دینی بودن حکومت جمهوری اسلامی و قدرت بلامنازع و انحصاری روحانیون اساس و پایهٔ تبعیضآمیز بودن آن است. بیشترین تبعیضها میان روحانیون و غیر روحانیون و بعد میان (ظاهرا) مکتبیها و غیرمکتبیها وجود دارد. این تبعیضها را علیه غیر روحانیون و غیر مذهبیها در انتخابات، کسب شغل، کسب مقامات دولتی، کسب قراردادهای دولتی، کسب عناوین، و تحصیل میتوان مشاهده کرد. (تبعیض علیه زنان، غیر مسلمانان، غیر شیعیان، غیر دگرجنسگرایان، و دگر اندیشان یک روال جاری و قانونی است). در این نوشته تبعیض در حوزهٔ تحصیل علوم دینی و غیر دینی در دو محیط دانشگاهی و حوزوی را توضیح میدهم.
وام، بدون وام
اکثر دانشجویان مجبورند برای هزینههای تحصیل خود در دانشگاههای غیردولتی و هزینههای زندگی در دوران تحصیل در همهٔ دانشگاهها وام بگیرند و هنگامی که فارغالتحصیل میشوند خود و خانوادهشان میلیونها تومان و گاه دهها میلیون تومان زیر بار قرض میروند. اما طلاب همهٔ هزینههایشان توسط دولت، حکومت و روحانیونی که امروز از رانتهای دولتی برخوردارند (و کارخانهها و شرکتهایی پشت قبالهٔ آنها زده شده) پرداخت میشود. در میان اقشار اجتماعی در ایران روحانیون زیر کمترین وامها و دیون هستند چون نه در دوران تحصیل نیازی به وام گرفتن دارند و نه در دوران پس از تحصیل مجبورند وامهای کلان بگیرند. حتی آنها که وام میگیرند معمولا از موسسات قرضالحسنه وامهای بدون بهره میگیرند که با احتساب نرخ تورم برای آنها بسیار ارزان تمام میشود. به برخی از طلاب حتی وام بدون بهره برای خرید خانه و خودرو داده میشود.
سربازی، بدون سربازی
طلاب حوزههای علمیه در ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی اصولا از سربازی معاف بودند. حتی امروز که آنها از سربازی در شرایط خاصی معاف نمیشوند سربازی آنها از حیث محل خدمت و نوع خدمت تبعیضآمیز است. طلاب اصولا با انجام فعالیت عادی خود به عنوان روحانی میتوانند خدمت نظام وظیفهٔ خود را بگذرانند و فقط ۴۵ روز موظف به آموزش نظامی هستند. به گفتهٔ دبیر ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش «با موافقت رهبر... طلاب علاقهمند و واجد شرایط میتوانند دوره خدمت سربازی را در آموزش و پرورش بگذرانند.» (فارس ۲۹ فروردین ۱۳۹۵) آموزش و پرورش تنها یکی از ۲۸ نهاد دولتی است که طلاب میتوانند دورهٔ سربازی خود را در آنجا بگذرانند. هیچ یک از این فرصتها به فارغالتحصیلان دانشگاهها از دورههای کارشناسی داده نشده است. در دورههای عالی نیز «آشنا» و «پارتی» به تنها برخی از دانشآموختگان کمک میکند خدمت خود را در دستگاههای دولتی بگذرانند.
گزینش، بدون گزینش
حساسیت حکومت نسبت به دانشجویان دانشگاهها بالاخص دانشگاههای دولتی بسیار زیاد است و دانشجویان را به دلایل سیاسی و مذهبی (بهایی بودن) از تحصیل معلق یا محروم میکنند. در حوزهها اصولا تشکیلاتی برای این کار وجود ندارد و کسی نشنیده است که طلاب برای تحصیل فقه و اصول گزینش سیاسی و ایدئولوژیک شوند. تنها روحانیونی که در دادگاه ویژه محاکمه شوند خلع لباس میشوند. در ۳۷ سال گذشته دهها هزار دانشجوی دورههای مختلف به دلایل سیاسی و ایدئولوژیک و مذهبی از دانشگاهها اخراج شده یا اصولا از ورود به دانشگاهها محروم شدهاند. هزارن نفر تنها در سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ از دانشگاها اخراج شدند.
بیکاری، اشتغال تضمینی
آمار بیکاری در میان فارغالتحصیلان دانشگاهها حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد (بسته به رشته) است اما طلاب فارغالتحصیل بیکار تعبیری است که شنیده نشده است چون روحانیون آن قدر نفوذ دارند که برای طلاب در ادارات و دستگاههای دولتی شغلی بتراشند. آنها نیز که شغل دولتی ثابت و دایمی ندارند به عنوان مبلغ و پیشنماز از منابع دولتی برخوردار میشوند. عدم بیکاری روحانیون از سطح زندگی آنها (بالا یا در حد طبقهٔ متوسط) و عدم بروز و ظهور آنها در مراکزی که بیکاران جمع میشوند یا مشاغلی که بیکاران به سراغ آنها میروند پیداست. علیرغم ادعای برخی از مدیران حوزه مبنی بر بیکاری بخشی از طلاب، هیچ اثر بیرونی از این بیکاری دیده نشده است. به عنوان مثال هیچ فرد روحانی که به دستفروشی یا تکدی اقدام کند دیده نشده است در حالی که فارغالتحصیلان بیکار به انواع روشها برای گذران زندگی خود دست میزنند. همچنین دانشجویان بیکار از ازدواج خودداری میکنند در حالی که طلاب عموما ازدواج کرده و فرزند دارند و هزینهٔ زندگی آنها تامین میشود.
بنا به گزارش مقامات دولتی در سالهای اخیر دهها هزار طلبه جذب آموزش و پرورش شدهاند. اگر هیچ کاری برای طلاب پیدا نشود آنها حداقل میتوانند پیشنماز یک اداره یا مدرسه شده و حقوقی برابر دیگر کارکنان و گاه بیشتر از آنها صرفا برای نماز خواندن خود بگیرند. بر خلاف گذشته، امروز مساجد کشور اکثرا تحت سازمان امور مساجد فعالیت میکنند و روحانیون این مساجد به عناوین مختلف حقوق و مزایای دولتی و حکومتی دارند.
افت، ارتقا
در سالهای پیش از تاسیس جمهوری اسلامی کیفیت زندگی دانشجویان به مراتب بهتر از زندگی طلاب بود. به عنوان دانشجوی دانشگاه شیراز و تهران در سالهای میان ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۹ (بهجز دوره تعطیلی دانشگاهها) و طلبهٔ حوزهها در شیراز و قم میان ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ این دو سیستم را به عینه تجربه کردهام. دانشجویان در دوران پهلوی از غذا، تاسیسات بهداشتی و درمانی، تاسیسات گرمایش و سرمایش و حمل و نقل بهتری نسبت به طلاب برخوردار بودند. اما بلافاصله بعد از تاسیس جمهوری اسلامی افت کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاهها آغاز شد. این افت همچنان ادامه داشته است. ارتقای کیفیت زندگی طلاب از دوران رهبری خامنهای آغاز شد. قم به شهر ساخت و ساز شهرکهایی تبدیل شد که از انواع امکانات برای طلاب برخوردار بودهاند.
کنکور، بدون کنکور
کسانی که میخواهند به دانشگاههای دولتی وارد شده و بدون هزینه تحصیل آموزش عالی داشته باشند باید از سد کنکور بگذرند. اما در حوزهها که شهریهای دریافت نمیکنند هیچگاه کنکوری وجود نداشته است. پذیرش طلاب بر اساس سیاست دروازههای باز است و کسی را رد نمیکنند. اما دانشگاههای دولتی سهمیهٔ محدودی دارند. همچنین دانشجویان خارجی برای ورود به دانشگاههای دولتی ایران محدودیت دارند اما طلاب خارجی که بخواهند در حوزههای شیعی تحصیل کنند بدون محدودیت پذیرفته میشوند. البته محدودیتهای شدیدی بر حوزههای علمیهٔ اهل تسنن از این جهت اعمال میشود.
***
در اعزام به خارج و دریافت بورسیههای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، کار در حین تحصیل در مراکز دولتی، برخورداری از بورسیههای سازمانهای دولتی و وزارتخانهها، و امتیازات دیگر تبعیضی میان طلاب و دانشجویان بسیجی و خودی وجود ندارد (آنها از این امتیازات برخوردار میشوند) و تبعیضات همه علیه دانشجویان غیر خودی است.
...................................................................................................
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.