روزنامه بهار طی یادداشتی با عنوان «جنبش دانشجویی و کنش اجتماعى» نسبت به تقابل «اقتدارگرایان» با جنبش دانشجویی هشدار داده و تاکید کرده است که در صورت عدم تغییر نگاه «اقتدارگرایان» به دانشجویان و دانشگاهیان «رویارویى اقتدارگرایى و جنبش دانشجویى در آینده مجددا وارد فاز نظامى خواهد شد و فجایعى دیگر خواهد آفرید.»
روزنامه بهار همزمان با روز دانشجو ضمن چاپ عکسهایی از محمدرضا عارف، معصومه ابتکار، حمیدرضا جلاییپور و جعفر توفیقی در صفحه یک خود، در تیتر یک شماره دوشنبه «سخنرانى چهره هاى شاخص اصلاح طلبان در شهرهاى مختلف» را «بازگشت نشاط به دانشگاه» توصیف کرده است. این روزنامه خبر داده است که محمدرضا عارف طی سخنانی در دانشگاه شریف گفته است: «جنبش دانشجویى براى خلق ۹۲ دیگرى فعال شود.» روزنامه بهار با اشاره به اینکه على مطهرى در دانشگاه علامه طباطبایى گفته که «محدودیتها بیشتر شده است»، خبر داده که معصومه ابتکار در دانشگاه یزد گفته است: «دولت تلاش مى کند محدودیتها برداشته شود.»
حمیدرضا جلایىپور جامعهشناس و از چهرههای اصلاحطلب در گفتوگو با روزنامه بهار تاکید کرده است که «جریان دانشجویى امروز در وضعیت جنبش نیست»، و جعفر توفیقی سرپرست پیشین وزارت علوم هم گفته است که «رویکرد موثر دولت یازدهم، جنبش دانشجویى از حاشیه خارج شد.»
روزنامه کیهان در تیتر یک شماره دوشنبه خود سخنرانی شماری از چهرههای اصلاحطلب را مورد حمله قرار داده و نوشته است که اصلاحطلبان «بزککنندگان آمریکا دانشگاه را با آرایشگاه اشتباه گرفتهاند.»
روزنامه شرق ضمن انتار گزارشی درباره «به ترکیب جنسیتی در جنبش دانشجویی ایران»، نوشته است: «نگاهی گذرا به ترکیب جنسیتی تشکلهای دانشجویی نشان میدهد که با وجود گسترش فعالیتهای مدنی جامعه زنان و با وجود افزایش سهم زنان از صندلیهای دانشگاههای سراسر کشور، شاهد حضور پررنگ دختران در این حوزه نیستیم.»
روزنامه اعتماد تیتر یک خود را به تاریخهای مهم در روند انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی اختصاص داده و نوشته است: «روزهای مهم انتخاباتی کشور برای رسیدن به مهمترین روز یعنی هفت اسفند اعلام شد.»
اعتماد همچنین ضمن انتشار گزارشی از سخنرانی علی مطهری در دانشگاه علامه طباطبایی تهران از قول این نماینده مجلس نوشته است: «عدهای خط قرمز مصنوعی میسازند.»
روزنامه قانون ضمن انتشار گزارشی درباره «کشیدن بخیه کودک بهخاطر نداشتن ۱۵۰ هزار تومان پول» در بیمارستان اشرفی اصفهانی واقع در خمینی شهر استان اصفهان از روز وقوع این رویداد به عنوان «روزی سیاه برای جامعه پزشکی ایران» نامبرده است.
روزنامه شرق نیز با انتشار یادداشتی تحت عنوان «شرافت حرفهای در روزگار بیرونق اقتصاد» به پیامدهای رکود و مشکلات مالی دولت از جمله برای تخصصی اعتبارات لازم به حوزه بهداشت و درمان اشاره کرده و نوشته است که این اتفاق ممکن است «نارضایتیهای بخشی از جامعه پزشکی کشور را به نمایش بگذارد»
این روزنامه تاکید کرده است که «پزشکان یا پرستارانی که دست به این عمل زدهاند، از نظر شرافت حرفهای، غیرمسئولانه عمل کردهاند اما نباید این رفتار را به جامعه پزشکی تعمیم داد.»
روزنامه فرهیختگان ضمن انتشار گزارشی درباره شیوع آنفلوانزای خوکی در کرمان نوشته است: «هنوز زمستان نرسیده، آنفلوآنزای فصلی جان ۲۲ نفر را در استان کرمان گرفت و مراکز درمانی این استان را به حالت آمادهباش درآورد و بیم آن میرود که اپیدمی این بیماری از این استان به نقاط دیگر کشور هم سرایت کند.»
روزنامه جوان در تیتر یک خود با عنوان «بازی خطرناک با ارز» نوشته است: «اقتصاددانان دولت یازدهم براین باورند که با افزایش بهای ارز میتوانند کسری بودجه دولت را که به دایلی چون افت جهانی بهای نفت و کاهش میزان صادرات نفت حادث شده است تأمین کنند، از این رو از ابتدای فصل دوم سال جاری بهای دار را به رغم آنکه در بودجه سال ۹۴ حدود ۲هزار و ۸۵۰ تومان در نظر گرفته شده بود افزایش دادند، به طوری که هم اکنون بهای دار دولتی در مرز ۳ هزار و ۱۰۰ تومان قرار گرفته است.»
این روزنامه نوشته است که اقتصاددانان نزدیک به دولت همگی نسبت به اینکه «با افزایش بهای ارز میتوان بر کسری بودجه دولت فائق آمد، واکنش منفی نشان دادهاند و این اقدام را بازی با دم شیر معرفی کردهاند.»
هشدار روزنامه بهار نسبت به پیامد تقابل «اقتدارگرایان» با «جنبش دانشجویی»
روزنامه بهار طی یادداشتی با عنوان «جنبش دانشجویی و کنش اجتماعى» نسبت به تقابل «اقتدارگرایان» با جنبش دانشجویی هشدار داده است.
علیرضا کفایی در یاداشت روزنامه بهار نوشته است: «تصور نمى شود کنش اقتدارگرایان در برابر دانشجویان همراه با قضاوت مثبت جامعه دانشگاهى و بالطبع قاطبه مردم باشد و به این صورت، رویارویى اقتدارگرایى و جنبش دانشجویى در آینده مجددا وارد فاز نظامى خواهد شد و فجایعى دیگر خواهد آفرید، مگر اینکه اقتدارگرایان حقوق دانشجویى و احزاب را به رسمیت بشناسند و با رویکرد اصلاحطلبى و حق قائل شدن براى مخالف، وارد میدان کنش اجتماعى شوند.»
این روزنامه با اشاره به اینکه «سرباز، کارمند، کارگر و دیگران. هر یک ملزم به انجام وظیفهاى خاص هســتند که از طرف حکومت یا کارفرما معین مىشود که شاید حتى با آن وظیفه در تعارض باشند ولى باید انجام دهند»، نوشته است: «دانشجو در مرتبهاى قرار مى گیرد که فراتر از این دایره بسته، علاوه بــر وظیفه آکادمیک و رعایت هنجارها، وظیفــه راهبرى و هدایت و آزادگى و بالندگى همان ســرباز و کارگر و کارمند و غیرذلک را نیر برعهده دارد» و ازاین رو «تشکلهاى دانشجویى یکى از وظایف خود را دراین راستا تعریف مىکنند و برهمین اساس مورد اعتماد و اقبال جامعه هستند و انتظار مردم از آنان حول همین محور اعتماد است تا راهى بیابند و از دردها و آلام جامعه بکاهند و دانشجو اگر به این امر متعهد باشد سرآمد و راهبر جامعه به سوى آزادى و آزادگى خواهد بود.»
روزنامه بهار البته تاکید کرده است که «واضح است تشکلهایى مانند بسیج دانشجویى به واقع نمى توانند نقش یک تشکل صرف دانشجویى را داشته باشند بلکه ماموریت حفظ حاکمیت را براساس تدابیر حکام دارند و بیشتر به اجراى اوامر نظر دارند تا اندیشیدن و ارائه راهکار خروج از بن بست هاى اجتماعى. اگر هم طرحى، نظرى یــا اقدامى مى کنند اول حاکمیت را در نظر دارند.»
یادداشتنویس روزنامه بهار با تاکید براینکه «در کنش اجتماعى و براى متقاعد ساختن دیگران هرچه مسائل مطروحه مهمتر و اساسىتر باشند حساسیت بیشتر است و از سوى دیگر مقاومت در برابر تغییر بیشتر و پذیرش سختتر خواهد بود و اگر با انسانهایى داراى فکر و اندیشه مانند دانشجو روبرو باشیم دشوارى کار دوچندان است»، نوشته است: «تاکنون حکومتها نتوانستهاند اهداف غیرانسانى خود را در دانشگاه پیاده کنند و با مقاومت سرسختانه دانشجویان اهل تفکر و تدبر روبرو شدهاند البته هیچگاه ناامید نشدهاند و همچنان درصدد نفوذ در اندیشه دانشجو هستند و با ترفندهاى مختلف سعى مىکنند این پایگاه اساسى را از آن خود کنند چه با کادرسازى و تشکلسازىهاى موازى چه با تهدید یا تطمیع، اما ما حصل کار آنان در فراخناى تاریخ لااقل در یک صد سال اخیر در همه جوامع نتیجه منفى داشته است.»
روزنامه بهار با اشاره به اینکه در سه مقطع دوران محمد مصدق، انقلاب سال ۵۷ و دوم خرداد سال ۷۶ جنبش دانشجویی با طیف سیاسی خواهان تحول همسو شده به «پیروزی ملی» منجر شده، نوشته است: «دانشجویان در منش افرادى چون محمد خاتمى و یارانش در سال ۷۶ یافتند و به این باور رسیدند که اصلاحطلبان درد مردم را مىفهمند و براى رهایى از رنجهاى جامعه تلاش مىکننــد لذا دراین کنش اجتماعى متقاعد شدند اصلاحطلبان را یارى دهند. پس از این بود که اقتدارگرایان دریافتند که یا باید دانشگاه و دانشجو را از حریت و وظیفه ذاتى خود جدا کنند یا با فشار و تهدید از اقدامات آنان جلوگیرى کنند.»
این روزنامه تاکید کرده است که آنچه را «اقتدارگرایان» درنیافتند و «اقتدارگرایى هیچگاه نخواهد نتوانست درک کند این بود که تهدید و محدودیت به وجود آوردن راه حل نیست و البته هیچ راه حلى هم براى متقاعد کردن دانشجو که به حاکمیت بپیوندد وجود ندارد چون ماهیت دانشجویى و ذات جنبش دانشجویى حقمدارى و دفاع از مردم است نه حاکمیت و تعرض به آزادى و اســتقلال خــود و مردم را بر نمىتابد و عکسالعمل نشان مىدهد.»
روزنامه بهار با اشاره به به کار گفتن «تهدید و تحدید علیه دانشجو و دانشگاه» توسط اقدارگرایان، نوشته است که «ضرب نظامیگری» دردی از آنها دوا نخواهد کرد، به «اقتدارگرایان» توصیه کرده است تا «یک بار دیگر تاریخ را تورق کنند تا به مضرات کار خود وقوف یابند و از این مهلکه خطرناک رها شوند»، چرا که «تصور نمىشود کنش اقتدارگرایان دربرابر دانشجویان همراه با قضاوت مثبت جامعه دانشگاهى و بالطبع قاطبه مردم باشد و به این صورت، رویارویى اقتدارگرایى و جنبش دانشجویى در آینده مجددا وارد فاز نظامى خواهد شد و فجایعى دیگر خواهد آفرید.»
حمله کیهان به سخنرانی اصلاحطلبان در دانشگاهها
روزنامه کیهان در تیتر یک شماره دوشنبه خود سخنرانی شماری از چهرههای اصلاح طلب را مورد حمله قرار داده و نوشته است که اصلاحطلبان «بزککنندگان آمریکا دانشگاه را با آرایشگاه اشتباه گرفتهاند.»
این روزنامه نوشته است: «در حالی که انتظار معقول و بهجا آن است که متولیان دانشگاه و دستاندرکاران روز دانشجو، ۱۶ آذر را به روز افشای جنایات استکبار و بیداری دانشجو به عنوان پرچمدار ظلمستیزی و عدالتطلبی تبدیل کنند، روز یکشنبه برخی از دانشگاههای کشور شاهد حضور و سخنرانی افراد و جریاناتی بود که نه تنها در این مسیر گام برنمیدارند بلکه نعل وارونه زده و با تبدیل دانشگاه به آرایشگاه، اقدام به بزک آمریکا کردند.»
کیهان با اشاره به سخنرانی ابراهیم اصغرزاده در دانشگاه تربیت مدرس نوشته است: ابراهیم اصغرزاده «در دانشگاه تربیت مدرس به بهانه حادثه اسیدپاشی در اصفهان و یک درگیری در زندان رجایی شهر، از اینکه انقلاب اسلامی سال ۵۷ به رهبری روحانیت رخ داده است اعلام پشیمانی کرد» و درحالی که مصطفی معین که براس سخنرانی به دانشگاه اراک رفته بود «مسئولین دانشگاه با اختلال در تلفنهای همراه و کنترل شدید ورود و خروج دانشجویان به سالن مراسم، جوی شدیداً امنیتی ایجاد کردند.»
این روزنامه به ویژه مصطفی معین را به خاطر تاکیدش بر لزوم «رفع حصر» از میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد مورد نکوهش قرار داده و همزمان علی مطهری را هم برای تکرار درخواست رفع حصر در دانشگاه علامه طباطبایی تهران مورد حمله قرار داده است.
کیهان همچنین دعوت از ابراهیم یزدی برای سخنرانی در دانشگاه تهران را به شدت مورد انتقاد قرار داده و نوشته است: «دانشگاه تهران در اقدامی عجیب و قابل تامل از ابراهیم یزدی برای مراسم ۱۶ آذر دعوت به عمل آورده است. آن هم با عناوینی مانند مشاور امام در حالی که اعضای نهضت آزادی علنا و حتی تا به امروز همیشه از لفظ آقای خمینی استفاده کردهاند و هیچگاه عنوان امام را برای بنیانگذار انقلاب استفاده نکردهاند.»
این روزنامه دعوت از ابراهیم یزدی برای سخنرانی در دانشگاه تهران و استفاده از عنوان «مشاور امام» برای دبیرکل نهضت آزادی را «منافقانه و ریاکارانه» توصیف کرده و حتی نوشته است که دعوت دانشجویان از ابراهیم یزدی «از نفوذ جریان ضدانقلاب نهضت آزادی در مجموعه وزارت علوم و آموزشی حکایت دارد.»
نگاهی به ترکیب جنسیتی در جنبش دانشجویی ایران
روزنامه شرق ضمن انتار گزارشی درباره «به ترکیب جنسیتی در جنبش دانشجویی ایران»، نوشته است: «نگاهی گذرا به ترکیب جنسیتی تشکلهای دانشجویی نشان میدهد که با وجود گسترش فعالیتهای مدنی جامعه زنان و با وجود افزایش سهم زنان از صندلیهای دانشگاههای سراسر کشور، شاهد حضور پررنگ دختران در این حوزه نیستیم.»
این روزنامه نوشته است: در ایران «در دو دهه اخیر زنان توانستهاند در رقابتهای تحصیلی و علمی از مردان پیشی بگیرند و سهم بیشتری از دانشگاهها داشته باشند. با این حال هنوز هم ترکیب جنسیتی در تشکلهای دانشجویی با آنچه در دهه ۷۰ مشاهده میشد، چندان فرقی نکرده است» و از «بیرغبتی» و «انفعال» در میان دختران جوان دانشجو برای ورود به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی حکایت دارد.
آرزو فرشید گزارشنویس روزنامه شرق با مروری بر قعالیتهای دانشجویی در سه دوره «١٣٢٢ تا ١٣۴٧، ١٣۴٧ تا ١٣۵۵ و از ١٣٧۴ تاکنون»، نوشته است: «موج اول در فعالیتهای سیاسی دانشجویان ایران از سال ١٣٢۵ آغاز شد. همان زمانی که حزب توده اگرچه دچار انشعابهایی شده بود اما در دانشگاه تهران همچنان قدرتمند بود. سازمان جوانان آن بهعنوان اتحادیه دانشجویی حامی اصلی حزب توده در ایران شناخته میشد و برای اعتراض به اعلام ممنوعیت فعالیت سیاسی در دانشکدهها، اعتصابی را در دانشگاه تهران سامان داد که میتوان آن را نخستین اعتصاب دانشجویی کارآمد تا آن زمان دانست» اما «سهم زنان از این تشکل و اعتصابی که صورت گرفت، بسیار اندک بوده است، به قدری که نام هیچ زنی را در میان اعضای سازمان جوانان توده یا حتی انجمن جوانان دموکراتیک ایران که بعدا با فشارهای حکومت پهلوی ایجاد شد، نمیبینیم.»
این گزارش با اشاره به اینکه در «موج دوم جنبش دانشجویی در سالهای ١٣۴٧ تا ١٣۵۵» که «دهه پایانی حکومت پهلوی را شامل میشود، شاهد افزایش حضور زنان در دانشگاهها و بهتبع آن فعالیتهای سیاسی آنها بودیم»، به فعالیتهای چریکی در سالهای پیش از انقلاب اشاره کرده و نوشته است: «گروههای معتقد به مشی مسلحانه اغلب از درون دانشگاهها عضوگیری میکردند دانشگاه میدانی برای تبدیل دانشجو به چریک شد، چریکهایی که در میان آنان دختران البته به تعدادی کمتر نسبت به پسران نیز دیده میشدند.»
شرق همچنین نوشته است: حضور زنان در مبارزات سیاسی منتهی به انقلاب و دهه اول انقلاب از جمله اشغال سفارت آمریکا «بهخوبی این تغییر و تحول در بستر سیاسی و اجتماعی کشور را نشان میدهد» اما «کاهش تعداد دانشجویان زن بعد از انقلاب فرهنگی سبب شد که جامعه زنان این مسیر را با همان سرعت اولیه طی نکنند و در این راه با فراز و فرودهایی مواجه شوند.»
این روزنامه به «تحولات کمی و کیفی آموزش عالی در ایران» نیز اشاره کرده و نوشته است: «توسعه سطح عمومی سواد و تحصیلات متوسطه و افزایش ظرفیت دانشگاهها، حضور زنان را در دانشگاهها بین سال های ١٣٣۵ تا ١٣۵۵ افزایش داد، به گونهای که در سال ۵۵ از هر صدهزار نفر جمعیت ٢٠ تا ٢٩ ساله کشور، ٩٣٨ نفر زن در حال تحصیل در مقاطع عالی بودند» و «اگرچه سهم زنان از دانشگاههای کشور در دهه ۵٠ رو به افزایش بود و در سال ۵٧، حدود ٣٨ درصد از صندلیهای دانشگاه را در اختیار داشتند، اما تحقیقات متعدد نشان میدهد با وجود افزایش باسوادی زنان و برعهدهگرفتن مسئولیتهای مدیریتی، نگرش آنان نسبت به نقش سنتی و نیز جایگاه فرودست خود تغییر چندانی نکرده بود.»
شرق ضمن یادآوری اینکه «در سال ١٣۵٩ دانشگاهها به مدت سه سال بهمنظور ایجاد تغییرات بنیادی، ساختاری و اسلامیکردن دانشگاهها بسته شد»، نوشته است: «پس از بازگشایی تدریجی، افت چشمگیری در جمعیت دانشجویی بهوجود آمد. این افت در بین زنان دانشجو بیشتر بود، زیرا پس از بازگشایی کامل دانشگاهها و برقراری کنکور سراسری، اعمال ممنوعیت شرکت و محدودیتهایی در انتخاب برخی از رشتههای دانشگاهی برای زنان سبب شد تا میزان مشارکت آنان در بخش آموزش عالی کاهش پیدا کند، بهطوری که در سال ١٣۶۵ نسبت زنان دانشجو به صدهزار نفر جمعیت ٢٠ تا ٢٩ ساله به ۶٢۵، ۶ نفر کاهش یافت.»
به نوشته این روزنامه «محدودیتهای مورد اشاره به مرور زمان کاهش پیدا کرد و دوباره شاهد افزایش تدریجی مشارکت زنان در بخش آموزش عالی بودیم، چنانچه در سال ١٣٧۵ نسبت زنان دانشجو به صدهزار نفر جمعیت ٢٠ تا ٢٩ ساله زن حدود ٧۶۵ نفر رسید»، به «تحولات تازه در فرایند جنبش دانشجویی ایجاد شد و انجمنهای اسلامی عضو دفتر تحیکم وحدت» در سالهای پس از ۷۴ خورشیدی اشاره کرده و نوشته است: در این سالها «زنان بیشتری به دانشگاه رفته بودند و با بازشدن فضای سیاسی کشور در قالب تشکلهای دانشجویی فعالیت میکردند، اما سهم آنها از شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت بهعنوان مهمترین تشکل سیاسی- دانشجویی سراسر کشور یا حتی نسبت آنها به مردان عضو تشکل از سالهای قبل از آن به قدری فراتر نرفت که بتواند فصل تازهای در مشارکت سیاسی زنان باشد.»
شرق با تاکید براینکه در دولت محمود احمدینژاد «از رونق تشکلهای دانشجویی سیاسیتر کاسته شد و تشکلهایی مانند بسیج دانشجویی قوت بیشتری گرفت»، نوشته است: «در دو سال گذشته و با رویکارآمدن دولت اعتدالگرای روحانی شاهد توجه ویژه دولت به دانشگاه هستیم. اگرچه در همین دو سال چندین و چند سخنرانی در دانشگاههای کشور لغو شده یا با حاشیههای بسیار همراه بوده است، اما بازهم میتوان گفت فضای فعالیتهای سیاسی در چارچوب تشکلهای دانشجویی بیش از هشت سال قبل از آن مهیاست» و به همین دلیل «انتظار میرود جامعه زنان نیز از این وضعیت بهره ببرد و تلاش کند با افزایش نقش و سهم خود در جریانهای دانشجویی، مسیری را برای ورود به عرصه سیاست انتخاب کند که به فعالیتهای حزبی منتهی شود.»
«تاریخهای مهم انتخابات»، از ۲۶ آذر تا ۷ اسفند
روزنامه اعتماد تیتر یک خود را به تاریخهای مهم در روند انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی اختصاص داده و نوشته است: «روزهای مهم انتخاباتی کشور برای رسیدن به مهمترین روز یعنی هفت اسفند اعلام شد.»
این روزنامه نوشته است: روز یکشنبه «جدول زمانبندی انتخابات مجلس و خبرگان از سوی وزارت کشور اعلام شد تا مروری باشد بر روزهای مهم پیش روی کشور. روزهای ٢۶ و ٢٨ آذر نخستین روزهای مهم انتخاباتی هستند. در ٢۶ آذر ثبتنام کاندیداهای خبرگان و ٢٨ آذر ثبتنام کاندیداهای مجلس آغاز خواهد شد. فرمانداریها و وزارت کشور شاهد ثبتنام کاندیداهای دو انتخابات مهم» خواهند بود.
به نوشته اعتماد، همزمان با نامنویسی داوطلبان که تعدادشان به صورت تقریبی بنا به آنچه محمدحسین مقیمی، معاون سیاسی وزارت کشور اعلام کرده است «نزدیک به پنج هزار نفر هستند، کار بررسی صلاحیت آنها آغاز خواهد شد» و «بررسی صلاحیت ثبتنام کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی از ۵ دی و صلاحیت کاندیداهای خبرگان از ۶ دی آغاز میشود.»
مرحله بعدی انتخابات به نوشته این روزنامه «بررسی صلاحیتها در هیاتهای نظارت و شورای نگهبان است» و پس از آن هم «روزهای تبلیغات انتخاباتی مهمترین روزهای پیش رو هستند. روزهایی که بنا به آنچه که وزارت کشور اعلام کرده است از ٢٢ بهمن تا ۵ اسفند به مدت دو هفته در نظر گرفته شده است یعنی تا دو روز پیش از برگزاری دو انتخابات مهم کشور.»
به این ترتیب «کاندیداها دو هفته فرصت دارند تا برای رسیدن به مجلس خبرگان رهبری یا مجلس شورای اسلامی فضا را مهیا کنند.»
اعتماد با اشاره به اینکه «٢٠٧ شعبه انتخابیه نیز خود را برای کار اخذ رای آماده میکنند»، نوشته است: با نزدیک شدن به «دو انتخابات مهم» که هفتم اسفندماه برگزار خواهد شد «روزهای گرم انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری «نیز برای دو انتخاباتی فرا میرسد که «نتیجه آن شاید خیلی از معادلات را تغییر دهد و نتیجه هیچ کدام از آنها قابل پیشبینی نیست.»
این روزنامه همچنین از قول علی علی پورمطلق دبیر ستاد انتخابات کشور، زمان آغاز به کار هیاتهای اجرایی انتخابات مجلس خبرگزان را از ۲۱ آذر و زمان آغاز به کار هیاتهای اجرایی دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی را از ۲۸ آذر اعلام کرده است.
روزی سیاه برای جامعه پزشکی ایران
روزنامه قانون ضمن انتشار گزارشی درباره «کشیدن بخیه کودک بهخاطر نداشتن ۱۵۰ هزار تومان پول» در بیمارستان اشرفی اصفهانی واقع در خمینی شهر استان اصفهان از روز وقوع این رویداد به عنوان «روزی سیاه برای جامعه پزشکی ایران» نامبرده است.
فرشید اسحاقی در گزارش روزنامه قانون با اشاره به اینکه «چند روز قبل در یکی از بیمارستانهای اصفهان، پس از آنکه خانوادهای تمکن مالی برای پرداخت بخیه صورت فرزندشان را نداشتند، پزشک بیمارستان اقدام به کشیدن بخیه و نپذیرفتن درمان کودک میکند که در نوع خود اقدامی بیسابقه در جامعه پزشکی ایران محسوب میشود»، نوشته است: «این اتفاق، لکهای سیاه در جامعه پزشکی پرمدعای ایران محسوب میشود که هرگز تاب انتقاد و خردهگیری به عملکرد خود را ندارند. چنانچه ماههای قبل و پس از پخش سریال درحاشیه، شمار زیادی از پزشکان به اتفاقات طنز این سریال واکنش نشان داده و خواستار اعاده حیثیت شدند. حال اما در اقدامی غیرانسانی، پزشکی در یکی از بیمارستانها اقدام به کشیدن بخیه کودک بهخاطر نداشتن ۱۵۰ هزار تومان پول میکند و صدای اعتراضی نیز از پزشکی در نمیآید.»
روزنامه قانون با تاکید براینکه این اقدام «اگر در هر جای دیگر دنیا و هر بیمارستان خارجی رخ داده بود، فریادهای اعتراض پزشکان بلند شده و به حقخواهی ظلم علیه کودک پرداخته بودند»، نوشته است: «اینجا اما در یک کلانشهر، کودک و خانوادهاش مظلومانه قربانی بیرحمی پزشکی میشوند که تنها به خاطر مبلغی ناچیز، بخیه از صورت کودک میکشد و ککش هم نمیگزد.»
به نوشته این روزنامه، حمیدرضا طلوعی معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بیا تاکید براینکه «در این حادثه تاسفبار، منشور حقوقی بیمار از سوی تیم پزشکی رعایت نشده»، گفته است: «پس از این اتفاق تدابیر لازم برای ترمیم مجدد چانه بیمار در نظر گرفته شد و پزشک و پرستار مربوطه هم تا صدور حکم قطعی از اشتغال در مراکز درمانی ممنوع شدند. علاوه بر اینها، دیگر اعضای کادر درمانی به هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری دانشگاه علوم پزشکی معرفی شدند.»
روزنامه قانون همچنین گزارش داده است که پس از واکنش مقامات استانی، روز یکشنبه نیز حسن قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در حاشیه همایش پزشک پژوهشگر در واکنش به این اتفاق «ضمن ابراز تاثر شدید از رفتار کادر درمانی در این رویداد»، گفته است: «متاسفانه دیشب این موضوع را در شبکههای اجتماعی دیدم و همان آخر شب دستور دادم امروز تیمی به آنجا اعزام شود و از نزدیک حادثه را بررسی کند. در عین حال رئیس دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ضمن عذرخواهی، افراد متخلف اعم از پزشک و مسئول شیفت را به دستگاه قضا معرفی کرده است؛ درباره این حادثه تلخ تحقیق میشود و حتما اگر کسانی متخلف باشند باید با آنها برخورد شود.»
این روزنامه با تاکید براینکه «عذرخواهی وزیر بهداشت در شرایطی صورت میگیرد که سودی برای خانواده مظلوم اصفهانی نداشته و گزکی هم متوجه پزشکان نمیشود»، نوشته است: «اتفاق تاسفبار در بیمارستان خمینی شهر اصفهان در حالی رخ میدهد که با توجه به پیگیریهایی که وزارت بهداشت آغاز کرده و عذرخواهی رسمی وزیر بهداشت، به نظر همچنان اتفاقات تلخ پزشکی دیگر سریعا رفع و رجوع شده و آنچه در این میان باقی میماند، کم ارزشی جان بیماران در بیمارستانهاست. با آنکه دولت تدبیر به دنبال طرح فراگیر بیمه سلامت در کشور و ارائه خدمات کم هزینه درمانی به شهروندان است، اما این اتفاق تلخ نشان داد که هنوز سوالهای بسیاری پیش روی مسئولان بهداشتی کشور در تحقق وعدههایشان است.»
«شرافت حرفهای در روزگار بیرونق اقتصاد»
روزنامه شرق نیز با انتشار یادداشتی تحت عنوان «شرافت حرفهای در روزگار بیرونق اقتصاد» نوشته است: «تمام بیمارستانهای کشور موظف هستند که بیماران اورژانسی را پذیرش کنند و اگر بیمارستانی از این کار خودداری کرده، متخلف است و باید مورد پیگرد قانونی قرار گیرد. همچنین پزشکان یا پرستارانی که دست به این عمل زدهاند، از نظر شرافت حرفهای، غیرمسئولانه عمل کردهاند اما همانطور که اشاره کردم نباید این رفتار را به جامعه پزشکی تعمیم داد.»
بهروز هادیزنوز، کارشناس اقتصاد و نویسنده یادداشت روزنامه شرق، ضمن اشاره به اینکه «در حال حاضر پزشکان بسیاری در سراسر ایران وجود دارند که نهتنها دست به چنین اعمالی نمیزنند که اتفاقا برعکس، حتی برای انجام جراحیهای سنگین یا برای بیماران خود تخفیفهای ویژه در نظر میگیرند یا حتی آنها را کاملا مجانی جراحی میکنند»، نوشته است: «باید توجه داشت پزشک یا گروه پزشکی که در بیمارستان اصفهان دست به چنین کاری زدهاند، اقلیت بسیار کوچکی از پزشکان کشور را تشکیل میدهند.»
یادداشتنویس روزنامه شرق همچنین نوشته است: «از این اتفاق نباید اینطور برداشت شود که وضعیت درمانی و بهداشتی کشور نابسامان است. درحالحاضر طرح بیمه سلامت با وجود همه مضیقه مالی دولت در حال اجراست و عملکرد آن را میتوان تا حدودی موفق ارزیابی کرد»، اما «این اتفاق بیش از هر چیزی نشاندهنده این است که هنوز بیمههای درمانی موفق نشدهاند فقرا را پوشش دهند و این بیش از همه به این دلیل است که دولت از نظر اقتصادی در وضعیتی نیست که بتواند بیش از این در زمینه بهداشت و درمان هزینه کند زیرا ازیکسو درآمدهای نفتی دولت پایین آمده و ازسویدیگر تحریمها بهطور کامل برداشته نشده و رونق اقتصادیی که انتظار آن میرفت اتفاق نیفتاده است» و علاوه بر اینها «دولت بدهیهای سنگینی به پیمانکاران، مشاوران، بانکها و... دارد که همه اینها باعث میشود از نظر مالی دولت در شرایط بدی باشد و بههمیندلیل نتواند در این شرایط منابعی را که قرار بوده به طرح بیمه سلامت تخیصص دهد بهطور کامل پوشش دهد.»
بهروز هادیزنوز در روزنامه شرق نوشته است: این اتفاق ممکن است «نارضایتیهای بخشی از جامعه پزشکی کشور را به نمایش بگذارد» اما «آنچه در شرایط فعلی و در جریان این حادثه باید به آن توجه شود این است که مقامات با پیگیری این موضوع، با متخلفان برخورد کنند تا این اتفاق باعث بیاعتمادی به مجموعه درمانی و پزشکی کشور نشود.»