وزارت ارتباطات قول حمایت از شبکههای اجتماعی داخلی را داده است. در تازهترین جلسه از سری جلسات هر دو هفته یکبار کار گروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه اینترنتی، وزارت ارتباطات از برنامههای خود برای شبکههای اجتماعی خبر داده و اگرچه صحبتی از فیلترینگ شبکههای اجتماعی موبایلی مثل واتس اپ و وایبر نشده، اما موضوع توسعه نمونههای بومی این شبکه مطرح شده است. همچنین در تازهترین گفتهها اعلام شده که تسهیلاتی نیز برای طراحان و تولیدکنندگان شبکههای اجتماعی از جمله اینترنت رایگان در نظر گرفته میشود.
درباره بومیسازی این بخش از فضای مجازی ایران، رادیو فردا با آرش کمانگیر محقق وب در کانادا گفتوگویی کرده و ابتدا از او درباره رویکرد کاربران ایرانی به شبکههای اجتماعی بومی پرسیده است:
Your browser doesn’t support HTML5
آرش کمانگیر: موقعی که رابطه کاربر اینترنت را میخواهیم با یک شبکه اجتماعی نگاه کنیم، باید بتوانیم موقعیت آن کاربر را درک کنیم. آن کاربر اگر بتواند به ابزاری دسترسی داشته باشد که نیاز به فیلترشکن نداشته باشد این خودش یک نکته خیلی مثبت است. یعنی بله به فیلترشکن دسترسی دارد و میتواند برود در فیسبوک. ولی این دردسر دارد، سرعت پایین است و این نکات را دارد. حالا اگر گزینهای به او داده شود که این گزینه سرعت بهتری بهش بدهد، نیاز به فیلترشکن نداشته باشد، خیلی انگیزه دارد که سراغش برود. خب اینجا سئوال مهمی که پیش میآید مسئله امنیت است، مسئله نظارت دولتی است. اینجا باید نگاه کنیم که آن کاربر متاسفانه تا زمانی که نیازهای ابتداییاش ارضا نشود نمیآید به این نیازهای ثانوی دقت کند. مسئله امنیت یک نیاز ثانوی است. تمام صحبتی که میکنیم در مورد اینکه یک شبکه اجتماعی در داخل ایران باشد، سرورهایش در داخل ایران باشد، نظارت مستقیم دولتی به محتوا وجود خواهد داشت، این خیلی به گوش آن کاربری که الان درگیر آن مسئله سرعت فیلترینگ است نمیرسد. به همین خاطر فکر میکنم شبکههای اجتماعی داخلی شانس خوبی دارند که بتوانند مجموعه خوبی از نیاز مخاطبان را جلب کنند.
امروز این شبکههای اجتماعی بومی کجا ایستادهاند ؟ آیا فعالیت چشمگیری دارند؟
فکر میکنم خیلی قبل این را داشتیم. کلوپ دات کام از خیلی این شبکههای اجتماعی که میشناسیم قدیمیتر است و اگر به آن سربزنید آدمهایی هستند در آنجا که رابطه برقرار میکنند و با هم حرف میزنند؛ یا اگر در یک چارچوبی فضاهای وبلاگنویسی قدیم را به یک مفهوم شبکههای اجتماعی نسخههای خیلی قدیمی بدانید «بلاگ فور پرژن» از خیلی قبل وجود داشت و آدمها از آن استفاده میکردند. همه مشکلاتی را که ممکن است ما روی آنها نقدی هم داشته باشیم میپذیرفتند و انجام میدادند. شبیه این «فیسنما» وجود دارد که دارد استفاده میشود. یک دور کوچکی اگر بزنیم نظایر این خیلی زیاد هست.
برخی از این شبکههای اجتماعی که صحبتش را میکنیم مثلاً واتزاپ، مثل فیسبوک، مثل تویتر، شبکههایی هستند که کمپانیهای بسیاری بزرگی رویشان کار میکنند، سرمایهگذاری میکنند و هر روز آن را به روز میکنند و تکنولوژیهای جدیدی را وارد این شبکهها میکنند. فکر میکنید برای بومیسازی شبکههای اجتماعی، تا چه حد در ایران توانایی و کیفیت برای جذب مخاطب و جذب کاربر وجود خواهد داشت؟
این خیلی سئوال خوبی است. این همان جنبه دومی است که به مسئله از دیدگاه اقتصادی نگاه کنیم. اینها شرکتهایی هستند که دارند پول میسازند. و به دلیل تحریمها و نکات دیگر، نمیشود برای کاربر ایرانی در فیسبوک تبلیغات فرستاد و نمیشود این کارکرد اقتصادی را داشت. در حالی که کاربر ایرانیای که در یک شبکه اجتماعی داخلی است، میشود جنس داخلی را برایش تبلیغ کرد، میشود رستورانی که در یک خیابان در اصفهان است تبلیغ کرد. این کار را در فیسبوک نمیشود انجام داد. به همین دلیل شرکتهای زیادی انگیزه دارند. اگر به این مسئله و تمام مشکلاتی که در اینترنت ایران وجود دارد از دیدگاه اقتصادی نگاه کنیم یک زمین بکری است برای سرمایهگذاری اقتصادی. به این دلیل من فکر میکنم این سراسر انگیزه است برای شرکتی که بیاید سرورهایش را داخل ایران بگذارد و تمام قوانین را مراعات کند. کاربرانش را هم روشن کند که تحت قوانین جمهوری اسلامی کار میکند. بعد روی آن استایل را بسازد و فعالیت اقتصادی کند. نمونهاششبکههای اجتماعی هستند داخل چین هستند؛ نظارت دولتی وجود دارد و خیلی هم طرفدار دارند.
در ابتدا اشارهای به مسئله امنیت کاربران کردید. آیا شکل گرفتن و پرطرفدار شدن چنین شبکههای بومی، اطلاعات و دادههای کاربران تا چه حد میتواند امن بماند و علیه کاربران استفاده نشود؟
این از آن جاهایی است که در موردش سئوال بزرگ وجود دارد. میدانیم که این شبکههای اجتماعی مجبورند با قوانین داخلی ایران کار کنند و سرورهای آنها به پلیس، قوه قضائیه و تمام نهادهای نظارتی دیگر مثل وزارت اطلاعات باز خواهد بود. متاسفانه همانطور که گفتم کاربر تا زمانی که مسئله ارتباطش حل نشود به مسئله امنیت دقت نمیکند. به همین دلیل هم فکر میکنم در این میان امنیت قربانی میشود. یعنی آدمها تصمیم میگیرند که یا پیش خودشان فکر کنند که من که کار خاصی نمیکنم یا اینکه فکر کنند که خب چارهای ندارند. برنده اصلی ساختار نظارتی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. امیدواری من این است که این فاز اول مبتنی به فاز دومی خواهد شد همانطور که درفضای بیرون هم اتفاق افتاده که در آن ارتباط به عنوان امر بدیهی تلقی میشود که من که باید ارتباط داشته باشم، این که بدیهی است، حالا امنیت را میخواهم. این فاز دوم میتواند اتفاقات خوبی در آن بیافتد. ولی در فاز اول امنیت قربانی میشود.