در بخش اول مطلب پیش رو، به تاریخچه معاهده ۴۵ ساله انپیتی میپردازیم و نقاط قوت و ضعف آن را ارزیابی میکنیم. در این بخش همچنین نگاهی خواهیم داشت به کنفرانس بازنگری انپیتی که هر ۵ سال یکبار برگزار میشود و موضوع مذاکرات هستهای ایران و شش قدرت جهانی.
Your browser doesn’t support HTML5
۴۵ سال از زمانی که پیمانی بینالمللی به نام انپیتی اجرایی شد، میگذرد. انپیتی یا همان معاهده منع گسترش سلاحهای اتمی، که در دهه ۶۰ میلادی یکی از نقاط عطف دوران جنگ سرد به حساب آمد، در سال ۱۹۶۸، توسط آمریکا، اتحاد جماهیر شوروی و بریتانیا، برای امضای سایر کشورها آماده شد. دهها کشور از جمله ایران، به آن پیوستند و در سال ۱۹۷۰، ۴۵ سال پیش این پیمان بینالمللی اجرایی شد. پیمانی با سه اصل: خلع سلاح، عدم اشاعه و در نهایت استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای.
در طول سالهای بعد تا امروز حدود ۱۹۰ کشور به این معاهده پیوستهاند که البته در میان آنها برخی هنوز آن را در مجالس قانونگذاریشان تصویب نکردهاند. انپیتی در این روزها ۴ غایب اصلی دارد. هند و پاکستان، دو کشوری که به در اختیار داشتن سلاح اتمی اعتراف میکنند. اسرائیل که در تعاریف بینالمللی به آن کشور دارای سلاح که به آن اذعان نمیکند و کره شمالی که پیشتر عضو این معاهده بوده و دوازده سالی است که از این پیمان خارج شده است.
با وجوداین ، آونِر کوهن، استاد مطالعات امور خلع سلاح در انستیتوی مدیلبِری در دانشگاه مونتری، معتقد است که انپیتی مهمترین پیمان امنیتی بینالمللی است که مورد توافق کشورها قرار گرفته است. آقای کوهن دراین باره به رادیو فردا میگوید: «اصلا نمیتوان تصور کرد که دنیا بدون انپیتی چگونه جایی میشد. به نظرم دنیایی آشوبزده و خطرناک میشد. هنگامی که مذاکرات برای تهیه انپیتی انجام میشد، ۵ کشور دارای سلاح هستهای در دنیا بودند. و هنوز هم خلع سلاح نشدند، اگرچه که یکی از اصول بنیادین پیمان، خلع سلاح بوده، اما تعداد کشورهای دارای سلاح، به آن شکلی که بیم آن میرفت، افزایش پیدا نکرد. در اوایل دهه ۶۰، کابوس جان کندی، رئیس جمهور وقت آمریکا، این بود که بیست یا سی کشور دیگر، به سلاح دست یابند، این اتفاق رخ نداد، البته کشورهای اسرائیل، هند، پاکستان و کره شمالی مجهز به سلاح شدند. مسلما این یک مشکل است، و باید به دنبال راهحل برای آن بود. اما خب اینها بیست یا سی کشور نیستند. در نتیجه نمیتوان گفت وضعیت کاملا مطلوبیست اما این پیمان موفق بوده است».
اگرچه بسیاری از تحلیلگران ِ حوزه خلع سلاح، با آونِر کوهن، درباره موفقیت یا اهمیت انپیتی، همنظر هستند، اما رخدادهای دنیای امروز ما، یادآور این است که موضوع خلع سلاح یا عدم اشاعه و حتی استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای، یکی از چالشهای مهم جامعه بینالمللی است. آن نگرانیای که حدود پنجاه سال پیش، آمریکا و شوروی را بر سر میز مذاکره درباره یک پیمان هستهای آورد، در سال ۲۰۱۵، هنوز مایه نگرانی بسیاری از تحلیلگران است. اینکه از سلاح هستهای هنوز به عنوان یک ابزار استراتژیک در گفتمان کشورهای قدرتمند استفاده میشود.
طارق رئوف، مدیر برنامه خلع سلاح هستهای در انستیتوی بینالمللی مطالعات صلح استکهلم، دراین باره به رادیوفردا میگوید: «متاسفانه بسیاری بر این باور بودند که با اتمام جنگ سرد، در اوایل دهه نود، استفاده از سلاح هستهای به عنوان یک ابزار سیاسی، بسیار کاهش بیابد، اما در چند سال گذشته ما شاهد بازگشت این پدیده به وضعیت پیشین هستیم. در وضعیت کنونی اروپا و بحران اوکراین، اظهارنظرهایی از سوی روسیه درباره یادآوری توانایی هستهایاش به مخالفان را شنیدیم. از سوی دیگر ناتو و آمریکا نیز بر نقش سلاحهای هستهای تاکید میکنند و در استراتژی بهروز شده ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) سلاحهای هستهای هنوز نقش مهمی در زمینه دفاعی اعضای این سازمان ایفا میکنند».
پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای یا همان انپیتی، برای یک بازه زمانی ۲۵ ساله تهیه شد. اما در سال ۱۹۹۵ (بیست سال پیش) این پیمان دائمی شد. در زمان تهیه متن پیمان انپیتی، کشورهایی که سلاح اتمی نداشتند، مانند سوییس، نروژ و آلمان، بیم آن داشتند که با پیوستن به این معاهده فعالیت هستهای خود را محدود کنند در حالی که پنج کشور دارای سلاح، با تعهدی نسبی، در این پیمان بر آنها برتری خواهند داشت. از همین رو در بند هشتم انپیتی آمده است که از زمان اجرایی شدن انپیتی، هر پنج سال یکبار، کنفرانس اعضای این پیمان برگزار شود تا از یک سو نحوه اجرای پیمان بررسی شود و از سوی دیگر اعضا با نگاهی به آینده، پیشنهادهای خود را تدوین میکنند. تاکنون هشت دور از این کنفرانسهای بازنگری برگزار شده و نهمین کنفرانس، از هفتم اردیبهشت به مدت سه هفته در نیویورک برگزار میشود.
این کنفرانس پس از تشکیل چندین کمیته و نشست مقدماتی و آمادهسازی در فضایی انجام میشود، که یکی از چالشبرانگیزترین موضوعات مرتبط با انرژی هستهای در این روزها، موضوع برنامه هستهای ایران و مذاکرات مربوط به آن است. مذاکراتی که در پی دستیابی طرفین به تفاهمی بر سر راه حلها، هماکنون در مرحله تدوین یک توافق جامع است.
نماینده ویژه رئیس جمهور آمریکا در امور عدم اشاعه سلاحهای هستهای، آدام شاینمن، درباره تاثیر این مذاکرات در کنفرانس بازنگری ان پی تی به رادیو فردا میگوید: «به نظرم اگرچه هنوز کار زیادی باید انجام شود، اما اینکه ما به اتفاق نظر بر سر چارچوب توافق جامع رسیدیم، و مسیری طولانی را طی کردیم، از همه اعضای انپیتی به عنوان رخدادی مثبت ارزیابی میشود. این نمونهای از پیروزی دیپلماسی است، ابزاری که میتوان برای حل بسیاری از چالشهای این معاهده میتوان از آن استفاده کرد و با توجه به اینکه در فضایی بسیار پیچیده و استراتژیک هستیم، به نظرم موضوع ایران، به عنوان خبری بسیار خوب برای این کنفرانس خواهد بود».
فضای پیچیدهای که این مقام آمریکایی از آن سخن میگوید در کنار موضوع هستهای ایران، شامل انزوای کره شمالی و بحران اوکراین و تنش در روابط روسیه و آمریکا از یک سو و بیم دسترسی افراطگرایان خصوصا ستیزهجویان اسلامگرا به سلاحهای هستهای از سوی دیگر است. سلاح هستهای که طارق رئوف، که هماکنون برای شرکت در کنفرانس بازنگری انپیتی در نیویورک به سر میبرد، خطرش را اینگونه توصیف میکند: «دنیا نمیتواند پیامدهای انفجار حتی یک بمب اتمی را تحمل کند، مهم هم نیست که این اتفاق به صورت تصادفی بیفتد یا اقدامی عمدی در جریان یک جنگ باشد. دنیا ظرفیت روبرو شدن با تاثیر چنین رخدادی بر زندگی صدها هزار انسان را نخواهد داشت. چرا که کوچکترین سلاح اتمی امروز صدها برابر قدرتمندتر از سلاح هایی است که در هیروشیما و ناکازاکی استفاده شد».
در مراحل پایانی جنگ جهانی دوم، هفتاد سال پیش، آمریکا از بمب اتمی در دو شهر ژاپن، هیروشیما و ناگازاکی استفاده کرد. دو بمبارانی که دستکم ۱۲۹ هزار کشته بر جا گذاشت و تنها باری بود که در جریان یک جنگ از سلاح اتمی استفاده شد.
در بخش دوم این مطلب به دو موضوع پررنگ کنفرانس بازنگری، جنبه انسانی خلع سلاح و خاورمیانه عاری از سلاح اتمی، نگاهی خواهیم داشت.