روابط نظامی- سیاسی ایران با چین؛ راهبردی یا مصلحتی؟

چانگ وانکوآن وزیر دفاع چین(راست) و حسین دهقان وزیر دفاع ایران در پکن. عکس از وبسایت وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح.

وزیر دفاع چین، ارتشبد چانگ وان کوانک، در سخنانی به مناسبت سفر همتای ایرانی خود به پکن، از ایران به عنوان یک «شریک راهبردی» چین در مسایل مهم سیاسی، امنیتی، منطقه‌ای و بین‌المللی نام برد. این مقام بلندپایه چینی با اشاره به تحکیم همکاری‌های دفاعی بین ایران و چین، تصریح کرد که همگام با «اعتماد سیاسی عمیق» بین پکن و تهران، روابط دوستانه نیروهای مسلح دو کشور نیز با تداوم همکاری در زمینه آموزش پرسنل نظامی تقویت خواهد شد.

در پاسخ به این اظهارات، حسین دهقان، وزیر دفاع ایران، که روز دوشنبه ۱۵ اردیبهشت در صدر یک هیات بلندپایه نظامی، به چین سفر کرده بود، با تاکید به «توسعه و تعمیق» روابط دو جانبه، گفت که ایران و چین با گسترش همکاری‌های نظامی می‌توانند نگرانی‌های امنیتی دو کشور را درخصوص افراط‌گرایی، تروریسم، مواد مخدر و دزدی دریایی مرتفع کنند.

رئوس سیاست خارجی چین

در سال‌های اخیر سیاست خارجی چین بر سه پایه استوار بوده است. نخست تداوم روابط محتاطانه و حساب شده، به ویژه در زمینه اقتصادی، با قدرت‌های بزرگ مانند آمریکا و اتحادیه اروپا. دوم بر قراری روابط نزدیک با کشور‌های تولیدکننده نفت و گاز مانند روسیه و ونزوئلا و همچنین با کشورهای مشمول تحریم آمریکا مانند ایران، سودان. سوم برقراری روابط نزدیک با کشور‌های همسایه بر مبنای تامین منافع دو طرف.

ماهیت روابط چین و ایران

روابط ایران و چین سابقه دیرینه دارد ولی پس از انقلاب ۱۳۵۷ در زمینه‌های اقتصادی، دفاعی و ژئواستراتژیک رو به گسترش گذاشت. مولفه‌های زیر مهم‌ترین نقش را در پویایی این روابط داشته‌اند: نیاز‌های فزاینده چین به انرژی؛ وجود منابع سرشار نفت و گاز در ایران؛ همکاری چین برای تامین برخی از نیازهای دفاعی ایران و تلاش جمهوری اسلامی برای توسعه صنایع دفاعی و تقویت توان نظامی‌اش؛ و همچنین نیت هر دو کشور برای ایجاد نوعی موازنه ژئواستراتژیک در مقابل آمریکا و برتری‌جو‌یی آن.

در واقع بعد از انقلاب ۱۳۵۷ چین به شریک ایده‌آل و آرمانی جمهوری اسلامی تبدیل شد، کشوری که بر خلاف روسیه و بریتانیا هیچوقت ادعا‌های ارضی در ایران نداشت و دست پنهان آن شکل‌دهنده سیاست داخلی و خارجی ایران نبود. دیگر اینکه چین مانند جمهوری اسلامی مخالف هژمونی آمریکا بود و اعتمادی به این کشور نداشت.

اضافه بر این چین مایل به انتقال تکنولوژی به جمهوری اسلامی بود در حالیکه بیشتر کشورهای صنعتی و پیشرفته دنیا از این کار احتراز می‌کردند.

تقویت همکاری‌های دفاعی

با شروع جنگ ایران و عراق، چین و جمهوری اسلامی به یکدیگر نزدیک‌تر شدند. چین یکی از مهم‌ترین تامین‌کنندگان سلاح و تجهیزات ایران در زمان این جنگ بود – زمانیکه تحریم‌های آمریکا علیه ایران به ویژه پس از واقعه گروکان‌گیری سفارت آمریکا در تهران، جمهوری اسلامی را از دستیابی به جنگ افزارهای مدرن محروم کرده بود و در مقابل کشورهایی مانند فرانسه یا اتحاد جماهیرشوروی، با کمک‌های مستقیم تسلیحاتی و فروش تکنولوژی پیشرفته به عراق، این کشور را یاری می‌دادند.

البته در زمان جنگ ایران و عراق، چین در برخی موارد برای اینکه خصومت غرب را علیه خود برنیانگیزد، سلاح‌های خود را از طریق کره شمالی به ایران ارسال می‌کرد. در دهه ۹۰ میلادی با توجه به آشکار شدن روابط نظامی بین ایران و چین و توجه آمریکا به این موضوع، صادرات سلاح به ایران رو به افول گذاشت ولی بعد از پایان جنگ، صادرات چین، به خصوص از طریق شرکت‌های خصوصی این کشور، به ایران ادامه یافت.

بر پایه گزارش سازمان اطلاعات ملی آمریکا به کنگره این کشور در سال ۲۰۱۲ «شرکت‌های چینی، عمدتاً شرکت‌های خصوصی و افراد، کماکان انواع اقلام موشکی را در اختیار مشتریان خود، از جمله ایران و پاکستان، قرار می‌دهند.»

در همین راستا وزارت خزانه‌داری آمریکا، ۹ اردیبهشت، هشت شرکت چینی را به دلیل کمک به توسعه موشک‌های بالیستیک ایران و همچنین همکاری با جمهوری اسلامی به منظور دور زدن تحریم‌های نفتی در فهرست جدید تحریم‌های خود قرار داد.

گونه‌های مبادلات تسلیحاتی

به گزارش موسسه تحقیقات صلح بین‌المللی استکهلم (سیپری)، بین سال‌های ۲۰۰۹-۲۰۰۲ چین دومین صادرکننده سلاح و تجهیزات به ایران بود. در مجموع، اعمّ مبادلات تسلیحاتی و همکاری‌های مستقیم وغیرمستقیم نظامی چین به جمهوری اسلامی در زمان جنگ ایران و عراق و بعد ازآن در زمینه‌های زیربوده است:

- انتقال فناوری نظامی و فروش موشک‌های مختلف، هواپیما‌های جنگنده (مانند اف ۷)، شناور‌های گشتی و موشک‌انداز، و مین‌های پیشرفته به ایران و کمک به روزآمد کردن سخت افزار‌ها و دکترین نظامی جمهوری اسلامی؛

- کمک‌های فنی و انتقال فناوری نظامی برای تولید موشک‌های مختلف و سامانه‌های هدایت آن‌ها؛

- کمک به توسعه سلاح‌های متعارفی مانند موشک‌های زمین به هوا و هوا به زمین و ضدکشتی و همچنین کمک به تولید هواپیماهای نظامی، سیستم‌های راداری و ناوچه‌های موشک انداز؛

- تحویل فولاد‌های ویژه و برخی ابزارو ماشین آلات رایانه‌ای و قطعات برای ساختن موشک‌ها و سلاح‌های دیگر؛

- ارائه آموزش به شماری از پرسنل کلیدی نظامی برای استفاده از سامانه‌های پیشرفته؛
- کمک‌های در زمینه دقت سامانه هدایت موشک‌های بالیستیک و نیروی رانش آنها با استفاده ازسوخت جامد.

ارتقا توان «ضد دستیابی» در خلیج فارس

شواهد نشان می‌دهد که چین، در چهارچوب این همکاری‌ها، در ارتقا توان «ضد دستیابی» (Anti Access/Area Denial) ایران در خلیج فارس نقش حیاتی داشته است، بدین معنی که چین با فروش انواع سلاح‌ها به ایران و یا کمک به ساختن آنها، این توان را به جمهوری اسلامی داده است که در صورت لزوم، یگان‌های آمریکایی و یا دیگر کشور‌های غربی را از تردد در بخشی از خلیج فارس باز دارد و یا دستکم آمد و شد آنها را محدود کند و حتی آنها را با خطرات جدی روبرو سازد. این توان در راستای شیوه جنگ نامتقارن است که نیروی دریایی سپاه آن را در خلیج فارس دنبال می‌کند.

به تعبیرشماری از کار‌شناسان آمریکایی حمایت دایم چین از برنامه ضد دستیابی ایران بدین معنی است که برای چین قدرت نظامی ایران یک قدرت نظامی نیابتی در خاورمیانه محسوب می‌شود و پکن امیدوار است که از ایران برای اعمال فشار به آمریکا و محدود کردن جریان نفت به کشورهای غربی، در صورت درگیری نظامی بین چین آمریکا در اقیانوس آرام استفاده کند.

چین یکی از مشتریان اصلی نفت ایران است و این کشور با مهارت‌های فناوری خود ایران را در توسعه میدان‌های‌های نفتی و گازی آن یاری داده است.

جمهوری اسلامی برای اولین بار در اواخر دهه ۸۰ موشک‌های ضد کشتی از چین دریافت کرد. در سال ۱۹۸۷، در زمان «جنگ نفتکش‌ها» که از آوریل ۱۹۸۴ تا پایان جنگ ادامه داشت، ایران با دریافت موشک‌های کروز ضد کشتی «اِچ وای ۲» موسوم به «کرم ابریشم» ساخت چین از طریق کره شمالی، شماری از نفتکش‌های کویتی را که تحت پرچم دیگر کشور‌ها، از جمله آمریکا، دریانوردی می‌کردند، در شمال غربی خلیج فارس هدف قرار داد. ایران ازهمین موشک علیه پایانه نفتی فرا ساحلی «سی آیلند» کویت نیز استفاده کرد.

بر پایه برخی گزارش‌ها، چین بین سال‌های ۱۹۸۷ و ۱۹۹۴ صد تا دویست موشک ضد کشتی «سی ۸۰۱» در اختیار ایران گذاشت. پس از جنگ دوم خلیج فارس و عملیات طوفان صحرا (۱۹۹۱) برای آزادی کویت، جمهوری اسلامی ۱۵۰ فروند موشک «سی ۸۰۲» که تقریباً معادل موشک‌های هارپون آمریکایی است، به چین سفارش داد ولی در اثر فشار آمریکا، چین فقط ۶۰ فروند از این موشک‌ها را تحویل ایران داد و از تحویل بقیه آنها صرفنظر کرد. به رغم این، چین در سال ۱۹۹۷، پانزده ناوچه موشک‌انداز مجهز به این موشک‌ها را به جمهوری اسلامی فروخت.

علاوه برفروش موشک‌های ضد کشتی، ایران با الگوبرداری از طرح موشک‌های چینی و مهندسی معکوس، خود موشک‌های ضد کشتی ساخت که در برخی موارد از کمک‌های مستقیم چینی‌ها نیز بهره گرفت.

موشک ضد کشتی تٌندر روبرداری شده از موشک «سی ۸۰۱» چینی است که در مراحل بعدی به موشک نور تبدیل شد، بدین معنی که ایران نور ۱ (برد ۴۰ کیلومتر) و نور ۲ (برد ۱۷۰ کیلومتر) را بر پایه «سی ۸۰۲» ساخت.

موشک ضد کشتی کوثر از موشک «سی ۷۰۱» الگو برداری شد و برای اولین‌بار در سال ۲۰۰۴ ساخته شد. این موشک، به گفته مقام‌های نظامی ایران، از زمین، دریا و هوا قابل پرتاب است.

موشک ضد کشتی رعد بر اساس «اِچ وای۲ یا کرم ابریشم»، موشک ضد کشتی نصر بر پایه «سی ۷۰۴»، موشک ضد کشتی قادر با الگو برداری از «سی ۸۰۲ و سی ۸۰۳» و بالاخره موشک ظفر با استفاده از طرح‌های «سی ۷۰۴ و سی ۷۰۵» ساخته شده‌اند.

علاوه براین موشک‌ها، چین شماری از قایق‌های موشک‌انداز «سی ۱۴» (موسوم به گربه چینی، ۲۰ تنی)، قایق‌های گشتی «اِم کی ۱۳» مجهز به اژدر و موشک خود را به نیروی دریایی سپاه پاسداران فروخت. ضمنا همین نیرو ۱۰ فروند ناوچه تندروی موشک‌انداز «هودانگ» (کلاس تٌندر) را در اواسط دهه ۹۰ از چین دریافت کرد.

دیگر سلاح‌هایی را که ایران از چین دریافت کرده عبارتند از سه تا پنج هزار مین‌های دریایی، از جمله مین‌های «ئی‌ام ۱۱» و «ئی‌ام ۵۲» ویژه کف دریا و مین‌های شناور «ئی‌ام ۳۱».

جدا از کمک‌های چین در زمینه دریایی، این کشور ایران را در زمینه توسعه موشک‌های زمین به زمین و زمین به هوا نیز یاری داده است. در زمینه‌های غیر نظامی مهندسان چینی در برخی پروژهای سد سازی، راه آهن و تونل در ایران شرکت کرده‌اند و چین در برپایی تاسیسات فرآوری اورانیوم اصفهان دست داشت و در سال ۱۹۹۷ بر اثر فشار آمریکا همکاری‌های هسته‌ای خود را با ایران قطع کرد.

روابط مصلحتی؟

همکاری‌های نظامی نزدیک ایران و چین تازگی ندارد ولی فرا‌تر از این همکاری‌های دو جانبه، حضور چین در بندر گٌوادر و تمایل چین به ساختن یک پایگاه دریایی در پاکستان، روابط نظامی پکن با تهران، گسترش فعالیت‌های اقتصادی چین در عراق، و همچنین دوستی و نزدیکی این کشور با ترکیه، آمریکا را نگران کرده است. برخی از کار‌شناسان آمریکایی این اقدام‌ها و حرکات پکن را مترداف با تشکیل یک «اتحاد ضد آمریکا در قلب خاورمیانه و آسیا» تلقی کرده‌اند.

توسعه و تعمیق روابط نظامی ایران با چین، آنگونه که وزیر دفاع ایران در پکن به زبان آورد، می‌تواند از بسیاری جهات به نفع صنایع تسلیحاتی ایران باشد ولی حصول به این هدف در سایه توسعه روابط دو کشور در همه زمینه‌ها از جمله سیاسی و اقتصادی امکان‌پذیر خواهد بود. انقلاب ۱۳۵۷ دوران نوینی را در روابط ایران و چین آغاز کرد ولی توسعه این روابط در سه دهه گذشته فراز و فرود‌ها ی آشکاری داشت و در وضعیت فعلی ظرفیت‌ها و محدودیت‌های توامانی برای تعمیق این روابط وجود دارند.

روابط دو کشور عمدتاً درحوزه انرژی و نظامی است. نیاز رو به تزاید چین به انرژی از یک سو و ذخایرعظیم نفت و گاز ایران از دیگر سو، عرصه گسترده‌ای را برای همکاری‌های دو طرف فراهم آورده است ولی محدودیت‌های قابل ملاحظه‌ای هم در این رابطه دیده می‌شود.

در روابط خارجی چین، همکاری‌های اقتصادی اولویت بالایی دارند و بیشترین مبادلات تجاری چین با ژاپن، اتحادیه اروپا و آمریکا است. چین برای حفظ فضای مطلوب به منظور توسعه و رشد اقتصادی خود، نیاز دارد که همکاری‌های استراتژیک خود را با این کشور‌ها، به ویژه آمریکا، حفظ کند. از این جهت چین در داد و ستدهای خود با ایران موضع سیاسی کشورهای غربی را در قبال جمهوری اسلامی مد نظر قرار می‌دهد. به بیان دیگر موضع چین در قبال ایران در بیشتر موارد تابع موضع کشورهای غربی در مقابل ایران است. این عملکرد چین توام با فشارهای اغلب کارسازِ واشینگتن بر پکن برای تغییر موضع آن در برابر تهران، محدودیت‌های ملموسی را در مسیر توسعه روابط ایران و چین پدید آورده است.

به همین جهت در وضعیت فعلی، چین بر خلاف اظهارات وزیر دفاع این کشور، متحد استراتژیک ایران نیست و بالعکس. نگاهی به اظهارات مقام‌های ایرانی و واکنش جمهوری اسلامی به رفتار برخی از شرکت‌های چینی که به قراردادهای خود با ایران وفا نکرده‌اند و یا در اثر فشار آمریکا از اجرای آنها سرباز زده‌اند، نشان می‌دهد که بی‌اعتمادی آشکاری بین ایران و چین در سطوح مختلف وجود دارد. کنار گذاشتن شرکت چینی «سی اِن پی سی آی» از طرح توسعه میدان نفتی آزادگان جنوبی به وسیله وزارت نفت ایران به خاطر «تاخیرهای طولانی مدت» در توسعه این میدان، نمونه بارز این بی‌اعتمادی است.

جمهوری اسلامی به علت تحریم‌های نفتی از سوی آمریکا با تنگنا‌های جدی برای جلب مشتری روبرو است. چین با بهره‌برداری از این موقعیت برای گرفتن تخفیف قابل ملاحظه در قیمت نفت وارداتی از جمهوری اسلامی، به موازات کاهش خرید نفت از ایران، واردات خود را از دیگر کشور‌ها مانند عربستان سعودی افزایش داده است. چین برای نفت وارداتی خود به ایران «یوآن» غیر قابل تبدیل می‌دهد و یا به صورت پایاپای معامله می‌کند. به عبارت دیگر ایران ناگزیر است که بخش مهمی از کالا‌های وارداتی خود را از چین تامین کند که این کار با توجه به قیمت و کیفیت پایین این کالا‌ها، اثرات بسیار نامطلوبی بر شرکت‌ها و صنایع داخلی ایران گذاشته است.

با نگرش به گفت‌وگو‌های جاری هسته‌ای ایران با کشور گروه ۱+۵ و امکان ایجاد یک فضای به نسبت آزاد درحوزه اقتصادی و بازرگانی، متعاقب سفر شمار زیادی از بازرگانان فرانسوی به ایران در ماه فوریه سال جاری، چین نیز در ماه مارس یک هیئت تجاری ۱۰۰ نفره را برای بهبود روابط تجاری به تهران اعزام کرد. به موازات این، پکن شمار شرکت‌های چینی در نوزدهمین «نمایشگاه بین‌المللی نفت تهران» را در نیمه اردیبهشت امسال، در مقایسه با سال گذشته به دو برابر افزایش داد. پکن خواهان آن است، که درصورت بهبود روابط ایران با غرب، سهم بازار خود را در ایران حفظ کند.

چین بازی دوگانه‌ای را در ایران پیشه کرده است و ایران بر اثر تحریم‌های بین‌المللی و تنگناهای ناشی از آن گزینه‌های مطلوبی در اختیار ندارد و ناگزیر است که روابط خود را با چین حفظ کند. روابط ایران با چین مصلحتی است ولی در صورت حل مسئله ایران و بهبود روابط با غرب باید دید که ایران معامله پایاپای با چین، پول یوآن غیر قابل تبدیل و واردات کالاهای با کیفیت پایین را ادامه خواهد داد یا اینکه به گزینه معامله با غرب و استفاده از دلار، پوند و یِن، تکنولوژی پیشرفته و کالا‌های با کیفیت مرغوب و شرکای تجاری قابل اعتماد، پناه خواهد برد.
..........................................................................................................................
دیدگاه نویسنده بازتاب نظر رادیو فردا نیست.