روزنامه شرق در تیتر یک خودبا عنوان «خانهتکانی در وزارت خارجه» گزارش داده است که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، روز یکشنبه در حکمی چند جابهجایی در این وزارتخانه انجام داد و حسین امیرعبداللهیان، معاون عربی و آفریقایی خود که اتفاقا در دوران دولتهای نهم و دهم نیز در همین وزارتخانه سمتهای مدیریت کل خلیجفارس و خاورمیانه وزارت امور خارجه (۱۳۸۹)، سفارت جمهوری اسلامی ایران در بحرین (۱۳۸۶ تا ۱۳۸۹) و ریاست ستاد ویژه عراق در وزارت امور خارجه (۱۳۸۵ تا ۱۳۸۶) را برعهده داشت، از معاونت کنار گذاشت.
این روزنامه با اشاره به اینکه «حسین جابریانصاری که تا دیروز سخنگوی وزارت خارجه بود، جای حسین امیرعبداللهیان را گرفته است»، نوشته که براساس حکم دیگری که محمدجواد ظریف صادر کرد؛ از این پس بهرام قاسمی، سخنگو و رئیس جدید مرکز دیپلماسی عمومی و رسانهای این وزارتخانه خواهد بود، و همزمان «جابهجاییها در وزارت خارجه به مرکز آموزش و پژوهشهای بینالمللی نیز رسید و براساس حکم وزیر خارجه، سیدمحمدکاظم سجادپور، ریاست این مرکز را برعهده گرفت.»
شرق با تاکید براینکه «چند جابهجایی در وزارتخانه حساسی مانند وزارت خارجه بیگمان با گمانهزنیهایی همراه است و وقتی حرف از تغییر معاون عربی و آفریقایی باشد، ذهنها به سوی این سؤال میرود که آیا نتیجه این تغییرات به تغییر در رویکرد جمهوری اسلامی ایران در منطقه میانجامد یا خیر»، نوشته است: «اخیرا رسانههای خارجی از وجود نشانههایی از نرمش بیشتر ایران در مسائل منطقه خصوصا سوریه» گزارش داده بودند.
این روزنامه همچنین نوشته است: «جابهجاییهای صورتگرفته در وزارت خارجه ایران تا حدی این گمانه که ایران قصد دارد بر مسائل منطقه خصوصا سوریه تمرکز بیشتری داشته باشد و حتی با ایجاد تغییرات احتمالی در رویکرد خود به سوی حلوفصل بحران برود را تقویت میکند. این موضوعی است که برخی از کارشناسان و دیپلماتهای داخلی نیز آن را تأیید میکنند»، ضمن اینکه «سوابق کاری و پیشینه حسین امیرعبداللهیان و حسین جابریانصاری نیز عامل دیگری برای تقویت این گمانه است» چرا که جابریانصاری اکنون جایگزین حسین امیرعبداللهیان یکی از بازماندگان دولت احمدینژاد در وزارت خارجه شده است که رویکرد و مواضع او درباره مسائل منطقه خصوصا سوریه و یمن نیز بر کسی پوشیده نبود.
جاوید قرباناوغلی، مدیرکل پیشین آفریقای وزارت خارجه، نیز طی یادداشتی در روزنامه شرق با تاکیبراینکه «کارنامه امیرعبداللهیان قابلقبول نبود»، نوشته است: «کارنامه آقای عبداللهیان که از دولت قبل شروع شده و در دولت جدید ادامه پیدا کرد، در دیپلماسی منطقهای ما قابلقبول نبود» و حتی «بهجرئت میتوان گفت که درک او از منطقه و رویکرد سیاسی او در شأن یک دیپلمات نبود و بیشتر با زبان غیردیپلماتیک صحبت میکرد بنابراین بنده قبلا نیز به صورت شفاهی و حتی در قالب نامه به دکتر ظریف گفته بودم که مشخصا رویکردهای امیرعبداللهیان درباره مسائل یمن و سوریه از نظر بسیاری از کارشناسان و دیپلماتهای ما در وزارت خارجه قابلقبول نیست.»
یادداشتنویس روزنامه شرق با تاکید براینکه حسین امیرعبداللهیان «حامیان نیرومندی داشت»، نوشته است: «بههرحال ایشان از معاونت عربی وزارت خارجه کنار گذاشته شد و اکنون آقای جابریانصاری با کولهباری از دانش و تجربه در مسائل منطقه جایگزین او شده است.»
جاوید قرباناوغلی البته یادآوری کرده است که «این جابهجایی لزوما به معنی تغییر رویکرد ما در خاورمیانه» نیست اما «امیدواریم که در پرتو این انتصاب، آقای ظریف و در مرحله بعد مسئولان عالیرتبه و تصمیمسازان کشور به واسطه گزارشهایی که دریافت میکنند، درک روشنتر و واقعبینانهتری از منطقهای که در آن زندگی میکنیم و اهداف و برنامههای مربوطه به دست آورند» و مجموعه اینها «منجر به تصحیح رویکردهای ما در منطقه و آغاز ریلگذاری در مسیری باشد که منافع ما را بهتر و با هزینههای کمتر تأمین کند.»
روزنامه ابتکار هم تغییرات در وزارت خارجه ایران را «تغییرات پسا برجامی دستگاه دیپلماسی» توصیف کرده و نوشته است: «حرف و حدیثها بر سر تغییر و تحولات در وزارت خارجه از آبان سال ۹۴ با تغییر مرضیه افخم اولین سخنگوی زن وزارت خارجه و انتصاب وی به عنوان سفیر ایران در مالزی کلید خورد و از همان مقطع گمانهها درباره رفتن حسین امیرعبداللهیان از معاونت عربی آفریقای وزارت خارجه شدت گرفت و از زمستان، امیرعبداللهیان که مسئولیت موضوعات سوریه و تحولات خاورمیانه را بر عهده داشت روزه سکوت اختیار کرد و به گمانهها درباره جابهجاییاش در وزارت خارجه قوت بخشیده» بود.
این روزنامه با اشاره به اینکه «محمد جواد ظریف پیش از تغییرات در وزارتخانه متبوعش را امری عادی و مرسوم» عنوان کرده بود، نوشته است: پیشتر «شایعات درباره جابهجایی دیپلماتها در وزارت خارجه بعد از توافق هستهای ابعاد دیگری یافت و گمانهها درباره تغییر عباس عراقچی و مجید تختروانچی، حمید بعیدینژاد در رسانههای گروهی دست به دست میشد اما این شایعات تاکنون روی حقیقت نگرفته است.»
روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، برکناری حسین امیرعبداللهیان را «تغییر مرد شماره یک دیپلماسی منطقهای ایران» ارزیابی کرده و نوشته است: «حسین امیر عبداللهیان نفر اول دیپلماسی سوری ایران از معاونت عربی- آفریقایی وزارت خارجه کنار رفت و حسین جابری انصاری، سخنگوی وزارت امور خارجه جایگزین او شد.»
این روزنامه با تاکید براینکه «حسین امیرعبداللهیان از سال ۱۳۹۰ یعنی آغاز بحران سوریه نقشی کلیدی در اعمال دیپلماسی ایران در سوریه داشت و چندبار به جای وزیر امور خارجه در مذاکرات برای حل بحران سوریه شرکت کرد»، نوشته است: «نقش او در دیپلماسی خاورمیانهای وزارت امور خارجه به خصوص در یمن، عراق و لبنان نیز کلیدی بود و تغییر او میتواند سیگنالهای بیرونی متفاوتی داشته باشد.»
روزنامه جوان در معرفی حسین جابری انصاری که پیش از این سخنگوی وزارت خارجه و مدیرکل خاورمیانه و شمال آفریقای این وزارتخانه بود، نوشته است: او دیپلماتی است که «تمایل بیشتری به مذاکره با معارضان سوریه دارد» و حتی «در مصاحبههای غیررسمی در سالهای قبل، تلویحا از نحوه برخورد ایران با مسئله سوریه انتقاد کرده بود.»
این روزنامه با اشاره به اینکه غیر از برکناری حسین امیرعبداللهیان، محمدکاظم سجادپور نیز جایگزین هادی سلیمانپور به عنوان رئیس مرکز آموزش و پژوهشهای بین المللی وزارت خارجه شده، نوشته است: «محمدکاظم سجادپور که از مدافعان جدی توافق توافق هستهای بین ایران با ۱+۵ است، در کنار چهرههایی مانند صادق خرازی در امریکا تحصیل کرده و در سیاست خارجی ایران به حلقه نیویورکیها معروف هستند.»
این روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران از احتمال تغییر سمت عباس عراقچی هم خبر داده و نوشته است: «هنوز مشخص نیست تغییرات وزارت خارجه در همین نقطه متوقف خواهد شد یا اینکه گزارشهای غیررسمی درباره تغییر عباس عراقچی هم محقق خواهد شد یا نه؟»
روزنامههای شرق و شهروند از کشته شدن یک دختر جوان به دست پدرش در شهرستان خوی خبر دادهاند.
به نوشته روزنامه شرق «اهالی بلوار ولیعصر در شهرستان خوی صبح شنبه با مرد میانسالی روبه رو شدند که سلاحی به دست داشت» و این مرد خشمگین بعد از اینکه به مقابل دانشکده پرستاری رسید با شلیک، دختر جوانی را هدف دو گلوله قرار داد» و در حالی که «مردم که از دیدن این صحنه شوکه شــده بودند قصد داشتند به کمک دختر جوان بروند مرد خشمگین ادعا کرد پدر دختر جوان است و کسی حق نزدیک شدن به آنها را ندارد.»
این روزنامه خبر داده است که «با اعلام موضوع به پلیس، مأموران در صحنه حاضر شدند و مرد میانسال را بازداشت کردند. همچنین عوامل اورژانس پس از حضور در صحنه، مرگ دختر جوان را تأیید کردند.»
روزنامه شهروند هم گزارش داده است که پس از «انتقال مرد میانسال به اداره پلیس، او در بازجوییهای اولیه با اعتراف به قتل دخترش با اسلحه شکاری مدعی شد: چند روزی بود که به رفتارهای دخترم سوءظن داشتم، فکر میکردم او با پسر غریبهای ارتباط دارد، برای اینکه آبروی خانوادهام را حفظ کنم، امروز دخترم را تعقیب کردم و او را با شلیک دوگلوله به قتل رساندم.»
این روزنامه نوشته است: «مردی که تیراندازی کرده، از ساکنان روستای "عذاب" از توابع خوی بوده است و محل تیراندازی از قول یکی دیگر از اهالی خوی نوشته است: «گویا مردی که امروز تیراندازی کرده، از قصد دخترش که میخواسته با خواستگار خود فرار کند، با خبر شده است. این مرد پس از آنکه دخترش را به همراه پسرجوان در بلوار ولیعصر مییابد، با اسلحه به تهدید پسر میپردازد و دختر نیز وقتی میبیند پدرش اسلحه را به سمت خواستگار او گرفته، خود را جلوی لوله تفنگ قرار میدهد تا مانع آسیب دیدن پسر شود که درهمین هنگام دو گلوله به دخترجوان شلیک شد.»
بهروز جوانمرد، استاد دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری، در گفتوگو با روزنامه شهروند گفته است: ماده ٢٢٠ قانون مجازات اسلامی مصوب ١٣٧٠ با رویکردی تعبدی مقرر داشته بود «پدر یا جدپدری که فرزند خود را بکشد، قصاص نمیشود و به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول و تعزیر محکوم خواهد شد» و ۲۲ سال بعد مقنن در ماده ٣٠١ ق. م. ا. مصوب ١٣٩٢ مقرر کرده است که «قصاص در صورتی ثابت میشود که مرتکب، پدر یا از اجداد پدری مجنی علیه نباشد.»
روزنامه فرهیختگان از «احتمال مرگ ۱۲ کارگر» در انفجار لوله گاز شهران خبر داده و از قول یک کارگر افغان نوشته است: «حداقل ۱۲ نفر از همکارانم در تونل مشغول کار بودند که من رفتم. از تونل که بیرون آمدم پنج دقیقه بعد صدای انفجار آمد. مطمئن هستم حداقل ۱۲ نفر داخل تونل بودند، هیچ خبری از آنها نیست.»
فرناز استادنوبری گزارشنویس این روزنامه با اشاره به اینکه در جریان بازدیدش از محل انفجار در شهران با کارگر گریانی مواجه شده، نوشته است: «به محض اینکه از او سوال کردم زد زیر گریه و گفت: از آن ۱۲ نفری که آنجا بودند از هیچکس خبری نیست. من مطمئن هستم حداقل ۱۲ نفر آنجا بودند. من ۱۰ دقیقه قبل از حادثه از آنجا بیرون رفته بودم و صدای انفجار را شنیدم، همکارانم هم قرار بود همانجا بمانند و کسی خارج نشد. چطور ممکن است فقط یک نفر فوت شده باشد؟»
صاحب یک «سوپرمارکت» در نزدیکی محل انفجار هم درباره حرفهای کارگر افغان به روزنامه فرهیختگان گفته است: «راست میگوید اما چون هیچکس از آنها کسی را در ایران ندارد و پیگیر کارشان نیست اعلام نکردهاند»، اما علیاکبر روحنواز، مدیر روابطعمومی متروی تهران، این موضوع را تکذیب کرده و گفته است: «یعنی ۱۲ نفر زیر آن گودال ماندهاند و ما میگوییم یک نفر بوده است؟ آن هم در جامعهای که همهچیز شفافسازی است؟ بعد هم به فرض که بخواهیم شفافسازی نکنیم این افراد خانواده دارند و عزیز کسانی هستند که قطعا وضعیتشان را پیگیری میکنند.»
مدیر روابط عمومی متروی تهران درباره اینکه «گفته میشود خانوادههایشان افغان هستند و در ایران نیستند»، هم گفته است: «یعنی ما انصاف نداریم؟ به هر حال این حرف بچگانه و بیاساس است»، اما جلال ملکی سخنگوی سازمان آتشنشانی درباره شمار مفقودان انفجار شهران به روزنامه فرهیختگان گفته است: «آنطور که به ما گفتهاند همان یک نفر (کارگر) بوده اما اینکه میگویید ۱۲ نفر بودهاند هم نمیگویم نیست. از سوی دیگر دستگاههای زندهیاب در محل حادثه گذاشتهاند و با بررسیهایی که انجام شد هیچکس داخل نبود. یعنی از بابت اینکه فرد زندهای داخل نیست اطمینان کسب شده ولی درباره فوتیها باید متروی تهران نظر قطعی را بدهد.»
روزنامه آرمان عکس یک خود به تصاویری از مراسم ختم و بزرگداشت حبیب محبیان، خواننده، اختصاص داده و و با تیتر «مراسم ختم حبیب پشت درهای بسته» نوشته است: «این مراسم در حالی در مسجد جامع شهرک غرب برگزار شد که «سیل عظیمی از هواداران حبیب محبیان پشت درهای بسته مسجد ایستاده بودند و در حالی که سالن اجتماعات مسجد از جمعیت پر نشده بود، اما مسئولان سالن اجازه ورود مردم را نمیدادند و همین امر باعث ایجاد هرج و مرج و بینظمی در بخش بیرونی مسجد شد.»
این روزنامه همچنین خبر داده که مدیر خانه موسیقی طی سخنانی در مراسم بزرگداشت حبیب گفته است: «خانه موسیقی به عنوان تنها نهاد صنفی برای مراسم تشییع وی در تهران تلاش کرد؛ اگرچه این امر محقق نشد و وی در همان محل سکونت تشییع و تدفین شد.»
روزنامه جهان صنعت عکسی از محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید را در صفحه یک خود منتشر کرده و در گزارشی با تیتر «فراکسیون فرمایشی امید» به بررسی «شکست اصلاحطلبان در انتخابات کمیسیونهای مهم مجلس» پرداخته است.
این روزنامه با تاکید براینکه «انتخابات هفتم اسفند در ظاهر برای لیست امید و اصلاح طلبان پیروزی به ارمغان آورد اما در باطن چیزی را عوض نکرد»، از قول محمدعلی وکیلی عضو فراکسیون امید به «بیبرنامگی و تصمیمات شخصی برای ورود به کمیسیونها» خبر داده و نوشته است: «از همان هشتم اسفندماه تصمیم داشتم عضو و رییس کمیسیون فرهنگی باشم و با یک تیم قوی با قدرت وارد این کمیسیون شویم اما نتوانستم چهار نفر از دوستان را باخود همراه کنم.»
جهان صنعت با اشاره به اینکه ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس دهم به نصرالله پژمانفر از اعضای جبهه پایداری رسیده، نوشته است: «فقط کمیسیون فرهنگی نبود که از چنگ اصلاح طلبان درآمد بلکه کمیسیون مهم آموزش هم ریاستش به محمدمهدی زاهدی رسید؛ وزیر علوم محمود احمدینژاد که نقشی فعال در استیضاح وزیر محبوب دانشگاهیان کشور یعنی رضا فرجی دانا داشت.»
این روزنامه با اشاره به ریاست اصولگرایان بر اغلب کمیسیونهای مجلس دهم، نوشته که این «سرنوشتی است که برای کمیسیون اقتصادی مجلس هم رقم خورد. کمیسیونی که بیشترین هواخواه را بین اصلاحطلبان داشت و سر آخر ریاستش به یک اصولگرا رسید. امیدیها حتی نتوانستند ریاست کمیسیون امنیت ملی را هم به دست آورند و مصطفی کواکبیان با اختالف معنی داری رقابت را به علاء الدین بروجردی در این کمیسیون واگذار کرد.»
روزنامه همدلی نیز در تیتر یک شماره دوشنبه خود با از «جابهجایی شبانه در ترکیب کمیسیونها» خبر داده و نوشته است: «حرف و حدیثها بر سر اعضای کمیسیونها و ترکیب آن بسیار بود، از ترافیکها در یکی دو کمیسیون گرفته تا اعتراضها برای در نظر نگرفتن تخصص و تجربه نمایندگان»، نوشته است: «رنگ و بوی اختلافات در مورد کمیسیونها در آخرین روز، پیش از انتخاب هیات رئیسه شکلی متفاوت به خود گرفت، به صورتی که در عرض یک شب تغییراتی قابل توجه در مورد کمیسیونها مشاهده شد و برخی اعضا مجبور شدند با یک تماس تلفنی کولهبار به دوش بگیرند و به کمیسیونی دیگر کوچ کنند که در زمره اولویتهای آنها نبوده است.»
محمدعلی پورمختار، رئیس کمیسیون اصل نود در مجلس نهم، به روزنامه همدلی گفته است: «شب قبل از انتخاب اعضای هیات رئیسه کمیسیونها آقای لاریجانی با من تماس گرفتند و مصرانه نظرشان بر این بود که به کمیسیون قضایی بروم چرا که در آنجا به حد نصاب نرسیده بود و لازم بود تقویت شود. در هر صورت یک قوه بزرگی مانند قوه قضائیه با کمیسیون قضایی در تماس است و ضعیف بودن آن به هیچ عنوان صلاح نیست به این ترتیب به علت ارادتی که به آقای لاریجانی داشتم قبول کردم به کمیسیون حقوقی قضایی برویم، حتی به بهای از دست دادن ریاست کمیسیون اصل ۹۰.»
محمدرضا تابش اما این تماسها را ناشی از توافق در مجلس عنوان کرده و گفته است: «جلسه روسای شعب با هیات رئیسه مجلس در چندین نوبت تشکیل شد و اغلب شکایتها و گلهها مورد ارزیابی قرار گرفت» و حتی «حدود ۹۵درصد از مشکلات رفع شد و فقط حدود ۵ درصد باقی مانده که در این موارد به رئیس مجلس اختیار داده شد تا شخصا موضوع را پیگیری کند» و اکنون «اگر تغییری ایجاد شده با رایزنی آقای رئیس مجلس و رضایت طرف مقابل بوده است» و دراین باره «علی لاریجانی موضع سیاسی و جناحی نداشته است و خواسته قضایا حل و فصل شود، اما ممکن است در برخی موارد به ضرر یک جناح و به سود جناح دیگر شده باشد.»