بالاخره انتخابات هفتم اسفندماه طبق اعلام وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران با شرکت ۳۳ میلیون تن از نزدیک ۵۵ میلیون واجد شرایط رای به پایان رسید.
مهلت شرکت در انتخابات به طورگسترده تا ساعت یازده شب و در تهران، مشهد، نیشابور و خرم آباد حتی تا بعد از آن تمدید شد.
یک شگفتی انتخابات روز جمعه درخواست مهدی کروبی و سپس میرحسین و زهرا رهنورد رهبران در حصر انتخابات سال ۱۳۸۸ برای انتقال صندوق رای به خانه آنها بود.
میرحسین موسوی و زهرا رهنورد رای دادند. اما مهدی کروبی از دادن رای بازماند. چون به گفت همسرش فاطمه کروبی چنانکه وبسایت سهام نیوز از او نقل کرده، صندوق ساعت یک و نیم بامداد شنبه به خانه آورده شد و مهدی کروبی گفت چون از پایان مهلت انتخابات گذشته نمیخواهد رای غیرقانونی بدهد.
در کنار شما هستم با سه میهمان برنامه این هفته دیدگاهها که پس از انتخابات روز جمعه به بررسی پیامدهای احتمالی آن نشستهاند. قاسم شعله سعدی نماینده دوره سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی و کوروش زعیم، عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران، هر دو در تهران، و تقی رحمانی، فعال و تحلیلگر طیف ملیمذهبی در پاریس.
Your browser doesn’t support HTML5
با خود فضای انتخاباتی شروع کنیم، آقای شعله سعدی، به نظر شما که نماینده دورههای سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی بودید این انتخابات از چه ویژگی برخوردار بود از لحاظ سلامت، رقابت، رغبت شهروندان به مشارکت در مقایسه با انتخابات دورههای پیشین مجلس؟
قاسم شعله سعدی: به نظر من از سال ۷۶ که آقای خاتمی انتخاب شدند، به این طرف فضای عمومی جامعه و افکار عمومی در مخالفت با محافظهکاران رقم خورده. به انحای مختلف. از آنجا که نهادهای انتصابی در اختیار آنها است و بعضا نهادهای انتخابی را هم تحت مدیریت نهادهای انتصابی در اختیار آنها قرار گرفت. مثل مجلس نهم، مجلس پنجم، مجلس هفتم و هشتم و دو دوره احمدینژاد، مدیریت نهادهای انتصابی تعیینکننده بود بر موفقیت اینها.
اما افکار عمومی یک چیز دیگری را دنبال میکند. یعنی کوچکترین روزنه و مفری که افکار عمومی سراغ بگیرد کار خودش را میکند. برای نمونه انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ با اینکه بالاخره آنها که انتخاب شده بودند و از طریق شورای نگهبان عبور کرده بودند بالاخره به کسی رای دادند که بیشترین زاویه را با نهادهای انتصابی داشت.
الان هم در انتخابات فعلی مجلس و خبرگان دیدیم که شورای نگهبان قریب به اتفاق اصلاحطلبان و مستقلان را رد صلاحیت کرد، اما همین تعدادی که بالاخره از دستشان در رفته و از غربال عبور کرده، نتایج اولیه که اعلام شده تا حالا میبینیم که شکست خیلی جدی نصیب محافظهکاران شده.
این نشاندهنده این است که افکار عمومی راه خودش را دارد میرود و مردم راه خودشان را میروند و نهادهای انتصابی دارند در تقابل با این گرایش عمومی مردم ایجاد موانع کردند تا حالا. ولی بالاخره یک روزی مجبور میشوند به این قدرت افکار عمومی و خواست عمومی مردم تمکین کنند و تسلیم آن شوند.
آقای زعیم، رای دادن میرحسین موسوی و زهرا رهنورد دو رهبر اعتراضهای سال ۱۳۸۸ را شاهد بودیم روز جمعه از حصر و خواست مهدی کروبی رهبر سوم همین اعتراضات برای همین اقدام که ناکام ماند. چه چیزهایی را شما مشاهده کردید که با پیشبینیهایتان جور در میآمد و شاهد چه رویدادهایی بودید که پیشبینی نمیکردید؟
کوروش زعیم: من اولا پیشبینی کرده بودم که در این انتخابات تندروها و اصولگرایان تندرو که مخالف حرکتهای برجام و دولت روحانی بودند شکست سختی خواهند خورد. ولی اهمیت این انتخابات سوای اینکه ما سازمانهای ملی و قدیمی شرایط شرکت در آن را نداشتیم، بسیار برای رفع تحریمها موفقیت برجام تاثیرگذار است. به همین دلیل آقای روحانی نامزدهای اصلاحطلب را به عقیده من جمعشان را طوری چیدمان کردند که آن اصلاحطلبان که شناخته شده بوند و معروف بودند و یک پیشینه منفی هم داشتند نباشند. بیشتر اصلاحطلبان که در فهرست بودند شخصیتهایی بودند که زیاد شناختهشده نبودند. بنابراین آن بار منفی را دیگر با خودشان حمل نمیکردند و به عقیده من موفق هستند یا خواهند بود.
آنچه که مهم است و من دیدم این است که هیچ حزب یا شخصیتی که در انتخابات شرکت کرد برنامه، پلتفرم یا اینکه من چه کار خواهم کرد و چه مطالبی را برای کشور مطرح خواهم کرد، یا چه خدمتی را دارم در پیش که انجام بدهم نبود. همه همینطور آمده بودند. به عقیده من چیدمان فقط برای رای آنها در مجلس بود. نه اینکه از خودشان ابراز وجودی کنند.
چون روحانی نیاز دارد که برای تحقق برخی قولهایی که داده از یک مجلس همسو بهره بگیرد و این کار را به عقیده من با این چیدمان کردند و فکر میکنم موفق هم خواهند بود. ولی بسیاری از مردم که رفتند رای دادند که در شرایط گذشته رای نمیدادند برای این نبود که به این نامزدها رای بدهند. برای این بود که برخی از چهرههایی که نامزد شده بودند در این مجلس نروند یا به خبرگان نروند.
به عبارت دیگر رای سلبی؟ آقای رحمانی، با نزدیک ۶۰ درصد مشارکت چطورید؟ این اولین انتخابات مجلس در دوران بعد از انقلاب است که شما از بیرون پیگیر رویدادهای آن بودید. مشاهدات شما؟
تقی رحمانی: مشاهده من این بود که این انتخابات دوران اضطرار بود. به هیچ دوره مجلس شباهت نداشت. نه برنامه داشت نه چهره شاخص داشت. یک سری آمده بودند. همان جوانهای تحکیمی که الان مهندس و دکتر شدهاند آمدند که آمدهاند در جامعه و مدیریت پیدا میکنند در شبکههای اجتماعی یک جوی را سامان دادند با این اقشار طبقه متوسط که طیفهای گوناگون دارند در شهرهای بزرگ که یک مشارکتی که از ۴۵ درصد به ۶۰ درصد رسید سامان بدهند که در این مشارکت در بعضی از شهرهای بزرگ چهرههایی بیایند در مجلس که لااقل برای دولت کارت قرمز بالا نبرند و جامعه ایران را به سوی رابطه تنشزا نکشند. به نظر من این ویژگی بود.
ولی مسئله مهم این بود که یک نوع حساسیت و عقلانیت سیاسی پارلمانی دوباره دارد به جامعه ایران برمیگردد. این حساسیت پارلمانی و سیاسی دلیل بر این نیست که ما مطلوبمان را آقای هاشمی میدانیم. تمام کسانی که به هاشمی رای دادند به ضعفهای هاشمی هم توجه داشتند. به نظر من اگر این پروسه به یک رفتار نهادینه ختم شود آرام آرام جامعه ما رفتار پارلمانی رایدهی را یاد میگیرد از اینکه مبارزه پارلمانی مبارزه لیگی است نه حذفی. مبارزه حذفی روشهایی است که جمهوری اسلامی رهبرانش همیشه دنبالش بودند. حذف کردن حریف. این بیشترین و مهمترین چیزی بود که من که از بیرون نگاه میکردم...
اتفاقی هم که دیروز افتاد بعد از سال ۸۸ و به نظر من مهم بود. این به چالش کشیدن دوباره و شکستن مفهوم حصر به وسیله کروبی که بعد آقای موسوی هم رای داد و بسیار جالب بود. مدرس در غربت مطلق مرد. حتی خانمش ازش طلاق گرفت. مصدق در غربت مطلق دفن شد. ولی هم منتظری هم موسوی و هم کروبی حصر را در حصر شکستند. و این نبود مگر به خاطر ویژگی این اقشار آگاه شده و تجربه تلخ دوران اصلاحات.
چون اصلاحات به مفهوم پروسه شکست خورد. ولی اصلاحطلبی شکست نخورده. این مسئله مهمی است که من میبینم. هنوز بیم و امید هست و همین الان دعوا هست در وزارت کشور که خبرگان را چطوری اعلام کنند.
آقای شعله سعدی، چه میشود گفت از حالا درباره ترکیب مجلس آینده؟ فرقی با مجلس نهم خواهد داشت؟
قاسم شعله سعدی: به نظر من یک کم متفاوت خواهد بود. هرچند که شاید بازهم اکثریت مربوط به محافظهکاران باشد اما اصلاحطلبانی که حالا توی لیست آقای خاتمی قرار گرفتند به عنوان لیست امید، اگر اقلیت هم باشند یک اقلیت قوی خواهند بود در مجلس. همین الان اعلام شده که تا الان حدود یکسوم کرسیها به آنها اختصاص پیدا کرده. یکسوم میتواند یک اقلیت خیلی قوی در مجلس باشد.
دوم اینکه چهرههای جنجالی مثل رسایی و کوچکزاده و اینها که بودند یا از بیخ تایید نشدند یا رای نیاوردند. مجلس از این چهرهها هم به نظر من تهی خواهد بود. همه میدانند که مشکلات فعلی کشور بیشتر اقتصادی است، دوران پسابرجام را میگذرانیم این انتظار را میشود داشت که مجلسی نسبتا همسوتر با دولت شکل بگیرد و بتواند قدمهایی را برای حل مشکلات اقتصادی بردارد. هرچند که نهادهای انتصابی علاقمند نیستند که دولت روحانی موفقیتهایی داشته باشد تا زمینهساز انتخاب مجددش در سال آینده باشد. لذا نه لزوما از طریق انتخاب مجلس بلکه از جاهای دیگر هم ممکن است موانعی بر سر راه دولت باشد و لذا دولت در یک شرایط بیم و امید به سر میبرد و باید منتظر اعلام نتایج قطعی بود. در مورد خبرگان هم...
اجازه بدهید خبرگان را در سئوال بعدی بحث کنیم. آقای زعیم این مجلس دهم آیا باز مجلسی خواهد بود که در برابر دولت جبههگیری خواهد کرد و وزیران را استیضاح خواهد کرد یا اینکه در بر پاشنه دیگری خواهد گردید؟
کوروش زعیم: با نتایجی که موقتا اعلام کردند و با برخی حتی نامزدهای اصولگرا در شهرهای کوچک که متوجه شدند انتخاب شدند و وارد مجلس خواهند شد، دیدگاه من این است که هرچند ممکن است اصلاحطلبان پشتیبان دولت اکثریت را به دست نیاورند ولی برخی از اصولگرایان و یا آنهایی که نام خودشان را اصولگرا گذاشتهاند و انتخاب شدهاند و شاهد این چند نفر که در شهرهای کوچک انتخاب شدهاند، آنها مخالفت نخواهند کرد. آنها با طرحهایی که برایشان منطقی بیاید با دولت موافقت خواهند کرد.
به طور کلی آنها که نیمهمستقل هستند و آن اصولگرایان که اصولگرایان تندرو نیستند و اصلاحطلبانی که وارد میشوند و بیشترشان شخصیتهای ناشناخته هستند به آقای روحانی مجلسی را میدهد که میشود با آن کار کند. یعنی مجلسی نیست که مثل مجلس نهم بتواند جلو دولت بایستد و آقای روحانی هم نیاز دارد به مجلسی که بتواند کارهایی را که برنامه ریختند به ویژه تعهدش در قبال جامعه بینالمللی بتواند انجام دهد. من نسبت به این خوشبین هستم که این اتفاق بیافتد.
آقای رحمانی، شما چه فکر میکنید؟ مجلس دهم مجلسی دولتی خواهد بود، ضد دولتی خواهد بود یا مطابق خواست و میل رهبر جمهوری اسلامی ایران در گفتههای چند روز پیش مجلسی خواهد بود نه دولتی و نه ضددولتی؟
تقی رحمانی: مطابق خواست رهبر جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود. ایشان تمایلش مجلسی بود که به قول معروف به نظر من کمر هاشمی و روحانی را بشکند. منتها مطابق تقدیرهای رهبری خواهد بود. آقای خامنهای دو تا چهره دارد. یکی چهره واقعی او است همان چهره رادیکالی که میگوید کلمه تندرو یعنی کسانی که تند میروند منحرف نه. داعشیها منحرفاند. ما تندروها آدم بهتری هستیم. ولی یک چهرهای هم آقای خامنهای دارد که متاثر از ویژگی تاریخی روحانیت است. ایشان معتقد است که گاهی آن تردیدها... نهضت هم روی این تردیدها حساب کرده. آقای هاشمی هم روی این تردیدها حساب کرده. به نظر من در بدترین حالت مجلسی خواهد بود که همانطور که آقای زعیم و آقای شعله سعدی گفتند مجلسی خواهیم داشت که مقابل روحانی زیاد شاخ و شانه نمیکشد. ولی ۸۰ درصد ترکیب مجلس فعلی به هم ریخته. هنوز نتایج معلوم نشده.
به نظر من پیچیدگیهایی وجود خواهد داشت. روی سیاست مجلس. فراکسیونی که شکل میگیرد. نقشی که عارف بازی خواهد کرد و از همه مهمتر نقشی که آقای خاتمی بیرون و جامعه مدنی بازی خواهد کرد. و چهرههای سیاسی. یعنی نوع نسبتی که با مجلس آینده برقرار میشود مهم است. کافی است شما بیست تا علی مطهری داشته باشید که بروید مجلس تحویلت بگیرند. کافیست چند نفر از آدمهای تندرو در مجلس نباشند که جو مجلس را نگیرند و دیگران را مرعوب نکنند.
ما میدانیم که آقای خلخالی با هادی غفاری مجلس اول خیلی از نمایندگانی که تمایل به نهضت آزادی داشتند رامرعوب کردند. الان این مجلس اینطوری نخواهد بود. پس یک قدم به جلو است. قدم بعدی به نظر من یک ترکیب نهایی مشخص شود آن موقع این مجلس مجلسی خواهد بود همسو با آقای روحانی. به نظر من مجلس مطلوب مجلسی است که یک قدم از آقای روحانی جلوتر باشد و آقای روحانی وقتی میرود امتیاز بدهد به اصلاحطلبان واقعی هم امتیاز بدهد.
اجازه بدهید، آقای رحمانی بقیه این صحبت را در نتیجهگیری پیگیری کنید. آقای شعله سعدی میزان حمایتی که از اکبر هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری شده تا چه حد این نهاد را از این پس ویژه میکند؟
قاسم شعله سعدی: مجلس خبرگان رهبری همه معتقدند که این دورهاش اهمیت ویژهای دارد چون پیشبینی میکنند که به دلیل کبر سن آقای خامنهای و بیماریش و طول عمر مجلس خبرگان که هشت ساله است و دو برابر طول مجلس شورای اسلامی است این مجلس بالاخره باید رهبر آینده را تعیین کند.
این حرف را آقای رفسنجانی هم اخیرا زده بود که یک عده را مامور کرده بودند برای بررسی امکان تعیین رهبر آینده و اینکه خبرگان باید بر عملکرد رهبر هم نظارت داشته باشد که البته واکنشهایی را هم برانگیخت. گفتوگوهایی خواهد بود و شکافهای درون حاکمیت هم روشنتر شده. مثلا آقای رفسنجانی که به نظر میرسید یکی از مصادیق حرف آقای خامنهای مبنی بر خواص بیبصیرت باشد، خب الان به دلیل آن مواضعی که در آخرین نماز جمعه گرفت و نامهای که سه روز قبل از انتخابات ۸۸ برای خامنهای نوشت، بازداشت بچههایش بالاخره یک اعتبار جدیدی ایشان پیدا کرده و همینطور دولت حمایت آقای روحانی و حمایت آقای خاتمی، میشود گفت یک نیمچه دوم خردادی هم در خبرگان ایجاد شده. به نحوی که امروز بحث این نبود که چه کسانی در خبرگان وارد شوند بلکه بحث این بوده که از ورود چه کسانی جلوگیری شود.
الان نتایج اولیه هم ظاهرا این را نشان میدهد. لیست آقای رفسنجانی ظاهرا برنده میشود. ولی ترکیب خبرگان به گونهای نیست که بتوانند کار بزرگی انجام دهند. همانطور که خود مجلس شورای اسلامی هم نیست. چون ساختار قدرت در ایران به گونهای نیست که در مثلا کشورهای اروپا یا کشورهای دموکراتیک وجود داشته. اینجا نهاد قدرت نهاد ولایت فقیه است. آن هم نوع مطلقهاش. قوه قضاییه و شورای نگهبان و غیره تحت نظر ولی فقیه انجام وظیفه میکنند.
بنابراین خیلی خوشبینانه خواهد بود اگر فکر کنیم که مجلس شورای اسلامی یا خبرگان رهبری بتوانند کار بزرگی انجام دهند. مثلا خبرگان در هر کاری دخالت میکند و موضعگیری میکند به جز آن کاری که وظیفهشان هست. یعنی نظارت بر عملکرد رهبری و استمرار شرایط رهبری. هر وقت هم یک موضعگیری کردند بیانیهای دادند و همه شرایط رهبری را در حد اعلا در آقای خامنهای خلاصه و متبلور دیدند. حتی آقای رفسنجانی یک موقع رییس مجلس خبرگان بوده و در عین اینکه رییس خبرگان بوده رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بوده اما کار بزرگی نتوانستند انجام دهند.
یک بحث تئوریک هم هست. بعضی از اینها معتقدند که رهبر منتخب نیست بلکه کشف شده است مکشوف است. خبرگان وظیفهاش این است که آن انتصاب الهی را کشف کند یعنی رهبر توسط خدا یا ائمه تعیین شدهاند و خبرگان باید فقط این را کشف کنند. لذا اگر این است نظارت بر رهبر معنی پیدا نمیکند. به خصوص در عمل هم یک مدار بسته بین رهبر و شورای نگهبان و خبرگان رهبری ایجاد شده که اینها از ورود غیرخودیها عملا جلوگیری میکنند و عموما در عمل قریب به اتفاق این اعضای خبرگان به نوعی منصوبین و حقوقبگیران آقای خامنهای هستند. یا امام جمعه اند یا نماینده ایشان هستند در ارگانهای مختلف. در عمل چطور میشود کسی که حقوق بگیر کسی است او را تحت نظارت هم قرار دهد؟ لذا فقط یک مقداری میشود حدس زد که نقش مردم این بوده که از ورود بعضی از چهرهها شاید بتوانند جلوگیری کنند. احتمالش هست.
آقای زعیم، به رغم انتقاداتی که آقای شعله سعدی مطرح کردند به ماهیت مجلس خبرگان رهبری آیا بحثها پیشاپیش انتخابات مجلس خبرگان رهبری موجب شده که احزاب و تشکلات سیاسی خارج از دایره حاکمیت بیشتر به رویدادهایی که در این نهاد خواهد گذشت اعتنا کنند؟
کوروش زعیم: مجلس خبرگان کنونی البته طوری چیدمان شده بود که مطیع باشند. آن جریان کشف را هم اینها اختراع کردند ولی در قانون نیست. این مجلس خبرگان که الان ما منتظر نتیجه انتخاباتش هستیم وظیفه بسیار مهم خواهد برای آینده نظام جمهوری اسلامی. آمدن آقای رفسنجانی و تیمشان که تیم قدرتمندی است و حتی آن بیست و دو نفری که بیرون ماندند نیامدند که وقتشان را تلف کنند و اطاعت کنند. اینها آمدهاند تغییر ایجاد کنند. تغییر بنیادی.
بنابراین من تصور می کنم با توجه به این شخصیتهایی که چیدمان شدهاند بروند توی مجلس خبرگان یا وظیفه مهمی که این مجلس خبرگان خواهد داشت این گروه موفق خواهند شد در این مجلس خبرگان آن تغییر را به وجود بیاورند و نظارت دقیق را انجام دهند. چون به مردم قول دادهاند و برنامه این است که این نظارت دقیق را انجام دهند و دیگر رهبری نتواند بدون اینکه نظارت شود و یا عملکردش ارزیابی شود به فعالیتش ادامه دهد.
دوم موضوع جانشینی است. این آقایان طرحی خواهند داشت که جانشینی موروثی نباشد و انتخابی باشد. کمااینکه مجلس خبرگان وظیفهاش این است که رهبر آینده را انتخاب کند.
من فکر میکنم که این کار را هم تلاش خواهند کرد خوب انجام دهند و این نگرانیهای آقای خامنهای هم برای همین است. فراموش نکنید که موقعی که این طرح رهبر مطلقه را مطرح کردند همین آقای خامنهای به شدت با آن مخالفت کرد. گفت آقا این درست نیست. رهبر نباید مطلقه باشد. آقای رفسنجانی بودند که دفاع کردند و این را وارد قانون کردند. الان همین آقای رفسنجانی است که این اشتباهش را باید جبران کند.
بنابراین ما مجلس خبرگان خیلی فعال و پویا و جنجالی خواهیم داشت و من تصور میکنم که موفق خواهند شد این اشتباه را جبران کنند و رهبر را انتخابی کنند و رهبر آینده را هم طوری انتخاب کنند که الان انتظارش نمیشود. همانطورکه سال ۸۴ من در مناظرههایی که در دانشگاه بود درباره رییس جمهور آینده و آقای رفسنجانی و قالیباف و معین و اینها کاندید بودند گفتم هیچکدام از این آقایان نمیشوند و کسی خواهد شد که همهمان شگفتزده شویم. الان هم میگویم کسانی رهبری اینگونه که همه تصور میکنند خواهد بود یا خواهد شد اینگونه نخواهد شد. جوری خواهد شد که ما همهمان انتظار نداشتیم. و این برای کشور خوب خواهد بود.
آقای رحمانی، آیا حامیان دولت و اصلاحطلبان در انتخابات مجلس خبرگان رهبری کامیاب شدند یا وضعیت وضعیت آش نخورده و دهن سوخته است به دلیل حضور مثلا محمد محمدی ریشهری یا دری نجفآبادی که از نظر طیفی از تحولطلبان و مخالفان جمهوری اسلامی ایران کارنامه منفی داشتند در گذشته؟
تقی رحمانی: سابقه آقای هاشمی از همه منفیتر است. اگر دقت بخواهیم بکنیم. این را باید دقت کنیم که آقای هاشمی یک چیدمانی کرده. منتها با این چیدمان اگر آقای خامنهای نباشد این چهرهها همه به آقای هاشمی رای خواهند داد. با توجه به وزنه قدرتمندتری که آقای هاشمی دارد. مطلوب آقای هاشمی هم یا آقای روحانی است یا آقای حسن خمینی و توافق هم اگر با جناح مقابل صورت بگیرد شاهرودی است.جنتی و یزدی چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد و این تعلل اعلام وزارت کشور هم مسئلهای ایجاد کرده در افکار عمومی.
پس برنامه آقای هاشمی این است. این برنامه هم در دوره آقای خامنهای این است: تعدیل سیاستهای رهبری نه تغییر رهبری. بعد از آقای خامنهای هم توضیح دادم. این چشم انداز به نظر من در ترکیب خبرگان فعلی حفظ شده. چهرههای زیادی بودند که به آقای یزدی رای داده بودند آمده بودند به آقای هاشمی گفته بودند که ما حتی رای مخفی شما را هم میخوانیم. یعنی به عبارتی اینها تمایل به هاشمی داشتند ولی جرات نداشتند از ترس آقای خامنهای و سپاه نظر اصلیشان را بگویند. در صورت فقدان آقای خامنهای.
ولی اگر در دوره آقای خامنهای بخواهد رهبر تعیین شود آن بحث دیگر است. البته چنین سنتی نبوده.
پس ما بازهم داریم در یک فضای مهآلودی میرویم جلو. جامعه باید هشیاری داشته باشد. در این مورد هم نوع نوشتن، نوع قلمفرسایی، نوع رفتار روشنفکران و مردم و حتی رفتار چهرههای اصلاحطلب و بیرون حاکمیت هم میتواند در تعیین رهبری تاثیر داشته باشد. نه تعیینکننده باشد. همانطور که رای مردم در ایران موثر است ولی تعیینکننده نیست. به این خاطر چشمانداز آینده به نظر من هم در مجلس شورای اسلامی و هم خبرگان رهبری جریانی که با تندروها مخالف است یک پیروزی نسبی شکننده قابل توجه به دست آورده و حفظ و تحکیمش احتیاج به حوصله و زمان دارد. در خبرگان این را شاهد هستیم.
آقای شعله سعدی، نکته آخر شما؟
قاسم شعله سعدی: آن حرفی که آقای رحمانی زدند من قبلا هم از آقای مهدی خزعلی شنیدم. که همین خبرگان فعلی هم اکثریتش تمایل به آقای رفسنجانی دارند و گرفتار ترس هستند. اگر این ترس نباشد همین الان هم رای به آقای رفسنجانی میدهند. امید هست که انتخابات ترکیب خبرگان را هم به گونهای تغییر بدهد که همراه با افکار عمومی مردم و خواست عمومی مردم بتوانند اقدامات قانونی خودشان را انجام دهند.
آقای زعیم، نکته آخر شما؟
کوروش زعیم: نکته آخر من این است که ما با وجود اینکه به عنوان جبهه ملی ایران به علت اینکه سرکوب شدیم و فعالیتمان ممنوع بود، شرکت نکردیم. ولی با وجود این به این مجلس و به دلایلی که این تغییرات درش رخ داده و به این مجلس خبرگان به دلایلی که این تغییرات رخ داده یا خواهد داد امیدواریم که کشور را یک گام از دیکتاتوری خشن به نرمش بیشتر برای همه مردم و ایجاد امید برای مردم تغییر دهد و من فکر میکنم اتفاقاتی خواهد افتاد که ما الان نمیتوانیم پیشبینی کنیم.
آقای رحمانی، نکته آخر شما؟
تقی رحمانی: بعد چند سال دوباره جامعه مدنی ایران به بازی برگشته. این برگشت، ما گل مساوی زدیم. برای پیروزی باید پیروزی ۹۶ هم رخ بدهد. برای این احتیاج به یک هشیاری و مراقبت هم در نزد جامعه، هم در نزد اصلاحطلبان و تمام نیروهای ملی است که دل در گرو ایران دارند منتها به نسبت تاثیری که بر سرنوشت ایران میتوانند داشته باشند. اگر اینطوری بازی شود احتمال یک پیروزی هم هست. یک نکته هم بگویم رفتار موسوی و کروبی در حصر خودش یک سنت جدیدی برای نوع مبارزه سیاسی در ایران هم میتواند باشد.