال سیاسی، نظر آنها را درباره رد صلاحیت هاشمی و مشایی و سوابق کاندیداها جویا شده است.
سابقه نامزدهای تایید صلاحیت شده چیست؟
مراد ویسی: هشت نامزدی که برای انتخابات ریاست جمهوری ایران تایید صلاحیت شدهاند به نوعی منصوبین آیت الله خامنهای هستند.
سعید جلیلی نماینده آیت الله خامنهای در شورای امنیت ملی است؛ حسن روحانی دومین نماینده آیتالله خامنهای در شورای امنیت ملی است.علی اکبر ولایتی مشاور امور بینالمللی آیتالله خامنه ایاست. غلامعلی حداد عادل مشاور عالی آیت الله خامنه است. محمد باقر قالیباف شهردار منصوب و مستقیم آیتالله خامنهای در تهران است و چیزی است که خود آقای قالیباف در نوار صوتی منتشر شده این را عملا گفته که آقای محمدی گلپایگانی از طرف آقای خامنهای مستقیما مرا به سمتم منصوب کرده است.
محسن رضایی دبیر مستقیما منصوب از طرف آیتالله خامنهای در مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
محمدرضا عارف از معدود اصلاحطلبانی است که هنوز به بیت رهبری رفت و آمد دارد. محمد غرضی دومین نخست وزیر معرفی شده از طرف آقای خامنهای به مجلس در اوایل دهه ۶۰ و بعد از این بود که علی اکبر ولایتی از طرف آقای خامنهای به مجلس معرفی شد و از طرف مجلسی که در آن زمان اکثریت شان چپگرا بود، رد صلاحیت شد.
به جز این هشت نامزد ریاست جمهوری که صلاحیتشان توسط شورای نگهبان تایید شده است، دو چهره شاخص سیاسی در ایران یعنی اکبر هاشمی رفسنجانی و اسفندیار رحیم مشایی رد صلاحیت شدهاند. اصولا بحث رد صلاحیت این دو چهره سیاسی از کی شروع شد و دلایل آن چه بوده است؟
مراد ویسی: بحث رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی شاید از یک سال پیش هم مطرح بود. ولی بحث رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی از موقعی جدی شد که در آخرین لحظات در انتخابات ریاست جمهوی ثبت نام کرد.
به همان میزان که انتظار میرفت که هاشمی رفسنجانی تایید صلاحیت بشود، شاید به همان میزان هم انتظار میرفت که رد صلاحیت بشود.
ولی احتمال بیشتری در مورد رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی داده میشد. و به نظر میآید که الان گزینه و راهی که انتخاب شده است رد صلاحیت دو جریانی است که به نظر میآید با حاکمیت کنونی ایران زاویه دارند؛ یعنی جریان اصلاحطلبها و میانهروها به رهبری اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی و جریان منسوب به محمود احمدینژاد و نامزد اصلی آنها که اسفندیار رحیم مشایی است.
در مدتی که درخواست برای رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی و همین طور هم اسفندیار رحیم مشایی مطرح بود، شما موضع آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی و دفتر او را در این رابطه چطور ارزیابی می کنید؟
مراد ویسی: به نظر میآید که رهبر ایران در سخنرانی نوروزی خودش یک جملهای را گفت که همه، مجذوب بخش اول جمله شدند. و بخش دومش را فراموش کردند. بخش اول این بود که همه سلایق در انتخابات میتوانند شرکت کنند ولی بخش دوم جمله رهبر ایران در سخنرانی نوروزی این بود که همه باید به قانون تمکین کنند.
همان زمان انتظار میرفت که این بخش دوم جمله در موقع تایید و یا رد صلاحیتها کاربرد داشته باشد. الان به نظر میآید که موضعی که آیتالله خامنهای بر آن ایستاده این است که همه باید به قانون تمکین کنند و اگر این مسیر را ادامه بدهند قاعدتا آیتالله خامنهای برای استفاده از حکم حکومتی برای تایید صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی و علی اکبر هاشمی رفسنجانی دخالت نخواهد کرد.
مگر اینکه از رهبر ایران تقاضا بشود که هنوز چنین نشانهای از این تقاضا دیده نشده است.
چرا شورای نگهبان هاشمی و مشایی را رد صلاحیت کرد؟
علی افشاری: رد صلاحیت آقای مشایی که کلا از قبل قابل پیشبینی بود. نظام به مشایی برای شرکت در انتخابات مشروعیت نخواهد داد. یعنی اصلا حاضر نیست او را به عنوان یک کاندیدا بپذیرد؛ کسی که پیش از این صلاحیتش حتی برای معاون اولی ریاست جمهوری رد شده بود و طبیعی بود که قابل تحمل نبود.
اما رد صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی بعید بود. به نظر من این تصمیم در ابتدای کار گرفته نشد ولی بعدا با توجه به حمایتی که بخشی از نیروهای معترض جامعه از ایشان انجام دادند و همچنین احتمال رایآوری آقای هاشمی هم افزایش پیدا کرد؛ گر چه همین هم قطعی نبود؛ ولی به هر حال این احتمال در زمره تخمینهای حکومت بود و اینکه ممکن بود فضای انتخاباتی به سمتی برود که جنبش اعتراضی در کشور شکل بگیرد، حاکمیت ترجیح داد که ریسک نکند و به هاشمی اساسا اجازه ندهد که در ماراتن نهایی انتخابات حضور پیدا کند.
آقای افشاری، آیا به اعتقاد شما آن اتفاقی که در انتخابات سال 84 افتاد و با حکم حکومتی دو کاندیدای ریاست جمهوری تایید صلاحیت شدند، این بار هم برای تایید صلاحیت آقای رفسنجانی و مشایی تکرار خواهد شد؟
علی افشاری: در مورد مشایی تقریبا به قطعیت میشود گفت خیر. چنین اتفاقی نمیافتد. در مورد هاشمی هم اگر چه محتمل است اما احتمال ضعیفی است. چون رد صلاحیت هاشمی بر خلاف مشایی یک رد صلاحیت محترمانه است و در ظاهر به شکل رسمی به دلایل سیاسی استناد نمیشود بلکه مسئله کهولت هاشمی را عنوان میکنند که توانایی انجام نقش و وظایف ریاست جمهوری را نخواهد داشت.
از این منظر شورای نگهبان رد صلاحیت آقای هاشمی را توجیه میکند لذا دیگر جایی برای دخالت رهبری باقی نمیماند. و اساسا این تصمیم شورای نگهبان خیلی بعید است که بدون نظر رهبری گرفته شده باشد و چون هدف هم این است که ریسک نکنند و نگران هستند که به هر حال حضور هاشمی فضا را نزدیک کند یا به سمتی ببرد که حاکمیت به شدت آن را سرکوب کرده و جلوی آن را گرفته و کابوسش هست، لذا این مسئله باعث م شود که امکان صدور حکم حکومتی برای تایید صلاحیت هاشمی رفسنجانی بالا نباشد.
پیش بینی میکنید واکنش آقای رفسنجانی و آقای مشایی و حتی واکنش آقای محمود احمدینژاد به عنوان حامی پر و پا قرص آقای مشایی نسبت به این رد صلاحیت چه خواهد بود؟
علی افشاری: به هر حال آقای مشایی که قبلا گفته بودند که از مسیر قانونی اعتراض خواهد کرد و در جایی نیز گفته بود که در نظام ولی فقیه عادل هست جایی برای نگرانی نیست.
طبیعتا آنها فشار را روی رهبری زیاد خواهند کرد و در مورد احمدینژاد هم امکان و احتمال بروز اقدامات غیر متعارف وجود دارد. ولی این احتمال هم، مثل قبل احتمال زیادی نیست که او را به سمت استعفا یا دورکاری ببرد یا بخواهد در خانهاش به نوعی تحصن کند و عملا فعالیتش را به عنوان رئیس جمهور به تعلیق ببرد.
در مورد هاشمی، امروز یک آیهای از قران در سایت خبری هاشمی رفسنجانی نقش بسته بود که محتوا و مضمون این آیه توصیه به صبر بود و اینکه به صحنه آمده است تا یک عدهای را به سمت عمل خیر دعوت کند و حالا که آنها نمیپذیرند پس او هم صبر میکند و تحمل میکند تا خداوند حقیقت موضوع را برای همه روشن کند.
اگر این را در نظر بگیریم و همچنین اظهار نظری که محمد رضا تابش در این مورد کرده بود که هاشمی نه انصراف میدهد و نه به رد صلاحیت اعتراضی میکند، من فکر میکنم که هاشمی مشابه سال ۸۴ شکایتش را به خدا ببرد و وارد اعتراضات خیابانی و یا مثل مهندس موسوی و آقای کروبی وارد نافرمانی نشود.
آقای رمضانپور نظر شما درباره رد صلاحیتها چیست؟
علیاصغر رمضانپور: فکر میکنم این رد صلاحیتها یکی از نشانههای آزاد و عادلانه نبودن کل فرایند انتخابات در جمهوری اسلامی است. برای اینکه نظر شورای نگهبان جایگزین تصمیم عمومی مردم میشود.
این جریانهایی که مخالف انتخابات از پیش تعیینشده هستند با این رد صلاحیتها چه رد صلاحیت آقای هاشمی و چه مشایی و چه دیگران مخالف هستند و شورای نگهبان ضربه بسیار بدی به اعتبار انتخابات در ایران زد.
فکر میکنید که زندگی سیاسی آقای هاشمی رفسنجانی از امروز چه تغییری خواهد کرد؟
علیاصغر رمضانپور: من فکر می کنم که برای آقای هاشمی رفسنجانی در ایران شرایط به مراتب بهتر خواهد شد. برای اینکه بسیاری در ایران میفهمند که او یک موضع سیاسی متفاوتی از آقای خامنهای دارد و خواهان مطرح کردن دیدگاههایی است که در بین بسیاری از مردم و به خصوص در چهار سال گذشته مطرح بوده است.
این ماجرا اعتبار سیاسی آقای هاشمی رفسنجانی را افزایش خواهد داد و از آن سو به نظر من آقای خامنهای را با مشکلات جدی روبرو خواهد کرد و آن نقشی را که آقای هاشمی رفسنجانی در این چند سال به عنوان یک نیروی تعدیل کننده فشارها، چه فشارهای داخلی علیه حکومت ایران و چه فشارهای بینالمللی ایفاء میکرد، با بیرون راندن آقای هاشمی رفسنجانی از عرصه نخبگان سیاسی ایران کم رنگ کرده و مخاطرات را برای آقای خامنهای بیشتر خواهد کرد.
هاشمی رفسنجانی برای ثبت نام در وزارت کشور گفته بود که اگر رهبر مخالف حضور او باشد اصولا وارد فضای انتخابات نخواهد شد.
اما اگر آقای خامنهای مخالف کاندیدا شدن آقای رفسنجانی بود، هزینه «نه گفتن» به ایشان برای ثبت نام و ورودشان به عرصه انتخابات به نظر شما بیشتر بود یا هزینه رد صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی بعد از اعلام نامزدی؟
علیاصغر رمضانپور: آن سخن آقای هاشمی رفسنجانی که در واقع اگر مخالفتی از طرف آقای خامنهای احساس کند در صحنه انتخابات حاضر نخواهد شد، بیشتر برای این بود که اگر نظر صریحی از طرف آقای خامنهای هست قبل از ثبت نام گفته بشود و در واقع پیام گفت و گو با آقای خامنه ای قبل از ثبت نام و انتخابات بود که به نظر میآید که آقای خامنهای هم در این جریان نمیتوانسته تصمیم قاطع خودش را بگیرد برای اینکه آن جور که ما در ۴۸ ساعت گذشته شاهد آن بودهایم، به نظر میرسد که فشارهایی وارد شده است تا از مداخله آقای خامنهای به نفع آقای هاشمی رفسنجانی در رایگیری شورای نگهبان جلوگیری بشود.
به نظر میآید که آقای خامنه ای در معرض فشاری است که جریانهای بسیار افراطی و جریانهایی که خواهان ادامه فضای خشونت و انسداد سیاسی هستند، در این مورد ایجاد کردهاند.
این نکتهای است که از سرمقاله روزنامه کیهان حتی پیش از اعلام نتایج شورای نگهبان هم دیده میشد. بنا براین به نظر میرسد که این نیروهایی که نقش اصلی را در سرکوب اعتراضات بعد از انتخابات سال ۸۸ داشتند و همچنان هم فضای بسته سیاسی را بر ایران تحمیل میکنند، آقای خامنهای را در یک بازی سخت و در یک بنبست قرار دادهاند که برای حفظ سلامت انتخاب خودش مجبور به دخالت علنی بشود که البته آن راه را هم آقای خامنهای پیشاپیش بر خودش بسته بود.
این مسئله در مورد آقای رحیم مشایی هم تا حدی وجود دارد که با کنار گذاشتن آقای رحیم مشایی، جناحی که خود آقای خامنهای آنها را برای ادامه راهشان در حکومت ایران امیدوار کرد را در موضعی قرار دادهاند که آنها هم می بینند یا باید همان نظر آقای خامنهای را داشته باشند یا اینکه در صحنه سیاست ایران نباید حرف بزنید.
فکر میکنید که اصولا چه واکنشهایی از سوی این آقایان نسبت به رد صلاحیتشان نشان داده خواهد شد؟
علیاصغر رمضانپور: یکی دیگر از مشکلاتی که در سیستم انتخاباتی ایران وجود دارد این است که هیچ امکانی برای اعتراض به رای شورای نگهبان در مورد عدم صلاحیتها در قانون وجود ندارد و پیشبینی نشده است و حتی امروز شورای نگهبان تلویحا اعلام کرده است که نظرش قابل اعتراض نیست.
به همین خاطر است که مثلا آقای رحیم مشایی از این حرف زده است که اعتراض خودش را از طریق رهبری دنبال خواهد کرد یا به طور تلویحی نزدیکان آقای هاشمی گفتهاند که او در صورت رد صلاحیتش اعتراضی نخواهد کرد. که در واقع به نظر میرسد این سکوت در عمل نوعی اعتراض سیاسی است مگر اینکه آقای خامنهای خودش شخصا بخواهد این فضا را تغییر بدهد که تا این لحظه هم هیچ دورنمایی برای این اقدام دیده نمی شود.
آقای مهرزاد بروجردی آیا رد صلاحیت هاشمی و مشایی قابل انتظار بود؟
مهرزاد بروجردی: قابل انتظار بود. با در نظر گرفتن ریسکی که حکومت برای خودش پیشبینی میکند در برگشتن چنین چهرههایی که لزوما کاملا با رهبر و حکومت همسو نیستند.
چند استدلال میشود کرد یکی این که قصد بر این بوده است که ایشان را شورای نگهبان رد صلاحیت کنند و بعد آقای خامنهای بپذیرند و ایشان برگردد و بگویند که رای شورای نگهبان را شکستهاند تا در طول چهار سال آینده هم یک منتی بر آقای رفسنجانی بگذارند و هم سیاستهای ایشان را که ممکن است با خودشان زاویه داشته باشد، کنترل کنند.
ولی روی هم رفته این رویداد با امکان ریسکی که این مسئله میتواند برای حکومت داشته باشد ، کم است ولی از طرف دیگر هم اپوزیسیون در یک وضعیت بدی قرار می گیرد چون در این لحظه نمیتوانند اعتراضی کنند و همین هم خودش سبب خواهد شد که آقای رفسنجانی به هیچ وجه شانسی نداشته باشد.
مخالفین دیگر هم یا مجبور میشوند به سمت آقای عارف و روحانی سوق داده شوند و یا اینکه تصمیم بگیرند که به کلی انتخابات را تحریم کنند.
ولی به نظر نمیرسد که جناح اصلاحطلب در این شطرنج سیاسی در موقعیت خوبی قرار گرفته باشند.
آیا به اعتقاد شما رد صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی زیر سوال بردن کل نظام جمهوری اسلامی نیست؟ به هر حال آقای رفسنجانی یکی از پایههای این نظام است و الان هم ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را بر عهده دارند؟
مهرزاد بروجردی: بله. کاملا همین طور است. از جنبه تاریخی بخواهیم نگاه کنیم ایشان بعد از آیتالله خمینی دومین شخص سرنوشتساز و مهم انقلاب بوده و در این سال تمام مشاغل مهم حکومتی را هم در دست داشته است و الان هم رئیس مجمع تشخیص مصلحت است و این الان از لحاظ وجهه سیاسی برای یک حکومت خیلی بد است که شما کسی را که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام خودتان است، رد صلاحیت کنید و به عبارتی میتوان گفت یک نوع تف سر بالاست برای خود حکومت.
چطور حکومت جمهوری اسلامی قبول کرده است یک چنین هزینهای را بپردازد؟
مهرزاد بروجردی: شما در عالم سیاست هر نوع تصمیمی که بگیرید با خودش یک هزینهای دارد. آمدن آقای رفسنجانی یک نوع هزینه را به بار میآورد و رد کردن صلاحیتش هم این مشکلات را ایجاد میکند.
به هر حال آنها سبک و سنگین میکنند که در دراز مدت برای استحکام حکومت کدام بها را حاضرند بپردازند؟ که ظاهرا تشخیص دادهاند که با رد صلاحیت ایشان این بها را بپردازند. کل این جریان چه پیام نهفتهای راجع به جمهوری اسلامی در خودش دارد؟
مهرزاد بروجردی: فکر میکنم نگرانکننده است. این گرایش نشان میدهد که با در نظر گرفتن اتفاقاتی که در دوران خاتمی افتاد و بعد از آن، اتفاقات چهار سال پیش جنبش سبز و اکنون هم این نوع رد صلاحیتها باید دانست که حلقه نخبگان سیاسی تنگتر و تنگتر شده است و کسانی که امروزه واقعا قدرت اصلی را در حکومت ایران در دست دارند به هیچ وجه مایل نیستند هیچ نوع شریک سیاسی را برای خودشان متصور شوند.
این مسئله میتواند به بیگانگی هر چه بیشتر یک سری از اقشار جامعه با حکومت منتهی شود. افرادی که چهار سال پیش در خیابان ها حاضر شدند مسئله با آن شکلی که میدانیم برایشان پایان یافت و امروز هم بخواهند تصور کنند که هیچ نماینده دلخواه و دلچسبی در انتخابات ندارند، اعتقاد دارم که ما در آینده نزدیک از سوی اقشار جامعه شاهد یک نوع قهر سیاسی با حکومت خواهیم بود.
سابقه نامزدهای تایید صلاحیت شده چیست؟
مراد ویسی: هشت نامزدی که برای انتخابات ریاست جمهوری ایران تایید صلاحیت شدهاند به نوعی منصوبین آیت الله خامنهای هستند.
سعید جلیلی نماینده آیت الله خامنهای در شورای امنیت ملی است؛ حسن روحانی دومین نماینده آیتالله خامنهای در شورای امنیت ملی است.علی اکبر ولایتی مشاور امور بینالمللی آیتالله خامنه ایاست. غلامعلی حداد عادل مشاور عالی آیت الله خامنه است. محمد باقر قالیباف شهردار منصوب و مستقیم آیتالله خامنهای در تهران است و چیزی است که خود آقای قالیباف در نوار صوتی منتشر شده این را عملا گفته که آقای محمدی گلپایگانی از طرف آقای خامنهای مستقیما مرا به سمتم منصوب کرده است.
محسن رضایی دبیر مستقیما منصوب از طرف آیتالله خامنهای در مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
محمدرضا عارف از معدود اصلاحطلبانی است که هنوز به بیت رهبری رفت و آمد دارد. محمد غرضی دومین نخست وزیر معرفی شده از طرف آقای خامنهای به مجلس در اوایل دهه ۶۰ و بعد از این بود که علی اکبر ولایتی از طرف آقای خامنهای به مجلس معرفی شد و از طرف مجلسی که در آن زمان اکثریت شان چپگرا بود، رد صلاحیت شد.
Your browser doesn’t support HTML5
به جز این هشت نامزد ریاست جمهوری که صلاحیتشان توسط شورای نگهبان تایید شده است، دو چهره شاخص سیاسی در ایران یعنی اکبر هاشمی رفسنجانی و اسفندیار رحیم مشایی رد صلاحیت شدهاند. اصولا بحث رد صلاحیت این دو چهره سیاسی از کی شروع شد و دلایل آن چه بوده است؟
مراد ویسی: بحث رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی شاید از یک سال پیش هم مطرح بود. ولی بحث رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی از موقعی جدی شد که در آخرین لحظات در انتخابات ریاست جمهوی ثبت نام کرد.
به همان میزان که انتظار میرفت که هاشمی رفسنجانی تایید صلاحیت بشود، شاید به همان میزان هم انتظار میرفت که رد صلاحیت بشود.
ولی احتمال بیشتری در مورد رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی داده میشد. و به نظر میآید که الان گزینه و راهی که انتخاب شده است رد صلاحیت دو جریانی است که به نظر میآید با حاکمیت کنونی ایران زاویه دارند؛ یعنی جریان اصلاحطلبها و میانهروها به رهبری اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی و جریان منسوب به محمود احمدینژاد و نامزد اصلی آنها که اسفندیار رحیم مشایی است.
در مدتی که درخواست برای رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی و همین طور هم اسفندیار رحیم مشایی مطرح بود، شما موضع آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی و دفتر او را در این رابطه چطور ارزیابی می کنید؟
مراد ویسی: به نظر میآید که رهبر ایران در سخنرانی نوروزی خودش یک جملهای را گفت که همه، مجذوب بخش اول جمله شدند. و بخش دومش را فراموش کردند. بخش اول این بود که همه سلایق در انتخابات میتوانند شرکت کنند ولی بخش دوم جمله رهبر ایران در سخنرانی نوروزی این بود که همه باید به قانون تمکین کنند.
همان زمان انتظار میرفت که این بخش دوم جمله در موقع تایید و یا رد صلاحیتها کاربرد داشته باشد. الان به نظر میآید که موضعی که آیتالله خامنهای بر آن ایستاده این است که همه باید به قانون تمکین کنند و اگر این مسیر را ادامه بدهند قاعدتا آیتالله خامنهای برای استفاده از حکم حکومتی برای تایید صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی و علی اکبر هاشمی رفسنجانی دخالت نخواهد کرد.
مگر اینکه از رهبر ایران تقاضا بشود که هنوز چنین نشانهای از این تقاضا دیده نشده است.
چرا شورای نگهبان هاشمی و مشایی را رد صلاحیت کرد؟
علی افشاری: رد صلاحیت آقای مشایی که کلا از قبل قابل پیشبینی بود. نظام به مشایی برای شرکت در انتخابات مشروعیت نخواهد داد. یعنی اصلا حاضر نیست او را به عنوان یک کاندیدا بپذیرد؛ کسی که پیش از این صلاحیتش حتی برای معاون اولی ریاست جمهوری رد شده بود و طبیعی بود که قابل تحمل نبود.
اما رد صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی بعید بود. به نظر من این تصمیم در ابتدای کار گرفته نشد ولی بعدا با توجه به حمایتی که بخشی از نیروهای معترض جامعه از ایشان انجام دادند و همچنین احتمال رایآوری آقای هاشمی هم افزایش پیدا کرد؛ گر چه همین هم قطعی نبود؛ ولی به هر حال این احتمال در زمره تخمینهای حکومت بود و اینکه ممکن بود فضای انتخاباتی به سمتی برود که جنبش اعتراضی در کشور شکل بگیرد، حاکمیت ترجیح داد که ریسک نکند و به هاشمی اساسا اجازه ندهد که در ماراتن نهایی انتخابات حضور پیدا کند.
Your browser doesn’t support HTML5
آقای افشاری، آیا به اعتقاد شما آن اتفاقی که در انتخابات سال 84 افتاد و با حکم حکومتی دو کاندیدای ریاست جمهوری تایید صلاحیت شدند، این بار هم برای تایید صلاحیت آقای رفسنجانی و مشایی تکرار خواهد شد؟
علی افشاری: در مورد مشایی تقریبا به قطعیت میشود گفت خیر. چنین اتفاقی نمیافتد. در مورد هاشمی هم اگر چه محتمل است اما احتمال ضعیفی است. چون رد صلاحیت هاشمی بر خلاف مشایی یک رد صلاحیت محترمانه است و در ظاهر به شکل رسمی به دلایل سیاسی استناد نمیشود بلکه مسئله کهولت هاشمی را عنوان میکنند که توانایی انجام نقش و وظایف ریاست جمهوری را نخواهد داشت.
از این منظر شورای نگهبان رد صلاحیت آقای هاشمی را توجیه میکند لذا دیگر جایی برای دخالت رهبری باقی نمیماند. و اساسا این تصمیم شورای نگهبان خیلی بعید است که بدون نظر رهبری گرفته شده باشد و چون هدف هم این است که ریسک نکنند و نگران هستند که به هر حال حضور هاشمی فضا را نزدیک کند یا به سمتی ببرد که حاکمیت به شدت آن را سرکوب کرده و جلوی آن را گرفته و کابوسش هست، لذا این مسئله باعث م شود که امکان صدور حکم حکومتی برای تایید صلاحیت هاشمی رفسنجانی بالا نباشد.
پیش بینی میکنید واکنش آقای رفسنجانی و آقای مشایی و حتی واکنش آقای محمود احمدینژاد به عنوان حامی پر و پا قرص آقای مشایی نسبت به این رد صلاحیت چه خواهد بود؟
علی افشاری: به هر حال آقای مشایی که قبلا گفته بودند که از مسیر قانونی اعتراض خواهد کرد و در جایی نیز گفته بود که در نظام ولی فقیه عادل هست جایی برای نگرانی نیست.
طبیعتا آنها فشار را روی رهبری زیاد خواهند کرد و در مورد احمدینژاد هم امکان و احتمال بروز اقدامات غیر متعارف وجود دارد. ولی این احتمال هم، مثل قبل احتمال زیادی نیست که او را به سمت استعفا یا دورکاری ببرد یا بخواهد در خانهاش به نوعی تحصن کند و عملا فعالیتش را به عنوان رئیس جمهور به تعلیق ببرد.
در مورد هاشمی، امروز یک آیهای از قران در سایت خبری هاشمی رفسنجانی نقش بسته بود که محتوا و مضمون این آیه توصیه به صبر بود و اینکه به صحنه آمده است تا یک عدهای را به سمت عمل خیر دعوت کند و حالا که آنها نمیپذیرند پس او هم صبر میکند و تحمل میکند تا خداوند حقیقت موضوع را برای همه روشن کند.
اگر این را در نظر بگیریم و همچنین اظهار نظری که محمد رضا تابش در این مورد کرده بود که هاشمی نه انصراف میدهد و نه به رد صلاحیت اعتراضی میکند، من فکر میکنم که هاشمی مشابه سال ۸۴ شکایتش را به خدا ببرد و وارد اعتراضات خیابانی و یا مثل مهندس موسوی و آقای کروبی وارد نافرمانی نشود.
آقای رمضانپور نظر شما درباره رد صلاحیتها چیست؟
علیاصغر رمضانپور: فکر میکنم این رد صلاحیتها یکی از نشانههای آزاد و عادلانه نبودن کل فرایند انتخابات در جمهوری اسلامی است. برای اینکه نظر شورای نگهبان جایگزین تصمیم عمومی مردم میشود.
این جریانهایی که مخالف انتخابات از پیش تعیینشده هستند با این رد صلاحیتها چه رد صلاحیت آقای هاشمی و چه مشایی و چه دیگران مخالف هستند و شورای نگهبان ضربه بسیار بدی به اعتبار انتخابات در ایران زد.
فکر میکنید که زندگی سیاسی آقای هاشمی رفسنجانی از امروز چه تغییری خواهد کرد؟
علیاصغر رمضانپور: من فکر می کنم که برای آقای هاشمی رفسنجانی در ایران شرایط به مراتب بهتر خواهد شد. برای اینکه بسیاری در ایران میفهمند که او یک موضع سیاسی متفاوتی از آقای خامنهای دارد و خواهان مطرح کردن دیدگاههایی است که در بین بسیاری از مردم و به خصوص در چهار سال گذشته مطرح بوده است.
این ماجرا اعتبار سیاسی آقای هاشمی رفسنجانی را افزایش خواهد داد و از آن سو به نظر من آقای خامنهای را با مشکلات جدی روبرو خواهد کرد و آن نقشی را که آقای هاشمی رفسنجانی در این چند سال به عنوان یک نیروی تعدیل کننده فشارها، چه فشارهای داخلی علیه حکومت ایران و چه فشارهای بینالمللی ایفاء میکرد، با بیرون راندن آقای هاشمی رفسنجانی از عرصه نخبگان سیاسی ایران کم رنگ کرده و مخاطرات را برای آقای خامنهای بیشتر خواهد کرد.
هاشمی رفسنجانی برای ثبت نام در وزارت کشور گفته بود که اگر رهبر مخالف حضور او باشد اصولا وارد فضای انتخابات نخواهد شد.
Your browser doesn’t support HTML5
اما اگر آقای خامنهای مخالف کاندیدا شدن آقای رفسنجانی بود، هزینه «نه گفتن» به ایشان برای ثبت نام و ورودشان به عرصه انتخابات به نظر شما بیشتر بود یا هزینه رد صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی بعد از اعلام نامزدی؟
علیاصغر رمضانپور: آن سخن آقای هاشمی رفسنجانی که در واقع اگر مخالفتی از طرف آقای خامنهای احساس کند در صحنه انتخابات حاضر نخواهد شد، بیشتر برای این بود که اگر نظر صریحی از طرف آقای خامنهای هست قبل از ثبت نام گفته بشود و در واقع پیام گفت و گو با آقای خامنه ای قبل از ثبت نام و انتخابات بود که به نظر میآید که آقای خامنهای هم در این جریان نمیتوانسته تصمیم قاطع خودش را بگیرد برای اینکه آن جور که ما در ۴۸ ساعت گذشته شاهد آن بودهایم، به نظر میرسد که فشارهایی وارد شده است تا از مداخله آقای خامنهای به نفع آقای هاشمی رفسنجانی در رایگیری شورای نگهبان جلوگیری بشود.
به نظر میآید که آقای خامنه ای در معرض فشاری است که جریانهای بسیار افراطی و جریانهایی که خواهان ادامه فضای خشونت و انسداد سیاسی هستند، در این مورد ایجاد کردهاند.
این نکتهای است که از سرمقاله روزنامه کیهان حتی پیش از اعلام نتایج شورای نگهبان هم دیده میشد. بنا براین به نظر میرسد که این نیروهایی که نقش اصلی را در سرکوب اعتراضات بعد از انتخابات سال ۸۸ داشتند و همچنان هم فضای بسته سیاسی را بر ایران تحمیل میکنند، آقای خامنهای را در یک بازی سخت و در یک بنبست قرار دادهاند که برای حفظ سلامت انتخاب خودش مجبور به دخالت علنی بشود که البته آن راه را هم آقای خامنهای پیشاپیش بر خودش بسته بود.
این مسئله در مورد آقای رحیم مشایی هم تا حدی وجود دارد که با کنار گذاشتن آقای رحیم مشایی، جناحی که خود آقای خامنهای آنها را برای ادامه راهشان در حکومت ایران امیدوار کرد را در موضعی قرار دادهاند که آنها هم می بینند یا باید همان نظر آقای خامنهای را داشته باشند یا اینکه در صحنه سیاست ایران نباید حرف بزنید.
فکر میکنید که اصولا چه واکنشهایی از سوی این آقایان نسبت به رد صلاحیتشان نشان داده خواهد شد؟
علیاصغر رمضانپور: یکی دیگر از مشکلاتی که در سیستم انتخاباتی ایران وجود دارد این است که هیچ امکانی برای اعتراض به رای شورای نگهبان در مورد عدم صلاحیتها در قانون وجود ندارد و پیشبینی نشده است و حتی امروز شورای نگهبان تلویحا اعلام کرده است که نظرش قابل اعتراض نیست.
به همین خاطر است که مثلا آقای رحیم مشایی از این حرف زده است که اعتراض خودش را از طریق رهبری دنبال خواهد کرد یا به طور تلویحی نزدیکان آقای هاشمی گفتهاند که او در صورت رد صلاحیتش اعتراضی نخواهد کرد. که در واقع به نظر میرسد این سکوت در عمل نوعی اعتراض سیاسی است مگر اینکه آقای خامنهای خودش شخصا بخواهد این فضا را تغییر بدهد که تا این لحظه هم هیچ دورنمایی برای این اقدام دیده نمی شود.
آقای مهرزاد بروجردی آیا رد صلاحیت هاشمی و مشایی قابل انتظار بود؟
مهرزاد بروجردی: قابل انتظار بود. با در نظر گرفتن ریسکی که حکومت برای خودش پیشبینی میکند در برگشتن چنین چهرههایی که لزوما کاملا با رهبر و حکومت همسو نیستند.
چند استدلال میشود کرد یکی این که قصد بر این بوده است که ایشان را شورای نگهبان رد صلاحیت کنند و بعد آقای خامنهای بپذیرند و ایشان برگردد و بگویند که رای شورای نگهبان را شکستهاند تا در طول چهار سال آینده هم یک منتی بر آقای رفسنجانی بگذارند و هم سیاستهای ایشان را که ممکن است با خودشان زاویه داشته باشد، کنترل کنند.
ولی روی هم رفته این رویداد با امکان ریسکی که این مسئله میتواند برای حکومت داشته باشد ، کم است ولی از طرف دیگر هم اپوزیسیون در یک وضعیت بدی قرار می گیرد چون در این لحظه نمیتوانند اعتراضی کنند و همین هم خودش سبب خواهد شد که آقای رفسنجانی به هیچ وجه شانسی نداشته باشد.
مخالفین دیگر هم یا مجبور میشوند به سمت آقای عارف و روحانی سوق داده شوند و یا اینکه تصمیم بگیرند که به کلی انتخابات را تحریم کنند.
ولی به نظر نمیرسد که جناح اصلاحطلب در این شطرنج سیاسی در موقعیت خوبی قرار گرفته باشند.
Your browser doesn’t support HTML5
آیا به اعتقاد شما رد صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی زیر سوال بردن کل نظام جمهوری اسلامی نیست؟ به هر حال آقای رفسنجانی یکی از پایههای این نظام است و الان هم ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را بر عهده دارند؟
مهرزاد بروجردی: بله. کاملا همین طور است. از جنبه تاریخی بخواهیم نگاه کنیم ایشان بعد از آیتالله خمینی دومین شخص سرنوشتساز و مهم انقلاب بوده و در این سال تمام مشاغل مهم حکومتی را هم در دست داشته است و الان هم رئیس مجمع تشخیص مصلحت است و این الان از لحاظ وجهه سیاسی برای یک حکومت خیلی بد است که شما کسی را که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام خودتان است، رد صلاحیت کنید و به عبارتی میتوان گفت یک نوع تف سر بالاست برای خود حکومت.
چطور حکومت جمهوری اسلامی قبول کرده است یک چنین هزینهای را بپردازد؟
مهرزاد بروجردی: شما در عالم سیاست هر نوع تصمیمی که بگیرید با خودش یک هزینهای دارد. آمدن آقای رفسنجانی یک نوع هزینه را به بار میآورد و رد کردن صلاحیتش هم این مشکلات را ایجاد میکند.
به هر حال آنها سبک و سنگین میکنند که در دراز مدت برای استحکام حکومت کدام بها را حاضرند بپردازند؟ که ظاهرا تشخیص دادهاند که با رد صلاحیت ایشان این بها را بپردازند. کل این جریان چه پیام نهفتهای راجع به جمهوری اسلامی در خودش دارد؟
مهرزاد بروجردی: فکر میکنم نگرانکننده است. این گرایش نشان میدهد که با در نظر گرفتن اتفاقاتی که در دوران خاتمی افتاد و بعد از آن، اتفاقات چهار سال پیش جنبش سبز و اکنون هم این نوع رد صلاحیتها باید دانست که حلقه نخبگان سیاسی تنگتر و تنگتر شده است و کسانی که امروزه واقعا قدرت اصلی را در حکومت ایران در دست دارند به هیچ وجه مایل نیستند هیچ نوع شریک سیاسی را برای خودشان متصور شوند.
این مسئله میتواند به بیگانگی هر چه بیشتر یک سری از اقشار جامعه با حکومت منتهی شود. افرادی که چهار سال پیش در خیابان ها حاضر شدند مسئله با آن شکلی که میدانیم برایشان پایان یافت و امروز هم بخواهند تصور کنند که هیچ نماینده دلخواه و دلچسبی در انتخابات ندارند، اعتقاد دارم که ما در آینده نزدیک از سوی اقشار جامعه شاهد یک نوع قهر سیاسی با حکومت خواهیم بود.