الگوی متفاوت توزیع استانی هزینه‌های سالانه خانوارهای شهری

انتشار اطلاعات هزینه خانوارهای ایرانی در سال ۱۳۹۲ از سوی مرکز آمار فرصتی را برای ارزیابی و مقایسه الگوی هزینه ساکنان استان‌های مختلف ایران فراهم می‌سازد. پیش از آنکه به تجزیه و تحلیل نتایج آمارگیری بپردازیم نخست برخی از مفاهیم پایه‌ای که در آمار گیری مورد استفاده قرار گرفته‌اند، بر اساس تعریف مرکز آمار توضیح داده می‌شوند.

جامعه هدف

جامعه هدف، شامل همه خانوارهای معمولی ساکن و گروهی سال ۱۳۹۲ در مناطق شهری کشور است. خانوارهای معمولی غیر ساکن ومؤسسه‌ها از شمول این طرح مستثنی هستند.

واحد آماری

واحد آماری، یک خانوار معمولی ساکن یا گروهی در مناطق شهری کشور است.

زمان آمارگیری

زمان آمارگیری این طرح از اول اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۲ تا پایان فروردین ماه سال ۱۳۹۳ است.

روش جمع‌آوری داده‌ها

اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه رو در رو با خانوارهای نمونه و تکمیل پرسشنامه جمع‌آوری می‌شود.

روش نمونه‌گیری

نمونه‌های این طرح طی سه مرحله و با استفاده از روش‌های نمونه‌گیری احتمالی انتخاب می‌شوند. در مرحله اول، خوشه‌های نمونه در هر یک از طبقات نمونه پایه، به روش تصادفی ساده انتخاب می‌شوند. سپس در مرحله دوم در هر خوشه نمونه، گروه‌های چرخش، بر اساس الگوی چرخش ساخته و برای آمارگیری در هر سال تعیین می‌شوند و در مرحله سوم، خانوارهای نمونه، داخل هر یک از گروه‌های چرخش، انتخاب می‌شوند. با توجه به این که در این طرح علاوه بر برآورد سطوح پارامترها (براورد پارامترها در مقطع زمانی مشخص)، برآورد تغییرات نیز مد نظر بوده، از نمونه‌گیری چرخشی استفاده شده‌ است. نمونه‌گیری چرخشی با ثابت نگهداشتن بخشی از واحدهای نمونه بین دو دوره آمارگیری و تغییر بقیه واحدها، به بهترین نحو، امکان برآورد سطوح و تغییرات را فراهم می‌کند.

هزینه

ارزش پولی کالا یا خدمت تهیه شده توسط خانوار به منظور مصرف اعضا یا هدیه به دیگران، هزینه نامیده می‌شود. کالا یا خدمت تهیه شده می‌تواند از طریق خرید، تولید خانگی، در برابر خدمت، از محل کسب و مجانی (از سازمان‌ها) در اختیار خانوار قرار گیرد که به صورت پولی برآورد شده و جزو هزینه منظور می‌شود.

هزینه‌های خوراکی و دخانی

هزینه‌های خوراک و دخانی در ده سر فصل زیر تقسیم شده‌اند:

۱)غلات، نان، آرد، رشته و فرآورده‌های آن ۲) گوشت ۳) شیر و فرآورده‌های آن (به جز کره) و تخم پرندگان ۴) روغن، چربی‌ها و کره ۵) میوه‌ها و خشکبار ۶(سبزی‌های تازه و خشک شده و حبوبات ۷) قند، شکر، مرباها و شیرینی‌ها ۸) ادویه‌ها، چاشنی‌ها و سایر ترکیب‌های خوراکی ۹) چای، قهوه، کاکائو و نوشابه‌ها ۱۰) دخانیات

هزینه‌های غیر خوراکی

هزینه‌های غیر خوراکی در ده سر فصل زیر دسته‌بندی گشتند:

۱) پوشاک و کفش ۲) مسکن، آب، فاضلاب، سوخت و روشنایی ۳) مبلمان، لوازم خانگی و نگهداری معمول آنها ۴) بهداشت و درمان ۵) حمل و نقل ۶) ارتباطات ۷) خدمات فرهنگی و تفریحات ۸) آموزش و تحصیل ۹) غذاهای آماده، هتل و رستوران ۱۰) کالاها و خدمات متفرقه

خلاصه آمارهای کلی

طبق نتایج آمارگیری خانوارهای ایرانی در سال ۱۳۹۲ متوسط خانوارهای ایرانی تقریبا چهار نفره بوده‌ است. توزیع خانوارهای نمونه بر حسب تعداد افراد خانوار، نشان می‌دهد که خانوارهای ۴ نفری با ۲۹.۲ درصد، بیشترین و خانوارهای ۱۰ نفر و بیشتر با ۰.۲ درصد کمترین تعداد خانوارهای نمونه را به خود اختصاص داده‌اند. متوسط افراد شاغل خانوارهای نمونه ۰.۹ و متوسط افراد دارای درآمد در هر خانوار ۱.۴ نفر بوده‌ است.

همچنین بر اساس نتایج آمار گیری سال ۱۳۹۲ متوسط هزینه سالانه خانوار شهری در حدود ۲۰.۶ میلیون تومان است که از این مقدار ۲۶.۷ درصد متعلق به هزینه‌های خوراکی و دخانی است و ۷۳.۳ درصد مربوط به هزینه‌های غیر خوراکی است. متوسط هزینه‌های سالانه شهری نسبت به سال ۱۳۹۱ در حدود ۲۵.۴ درصد رشد داشته‌است.

حال با این توضیحات به بررسی رفتار متفاوت استان‌ها در چگونگی هزینه کردن می‌پردازیم. منتها پیشاپیش باید توجه داشت که این ارزیابی بر اساس اطلاعات مرکز آمار است که صحت آن قطعی نیست. اما گمانه‌ای قابل اتکاء برای مقایسه‌ است. همچنین فقط خانوارهای شهری در این مرحله مورد لحاظ شده‌اند.

نمودار زیر تفکیک استانی الگوی هزینه خانوارهای شهری در سال ۱۳۹۲ را نشان می‌دهد.

همانطور که مشاهده می‌شود استان‌های تهران، چهار محال و بختیاری، اصفهان، فارس و مازندران به ترتیب با ۲۲.۱، ۱۵.۷، ۱۵.۲، ۱۴.۷، ۱۴.۴ میلیون تومان بیشترین هزینه سالانه غیر خوراکی خانوارهای شهری را دارند. متوسط هزینه غیر خوراکی در استان‌ها ۱۵.۱ میلیون تومان است. مهمترین پارامتر در میزان هزینه سالانه غیرخوراکی بالا بودن بهای مسکن و نرخ کرایه در این استان‌ها است. در کنار این عامل توجه بیشتر استان‌های توسعه‌یافته به هزینه کردن در امور آموزش، پوشاک، اثاثیه منزل، تفریح، مسائل فرهنگی و مصرف بیشتر انرژی نیز موثر است.

استان‌های سیستان و بلوچستان، همدان، کرمان، یزد و قم به ترتیب با ۸.۹، ۹.۵، ۹.۸، ۹.۹ و ۹.۹ میلیون تومان کمترین هزینه سالانه غیرخوراکی را دارند.

اما وضعیت در خصوص هزینه‌های خوراکی و دخانی متفاوت است. استان‌های خوزستان، چهار محال و بختیاری، کهیلویه و بویر احمد، خراسان جنوبی، بوشهر به ترتیب با ۸.۳، ۷.۹، ۷.۸، ۷.۱و ۶.۲ میلیون تومان بیشترین هزینه‌های خوراکی و دخانی سالانه را در کشور دارند. متوسط هزینه‌های سالانه فوق در بین استان‌ها و کل کشور ۵.۵ میلیون تومان است.

استان‌های قم، همدان، یزد، گلستان، کرمان به ترتیب با ۲.۸، ۳.۶، ۴.۴، ۴.۴، ۴.۵ میلیون تومان کمترین هزینه سالانه خوراکی و دخانی را دارند.

با توجه به اینکه معمولا بهای اقلام خوراکی در استان‌های توسعه‌یافته و به ویژه شهر تهران بیشتر است اما به نظر می‌رسد مصرف مواد غذایی و دخانی در استان‌های کمتر توسعه‌یافته‌تر بیشتر است و آنها برای استفاده از مواد غذایی و دخانی بیشتر منابع مالی اختصاص می‌دهند.

از نکات جالب حضور استان چهار محال و بختیاری در فهرست استان‌هایی است که در هر دو سرفصل «هزینه‌های خوراکی و دخانی» و «هزینه‌های غیرخوراکی» بالاترین رقم‌ها را به طور نسبی دارند.

همچنین استان‌های یزد، همدان و قم در فهرست استان‌هایی قرار دارند که در هر دو سرفصل «هزینه‌های خوراکی و دخانی» و «هزینه‌های غیرخوراکی» کمترین رقم‌ها را به طور نسبی دارند.

نکته‌ای که از این آمارهای می‌توان استخراج کرد تمایل بیشتر مردم استان‌های قم، همدان و یزد در بهینه‌سازی هزینه‌ها و صرفه‌جویی است. اگر چه در این خصوص برای اظهار نظر قطعی نیاز به اطلاعات بیشتر است.

اما آنچه آمار مزبور روشن می‌سازد الگوی رفتاری متفاوت ساکنان هر استان در هزینه کردن است. البته همه مسائل در کنترل و انتخاب مردم نیست. برخی پارامترها از سوی محیط تحمیل می‌شوند. البته تفاوت‌های بین اکثر استان‌های زیاد نیست ولی به هر حال تمایلات متمایزی را نشان می‌دهد.

در واقع فضای فرهنگی و اجتماعی هر استان نوع خاصی از الگوی هزینه کردن را تجویز می‌نماید. ریشه‌یابی چرایی و دلایل تفاوت‌ها نیازمند اطلاعات بیشتر و مطالعات میدانی است.