خبرگزاری مهر روز یکشنبه در گزارشی تصویری از زندان اوین با اشاره به امکانات سرگرمی زندانیان از جمله استخر و سونا، کلاس آموزش موسیقی و سالن آمفی تئاتر، مینویسد به رغم وجود این امکانات بیشتر زندانیان اغلب در اتاقهای خود هستند. گاهی در حیاط راه می روند و گاهی سیگار تنها دلخوشی آنهاست.
رادیو فردا در آغاز گفتوگویی با رضا علیجانی فعال و تحلیلگر سیاسی که خود سالها ساکن زندان اوین بوده است از تجربه و مشاهداتش در این زندان پرسیده است:
Your browser doesn’t support HTML5
رضا علیجانی: من زندان اوین یعنی بند عمومیاش را در دهه ۶۰ بودم. ولی در دهههای بعد، هفتاد و هشتاد در بند عمومی نبودم. در انفرادی بودم. یا در ۲الف بودم. حالا انفرادیاش یک اتاق جمعی، از این زاویه دید میبینم. یک بخشی هم در رابطه با دورههای جدید بر اساس شنیدههایی است از دوستان که در زندان بودند. در دهه ۶۰ هم فضای سیاسی حاد بود، یعنی گفتار بین زندانی و زندانبان خشونت و نفرت بود. بیرون هم گروههای بزرگتر مشیشان، مشی انقلابی و چریکی بود. زندان هم متراکم و انباشته از زندانی بود. یعنی توی اتاقی حداقل ده پانزده نفر زندگی میکردند. من خودم در اتاق ۱۵ متری ۳۴ نفره هم زندگی کردم و بیشتر از این را هم شنیدهام. امکانات هم بسیار ناچیز بود. شرایط رفاهی مثل تلفن زدن به بیرون یا مرخصیهایی که حالا هست یا ارتباطاتی که هست از داخل زندان بیانیه بیرون میآید یا حداقل به صورت قانونی کسی رادیو نداشت. هر چند به صورت غیرقانونی وجود داشت. در مواقع مختلف. این خب بندهای سیاسی بود. از دوره اصلاحات به بعد و بعد از اینکه به هر حال زندانها تخلیه شد حالا با اعدام و آزادی از ۶۷ به بعد، بعد از دوره اصلاحات شاید سیمای زندان اوین به تدریج تغییر کرد که بیشتر برای زندانیان عادی و مالی بود. زندانیان مالی با خرج خودشان امکانات زیادی به زندان اضافه میکردند. فرش و تخت و تلویزیون و یخچال. سختگیریهای قبل هم به تدریج کم میشد. با امروز قابل مقایسه نیست. از لحاظ غذایی وضعیت زندان خیلی بهتر از آن موقعها است. شبها تقریباً آشی بود که ۹۰ درصد زندانیها فقط این را میگرفتند. بعد دور از چشم نگهبان توی دستشویی خالی میکردند. یعنی مصرف نمیشد. امروزه خب هم غذای زندان کیفیتش نسبت به گذشته، نه نسبت به استانداردهای تغذیه، بهتر است. هم امکان تهیه غذا به صورت شخصی یا جمعی وجود دارد. امکانات رفاهی هم به همین شکل. کامپیوتر، وسایل الکترونیکی دستی، اینها خب در زندان هست.
آقای علیجانی، خبرگزاری مهر از امکان آموزش آلات موسیقی در زندان اوین و حتی ادامه تحصیلات دانشگاهی در این زندان مینویسد. تا چه اندازه این امکانات در اختیار زندانیان هست؟
اینها ممکن است مواردی باشد. البته در مورد ادامه تحصیل نه اینکه که در زندان کلاس برگزار شود، اما به لحاظ قانونیافرادی میتوانند ثبت نام کنند در بعضی از دانشگاههایی که از راه دور امکان تحصیل هست و وقت امتحان اینها را ببرند امتحان بدهند. در این حدش قابل پذیرش است. اما بیشتر از آن اغراق است و در مورد کلاس موسیقی...، کلاس به معنای متداولش را بعید میدانم. ممکن است مثلاً یک زندانی بلد باشد و آن هم عمدتاً در بند غیرسیاسی است و در بندهای سیاسی خیلی از این امکانات کم هست. ما الان تقریباً سالگرد حمله سال گذشته به بند ۳۵۰ اوین و زخمی و خونین کردن زندانیها هستیم. اما بالاتر از آن اینها همه تاسیسات است. چیزهای سختافزاری است که میتواند در زندان باشد.
اشاره شما به سالگرد حمله به زندانیان، این پرسش را مطرح میکند که به هر حال شرایط رفاهی امکانات مادی در زندان یک طرف قضیه است، در حالی که فضای سیاسی حاکم بر زندان به ویژه برای زندانیان سیاسی است که زندان اوین را بر سر زبانها انداخته.
خود زندان اوین حتی دهه ۶۰ هم اگر کسی از بیرون نگاه میکرد یک تفرجگاهی است در یک جای خیلی خوش آب و هوا که اگر دیوارهایش را در نظر نگیریم میتواند یک ویلا باشد. اینها همه تاسیسات است. آنچه که مهم است روابطی که یک زندانی را به آنجا میکشاند و روابطی است که داخل بند وجود دارد. الان اکثر قریب به اتفاق زندانیها کاری به جز گفتن و نوشتن و یا حداکثر فعالیتهای انتخاباتی نداشتند. مناسبات زندانی و زندانبان هم البته خیلی بهتر از دهه ۶۰ است. ولی هنوز مواردی هست که زندانی مورد شکنجه قرار میگیرد، انفرادیهای طولانی خودش شکنجه است و حملات فیزیکی که گهگاه به بندهای سیاسی صورت میگیرد همچنان وجود دارد. ولی من فکر میکنم ظلم اصلی برای زندانی در اصل زندان کردنش یا پروندهاش و رفتار غیرقانونی و بدتر از آن احکام غیرقانونی است که صادر میشود. این قسمت هست که در واقع سیمای اصلی زندان را الان میسازد. آنچه که برخی روانشناسان ایرانی هم به عنوان شکنجه سفید مطرح کردهاند. هرچند هنوز هم شکنجه فیزیکی در مواردی وجود دارد که خب بعد از جنبش سبز ما اینها را شنیدیم. در پرونده تحکیم وحدت، ملی مذهبیها و پرونده طیف آقای منتظری، دوره بعد از اصلاحات هم موارد شکنجه وجود داشته. هرچند الان هم سلول انفرادی بزرگترین شکنجه زندانیها است.