سلمان بن عبدالعزیز آل سعود در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۵ به عنوان پادشاه جدید عربستان برگزیده شد و در ۲۶ مارس یعنی در عرض ۲ ماه ائتلاف نظامی موسوم به «توفان قاطعیت» را علیه حوثیها به راه انداخت. اینک از آغاز عملیات توفان قاطعیت یک سال گذشته است.
ریاض تا اینجا از دستاوردهای خود خرسند به نظر میرسد. این خرسندی نه فقط در سطح مقامات سیاسی عربستان بلکه در سطح مقامات عالیه مذهبی آن کشور نیز به چشم میخورد. امام جماعت مسجد مسجدالحرام اخیراً از ملک سلمان خواستار آن شده که «عملیاتهای دیگر توفان صحرا» را برای ریشهکن کردن تروریسم، افراطگرایی و فرقهگرایی به اجرا در آورد. او در سخنان خود در حالی که شخص سلمان بن عبدالعزیز را نه با عنوان ملک بلکه با عنوان امام (پیشوای امت اسلامی) مخاطب قرار داده گفت: «ای سلمان ای امام، ای [رهبر] این ائتلاف خجسته، امت اسلام منتظر توفانهای قاطعیت دیگر برای ریشهکن کردن تروریسم، افراطگرایی، فرقهگرایی، نژادپرستی و فقر و فساد هستند. این کشور و سرزمین حرمین شریفین خطر موجود در منطقه را به خوبی درک کرد تا اینکه این ائتلاف را بنیاد نهاد.»
این اظهارات از زبان یک مقام مذهبی عالیرتبه سعودی از آن رو درخور تأمل است که اولاً گواه خرسندی مقامات مذهبی سعودی است و ثانیاً بازتابدهنده اراده دستگاه سیاسی – مذهبی عربستان است که راهحل مشکلات در منطقه (تروریسم،افراطگرایی و فرقهگرایی) را در اقدام نظامی میجوید.
از آنجایی که امام جماعت مسجدالحرام مقام منصوب حاکمیت است (همچنان که در جمهوری اسلامی چنین است) اظهارات او آن هم از فراز مسجدالحرام (مهمترین مکان مقدس مسلمانان) بازتابدهنده این است که نهادهای مذهبی در امتداد نهادهای دولتی از عملیات یک ساله عربستان در یمن خرسند هستند و افزون بر آن و مهمتر از همه توسل به قوه قهریه و نظامیگری را چاره حل مشکلات منطقه میداند.
اگر چنین باشد میتوان استراتژی ریاض برای منطقه را پیشبینی کرد. در غیاب نقشآفرینی امریکا و در پی برون رفتن ارتشهای نامدار عربی (مصر و عراق) از نقشآفرینی در منطقه، باید انتظار داشت پس از آن که ریاض توانست به اتکای قدرت نظامی خود سرنوشت یمن را به دلخواه خود رقم زند، گام بعدی به کار گرفتن ثقل نظامی خود برای حل دیگر بحرانهای منطقه است.
به بیان روشنتر، این ادعای تهران که چهار پایتخت عربی (صنعا، بغداد، دمشق و بیروت) را در چنگ خود دارد، برای عربستان که اینک خود را رهبر جهان عرب میداند، بسیار رنجآور است.
اگر ریاض بتواند صنعا را آزاد کند مدال فتح به سینه نصب خواهد کرد. طبیعی است که چنین فاتحی هم خود درصدد فتوحات بیشتر باشد و هم انتظارات جهان پر آشوب عرب از او همین باشد. اینجاست که سخنان امام جماعت مسجدالحرام معنا میدهد که گفت انتظار «امت اسلام» از پیشوایشان جز این نیست که عملیاتهای مشابه توفان قاطعیت را در دیگر پایتختهای عربی (بغداد، دمشق و بیروت) به اجرا گذارد. خواست او برای سرکوب فرقهگرایی (بخوانید شیعهگرایی) از طریق عملیات مشابه نظامی غیر از دمیدن او آن هم از فراز مسجدالحرام بر جنگ شیعه و سنی نیست.
در واقع اظهارات امام جماعت مسجدالحرام نه صرفاً خطاب قرار دادن ملک سلمان بلکه فراخوان و بسیج جهان اهل سنت است. سخنان او پرده برداشتن از سناریوهای مشابه ریاض یعنی توسل به قوه قهریه برای حل بحرانهای دامن گر منطقه است.
چنین بلندپروازیهایی از سوی ریاض در مقابل سرسختیها و بلندپروازیها تهران به هیچ رو معنای خوشآیندی را برای منطقه در بر ندارد.
جنگ نفت، گردن زدن شیخ نمر ( روحانی شیعه عربستانی مورد حمایت تهران)، قرار دادن حزبالله لبنان (بازوی نظامی ایران) در فهرست سازمانهای تروریستی توسط شورای همکاری و اتحادیه عرب که به پیشنهاد ریاض انجام شد و... شواهدی است که تا همین جا ریاض از فشار آوردن بر تهران کم نگذاشته است.
اما، درخواست ریشهکن کردن فرقهگرایی با توسل به قوه قهریه آن هم از زبان امام جماعت مسجدالحرام، عمق مخاطراتی را نشان میدهد که میتواند منطقه را به آتش بکشد.
یک سال پس از آغاز عملیات توفان قاطعیت
اینک یک سال از عملیات نظامی عربستان در یمن میگذرد. در طول تاریخ تأسیس دولت پادشاهی سعودی، این کشور هرگز جنگ برونمرزی آن هم با این مقیاس نداشت.
تا پیش از ۲۰۱۵ و پیش از عملیات توفان قاطعیت، عربستان در شمار کشورهای محافظهکار به شمار میرفت. اما، اینک ریاض تغییر جغرافیای سیاسی خاورمیانه را به پشتوانه قدرت نفتی، نظامی و دینی در برنامه دارد.
ریاض مدعی است که در نتیجه عملیات ائتلاف، بخش عمده توان موشکها بالیستیکی و توان تحرک عملیاتی حوثیها در زمین نابود شده و در نتیجه ۸۰ درصد سرزمینهای یمن از جمله کلیه بنادر استراتژیک این کشور و شهرهای عدن و تعز از کنترل حوثیها خارج شده است. با وجود این، هنوز صنعا پایتخت یمن همچنان تحت کنترل حوثیها قرار دارد. رسانههای عربستان مدعی هستند که صنعا را به زودی باز پس خواهند گرفت.
اما، از منظر نظامی و به رغم توان نامتوازن طرفین جنگ در یمن که در یک سو ائتلافی مرکب از ۹ کشور و طرف دیگر فقط نیروهای محصور در خشکی حوثی قرار دارند، ناتوانی ائتلاف در عرض یک سال در بازپسگیری صنعا با معناست.
این در حالی است که بنا به اعلام دیدبان حقوق بشر، ائتلاف با استفاده از بمبهای ممنوعه خوشهای و انواع دیگر سلاحهای پیشرفته موجب بیخانمان شدن ۱۲۰ هزار یمنی و آسیبهای جدی به آثارباستانی این کشور را فراهم آورده است.
به رغم این همه خسارت انسانی، ناکام ماندن ائتلاف در پیروزی نهایی بر حوثیها در یک سال گذشته نشانه چندان رضایت بخشی نیست. با وجود این، فراهم آوردن ائتلافی مرکب از ۹ کشور در سکوتی معنیدار از بیشتر کشورهای جهان برای خسارتهایی که به مردم عادی وارد شده، نشانه موفقیت دیپلماسی عربستان است.
با این همه، آنچه از موفقیت دیپلماسی عربستان و از پیروزیهای نسبی نظامی در یمن از اهمیت بیشتری برخوردار است، استراتژی کلانی است که ریاض برای حفظ برتری خود تدارک دیده است. در این راستا و در آستانه سالگرد توفان قاطعیت، در فوریه ۲۰۱۶ مانوری موسوم به رعد شمال را تدارک دید که در نوع خود بیسابقه بود.
این مانور به استعداد ۳۵۰ هزار نیرو از ۲۰ کشور (سعودی، مصر، ترکیه، پاکستان، مالزی، سودان، امارات، کویت، بحرین، قطر، عمان، اردن، تونس، مراکش، موریتانی، جیبوتی، سنگال، چاد، جزایر کومور، مالدیو) و با مشارکت ۲۰ هزار تانک، ۲۵۴۰ جنگنده، ۴۶۰ هلیکوپتر و صدها کشتی جنگی در نوع خود بینظیر بود.
نمایش چنین استعداد نظامی از یک سو و اظهارات امام جماعت مسجدالحرام برای بسیج افکار عمومی از سوی دیگر نشان عمق جریان نظامیگری است که در عربستان مشاهده میشود. وضعیت مشابه در محور شیعی (تهران، بغداد، دمشق، بیروت) نیز بر کسی پوشیده نیست.
اینک در سالگرد عملیات ائتلاف میتوان نتیجه گرفت اگر بحران سوریه از راه حل دیپلماتیک فیصله نیابد و اگر بحران یمن با راهحل نظامی به رهبری عربستان خاتمه یابد، نتیجهای دور از انتظار نخواهد بود حال که عربستان سرخوش از پیروزی است، مدل مشابه یعنی توسل به قوه قهریه را برای دیگر بحرانهای منطقه در نظر داشته باشد.
.....................................................................................................
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.