اعظم بهرامی*
آلودگی آب و هوا و دفن نامناسب و غیر اصولی پسماندها در ایران مدتهاست جان و سلامت افراد بسیاری را تهدید میکند. این گزارش کوتاه با برشمردن نمونههایی از این موارد سعی در روشن کردن این موضوع دارد که با وجود رابطهٔ اثبات شده میان آسیبهای محیط زیست، چون آلودگی آب، خاک و هوا با آلایندههای سوختی، یا پسماندهای صنعتی و کشاورزی، زبالههای شهری و بیمارستانی، با بسیاری از بیماریهای جدی با دورههای درمان طولانی و پر هزینه و گاه کشنده، چون انواع سرطانها و بیماریهای قلبی و عروقی، بیماریهای ریوی و انواع آلرژیها، و علیرغم وجود آماری (هر چند محدود) و دلسوزی برخی از بخشهای کارشناسی و مدیریتی محیط زیست و موسسات بهداشت و درمان، هنوز هم در بسیاری از موارد آن بخش از سلامت افراد که وابسته به مدیریتهای کلان و بنیادی در بخش سرمایهگذاری و تخصصی است مورد غفلت قرار گرفتهاند.
سال گذشته بنا بر آمار رسمی وزارت بهداشت از هر ٨٠٠ مورد مرگ روزانه، ٣۶٠ مورد آن بر اثر بیماریهای قلبی و عروقی بوده است. دکتر شیوا هژبری از کارشناسان اداره قلب و عروق وزارت بهداشت و درمان، آموزش پزشکی به خبر گزاری دانا گفت: از اسفند سال ٩٠ تا آذر سال ٩٢ حدود ۴١ هزار و ١٣۶ مورد سکته قلبی ثبت شده است. او آلودگیهای هوا را بر افزایش این آمار متذکر شد و گفت استنشاق مونوکسیدکربن تنفس را دچار مشکل میکند و در نهایت منجر به انواع سکته میشود. او اشاره کرد آمار سکته جوانان هم در حال افزایش است.
پنهانکاری در اعلام آمارها، سیاسی جلوه دادن و امنیتی کردن مسائل مربوط به سلامت و وابستگیش به محیط زیست، نبود امکانات تخصصی کافی برای اندازهگیری میزان آلودگیها و آسیبها، عدم توجه به نظر کارشناسان، فقدان قوانین بازدارنده کافی و وجود نهادهای موازی، عدم تخصیص بودجه کافی در مصوبات قدیم و جدید مجلس از عوامل تشدید این مشکلات است. بنا بر گزارش خبرگزاری مهر، وزارت بهداشت، زمستان سال گذشته از کاهش ۴٠ درصدی بودجه سلامت نسبت به سال ٩١ خبر داد. در بخش درمان نیز کاهش ۵ درصدی بودجه دامن درمان بیماران با بیماریهای خاص را گرفت.
آسیب این عوامل دامنگیر همهٔ شهروندان است اما باید به سالمندان و زنان، کودکان و معلولین، از نظر اسیبپذیری نگاهی ویژه داشت. هرچند در مورد ایران مواجهیم با جغرافیای وسیع و وجود مناطق بیابانی در حال گسترش و پراکنده و مرزهای گستردهای که همسایگانش توجه چندانی به آسیبهای تخریب محیط زیست و اثرش بر ساکنان آن منطقه ندارند (مانند نقش عراق در تولید بخشی از ریز گردها و یا خاکریزی و خاک بردانی همسایگان حاشیه خلیج فارس در دل دریای عمان و خلیج فارس) اما، در نهایت مسئولیت بسیاری از این آسیبها و سهش ان بر سلامت ساکنان فعلی و آینده این جغرافیا بر عهدهٔ افرادیست که با در اختیار داشتن بودجههای کلان نفتی و غنای جغرافیایی مناطق مختلف ایران حتی از حل مشکلاتی چون کمبود و نبود آب اشامیدنی سالم هم برای مناطق بسیاری عاجزند.
به گزارش خبرگزاری مهر در سال گذشته بیمارستان شفا که تنها مرکز درمان تخصصی سرطان در اهواز است اعلام کرد از سال ٧۵ تا سال ٩١ امار مبتلایان به سرطان ۵٠٠ درصد افزایش پیدا کرده است. در حالی که جمعیت تنها ٢۵ درصد افزوده شده است. مهمترین عامل باز تولید و گسترش این بیماری بعد از عوامل ژنتیکی، عوامل و اثرات محیطی است. حتی IARC هم اعلام داشت که قرار داشتن در معرض تنفس هوای آلوده یکی از دلایل مهم ایجاد و افزایش انواع سرطان مانندسرطان ریه در مناطق آلوده است.
در مورد خوزستان آنقدر گزارشهای متفاوتی در سطح ملی و بینالمللی وجود دارد که بسیاری از ساکنان این منطقه خواستار مهاجرت از آن هستند. پایگاه خبری بهار و سایت رسمی مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران (ISPA) اخبار و اطلاعاتی را در این زمینه در پاییز سال ٩٢ منتشر کرد. به طور مثال بنابر گزارشهای اداره کل حفاظت محیط زیست استان خوزستان آلودگی ریزگردها در سال گذشته در این منطقه ۵٠ برابر حد استاندارد بوده است.
معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت در سایت شخصیاش نوشت از سال ١٩٩٠ تا ٢٠١٠ میزان مرگ و میر در اثر بیماریهای غیر واگیر دار از ۵٧ درصد به ٨٠ درصد رسیده است. او در اولویت بندی دلایل این امر بیماریهای قلبی، سکته و سرطان و بیماریهای مزمن ریوی رابه عنوان دلایل قابل اهمیت برشمرد. تاثیر پایداری آلودگی هوا برای مدت طولانی به انواع آلایندهها و تنفس مدام آن توسط شهروندان هم موردی آشکار است. خبرگزاری ایسنا نوشت آلودگی هوا به ریزگردها ی خطرناک از سال ٨۶ تا سال ٩٢ حدودن ۴ برابر شده است و تعداد روزهای آلودهٔ سال نیز ٢ برابر افزایش یافته است.
نماینده اهواز در مجلس گفت «ذرات معلق با ٢٠ میکروگرم باعث بروز اختلالات تنفسیاند و خوزستانیها ذراتی با غلظت و ٣٢٧ میکروگرم را تحمل میکنند و انتخاب این شهر به عنوان آلودهترین شهر جهان برای ساکنانش چیز عجیبی نیست.»
پراکندگی گسترده این مشکل، نشاندهندهٔ عدم توجه به حل آن از طرف مسئولان است. ٢٣ استان از ٣١ استان ایران درگیر موضوع آلودگی هوا به ریز ذرات و آلایندههای خطرناک و بسیار خطرناک است. بنا بر اطلاعات سایت خبری عصر ایران، تبریز و اذربایجان شرقی هم در سالهای ٩٠ و ٩١ روزهای بحرانی بسیاری را به علت آلودگی هوا پشت سرگذاشتند. روزنامهٔ همشهری به نقل از رئیس مرکز مدیریت بیماریهای غیرواگیردار وزارت بهداشت نوشت، تعداد روزهای آلودهٔ تهران بیش از ٢٠٠ روز در سال است، او همچنین افزایش آمار سرطان را به شدت نگرانکننده دانست.
در پاییز سال ٩٢ همین خبرگزاری به نقل از رئیس اورژانس تهران اعلام کرد رابطهٔ معنیداری میان روزهای آلوده و افزایش مراجعه به بیمارستان و مرگ و میر وجود دارد. مدیر عامل سازمان بهشت زهرا نیز این مورد را تایید کرد.
قابل ذکر است که در آخرین گزارشهای رسمی از نتایج تحقیقات سازمان بینالمللی پژوهش درباره سرطان، آلودگی هوا همانند عواملی چون مصرف دخانیات و پرتوهای ماورای بنفش سرطانزا هستند.
علاوه بر رشد آمار سرطان از موارد بسیار مهم دیگر که باید به آن توجه داشت شیوع بسیار زیاد بیماریهای تنفسی آسم و انواع آلرژیهای تنفسی مزمن است. یکی از اعضای هیت علمی دانشکده علوم پزشکی ایران اعلام کرد، ١۴ درصد مردم ایران به بیماری آسم و الرژی مبتلا هستند. با توجه به اینکه ٨٠ درصد ریشههای این بیماری به دوران کودکی باز میگردد باید برای رفع مشکل آلودگی هوا برنامهریزی اساسی کرد تا در دهههای اینده شاهد رشد بیشتر ابتلای کودکان امروز ایران نباشیم.
پوشش گیاهی ناکافی در فضاهای شهری و ادامه ساختار ناتوان صنایع در عدم افزودن آلودگیهای محیطی زمینه را برای رشد این دسته از بیماریهای تنفسی گسترده است.
خبرگزاری فارس در گزارشی که زمستان سال قبل منتشر کرد از قول یک فوق تخصص امونولوژی نوشت که ٣۴ درصد کودکان تهرانی اسم دارند که از عوامل ایجاد ان میتوان به هوای آلوده، دود ناشی از سیگار و اگزوز اتوموبیل و وسایل گرمازای سنتی و ریزگردها اشاره کرد. در این بیماری ما هنوز در میانهٔ جدول ردهبندی کشورهای جهان قرار داریم اما با ادامه این مجموعه سیاستهای اتخاذ شده توسط سیستمهای دولتی و غیر دولتی مرتبط، به قول دکتر مصطفی معین رئیس انجمن آسم و آلرژی ایران (١٣٩٢) اگر حتی در ۵٠ درصد کودکان مبتلا به آلرژی تنها در کلانشهر تهران بیماریشان در آینده به اسم قطعی تبدیل شود هم باید (در این زمینه) منتظر فاجعهای انسانی باشیم. موجی شبیه سونامی سرطان.
اما با وجود تمام این مشکلات و نمونههای فراوان، در نهایت موضع قانونگذاران منفعلانه و غیرمسئولانه بوده و نهادهای موازی مسئول مرتب مشکل را گردن یکدیگر میاندازند و در این میانه افرادی هم با از دست دادن سمتشان یا باز نشستگی زودهنگام هزینهٔ دلسوزی و اعلام و اطلاعرسانی نظراتشان را میپردازند. در ذکر نمونههایی از این دست میتوان اشاره کرد به مقالهای که انتخاب منتشر کرد با موضوع آلودگی هوای تهران «مسئولان شهرداری معتقدند که بخشهایی از دولت یعنی وزارت نفت و صنایع و سازمان محیط زیست با نظارت کم رنگ خود از عوامل اصلی الودگی هوای تهران هستند.» نمایندگان شهرهای اصفهان و شادگان و خوزستان و اذربایجان شرقی و لرستان و سیستان و بلوچستان هم در مجلس به آلودگیهای هوای این استانها و عدم پیگیری برنامهٔ پیشبینی و مصوب شده اعتراض داشتند.
در مورد کلانشهری مانند تهران و اصفهان که قطب صنعتی هستند، آلودگی تولیدی توسط صنایع، از مهمترین عوامل آلوده کنندهای است که از آن نمونه میتوان به وجود کورههای ضایعات سوزی و یا ذوب سرب در مناطق نزدیک به محدودهٔ شهری تهران اشاره کرد. مسئول وقت ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهری تهران در سال ٩٢ اعلام کرد: «مبحث آلودگی هوا در فضای رسانهای و سیاسی، فضای مدیریت پینگ پنگی است و همه توپ را به زمین هم میاندازند.» البته مدیر عامل کنترل کیفیت هوای تهران هم اعلام کرد که سازمان محیط زیست اطلاعات و استانداردهایش را بروز رسانی نمیکند. چون میترسد طرحها و گزارشهایی که برای رفع آلودگی اعلام کرده است زیر سوال برود، آمار این کیفیتها بر اساس استانداردهای منسوخ در دنیا اعلام میشود.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت، مدیر شرکت کنترل کیفیت هوای تهران آلودگی نزدیک به مکان پمپهای بنزین را ۴٨ برابر حد استاندارد اعلام کرده است. بنزین تولید شده در صنایع پتروشیمی ایران بسیار خطرناک است تا آنجا که میزان آلایندهٔ بنزن که یکی از فاکتورهای ایجاد سرطان است در آن ٣۵ برابر حد مجاز است.
رئیس کمسیون بهداشت و درمان مجلس هم دوسال پیش اعلام کرد، حداقل ۴٠٠ نفر در اثر آلودگی هوا جان باختهاند. اما این موضوع علیرغم گذشت دو سال همچنان روی میز در انتظار بررسی و کار کارشناسی- درمانی است. در گزارش سازمان بهداشت جهانی که مه سال ٢٠١۴ منتشر شد هنوز اهواز و خرمآباد جز شهرهای بالای هستند و این در حالیست که دولت و نهادهای تبلیغاتی وابسته مانند صدا و سیما در تلاشند تا موضوع را فاقد اهمیت جلوه دهند. پنهانکاری و عدم اطلاع رسانی شفاف و امنیتی کردن مواردی ازاین دست،گاه تا آنجا پیش میرود که شاهد نمونههایی چون بازنشستگی زود هنگام رئیس وقت گروه پژوهشی حفاظت خاک و آبخیزداری پژوهشکدهٔ خاک و ابخیزداری، بعد از اظهار نظر در مورد آلودگی ریزگردهای مناطق جنوب کشور به ذرات اورانیوم ضعیف شده بودیم.
معصومه ابتکار در سال جاری اعلام کرد ١٢ میلیون تهرانی از ذرات تولید شده توسط بنزینهای الوده تنفس میکنند. در همین راستا سایت رسمی مجلس نوشت که عضو فراکسیون محیط زیست و توسعه پایدار مجلس با نقد از مدیران ایران خودرو محصولات این کارخانه را مهمترین مببع تولید گازهای آلاینده دانست و گفت «بیتوجهی مسئولان به وجود و فعالیت کارخانههای آلاینده در کشور سلامت جامعه را تهدید میکند.»
دانشگاه شریف در تحقیقی پیرامون کیفیت بنزین توزیع شده در این سالهای اخیر، در روزهای آغازین سال ٩٣ اعلام کرد که آلایندههای بنزین ٢٠ برابر و گازوئیل٠ ٨٠ برابر استاندارد است. به موازات این گزارش، رسانههای نزدیک به سپاه مانندخبرگزاری تسنیم اعلام کردند که سرطانزا بودن بنزین و محصولات پتروشیمی ساخت داخل و خطرناک بودن میزان آلایندههای ان را تشویش اذهان عمومی دانست و به آن اعتراض کرد.
ذکر نمونههای این چنین آن هم با استناد به روزنامههای رسمی ایران و نظر افراد مسئول در این زمینه اهمیت و عمق مشکل و نیاز به یافتن راهحلی جدی و کارشناسی را اشکار میکند.
روزهای ملی و بینالمللی، چون روز جهانی مبارزه با آسم و آلرژی یا روز مبارزه با فشار خون یا روز حمایت از بیماران کلیوی یا روز جهانی محیط زیست که در استانهٔ آن هستیم بهانهایست تا دولتها برنامههای حمایتی خود، کارها و پروژههای تحقیقاتی خود و آمار ملیشان را اعلام و اطلاعرسانی کنند و تجربیاتشان را فرای مرزها به اشتراک بگذارند، نه اینکه بهانهای شود برای برگزاری کنفرانسها و همایشهای پوستهای بینتیجه برای سردرگمی بیشتر کارشناسان و ویترین چینی وزرا و معاونانشان. برنامهای برای درست کردن آمارهای اداری و ورقبازیهای کاهندهٔ بیفایده.
زمین مادر شهروندانش است با این تفاوت که ما کودکان دائما شیرخوارهایم و وابسته به ریشه و تار و پود این مادر. بیماری و آسیب هر بخش از این جغرافیا بیپاسپورت و مجوز سفر، میان ساکنانش در گردش است، ساکنان حال و آینده.
..........................................................................................................................
دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته محیط زیست و فیزیک انرژیهای تجدیدپذیر در ایتالیا
آلودگی آب و هوا و دفن نامناسب و غیر اصولی پسماندها در ایران مدتهاست جان و سلامت افراد بسیاری را تهدید میکند. این گزارش کوتاه با برشمردن نمونههایی از این موارد سعی در روشن کردن این موضوع دارد که با وجود رابطهٔ اثبات شده میان آسیبهای محیط زیست، چون آلودگی آب، خاک و هوا با آلایندههای سوختی، یا پسماندهای صنعتی و کشاورزی، زبالههای شهری و بیمارستانی، با بسیاری از بیماریهای جدی با دورههای درمان طولانی و پر هزینه و گاه کشنده، چون انواع سرطانها و بیماریهای قلبی و عروقی، بیماریهای ریوی و انواع آلرژیها، و علیرغم وجود آماری (هر چند محدود) و دلسوزی برخی از بخشهای کارشناسی و مدیریتی محیط زیست و موسسات بهداشت و درمان، هنوز هم در بسیاری از موارد آن بخش از سلامت افراد که وابسته به مدیریتهای کلان و بنیادی در بخش سرمایهگذاری و تخصصی است مورد غفلت قرار گرفتهاند.
سال گذشته بنا بر آمار رسمی وزارت بهداشت از هر ٨٠٠ مورد مرگ روزانه، ٣۶٠ مورد آن بر اثر بیماریهای قلبی و عروقی بوده است. دکتر شیوا هژبری از کارشناسان اداره قلب و عروق وزارت بهداشت و درمان، آموزش پزشکی به خبر گزاری دانا گفت: از اسفند سال ٩٠ تا آذر سال ٩٢ حدود ۴١ هزار و ١٣۶ مورد سکته قلبی ثبت شده است. او آلودگیهای هوا را بر افزایش این آمار متذکر شد و گفت استنشاق مونوکسیدکربن تنفس را دچار مشکل میکند و در نهایت منجر به انواع سکته میشود. او اشاره کرد آمار سکته جوانان هم در حال افزایش است.
پنهانکاری در اعلام آمارها، سیاسی جلوه دادن و امنیتی کردن مسائل مربوط به سلامت و وابستگیش به محیط زیست، نبود امکانات تخصصی کافی برای اندازهگیری میزان آلودگیها و آسیبها، عدم توجه به نظر کارشناسان، فقدان قوانین بازدارنده کافی و وجود نهادهای موازی، عدم تخصیص بودجه کافی در مصوبات قدیم و جدید مجلس از عوامل تشدید این مشکلات است. بنا بر گزارش خبرگزاری مهر، وزارت بهداشت، زمستان سال گذشته از کاهش ۴٠ درصدی بودجه سلامت نسبت به سال ٩١ خبر داد. در بخش درمان نیز کاهش ۵ درصدی بودجه دامن درمان بیماران با بیماریهای خاص را گرفت.
آسیب این عوامل دامنگیر همهٔ شهروندان است اما باید به سالمندان و زنان، کودکان و معلولین، از نظر اسیبپذیری نگاهی ویژه داشت. هرچند در مورد ایران مواجهیم با جغرافیای وسیع و وجود مناطق بیابانی در حال گسترش و پراکنده و مرزهای گستردهای که همسایگانش توجه چندانی به آسیبهای تخریب محیط زیست و اثرش بر ساکنان آن منطقه ندارند (مانند نقش عراق در تولید بخشی از ریز گردها و یا خاکریزی و خاک بردانی همسایگان حاشیه خلیج فارس در دل دریای عمان و خلیج فارس) اما، در نهایت مسئولیت بسیاری از این آسیبها و سهش ان بر سلامت ساکنان فعلی و آینده این جغرافیا بر عهدهٔ افرادیست که با در اختیار داشتن بودجههای کلان نفتی و غنای جغرافیایی مناطق مختلف ایران حتی از حل مشکلاتی چون کمبود و نبود آب اشامیدنی سالم هم برای مناطق بسیاری عاجزند.
به گزارش خبرگزاری مهر در سال گذشته بیمارستان شفا که تنها مرکز درمان تخصصی سرطان در اهواز است اعلام کرد از سال ٧۵ تا سال ٩١ امار مبتلایان به سرطان ۵٠٠ درصد افزایش پیدا کرده است. در حالی که جمعیت تنها ٢۵ درصد افزوده شده است. مهمترین عامل باز تولید و گسترش این بیماری بعد از عوامل ژنتیکی، عوامل و اثرات محیطی است. حتی IARC هم اعلام داشت که قرار داشتن در معرض تنفس هوای آلوده یکی از دلایل مهم ایجاد و افزایش انواع سرطان مانندسرطان ریه در مناطق آلوده است.
در مورد خوزستان آنقدر گزارشهای متفاوتی در سطح ملی و بینالمللی وجود دارد که بسیاری از ساکنان این منطقه خواستار مهاجرت از آن هستند. پایگاه خبری بهار و سایت رسمی مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران (ISPA) اخبار و اطلاعاتی را در این زمینه در پاییز سال ٩٢ منتشر کرد. به طور مثال بنابر گزارشهای اداره کل حفاظت محیط زیست استان خوزستان آلودگی ریزگردها در سال گذشته در این منطقه ۵٠ برابر حد استاندارد بوده است.
معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت در سایت شخصیاش نوشت از سال ١٩٩٠ تا ٢٠١٠ میزان مرگ و میر در اثر بیماریهای غیر واگیر دار از ۵٧ درصد به ٨٠ درصد رسیده است. او در اولویت بندی دلایل این امر بیماریهای قلبی، سکته و سرطان و بیماریهای مزمن ریوی رابه عنوان دلایل قابل اهمیت برشمرد. تاثیر پایداری آلودگی هوا برای مدت طولانی به انواع آلایندهها و تنفس مدام آن توسط شهروندان هم موردی آشکار است. خبرگزاری ایسنا نوشت آلودگی هوا به ریزگردها ی خطرناک از سال ٨۶ تا سال ٩٢ حدودن ۴ برابر شده است و تعداد روزهای آلودهٔ سال نیز ٢ برابر افزایش یافته است.
نماینده اهواز در مجلس گفت «ذرات معلق با ٢٠ میکروگرم باعث بروز اختلالات تنفسیاند و خوزستانیها ذراتی با غلظت و ٣٢٧ میکروگرم را تحمل میکنند و انتخاب این شهر به عنوان آلودهترین شهر جهان برای ساکنانش چیز عجیبی نیست.»
پراکندگی گسترده این مشکل، نشاندهندهٔ عدم توجه به حل آن از طرف مسئولان است. ٢٣ استان از ٣١ استان ایران درگیر موضوع آلودگی هوا به ریز ذرات و آلایندههای خطرناک و بسیار خطرناک است. بنا بر اطلاعات سایت خبری عصر ایران، تبریز و اذربایجان شرقی هم در سالهای ٩٠ و ٩١ روزهای بحرانی بسیاری را به علت آلودگی هوا پشت سرگذاشتند. روزنامهٔ همشهری به نقل از رئیس مرکز مدیریت بیماریهای غیرواگیردار وزارت بهداشت نوشت، تعداد روزهای آلودهٔ تهران بیش از ٢٠٠ روز در سال است، او همچنین افزایش آمار سرطان را به شدت نگرانکننده دانست.
در پاییز سال ٩٢ همین خبرگزاری به نقل از رئیس اورژانس تهران اعلام کرد رابطهٔ معنیداری میان روزهای آلوده و افزایش مراجعه به بیمارستان و مرگ و میر وجود دارد. مدیر عامل سازمان بهشت زهرا نیز این مورد را تایید کرد.
قابل ذکر است که در آخرین گزارشهای رسمی از نتایج تحقیقات سازمان بینالمللی پژوهش درباره سرطان، آلودگی هوا همانند عواملی چون مصرف دخانیات و پرتوهای ماورای بنفش سرطانزا هستند.
علاوه بر رشد آمار سرطان از موارد بسیار مهم دیگر که باید به آن توجه داشت شیوع بسیار زیاد بیماریهای تنفسی آسم و انواع آلرژیهای تنفسی مزمن است. یکی از اعضای هیت علمی دانشکده علوم پزشکی ایران اعلام کرد، ١۴ درصد مردم ایران به بیماری آسم و الرژی مبتلا هستند. با توجه به اینکه ٨٠ درصد ریشههای این بیماری به دوران کودکی باز میگردد باید برای رفع مشکل آلودگی هوا برنامهریزی اساسی کرد تا در دهههای اینده شاهد رشد بیشتر ابتلای کودکان امروز ایران نباشیم.
پوشش گیاهی ناکافی در فضاهای شهری و ادامه ساختار ناتوان صنایع در عدم افزودن آلودگیهای محیطی زمینه را برای رشد این دسته از بیماریهای تنفسی گسترده است.
خبرگزاری فارس در گزارشی که زمستان سال قبل منتشر کرد از قول یک فوق تخصص امونولوژی نوشت که ٣۴ درصد کودکان تهرانی اسم دارند که از عوامل ایجاد ان میتوان به هوای آلوده، دود ناشی از سیگار و اگزوز اتوموبیل و وسایل گرمازای سنتی و ریزگردها اشاره کرد. در این بیماری ما هنوز در میانهٔ جدول ردهبندی کشورهای جهان قرار داریم اما با ادامه این مجموعه سیاستهای اتخاذ شده توسط سیستمهای دولتی و غیر دولتی مرتبط، به قول دکتر مصطفی معین رئیس انجمن آسم و آلرژی ایران (١٣٩٢) اگر حتی در ۵٠ درصد کودکان مبتلا به آلرژی تنها در کلانشهر تهران بیماریشان در آینده به اسم قطعی تبدیل شود هم باید (در این زمینه) منتظر فاجعهای انسانی باشیم. موجی شبیه سونامی سرطان.
اما با وجود تمام این مشکلات و نمونههای فراوان، در نهایت موضع قانونگذاران منفعلانه و غیرمسئولانه بوده و نهادهای موازی مسئول مرتب مشکل را گردن یکدیگر میاندازند و در این میانه افرادی هم با از دست دادن سمتشان یا باز نشستگی زودهنگام هزینهٔ دلسوزی و اعلام و اطلاعرسانی نظراتشان را میپردازند. در ذکر نمونههایی از این دست میتوان اشاره کرد به مقالهای که انتخاب منتشر کرد با موضوع آلودگی هوای تهران «مسئولان شهرداری معتقدند که بخشهایی از دولت یعنی وزارت نفت و صنایع و سازمان محیط زیست با نظارت کم رنگ خود از عوامل اصلی الودگی هوای تهران هستند.» نمایندگان شهرهای اصفهان و شادگان و خوزستان و اذربایجان شرقی و لرستان و سیستان و بلوچستان هم در مجلس به آلودگیهای هوای این استانها و عدم پیگیری برنامهٔ پیشبینی و مصوب شده اعتراض داشتند.
در مورد کلانشهری مانند تهران و اصفهان که قطب صنعتی هستند، آلودگی تولیدی توسط صنایع، از مهمترین عوامل آلوده کنندهای است که از آن نمونه میتوان به وجود کورههای ضایعات سوزی و یا ذوب سرب در مناطق نزدیک به محدودهٔ شهری تهران اشاره کرد. مسئول وقت ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهری تهران در سال ٩٢ اعلام کرد: «مبحث آلودگی هوا در فضای رسانهای و سیاسی، فضای مدیریت پینگ پنگی است و همه توپ را به زمین هم میاندازند.» البته مدیر عامل کنترل کیفیت هوای تهران هم اعلام کرد که سازمان محیط زیست اطلاعات و استانداردهایش را بروز رسانی نمیکند. چون میترسد طرحها و گزارشهایی که برای رفع آلودگی اعلام کرده است زیر سوال برود، آمار این کیفیتها بر اساس استانداردهای منسوخ در دنیا اعلام میشود.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت، مدیر شرکت کنترل کیفیت هوای تهران آلودگی نزدیک به مکان پمپهای بنزین را ۴٨ برابر حد استاندارد اعلام کرده است. بنزین تولید شده در صنایع پتروشیمی ایران بسیار خطرناک است تا آنجا که میزان آلایندهٔ بنزن که یکی از فاکتورهای ایجاد سرطان است در آن ٣۵ برابر حد مجاز است.
رئیس کمسیون بهداشت و درمان مجلس هم دوسال پیش اعلام کرد، حداقل ۴٠٠ نفر در اثر آلودگی هوا جان باختهاند. اما این موضوع علیرغم گذشت دو سال همچنان روی میز در انتظار بررسی و کار کارشناسی- درمانی است. در گزارش سازمان بهداشت جهانی که مه سال ٢٠١۴ منتشر شد هنوز اهواز و خرمآباد جز شهرهای بالای هستند و این در حالیست که دولت و نهادهای تبلیغاتی وابسته مانند صدا و سیما در تلاشند تا موضوع را فاقد اهمیت جلوه دهند. پنهانکاری و عدم اطلاع رسانی شفاف و امنیتی کردن مواردی ازاین دست،گاه تا آنجا پیش میرود که شاهد نمونههایی چون بازنشستگی زود هنگام رئیس وقت گروه پژوهشی حفاظت خاک و آبخیزداری پژوهشکدهٔ خاک و ابخیزداری، بعد از اظهار نظر در مورد آلودگی ریزگردهای مناطق جنوب کشور به ذرات اورانیوم ضعیف شده بودیم.
معصومه ابتکار در سال جاری اعلام کرد ١٢ میلیون تهرانی از ذرات تولید شده توسط بنزینهای الوده تنفس میکنند. در همین راستا سایت رسمی مجلس نوشت که عضو فراکسیون محیط زیست و توسعه پایدار مجلس با نقد از مدیران ایران خودرو محصولات این کارخانه را مهمترین مببع تولید گازهای آلاینده دانست و گفت «بیتوجهی مسئولان به وجود و فعالیت کارخانههای آلاینده در کشور سلامت جامعه را تهدید میکند.»
دانشگاه شریف در تحقیقی پیرامون کیفیت بنزین توزیع شده در این سالهای اخیر، در روزهای آغازین سال ٩٣ اعلام کرد که آلایندههای بنزین ٢٠ برابر و گازوئیل٠ ٨٠ برابر استاندارد است. به موازات این گزارش، رسانههای نزدیک به سپاه مانندخبرگزاری تسنیم اعلام کردند که سرطانزا بودن بنزین و محصولات پتروشیمی ساخت داخل و خطرناک بودن میزان آلایندههای ان را تشویش اذهان عمومی دانست و به آن اعتراض کرد.
ذکر نمونههای این چنین آن هم با استناد به روزنامههای رسمی ایران و نظر افراد مسئول در این زمینه اهمیت و عمق مشکل و نیاز به یافتن راهحلی جدی و کارشناسی را اشکار میکند.
روزهای ملی و بینالمللی، چون روز جهانی مبارزه با آسم و آلرژی یا روز مبارزه با فشار خون یا روز حمایت از بیماران کلیوی یا روز جهانی محیط زیست که در استانهٔ آن هستیم بهانهایست تا دولتها برنامههای حمایتی خود، کارها و پروژههای تحقیقاتی خود و آمار ملیشان را اعلام و اطلاعرسانی کنند و تجربیاتشان را فرای مرزها به اشتراک بگذارند، نه اینکه بهانهای شود برای برگزاری کنفرانسها و همایشهای پوستهای بینتیجه برای سردرگمی بیشتر کارشناسان و ویترین چینی وزرا و معاونانشان. برنامهای برای درست کردن آمارهای اداری و ورقبازیهای کاهندهٔ بیفایده.
زمین مادر شهروندانش است با این تفاوت که ما کودکان دائما شیرخوارهایم و وابسته به ریشه و تار و پود این مادر. بیماری و آسیب هر بخش از این جغرافیا بیپاسپورت و مجوز سفر، میان ساکنانش در گردش است، ساکنان حال و آینده.
..........................................................................................................................
دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته محیط زیست و فیزیک انرژیهای تجدیدپذیر در ایتالیا