نشر در ایران؛ قبل و بعد از انتشارات امیرکبیر

عبدالرحیم (تقی) جعفری، مالک و بنیانگذار انتشارات امیرکبیر که روز جمعه به اغما رفته بود، صبح شنبه ۱۱ مهر در بیمارستان ایرانمهر در تهران درگذشت.

آقای جعفری در هنگام مرگ ۹۶ سال داشت. انتشارات امیرکبیر سال ۱۳۲۸ در ساختمانی در خیابان ناصر خسرو تهران فعالیت خود را آغاز کرد.

در سال ۱۳۵۸، به حکم دادگاه انقلاب اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی موسسه‌ انتشارات امیرکبیر را تصرف کرد. آقای جعفری سال‌ها در پی باز پسگیری اموالش بود و این پرونده همچنان از سوی خانواده او در حال پیگیری است.

عبدالرحیم جعفری زندگینامه و خاطراتش از تاسیس تا مصادره انتشارات امیرکبیر و انتشارات خوارزمی را در مجموعه سه جلدی «در جست‌وجوی صبح» نگاشته است که جلد سوم آن در ایران اجازه انتشار نیافته است.

رادیو فردا در گفت‌وگو با علی دهباشی سردبیر مجله بخارا در تهران به نقش عبدالرحیم جعفری و انتشارات امیر کبیر در صنعت نشر ایران پرداخته است:

Your browser doesn’t support HTML5

نشر در ایران قبل و بعد از انتشارات امیرکبیر؛ گفت‌وگوی محمد ضرغامی با علی دهباشی


علی‌ دهباشی: حدود دو سال پیش که ما یکی از شب‌های بخارا را به ایشان اختصاص دادیم، در آنجا گفتم بدون تردید عبدالرحیم جعفری در کنار بسیاری دیگر از شخصیت‌های دوران‌ساز از سازندگان دوران ایران مدرن هستند. نشر ایران تقسیم می‌شود به قبل از انتشارات امیرکبیر و بعد از امیرکبیر. آنچه که به عنوان نشر وجود داشت چیز بدوی بود با تیراژ‌های محدود و عنوان‌های محدود. اما در طول چند دهه عبدالرحیم جعفری به‌کل ساختار نشر ایران را دگرگون کرد.

تقی جعفری

ایشان با نشر ایران چه کرد که به عنوان یک نشانه‌گذاری از نشر امیرکبیر یاد می‌کنید که فضای نشر را تغییر داد ؟

ما با نشری روبه‌رو شدیم که به‌کل از جهت تکنیک چاپ دستگاه‌های چاپی را وارد کرد و تکنیک‌های چاپی را به کار برد که کتاب‌های ما معادل کتاب‌های فرنگی بود و ای بسا پیشرفته‌تر. از جهت ویرایش، (البته همایون صنعتی‌زاده مبتکر ویرایش بود) ولی ناشر خصوصی دنبال این کار نمی‌رفت. آقای جعفری واحد تولیداتش یک واحد خیلی فعالی بود و ادیتورهای برجسته‌ای تربیت شدند که الان از نویسندگان و مترجمان بزرگ این زمان هستند. و از جهت گرافیک، گرافیک کتاب. کتاب‌هایی که در آمد اینقدر نزار و بدشکل بود که انگار زمان انتشارش بیست سال از چاپش گذشته. گرافیست‌های جوانی را مثل ابراهیم حقیقی، مرتضی ممیز در اختیار گرفت و گرافیک روی جلد و داخل کتاب را دگرگون کرد. نکته بعدی عناوین است. گستردگی عناوین که آقای جعفری در انتشارات خودش داشت. در عرصه فرهنگ‌نویسی ناشر اولین فرهنگ ایران است. فرهنگ هشت جلدی دکتر محمد معین یا فرهنگ شش جلدی و چهار جلدی و دو جلدی انگلیسی فارسی آریانپور. یعنی یک سری فرهنگ‌ها را با

نشر ایران تقسیم می‌شود به قبل از انتشارات امیرکبیر و بعد از امیرکبیر. آنچه که به عنوان نشر وجود داشت چیز بدوی بود با تیراژ‌های محدود و عنوان‌های محدود. اما در طول چند دهه عبدالرحیم جعفری به‌کل ساختار نشر ایران را دگرگون کرد.
علی دهباشی

اجراهای جدید عرضه کرد. انتشارات امیرکبیر بالغ بر ۳۰۰۰ عنوان کتاب منتشر کرد. در اوایل دهه پنجاه به عنوان بزرگترین ناشر خاورمیانه شناخته شد. در آن زمان یک نهادی بود به اسم هیئت امنای کتابخانه‌های عمومی، که رئیس آن دکتر محمد امین ریاحی بود. طبیعی است از هر ناشری یک تعداد کتاب برای کتابخانه‌های عمومی می‌خریدند. امیرکبیر عناوین زیادی داشت، کتاب‌های مرجع و کتاب‌های مهم داشت. یک تعدادی مثل همه از او می‌خریدند. در یک کلام برای اولین بار در ایران صنعت نشر کتاب را به عنوان یک مقوله اقتصادی مطرح کرد.

آیا آقای جعفری زمینه قبلی هم داشت؟ یعنی پیش از اینکه ناشر شود فعالیت‌های خاصی انجام می‌داد که موجب شد آن تفکر و آن اندیشه را بیاورد در حرفه نشر به کار گیرد؟

از سال‌های کودکی در چاپخانه کار می‌کرد. در چاپخانه‌های ابتدایی آن زمان کارگر بود و بعد در انتشارات علی اکبر علمی کار می‌کرد که بعدها داماد آن انتشارات شد. در سنین جوانی اولین انتشارات و اولین کتاب‌ها و اولین مغازه خودش را به صورت مستقل راه انداخت.

نگاه دولت در آن زمان در سال‌های پیش از انقلاب به فعالیت‌های آقای جعفری چگونه بود؟

از کمک‌های دولتی درحدی که همه ناشران برخوردار می‌شدند او هم می‌شد. البته آن موقع وضع کاغذ به این صورت نبود که الان هست، [بهای] دولتی و غیردولتی داشته باشد. مسئله‌ای که بود او عنوان‌های کتاب‌های درسی بسیاری داشت. چندصد عنوان کتاب‌های دانشگاهی داشت. توانسته بود با بخش عظیمی از استادان دانشگاه‌ها در رشته‌های فنی، علوم انسانی، پزشکی و ادبی آشنا شود و آنها کتاب‌های دانشگاهی‌شان را به انتشارات امیرکبیر بدهند. امیرکبیر با اتکاء به یک سری از کتاب‌ها می‌توانست کتاب‌های کم‌فروش را هم چاپ کند که ناشران دیگر نمی‌توانستند این کار را بکنند.

اما آقای دهباشی، چه شد که در سال‌های پس از انقلاب اسلامی آقای جعفری و فعالیت‌هایش مورد سوء‌ تفاهم حکومت برآمده از انقلاب قرار گرفت؟

در نخستین ماه‌های بعد از انقلاب در هر حال یک ناشر معتبری مثل امیرکبیر در ارتباط‌هایی با دستگاه‌ حاکمه بود. این دستگاه می‌توانست وزارت فرهنگ و هنر باشد و مثلا‌ً کتاب شاهنامه‌ای چاپ کرده بود، یا کلام‌الله قرآن را چاپ کرده بود و در رونمایی این کتاب عده‌ای از مقامات دولتی وقت شرکت داشتند و خب عکسی هم از اینها بود و در آن شوروحال انقلابی ماه‌های اول برای او پرونده‌ای ساخته شد و به دادگاه رفت ولی خب در بسیاری از اتهامات تبرئه شد.