کشف پیکر شماری از غواصان ایرانی جانباخته در عملیات «کربلای ۴» در «ابوفلوس» در نزدیکی منطقه «امالرصاص» عراق٬ موجب شد بار دیگر ابعاد مختلف جنگ هشت ساله ایران و عراق و به ویژه نقش فرماندهان نظامی و غیرنظامی در ادامه جنگ پس از آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد ۱۳۶۱ مورد توجه رسانهها و افکار عمومی قرار گیرد.
اواخر اردیبهشت ماه٬ کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح ایران خبر داد که پیکر ۱۷۵ تن از رزمندگان مفقود عملیات «کربلای ۴» که سوم دی ماه ۱۳۶۵ با هدف تصرف شهر بصره در عراق آغاز شد را کشف کرده است.
اندکی پیش از اعلام خبر کشف پیکر غواصان٬ کتابی با عنوان «بررسی عملیات والفجر ۸» که گفتوگو با محسن رضایی٬ فرمانده سپاه پاسداران در زمان انجام این عملیات است٬ در ۵۰۰ نسخه در نمایشگاه کتاب تهران توزیع شد٬ اما خبر آن تحتالشعاع خبر یافتن اجساد غواصان ایرانی قرار گرفت و چندان دیده نشد.
این کتاب چهار سال پیش از این منتشر شده بود٬ اما محسن رضایی در آذر ماه ۸۹ پس از بازنگری نسخه تکمیلی کتاب٬ به طور مکتوب با انتشار آن در سطح عموم مخالفت کرده و تنها توزیع آن «در سطح فرماندهان و خواص برای تجربهاندوزی» را «بلااشکال» اعلام کرده بود.
آنطور که رسانههای محافظهکار نوشتهاند کتاب «بررسی عملیات والفجر۸» در نمایشگاه کتاب امسال در تعدادی بسیار اندک به دست مخاطبان رسید و از «ظاهر آن، نداشتن فیپا و شمارگان اندکش، میشد فهمید هنوز برای انتشار گسترده در نظر گرفته نشده و فقط در اختیار برخی پژوهشگران و فرماندهان دفاع مقدس قرار گرفته است.»
شماری از اعضای گروه «راویان جنگ» در «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران» امرداد سال ۶۵ با محسن رضایی در سفر رفت و برگشت به اهواز همراه شدند و با وی در مورد زمینههای شکلگیری این عملیات و ناگفتههای آن گفتوگویی هشت ساعته انجام دادند.
این گفتوگو از آن رو با رضایی انجام شده که عملیات «والفجر ۸» پس از عملیات «بیتالمقدس» و آزادسازی خرمشهر و نیز عملیات متعدد دیگر٬ با پیگیری و پافشاری محسن رضایی و برای تصرف شبهجزیره «فاو» در جنوب عراق در دستور کار قرار گرفت.
این کتاب را علاوه بر آقای رضایی٬ محسن رشید یکی از پاسداران بنیانگذار فعالیت «راویان جنگ» و مدیر پیشین مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ هم پیش از انتشار مورد بازخوانی قرار داده است.
به نظر میرسد دلیل مخالفت رضایی -که احتمالا با نظر همسوی رشید هم همراه بوده- با توزیع گسترده این کتاب٬ اظهارات مهم وی در این گفتوگو درباره شرایط کشور در آن زمان و نگرانی از فراهم شدن محتوا برای انتقاد دوباره از فرماندهان نظامی در دوران جنگ از سوی منتقدان باشد.
این گمانه وقتی تقویت میشود که گفتوگو میان فرماندهان عالى سپاه در جلسهای در آبان ۱۳۶۴ که پیش از آغاز عملیات «والفجر ۸» و برای بررسی وضعیت نیرو و امکانات موجود برای شروع آن تشکیل شد را مورد بازخوانی قرار دهیم.
تلخترین جلسه تاریخ عمر محسن رضایی
چند مــاه قبــل از شــروع عملیــات «والفجر ۸» که از آن به عنوان عملیات «فــاو» هم نام برده میشود، تردیدهایی کاملا جدی در مورد آغاز آن میان فرماندهان نیروى زمینى ســپاه کــه مســئولیت انجام ایــن عملیات را برعهده داشــتند وجود داشت.
این فرماندهان که اجراى این عملیات را با نیرو و امکانات محدودِ موجود، امکانناپذیر میدانستند خواستار برگزاری جلسهاى با محسن رضایى٬ فرمانده کل سپاه، شدند تا با ارائه نظرات خود در مورد این عملیات٬ درباره انجام یا لغو آن تصمیمگیرى شود.
با این حال محسن رضایی که از این جلسه ۸۰ دقیقهای به عنوان «تلخترین جلسه تاریخ عمر» خود یاد میکند٬ پس از شنیدن نظرات شماری از فرماندهان که حاکی از محدودیت امکانات و تعداد نیروهای رزمنده بود٬ تلاش کرد نظر حاضران جلسه را برای انجام این عملیات جلب کند.
این جلسه ۱۶ آبان ماه ۱۳۶۴ با حضور محسن رضایی٬ یحیی رحیمصفوی (فرمانده نیروی زمینی سپاه)٬ غلامعلی رشید (جانشین فرماندهی نیروی زمینی سپاه)٬ على حسینى تاش (رئیس ســتاد نیــروى زمینى سپاه)، عزیز جعفرى (فرمانده قرارگاه قدس)٬ احمد غلامپور (فرمانــده قــرارگاه کربــلا)٬ عباس محتاج (فرمانده قرارگاه سلمان)٬ مهدى مبلغ (جانشین رئیس ســتاد نیــروى زمینى) و ابراهیــم ســنجقى (رابط فرمانده کل سپاه با اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان فرمانده جنگ) تشــکیل شد.
بر اساس متن پیاده شده نوار صوتی جلسه٬ یحیی رحیمصفوی٬ فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه و مسئول اجرای این عملیات به حضار میگوید بر اساس «تجربه» عملیات گذشته به این «نتیجه قطعى» رســیده کــه «با این مقــدورات و امکانات کــه [در حــال] حاضــر داریم نمیتوانیــم عملیات گســتردهاى داشــته باشــیم؛ این عملیات گسترده [اگرچه] در توان جمهورى اســلامى هســت، ولــى در توان ســپاه پاسداران انقلاب اســلامى نیست.»
به گفته رحیمصفوی٬ این عملیات به ۷۶ هزار بسیجى نیاز دارد٬ اما سپاه در حال حاضر حدود ۲۶ هزار نفر یعنى یکسوم را در اختیار دارد.
وی اضافه میکند که سپاه با توان فعلی اگر وارد عملیات شود «باز شکســت» میخورد و به صراحت میگوید: «ما نمیتوانیم.»
محسن رضایی نیز در واکنش به اظهارات رحیمصفوی٬ از این جلسه به عنوان «تلخترین جلسه تاریخ عمر» خود نام میبرد و میگوید «شــما اعتمادتــان را به فرماندهى از دســت دادید و این را نمیآیید صادقانه بگویید که مــا اعتمادى نداریم.»
رضایی از «عمق ترمز در پایین» و ایجاد «سدی در بالا» برای جنگ از سوی مسئولان سخن میگوید و میافزاید: «هم آن سد و هم ترمز شما درست این بنبستى است که در جنگ پیدا شده.»
وی از این که بین نخســتوزیر (میرحسین موسوی) و رئیــس جمهوری وقت (علی خامنهای) اختــلاف وجود دارد و نماینــدگان مجلس آنقدر «جرأت میکنند [که] مقابل امام بایستند» نیز به شدت گلایه میکند.
غلامعلی رشید٬ جانشین فرماندهی وقت نیروی زمینی سپاه، هم با بیان این که سپاه دیگر قادر به انجام «معاملههای بزرگی» مثل عملیات «فتحالمبین» نیست٬ میگوید «جمهورى اسلامى بیاید به اندازه توانش بجنگد.»
عباس محتاج٬ فرمانده قرارگاه سلمان، هم اظهار میکند که توان سپاه از عملیات فتحالمبیــن دائم در حال کاهش است٬ «مــا در عملیات فتحالمبین ۱۴۰ ـ ۱۳۰ گــردان نیرو وارد کردیــم، الآن مىآییم همه توانمان را که روى همدیگر مىریزیم ۷۰ - ۶۰ گردان میشود.»
وی میافزاید «همین عملیات محدود [هم] دو برابر توان فعلى ما نیرو مىخواهد. یعنى توان فعلى ما نصف عملیات محدود است.»
محتاج از برخوردهای «سیاسی» سیاستمداران با جنگ و «تحت فشار» قرار دادن آن٬ استعفای شماری از پاسداران٬ «مسئلهدار شدن» تعدادی از بسیجیها و ایستادن «خانواده شهدا و امام جمعه» مقابل یکدیگر نیز انتقاد میکند و آنها را بر توان جنگی ایران موثر میداند.
او میافزاید: «ما در یک ماه گذشــته با همه تبلیغاتى که کردیم، با همــه بدو بدوهایى که کردیم در استان خراسان ۱۷۰۰ نیرو اعزام کردیم که از این ۱۷۰۰ نیرو ۸۰۰ نفر جنگى بودند و بقیه نیروى آشپز و خدماتــى و کارگــر و فعله بودند.»
عزیز جعفرى٬ فرمانده وقت قرارگاه قدس، نیز محسن رضایی را مورد خطاب قرار میدهد و به او میگوید: «برادرمحسن! متأسفانه امکانات مملکتى که شــما مىگویید دست شما نیست. دست آنهایى است که اعتقاد ندارند. من مىگویم اصلا شاید این برادران و آقایان بخواهند آن حرفی را که قبلا زدند ثابــت کنند٬ یعنى یکبار دیگر بگویند ســپاه برو آنجا عمل کن و بعد که برگشتیم بگویند دیدى نتوانستید؟ چرا گفتى مىتوانى؟»
به گفته جعفری٬ کمبود نیروهاى فعلى اثر عملیات «ناموفق قبلی» یعنی بدر و خیبر اســت.
بررسی نوارهای صوتی حاوی مذاکرات این جلسه نشاندهنده وجود اختلاف جدی میان فرماندهان جنگ درباره شروع یک عملیات جدید با وجود کمبود نیروی نظامی و امکانات و نیز تاثیر تنشهای داخلی سیاسی بر رزمندگان است و میتواند یکی از دلایل نگرانی محسن رضایی برای توزیع گسترده مجموع اظهاراتش در کتاب یادشده درباره عملیات «والفجر ۸» باشد.
این اسناد نشان میدهد جمهوری اسلامی از بیش از یک سال پیش از انجام عملیات «کربلای ۴» نیز به شدت دچار کمبود نیرو و امکانات بوده٬ اما با این حال و علیرغم لو رفتن آن٬ به اصرار برخی فرماندهان نظامی و نیز اکبر هاشمی رفسنجانی٬ فرمانده وقت جنگ این عملیات آغاز میشود.
هنوز هیچ تحقیق مستقل و جامعی درباره عملیات «کربلای ۴» انجام نشده است.
....................................................................................................
نظر نویسنده الزاما بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.