در تشییع جنازهای بزرگ، حزبالله لبنان، سمیر القنطار قدیمیترین اسیر لبنانی در زندانهای اسرائیلی را دوشنبه سیام آذرماه به خاک سپرد.
القنطار در بمباران یک مجتمع مسکونی در شهرک جرمانا در حومه دمشق پایتخت سوریه کشته شد. دولت سوریه و حزبالله، اسرائیل را مسئول این حمله میدانند، تلآویو از کشته شدن القنطار استقبال کرد اما کشتن او را بر عهده نگرفت.
در تشییع جنازه قنطار، نمایندگان گروههای سیاسی لبنانی و فلسطینی علاوه بر محمد صادق فضلی کاردار سفارت ایران در بیروت شرکت کردند. در این تشییع جنازه، هاشم صفی الدین رئیس شورای اجرایی حزبالله لبنان هم شرکت کرد. او در آرامگاه شیعیان در حومه جنوبی بیروت به خاک سپرده شد؛ مسالهای که به بحث و جدلها درباره مذهب القنطار را به پایان رساند؛ او به مذهب تشیع گرویده بود.
القنطار زندگی خود را به عنوان یک دروزی سکولار که به ناسیونالیسم عربی ایمان دارد آغاز کرد. اندیشههای او تحت تاثیر مارکسیم قرار داشت و به جبهه آزادی بخش فلسطین پیوست. در ۱۶ سالگی در اثر شکست عملیات ربودن یک دانشمند هستهای اسرائیلی دستگیر شد. در این عملیات، این دانشمند هستهای به همراه دختر ۴ سالهاش کشته شدند.
القنطار تا نیمه دهه هشتاد میلادی قرن گذشته، عضو رسمی جبهه آزادیبخش فلسطین بود. او به عنوان عضو فعال گروهی با نام «جنبش اسرا» در زندانهای اسرائیلی شناخته شد.
به گفته حسان الزین نویسنده مشهورترین کتاب درباره القنطار با عنوان «داستان من»، رابطه القنطار با مذهب تشیع از سال ۲۰۰۰ آغاز شد. حسن الزین از دوستان نزدیک سمیر القنطار به شمار میآید.
الزین که با «هافینگتون پست عربی» گفتوگو کرده، میگوید که ارتباط القنطار با حزبالله لبنان از سال ۱۹۹۹ آغاز شد. آن هنگام حزبالله در پی آن بود که او را در یک توافق تبادل اسرا با اسرائیل، آزاد کند. حسن نصرالله دبیرکل حزبالله یکی از افسران حزب را مامور ارتباط با القنطار از راه یک تلفن همراه کرده بود که با پرداخت رشوه به یک افسر اسرائیلی، به او در زندان رسانده شده بود.
الزین میگوید که به احتمال زیاد القنطار در سال ۲۰۰۵ شیعه شده بود. آن سال در شبی سخت، سلول القنطار هدف بازسی قرار گرفت. در پی آن القنطار آغاز به دعا کردن کرد که دعاهایی منتسب به امام حسین امام سوم شیعیان از آن بود. هنگامی که ماموران اسرائیلی نتوانستند تلفن همراه را پیدا کنند، القنطار به همبندیهایش گفته بود که این مساله، در نتیجه دعاهایش بود.
شیعه شدن القنطار، تاثیری بر رابطهاش با خانواده دروزیاش نداشت. آنها مذهب را مساله شخصی او دانستند. او با الزینب البرجاوی، خبرنگار شیعه لبنانی که در شبکه عربی زبان العالم وابسته به جمهوری اسلامی ایران کار میکرد، ازدواج کرد. او زندگی خود را در حومه جنوبی بیروت، منطقه شیعهنشین تحت نفوذ حزبالله، آغاز کرد.
به گفته الزین، با آغاز بحران سوریه، القنطار برای مشارکت در جنگ علیه مخالفان حکومت این کشور با هدف «دفاع از محور مقاومت» به این کشور رفت.
تحولات سیاسی القنطار با تغییرهای روی داده در صحنه سیاسی لبنان که همواره با مساله فلسطین در ارتباط بود، ارتباط داشت.
حزبالله شیعه که میراثدار «مقاومت فلسطینی» به شمار میآید، شخصیتهای برجسته چپگرایی از «مقاومت فلسطین» را نیز جذب کرد. این شخصیتها از «مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل توسط حزبالله» و «هیمنه سوریه بر لبنان» به هواداری از حزبالله تغییر مسیر دادند تا جایی که نصرالله را «سید مقاومت» نامیدند.
این پدیده در میان روشنفکران شیعه لبنانی که بسیاری از آنها از جنوب فقیرنشین لبنان بودند، به وضوح دیده میشود. در دهههای شصت و هفتاد قرن گذشته، بسیاری از آنها هوادار «مقاومت چپگرای فلسطین» که «ناسیونالیسم عربی» از ویژگریهایش بود، بودند اما به مرور به سخنورانی تبدیل شدند که از حزبالله شیعه و آرمانهای آن دفاع میکنند. بخشی هم که دچار این تحول نشدند، عمدتا عضو «حزب کمونیست» لبنان ماندند.
برخی تحلیلگران دلایل زیادی برای این تحول عنوان میکنند که نقش سوریه در لبنان در جلوگیری از ایجاد جامعهای غیر طایفهای و همچنین اشتباهات جنبش فلسطینی که باعث دشمنی بسیاری از اقشار لبنان شده، از میان آنها است.