آیتالله خامنهای در دیدار با نواز شریف، نخست وزیر پاکستان، که برای سفری دو روزه به تهران رفته بود، با اشاره به روابط «خوب و صمیمی» ایران و پاکستان، گفت که جدا از دولت آمریکا، دولتهای دیگری نیز تلاش دارند تا میان دو کشور فاصله ایجاد کنند.
سفر نواز شریف که در پی تنش بین اسلام آباد و تهران برسرربوده شدن سربازان ایرانی ازسوی گروه جیشالعدل صورت گرفت، سفری بالقوه مهم تلقی شده است که میتواند همکاری دو کشور را در زمینههای امنیتی و اقتصادی تقویت کند و در سطح منطقه، در چهارچوب روابط اسلام آباد با ریاض، مسئله افغانستان و بحران سوریه، به نوعی تفاهم و همگرایی بیانجامد.
سرتاج عزیز، مشاور امنیت ملی پاکستان، که در سفر نواز شریف به تهران او را همراهی کرد، پیشتر گفته بود که پاکستان خواهان توازن روابط بین عربستان و ایران و پاکستان است.
توازن روابط
به رغم این انتظارات و نزدیکی جغرافیایی ایران و پاکستان، روابط فعلی دو کشور نه چندان گرم و نه چندان سرد است. در واقع یکی از مشکلات اصلی نوازشریف در حوزه سیاست خارجی، در چگونگی ایجاد توازن در روابط کشورش با عربستان و کوشش برای احیای روابط با ایران نهفته است.
برقراری توازن روابط با دو کشور که اختلافات سیاسی و عقیدتی متعدد دارند و هر کدام مدعی صیانت و رهبری برسایر کشورهای مسلماناند، میتواند کاری بس دشوار باشد، به ویژه در این برهه زمانی که احتمال بهبود روابط ایران با آمریکا باعث بروز بیاعتمادی در میان کشورهای عربی خلیج فارس شده و آنها را نسبت به حمایت آمریکا در برابر آنچه که تهدید جدی ایران مینامند، دچار تردید کرده است.
چالشهای ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک
پاکستان روابط بسیار خوبی با همه اعضا شورای همکاری خلیج فارس دارد ولی رابطهاش با عربستان شاخص و ممتاز است. این روابط میتواند به نخست وزیر پاکستان امکان دهد تا کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، به ویژه عربستان را متقاعد کند که تقویت روابط با ایران به ضرر آنها نخواهد بود.
تلاش پاکستان برای برقراری توازن راوبط با ایران و کشورهای عربی خلیج فارس که با توجه به تحولات و بحرانهای سیاسی منطقه و واقعیات مترتب بر آن گرفته شده، مایه ژئوپولیتیک (سیاست جغرافیایی) و ژئواکونومیک دارد.
پاکستان بیش از ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک با ایران دارد. ایالت بلوچستان، بزرگترین ایالت کشور پاکستان که حدود ۴۴ درصد خاک این کشور را در برمیگیرد در کنار استان سیستان و بلوچستان ایران قرار دارد و پیوندهای اجتماعی، قومی و اقتصادی و تجاری نوعی وابستگی متقابل بین آنها به وجود آورده است. ایران ۱۰۰ مگاوات برق به بلوچستان پاکستان صادر میکند و قرار است با احداث خطوط جدید انتقال برق بین دو کشور، این میزان را به ۱۰۰۰ مگاوات افزایش دهد.
ایران بر آن است که با اتمام پروژه گاز ایران و پاکستان بخشی از نیازهای انرژی این کشور را تامین کند و در عین حال تمایل دارد که یک پالایشگاه در ایالت بلوچستان احداث کند. در حال حاضر میزان تجارت بین دو کشور پاکستان و ایران بیش از یک میلیارد دلار در سال است و نواز شریف در تهران تاکید کرد که امکانات بالقوه برای افزایش آن تا پنج میلیارد دلار وجود دارد.
دو کشور نقاط مشترک زیادی دارند و امضا ۹ سند و یادداشت تفاهم بین دو کشور که در پی سفر نواز شریف به تهران امضا شد میتواند گامی در تعمیق روابط و تحکیم مناسبات دو کشور باشد. نواز شریف در تهران تصریح کرد که سفر او به ایران «با هدف گشودن فصلی تازه در روابط دو کشور» صورت گرفته است.
با این حال ایران و پاکستان دیدگاههای متفاوتی در رابطه با افغانستان و تحولات خاورمیانه دارند و در برخی زمینههای تجاری مانند توسعه چابهار با کمک هند و توسعه بندرگوادر با همکاری و سرمایه گذاری چین، رقیب یکدیگرند.
ایران یک واقعیت ژئوپولیتیک برای پاکستان است ولی کشورهای عربی خلیج فارس اهمیت به سزایی برای توسعه اقتصادی پاکستان دارند. برپایه آمار «مرکز مطالعات پاکستان و خلیج [فارس]» در اسلام آباد، بیش از سه میلیون پاکستانی در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در بخشهای مختلف اقتصادی و سازمانهای انتظامی، امنیتی و نظامی کار میکنند.
عربستان سعودی و امارات متحده عربی به ترتیب ۱.۵ و ۱.۲ میلیون نفر را جذب کردهاند و بقیه کارکنان پاکستانی در چهار کشور دیگر شورای همکاری مشغول بکارند.
نزدیکی پاکستان و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس منجر به جذب منابع مالی بسیار زیادی برای پاکستان شده است. وجوه ارسالی کارگران و کارکنان پاکستانی از کشورهای عربی خلیج فارس به کشورشان بیش از پنج میلیارد دلار در سال است. این کشورهای عربی قریب ۳۰ میلیارد دلار در پاکستان سرمایهگذاری کردهاند و حجم تجارت بین این کشورها با پاکستان از ۱۰ میلیارد دلار تجاوز میکند.
کشورهای شورای همکاری به ویژه عربستان سعودی و امارات متعاقب زمینلرزه سال ۲۰۰۵ و سیل سال۲۰۱۰ در پاکستان، کمکهای گستردهای را به این کشور ارزانی داشتند. سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان، در ماه ژانویه سال جاری در سفر خود به اسلام آباد از یک کمک مالی بلاعوض ۱.۵ میلیارد دلاری به پاکستان خبر داد.
این سفر و کمک بلاعوض که با اظهارات برخی از مقامهای پاکستانی با زیر سئوال بردن پروژه لوله گاز ایران- پاکستان توام بود، منجربه گمانه زنیهایی درمنطقه شد مبنی بر اینکه عربستان تلاش دارد پاکستان را از پروژه مذکور منصرف کند.
در پی گستردگی دامنه این گمانه زنیها در پاکستان، سرتاج عزیز، مشاور امنیت ملی این کشور، اعلام کرد که کمک بلاعوض عربستان بدون پیششرط به پاکستان داده شد و سیاست خاورمیانهای این کشورتغییر نخواهد کرد.
دورنمای ناروشن
پاکستان در چنبره چالشهای ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک گرفتار شده است. وابستگی شدید اقتصادی پاکستان به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس که ایران را تهدیدی جدی برای خود میدانند، این کشور را ناخواسته وارد معادلات امنیتی خاورمیانه، به ویژه منطقه خلیج فارس، کرده است. همکاریهای نظامی گسترده پاکستان با این کشورهای عربی نیز مزید بر علت شده است.
پاکستان دراثر جنگ و درگیری سی ساله که با هجوم ارتش سرخ به افغانستان پا گرفت و پس از طی مراحل و ماهیتهای جورواجور، اکنون در بخشی از خاک این کشور به صورت نیابتی ادامه دارد، هزینههای انسانی، اجتماعی و اقتصادی شدیدی را متحمل شده است.
جدا از این پاکستان درگیر نهضتهای گوناگون قومی، دینی و فرقهای است که ثبات و امنیت کشور را تهدید میکند. از این جهت رهبران این کشور مایل نیستند که جبهه تازهای را بگشایند و تلاش دارند که در پیگیری منافع ملی خود جانب ایران یا کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را نگیرند و در واقع بیطرفی فعال و مثبت را پیشه کنند.
پاکستان، به باور برخی از کارشناسان این کشور، باید با ایفای نقش کاتالیزور (واسطه) سیاسی، ایران و عربستان، یعنی مهمترین عضو شورای همکاری، را بهم نزدیک کند و حتی پیوند زند – کاری که در شرایط فعلی، با توجه به عدم اعتماد ریشهدار میان تهران و ریاض و شماری دیگر از کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین ظرفیت دیپلماسی پاکستان، موفقیت چندانی برای آن پیشبینی نمیشود.
فائق شدن به این عدم اعتماد، به اراده سیاسی و فراست دیپلماسی ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بستگی دارد. در حال حاضر کور سویی از تغییر سیاست عربستان در قبال ایران دیده میشود که در دعوت محمد جواد ظریف برای سفر به عربستان و برخی جابحاییها در دستگاه امنیتی عربستان، مانند کنار گذاشتن بندر بن سلطان، رئیس سازمان اطلاعات این کشور و از مخالفان شدید ایران، متجلی شده است.
اگر ایران بتواند گفتوگوهای هستهای را به سرانجام برساند و به تفاهمی پایدار با کشورهای غربی، به ویژه آمریکا، دست یابد، راه برای گفتوگوهای سازنده میان ایران و کشورهای شورای همکاری، از جمله عربستان، هموار خواهد شد و در آن صورت پاکستان میتواند با ایجاد موازنه روابط با کشورهای دو سوی خلیج فارس، تلاش خود را برای کاهش تنشهای بین دولتی در منطقه بکار گیرد.
...........................................................................................................................
دیدگاه نویسنده بازتاب نظر رادیو فردا نیست.
سفر نواز شریف که در پی تنش بین اسلام آباد و تهران برسرربوده شدن سربازان ایرانی ازسوی گروه جیشالعدل صورت گرفت، سفری بالقوه مهم تلقی شده است که میتواند همکاری دو کشور را در زمینههای امنیتی و اقتصادی تقویت کند و در سطح منطقه، در چهارچوب روابط اسلام آباد با ریاض، مسئله افغانستان و بحران سوریه، به نوعی تفاهم و همگرایی بیانجامد.
سرتاج عزیز، مشاور امنیت ملی پاکستان، که در سفر نواز شریف به تهران او را همراهی کرد، پیشتر گفته بود که پاکستان خواهان توازن روابط بین عربستان و ایران و پاکستان است.
توازن روابط
به رغم این انتظارات و نزدیکی جغرافیایی ایران و پاکستان، روابط فعلی دو کشور نه چندان گرم و نه چندان سرد است. در واقع یکی از مشکلات اصلی نوازشریف در حوزه سیاست خارجی، در چگونگی ایجاد توازن در روابط کشورش با عربستان و کوشش برای احیای روابط با ایران نهفته است.
برقراری توازن روابط با دو کشور که اختلافات سیاسی و عقیدتی متعدد دارند و هر کدام مدعی صیانت و رهبری برسایر کشورهای مسلماناند، میتواند کاری بس دشوار باشد، به ویژه در این برهه زمانی که احتمال بهبود روابط ایران با آمریکا باعث بروز بیاعتمادی در میان کشورهای عربی خلیج فارس شده و آنها را نسبت به حمایت آمریکا در برابر آنچه که تهدید جدی ایران مینامند، دچار تردید کرده است.
چالشهای ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک
پاکستان روابط بسیار خوبی با همه اعضا شورای همکاری خلیج فارس دارد ولی رابطهاش با عربستان شاخص و ممتاز است. این روابط میتواند به نخست وزیر پاکستان امکان دهد تا کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، به ویژه عربستان را متقاعد کند که تقویت روابط با ایران به ضرر آنها نخواهد بود.
تلاش پاکستان برای برقراری توازن راوبط با ایران و کشورهای عربی خلیج فارس که با توجه به تحولات و بحرانهای سیاسی منطقه و واقعیات مترتب بر آن گرفته شده، مایه ژئوپولیتیک (سیاست جغرافیایی) و ژئواکونومیک دارد.
پاکستان بیش از ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک با ایران دارد. ایالت بلوچستان، بزرگترین ایالت کشور پاکستان که حدود ۴۴ درصد خاک این کشور را در برمیگیرد در کنار استان سیستان و بلوچستان ایران قرار دارد و پیوندهای اجتماعی، قومی و اقتصادی و تجاری نوعی وابستگی متقابل بین آنها به وجود آورده است. ایران ۱۰۰ مگاوات برق به بلوچستان پاکستان صادر میکند و قرار است با احداث خطوط جدید انتقال برق بین دو کشور، این میزان را به ۱۰۰۰ مگاوات افزایش دهد.
ایران بر آن است که با اتمام پروژه گاز ایران و پاکستان بخشی از نیازهای انرژی این کشور را تامین کند و در عین حال تمایل دارد که یک پالایشگاه در ایالت بلوچستان احداث کند. در حال حاضر میزان تجارت بین دو کشور پاکستان و ایران بیش از یک میلیارد دلار در سال است و نواز شریف در تهران تاکید کرد که امکانات بالقوه برای افزایش آن تا پنج میلیارد دلار وجود دارد.
دو کشور نقاط مشترک زیادی دارند و امضا ۹ سند و یادداشت تفاهم بین دو کشور که در پی سفر نواز شریف به تهران امضا شد میتواند گامی در تعمیق روابط و تحکیم مناسبات دو کشور باشد. نواز شریف در تهران تصریح کرد که سفر او به ایران «با هدف گشودن فصلی تازه در روابط دو کشور» صورت گرفته است.
با این حال ایران و پاکستان دیدگاههای متفاوتی در رابطه با افغانستان و تحولات خاورمیانه دارند و در برخی زمینههای تجاری مانند توسعه چابهار با کمک هند و توسعه بندرگوادر با همکاری و سرمایه گذاری چین، رقیب یکدیگرند.
ایران یک واقعیت ژئوپولیتیک برای پاکستان است ولی کشورهای عربی خلیج فارس اهمیت به سزایی برای توسعه اقتصادی پاکستان دارند. برپایه آمار «مرکز مطالعات پاکستان و خلیج [فارس]» در اسلام آباد، بیش از سه میلیون پاکستانی در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در بخشهای مختلف اقتصادی و سازمانهای انتظامی، امنیتی و نظامی کار میکنند.
عربستان سعودی و امارات متحده عربی به ترتیب ۱.۵ و ۱.۲ میلیون نفر را جذب کردهاند و بقیه کارکنان پاکستانی در چهار کشور دیگر شورای همکاری مشغول بکارند.
نزدیکی پاکستان و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس منجر به جذب منابع مالی بسیار زیادی برای پاکستان شده است. وجوه ارسالی کارگران و کارکنان پاکستانی از کشورهای عربی خلیج فارس به کشورشان بیش از پنج میلیارد دلار در سال است. این کشورهای عربی قریب ۳۰ میلیارد دلار در پاکستان سرمایهگذاری کردهاند و حجم تجارت بین این کشورها با پاکستان از ۱۰ میلیارد دلار تجاوز میکند.
کشورهای شورای همکاری به ویژه عربستان سعودی و امارات متعاقب زمینلرزه سال ۲۰۰۵ و سیل سال۲۰۱۰ در پاکستان، کمکهای گستردهای را به این کشور ارزانی داشتند. سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان، در ماه ژانویه سال جاری در سفر خود به اسلام آباد از یک کمک مالی بلاعوض ۱.۵ میلیارد دلاری به پاکستان خبر داد.
این سفر و کمک بلاعوض که با اظهارات برخی از مقامهای پاکستانی با زیر سئوال بردن پروژه لوله گاز ایران- پاکستان توام بود، منجربه گمانه زنیهایی درمنطقه شد مبنی بر اینکه عربستان تلاش دارد پاکستان را از پروژه مذکور منصرف کند.
در پی گستردگی دامنه این گمانه زنیها در پاکستان، سرتاج عزیز، مشاور امنیت ملی این کشور، اعلام کرد که کمک بلاعوض عربستان بدون پیششرط به پاکستان داده شد و سیاست خاورمیانهای این کشورتغییر نخواهد کرد.
دورنمای ناروشن
پاکستان در چنبره چالشهای ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک گرفتار شده است. وابستگی شدید اقتصادی پاکستان به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس که ایران را تهدیدی جدی برای خود میدانند، این کشور را ناخواسته وارد معادلات امنیتی خاورمیانه، به ویژه منطقه خلیج فارس، کرده است. همکاریهای نظامی گسترده پاکستان با این کشورهای عربی نیز مزید بر علت شده است.
پاکستان دراثر جنگ و درگیری سی ساله که با هجوم ارتش سرخ به افغانستان پا گرفت و پس از طی مراحل و ماهیتهای جورواجور، اکنون در بخشی از خاک این کشور به صورت نیابتی ادامه دارد، هزینههای انسانی، اجتماعی و اقتصادی شدیدی را متحمل شده است.
جدا از این پاکستان درگیر نهضتهای گوناگون قومی، دینی و فرقهای است که ثبات و امنیت کشور را تهدید میکند. از این جهت رهبران این کشور مایل نیستند که جبهه تازهای را بگشایند و تلاش دارند که در پیگیری منافع ملی خود جانب ایران یا کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را نگیرند و در واقع بیطرفی فعال و مثبت را پیشه کنند.
پاکستان، به باور برخی از کارشناسان این کشور، باید با ایفای نقش کاتالیزور (واسطه) سیاسی، ایران و عربستان، یعنی مهمترین عضو شورای همکاری، را بهم نزدیک کند و حتی پیوند زند – کاری که در شرایط فعلی، با توجه به عدم اعتماد ریشهدار میان تهران و ریاض و شماری دیگر از کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین ظرفیت دیپلماسی پاکستان، موفقیت چندانی برای آن پیشبینی نمیشود.
فائق شدن به این عدم اعتماد، به اراده سیاسی و فراست دیپلماسی ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بستگی دارد. در حال حاضر کور سویی از تغییر سیاست عربستان در قبال ایران دیده میشود که در دعوت محمد جواد ظریف برای سفر به عربستان و برخی جابحاییها در دستگاه امنیتی عربستان، مانند کنار گذاشتن بندر بن سلطان، رئیس سازمان اطلاعات این کشور و از مخالفان شدید ایران، متجلی شده است.
اگر ایران بتواند گفتوگوهای هستهای را به سرانجام برساند و به تفاهمی پایدار با کشورهای غربی، به ویژه آمریکا، دست یابد، راه برای گفتوگوهای سازنده میان ایران و کشورهای شورای همکاری، از جمله عربستان، هموار خواهد شد و در آن صورت پاکستان میتواند با ایجاد موازنه روابط با کشورهای دو سوی خلیج فارس، تلاش خود را برای کاهش تنشهای بین دولتی در منطقه بکار گیرد.
...........................................................................................................................
دیدگاه نویسنده بازتاب نظر رادیو فردا نیست.