آیا وزنهبرداری به عنوان دومین ورزش پرافتخار ایران در تاریخ المپیکها، در المپیک ۲۰۱۶ ریودوژانیرو هم میتواند افتخارات گذشتهاش را تکرار کند؟ آیا نشان زرین دیگری به پنج طلای محمد نصیری، حسین توکلی، حسین رضازاده (۲ بار) و بهداد سلیمی اضافه خواهد شد؟
فقط هشت ماه تا المپیک باقی مانده و عنوان پانزدهمی وزنهبرداری ایران در مسابقات جهانی ۲۰۱۵ به میزبانی آمریکا، نویدبخش موفقیت در ریو نبوده. تیم فعلی و تیم قبلی مستقر در فدراسیون وزنهبرداری، یکدیگر را عامل ضعف نتایج در هیوستون میدانند. مصدومیت دو ستاره تیم ملی و منع حضور سهراب مرادی در رقابتهای جهانی نیز در رقم خوردن این نتیجه ضعیف، موثر بود.
پیشبینی مسابقات ورزشی آنهم در سطح المپیک، امکانپذیر نیست اما در ورزشهای رکوردی، میتوان دورنمای شفافتری را نسبت به سایر رشتهها دید. به همین خاطر به نظر میرسد امکان اینکه طلای فوق سنگین وزنهبرداری در ریو از چنگ سه کشور روسیه، گرجستان و ایران خارج شود، نزدیک به محال است.
برای درک بهتر آنچه در هیوستون اتفاق افتاد و ترسیم چشماندازی از نتایج احتمالی وزنهبرداران ایرانی در ریو، بایدشناختی دقیق از اوضاع کنونی مدیریت این رشته ورزشی در ایران به دست داد.
حسین توکلی عضو طلاییترین نسل تاریخ وزنهبرداری ایران، سرمربی تیم ملی است. علی مرادی نیز مجدداً رییس فدراسیون شده است. آنها به محض شروع کارشان با دو بداقبالی بزرگ مواجه شدند. دو مصدومیت شدید که اظهارنظرهای متضادی درباره امکان پیشگیری از این دو مصدومیت مطرح شد.
خبرسازیهای رسانهای در خصوص فروپاشی رکوردهای جهانی در تمرینات، آنهم در آستانه مسابقات جهانی، هیچوقت به سود وزنهبرداری ایران نبوده است. اتفاقی که این بار هم رخ داد و سرمربی کمتجربه تیم ملی از تشدید آن جلوگیری نکرد.
وزنهبرداری ورزشی است پنهانکار. پیش از رقابتها، کسی توان واقعیاش را به رخ حریفان نمیکشد. مسابقات امسال قهرمانی اروپا، پان آمریکن و آسیا، هیچکدام بیانگر موجودیت وزنهبرداری در این سه قاره نبود. نه آلکسی لوفچف خودنمایی کرد و نه سایر قهرمانان دنیا. رقابتهایی سرد با رکوردهای پایین، در غیاب ستارهها و بیتوجهی رسانهها.
پرهیز از ایجاد حساسیت، حرف اول این رشته را میزند. این موضوع دلایل متعددی دارد که از جمله میتوان به اجتناب از تحریک و ایجاد سوءظن نمایندگان وادا اشاره کرد. در ایران اما مصدومیت سعید محمدپور، حاصل مسابقاتی با پخش زنده بود. آسیب شدید آرنج و فریادهای جگرخراش سعید، به صورت زنده از شبکه ورزش پخش شد. تصویری گویا از رنج و مشقتی که ورزشکاران رشتههای المپیکی متحمل میشوند.
بهداد سلیمی نیز در تمرینات سنگین اردوی تیم ملی و هنگام رکوردگیری در حرکت دو ضرب، چنان مصدوم شد که کارش به اتاق عمل کشید. وزنهای که بار اول انداخته بود اما مجدداً به آن یورش برد. آیا ضرورتی داشت در اوج تمرینات سلیمی، دوربین صداوسیما حضور داشته باشد؟ اقدام دوم سلیمی در مهار آن وزنه چقدر ضروری بود؟
رقابتهای هیوستون با کامیابی آسیاییها و ناکامی ایران به پایان رسید. مجید عسگری، جابر بهروزی، رسول تقیان، کیانوش رستمی، علی هاشمی، نواب نصیرشلال و بهادر مولایی گزینههای اعزامی به ایالت تگزاس بودند. با احتساب سهراب مرادی محروم، محمدپور و سلیمی مصدوم، پنج سهمیه ایران در المپیک نیز از این جمع برگزیده خواهند شد.
وزنهبرداری ایران پس از المپیک لندن و حتی قبل از آن، بارها درگیر حاشیههای داخلی بود، تلاشها برای ایجاد مصالحه بین طرفین به جایی نمیرسید و آشتیکنانها موقتی بودند. با این حال، اتکا به نخبگانی مانند بهداد سلیمی و کیانوش رستمی باعث میشد با دست پر از مسابقات جهانی برگردند.
سرانجام محمود گودرزی با پایان دادن به دوران ریاست حسین رضازاده، حکم سرپرستی سیدحسن طباطبایی مدیر مجموعه شهید کشوری را صادر کرد. این تغییر پس از ماهها کشمکش بین وزارت ورزش و رضازاده اتفاق افتاد. وزارتخانه از رضازاده خواسته بود به دلیل دو شغله بودن، یا از شورای شهر استعفا بدهد یا فدراسیون. رضازاده هم معتقد بود عضویت در شورای شهر، شغل محسوب نمیشود.
البته رضازاده اشتباه میکرد و قانون به درستی اعمال شد. اما هستند بازنشستهها یا دو شغلههای دیگری که بر مسند فدراسیونها نشسته و اولتیماتومی هم از وزارتخانه نمیگیرند.
قوانین دوگانه باعث شده بهرام شفیع در فدراسیون هاکی به فعالیت خود ادامه دهد و چند هفته در میان، در برنامه تلویزیونیاش میزبان مدیران عالیرتبه ورزش باشد.
احمد ناطق نوری نیز هم دو شغله است و هم بازنشسته وزارت بهداشت، اما بیست و ششمین سال ریاستش بر فدراسیون بوکس را سپری میکند.
ماده ۸ قانون نحوه تعدیل نیروی انسانی دستگاههای دولتی، مصوب دی ۶۶ مجلس شورای اسلامی در خصوص هادی ساعی برای فدراسیون تکواندو و محمدرضا طالقانی در فدراسیون زورخانهای اعمال شد اما به طرز نامشخصی، منعی در ادامه ریاست سیدمهدی هاشمی (نماینده مجلس) بر فدراسیون تیراندازی ایجاد نکرد!
حسین رضازاده متخصص این رشته است و هیچکس در دنیای وزنهبرداری نیست که با نام او آشنا نباشد. اما سبک مدیریتیاش به نحوی بود که جمعی از وزنهبرداران مطرح، یا از تمرینات کنارهگیری کردند یا از طرف فدراسیون کنار گذاشته شدند. حتی تعدادی از منتقدان سرشناس فدراسیون، همشهریان خود رضازاده بودند. از سعید علی حسینی و سجاد انوشیروانی در وزن خودش گرفته تا سعید محمدپور.
با فدراسیون و سرمربی جدید، به نظر میرسید آرامش بر تیم ملی حکمفرما شده. اما تیم ملی در قهرمانی ۲۰۱۵ آسیا به میزبانی تایلند، در غیاب ستارههایش امیدوارکننده نبود. در هیچ وزنی طلای مجموع را نگرفت و تک مدال طلای علی هاشمی در حرکت یکضرب به دست آمد.
در تیم اعزامی به ایالات متحده، بهداد سلیمی همچنان پرامیدترین است. تکرار رکوردهای شخصی، میتوانست او را به سهولت روی سکو قرار دهد. بهداد در بازیهای آسیایی اینچئون با بالابردن وزنههای ۲۱۰ در یکضرب، ۲۵۵ در دوضرب و ثبت مجموع ۴۶۵ کیلوگرم ضمن شکستن رکورد بازیها مقتدرانه مدال طلا را به دست آورد. ده کیلو کمتر از رکورد لوفچف قهرمان جهان در این وزن اما ۱۱ کیلو بیشتر از تالاخادزه نایب قهرمان گرجستانی.
بهداد در دوره قبلی مسابقات جهانی، رقابت را به روسلان آلبگوف از روسیه واگذار کرد. آلبگوف طی دو دوره قبلی قهرمان جهان شده اما در المپیک لندن به مدال برنز بسنده کرد. سلیمی اما ضمن کسب دو طلا و یک نقره جهانی، نشان زرین المپیک لندن را به سینه زده.
او حالا در صورت بهبودی کامل و بازگشت به شرایط آرمانی، دو رقیب روس، یک حریف گرجستانی و البته میناسیان، پدیده ارمنستانی را پیش رو خواهد داشت. فرناندو رایس هم بهترین وزنه بردار میزبان المپیک است.
تاماش آیان رئیس فدراسیون جهانی وزنهبرداری درباره او به خبرگزاری ایسنا گفته بود: «بهداد وزنهبردار شماره یک دنیاست و اگر بخواهم او را با کسی مقایسه کنم باید بگویم مثل راجر فدرر ستاره تنیس و یا میشائیل شوماخر در اتومبیلرانی است.» با رکوردشکنی لوفچف، به نظر میرسد دنیای وزنه یرداری شوماخر تازهای پیدا کرده.
سلیمی رقیب داخلی جوانی هم دارد به نام بهادر مولایی که پارسال در غیاب بهداد، نایب قهرمان دنیا شد. او در صورت تکرار رکوردهایش میتوانست یکی از مدالها را به گردن بیاویزد اما با توجه به مصدومیتی که داشت، دور از انتظار ظاهر شد. او خبر بحث لفظی با سرمربی تیم ملی را هم تکذیب نکرد.
ماجرایی که گویای تداوم تنشها در مجموعه تیم ملی است. حاشیههای داخل اردو با ناآرامیهای داخل فدراسیون و اختلافات بین بزرگان خانواده وزنهبرداری ایران تشدید میشود. علی مرادی به خاطر سالها دوری از ریاست فدراسیون یا هر دلیل دیگری، تمرکزش را معطوف مقابله با مسئولین قبلی فدراسیون کرده است.
همزمان با تغییر فدراسیون و بازگشت علی مرادی، صادق زیباکلام در مصاحبهای میگوید رضازاده قهرمان است اما تختی پهلوان. همین موضوع باعث میشود او را دعوت کنند برای دیدار از تیم ملی. ملاقاتی که در آن علی مرادی و همراهانش مدام از رضازاده میگویند. به نحوی که زیباکلام نزد خود میاندیشد: «از خودم پرسیدم مملکت این همه استاد علوم سیاسی و علوم انسانی دارد آیا یک نفرشان این کارهای تو را میکنند؟... از وزنهبرداری چیزی میدانی؟ از المپیک چیزی میدانی؟»
محمد نصیری قهرمان المپیک هم وارد جمع شده و او نیز به انتقاد از رضازاده میپردازد. رییس فدراسیون اصرار به ماندن مهمانش داشته برای صرف نهار. اما زیباکلام تاکید میکند: «به وزنهبردارانمان بگویید به مردم آمریکا این پیام را بدهند که مردم ایران هیچ دشمنی با آنها ندارند و از اینکه با آتش زدن پرچم کشورشان به آنها مرتباً توهین میکنیم از مردم آمریکا عذرخواهی کنند.»
زیباکلام در پایان یادداشت خود نوشته: «حسنی که این جملات داشتند این بود که دیگه آقای دکتر مرادی اصراری برای ماندن برای صرف نهار نکردند.»
این ماجرا، تصویری است واضح از اوضاع و تفکر فدراسیون علی مرادی که انرژی و تمرکز خود را مصروف مبارزه با کادر قبلی فدراسیون کرده و علاوه بر اتلاف وقت خودش، وقت افرادی که ارتباطی با ورزش ندارند را هم میگیرد، بلکه افشاگری بهتری در خصوص دوران رضازاده صورت دهد!
این در حالی است که حسین رضازاده و تصویری که از او شکل گرفت، محصول دوران مدیریت علی مرادی است. او در دوران پیشین مدیریتش، فدراسیون را وقف رضازاده کرده بود. آنهم در موقعیتی که شاهین نصیرینیا، محمدحسین برخواه، کوروش باقری، محمدعلی فلاحتینژاد و حسین توکلی نیز همگی مدال جهانی یا المپیک داشتند.
علی مرادی درباره سهراب مرادی، فدراسیون رضازاده را مقصر میداند. در طرف مقابل میتوان شاهین نصیرینیا را مثال زد که در دوره پیشین ریاست علی مرادی، وزنه را به عمد در المپیک سیدنی انداخت تا تیم ایران محروم نشود. همان اتفاقی برای سهراب مرادی در لندن رخ داد.
درخشش وزنهبرداری ایران در المپیک ریودوژانیرو دور از انتظار نیست. اما تحقق موفقیت، بسته به عوامل متعددی است. بهبودی بهداد، تمرینات بیحاشیه در تیم ملی، پرهیز فدراسیون پیشین در تنشآفرینی و مهمتر از همه، تمرکز فدراسیون فعلی بر مسئولیت سنگینی که به عهده دارد.