خودداری اکثريت چشمگير سران کشور های عضو گروه ۱۹ ( که همچنان جی ۱۵ خوانده مي شود ) از حضور در اجلاس تهران، و حاشيه های سفر همزمان رييس جمهور برزيل، که با هدف توسعه تجارت و در ضمن، انجام گفتوگوهای دوستانه پيرامون برنامههای اتمی تهران صورت گرفته است، تلاش های دولت جمهوری اسلامی برای بی اثر نشان دادن انزوای کنونی ايران را تا حدود زيادی بی اثر ساخت.
بجز رييس جمهور برزيل که با هدف خاص و در ادامه ديدار از روسيه عازم تهران شده است، ساير کشور های بزرگتر عضو گروه، از جمله آرژانتين، مصر، هند، اندونزی، مکزيک، نيجريه، کنيا مالزی، شيلی و پرو تنها به شرکت دادن سفير خود در تهران اکتفا کرده يا در بهترين شرايط به اعزام معاون وزير خارجه خود به ايران بسنده کردهاند.
در بين تعداد محدود روسای دولتهای شرکت کننده در اجلاس تهران دوستان نزديک آقای احمدی نژاد از جمله آقای رابرت موگابه و آقای چاوز هم ديده میشوند. سه رييس دولت ديگر از الجزاير، سنگال و سريلانکا عازم تهران شده اند.
از اين لحاظ چهاردهمين اجلاس سران گروه ۱۹ در تهران در عمل فقيرترين اجلاس اين گروه طی حيات ۲۰ ساله آن بشمار ميرود. بجز ميل به پرهيز از قرار گرفتن در کنار رييس دولت ايران، بیخاصيت شدن گروه ۴+۱۵ و از دست دادن دليل وجودی آن نيز در شکل گرفتن اين بیاعتنايی نزد کشور های بزرگ در حال توسعه موثر بوده است.
جمهوری اسلامی به منظور کم رنگ جلوه دادن بیاعتنايی کشور های عمدهتر عضو گروه به اجلاس تهران، و افزايش شماره شرکت کنندگان، از امير قطر، رييس جمهور سوريه و همچنين نخست وزير ترکيه بعنوان ميهمانان مخصوص دعوت همزمان بعمل آورد.
گروه ياد شده با نام گروه ۱۵ (جی ۱۵) ، طی نهمين اجلاس سران کشور های جنبش عدم تعهد در سال ۱۹۸۹ در بلگراد پايتخت يوگوسلاوی سابق پا گرفت.
هدف اوليه از تشکيل اين گروه مرتبط ساختن نمايندگان کشورهای در حال توسعه با کشور های پيشرفته صنعتی و فراهم ساختن فرصت مبادله اطلاعات و مشاوره مابين دو گروه بود. به اين ترتيب گروه جی ۱۵ از ميان کشور های در حال توسعه و غير متعهد تشکيل و در ارتباط با ۷ کشور بزرگ صنعتی موسوم به جی-۷ هفت، مرکب از آمريکا، کانادا، ژاپن، بريتانيا، آلمان، فرانسه، ايتاليا قرارگرفت. گروه جی ۷ نيز متعاقبا با دعوت از روسيه و همچنين شرکت دادن نماينده جامعه اروپا عملا به گروه جی ۹ تبديل شد.
هر دو گروه در واقع گردهمايی غير رسمی کشورهايی بشمار ميروند که شباهت و نزديکی منافع آنها در گذشته قابل مقايسه با منافع خريدار و فروشنده و يا توليد کننده و مصرف کننده بوده است.
اما بحرانهای مالی و اقتصادی دهه نود که تعدادی از بزرگترين کشور های در حال توسعه را به مرز ورشکستگی نزديک ساخت، و در نتيجه اقتصاد کشور های توسعه يافته و بازارهای صادراتی آنها را نيز تهديد کرد، نشان داد که نزديکی و مشاوره و همکاری بيشتر دو گروه در اقتصاد امروز جهان امری است ضروری.
در سال ۱۹۹۴ مکزيک، در سال ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ کره جنوبی، در سال ۱۹۹۹ برزيل و در سال ۲۰۰۱ آرژانتين و در سال ۲۰۰۳ روسيه دچار بحران شده و آسيب فراوان ديدند.
به منظور نزديک ساختن بيشتر کشورهای موثر در حال توسعه با کشورهای توسعهيافته و توافق پيرامون راهحلهای مشترک در جهت مقابله با بحرانهای اقتصادی جهان، و همچنين پيشگيری از بروز آنها، در سال ۲۰۰۶ کشور های بزرگ صنعتی و کشورهای بزرگ در حال توسعه در يک گردهمايی تازه گروه اصلی موسوم به جی ۱۵ را تشکيل دادند.
در اين گروه بجز هشت کشور بزرگ صنعتی، کشورهای چين، هند، برزيل،اسپانيا، کره جنوبی، مکزيک و اندونزی نيز شرکت داده شدند. گروه جی ۱۵ در سال ۲۰۰۹ با دعوت از کشورهای ديگری چون عربستانو ترکيه به گروه معروف جی ۲۰ تبديل شد که مرکب از ۲۰ اقتصاد بزرگ دنيا و در برگيرنده کشور های بزرگ صنعتی و کشور های در حال توسعه است.
در دو اجلاس کشور های ياد شده که بريتانيا و آمريکا ميزبان آن بودند، قبل از برگزاری اجلاس سران ، وزرای مالی و اقتصادی کشور های عضو حضور يافته و به طرح مسائل حاد و روز جهان پرداخته و تصميمگيری نهايی پيرامون مباحث را به اجلاس سران سپردند.
به دليل اهميت اين گروه غير رسمی تازه، حاشيه اجلاس سران و ملاقاتهای دو جانبه و چند جانبه سران شرکت کننده، در ضمن برگزاری اجلاس اصلی، همواره خبر ساز بوده است. اجلاس سالانه سران گروه اينک از جمله معتبر ترين گردهمايی های برنامه ريزی شده در تقويم رويداد های سياسی- اقتصادی جهان بشمار ميرود.
طی اجلاس سران جی ۲۰ در پيتسبورگ (آمريکا) مهمترين بحث حاشيهای پيرامون برنامه اتمی ايران بود. در همان جلسه اوباما از وجود مرکز غنیسازی دوم ايران در روستای فردو قم خبر داد و مدودف رييس جمهور روسيه برای نخستين بار از امکان تحريم بيشتر ايران ياد کرد.
با تشکيل گروه موسوم به جی ۲۰،گروه جی ۱۹ که تهران اينک ميزبان چهاردهمين اجلاس سران آن است، توجيه ادامه حضور خود را عملا از دست داد. در حقيقت سيزدهمين جلسه سران گروه که در سال ۲۰۰۶ در هااوانا برگزار شد، ختم حضور اين گروه را اعلام داشت، اگرچه ايران همچنان بر ادامه حيات آن اصرار ميورزد.
ايران که طی اجلاس نهم و در قاهره به گروه موسوم به جی ۱۵ پيوست، از ادامه حيات اين باشگاه کم خاصيت بمنظور وسيلهای برای نمايش خروج از انزوا استفاده ميکند. انتقادی نيز که به رييس جمهور برزيل برای شرکت در اجلاس تهران وارد آمده، دقيقا متوجه همين موضوع است.
بیشک اگر بهانه گفتوگو پيرامون برنامه اتمی ايران و در عمل تلاش برای افزايش صادرات کالاها و خدمات برزيلی و توسعه تجارت آن کشور با ايران در بين نبود، رييس جمهور لولا هم زحمت سفر به تهران را بخود نمیداد و در عمل اجلاس جاری سران، به تشکيل يک روزه محفل پر هزينه دوستان، مرکب از آقای احمدی نژاد، موگابه، چاوز و بشار اسد تبديل ميشد. برزيل به اين بهانه به تنهايی ۳۰۰ نماينده به ميهمانی سياسی تبليغاتی تهران اعزام داشته است.
بجز رييس جمهور برزيل که با هدف خاص و در ادامه ديدار از روسيه عازم تهران شده است، ساير کشور های بزرگتر عضو گروه، از جمله آرژانتين، مصر، هند، اندونزی، مکزيک، نيجريه، کنيا مالزی، شيلی و پرو تنها به شرکت دادن سفير خود در تهران اکتفا کرده يا در بهترين شرايط به اعزام معاون وزير خارجه خود به ايران بسنده کردهاند.
در بين تعداد محدود روسای دولتهای شرکت کننده در اجلاس تهران دوستان نزديک آقای احمدی نژاد از جمله آقای رابرت موگابه و آقای چاوز هم ديده میشوند. سه رييس دولت ديگر از الجزاير، سنگال و سريلانکا عازم تهران شده اند.
از اين لحاظ چهاردهمين اجلاس سران گروه ۱۹ در تهران در عمل فقيرترين اجلاس اين گروه طی حيات ۲۰ ساله آن بشمار ميرود. بجز ميل به پرهيز از قرار گرفتن در کنار رييس دولت ايران، بیخاصيت شدن گروه ۴+۱۵ و از دست دادن دليل وجودی آن نيز در شکل گرفتن اين بیاعتنايی نزد کشور های بزرگ در حال توسعه موثر بوده است.
جمهوری اسلامی به منظور کم رنگ جلوه دادن بیاعتنايی کشور های عمدهتر عضو گروه به اجلاس تهران، و افزايش شماره شرکت کنندگان، از امير قطر، رييس جمهور سوريه و همچنين نخست وزير ترکيه بعنوان ميهمانان مخصوص دعوت همزمان بعمل آورد.
گروه ياد شده با نام گروه ۱۵ (جی ۱۵) ، طی نهمين اجلاس سران کشور های جنبش عدم تعهد در سال ۱۹۸۹ در بلگراد پايتخت يوگوسلاوی سابق پا گرفت.
هدف اوليه از تشکيل اين گروه مرتبط ساختن نمايندگان کشورهای در حال توسعه با کشور های پيشرفته صنعتی و فراهم ساختن فرصت مبادله اطلاعات و مشاوره مابين دو گروه بود. به اين ترتيب گروه جی ۱۵ از ميان کشور های در حال توسعه و غير متعهد تشکيل و در ارتباط با ۷ کشور بزرگ صنعتی موسوم به جی-۷ هفت، مرکب از آمريکا، کانادا، ژاپن، بريتانيا، آلمان، فرانسه، ايتاليا قرارگرفت. گروه جی ۷ نيز متعاقبا با دعوت از روسيه و همچنين شرکت دادن نماينده جامعه اروپا عملا به گروه جی ۹ تبديل شد.
هر دو گروه در واقع گردهمايی غير رسمی کشورهايی بشمار ميروند که شباهت و نزديکی منافع آنها در گذشته قابل مقايسه با منافع خريدار و فروشنده و يا توليد کننده و مصرف کننده بوده است.
اما بحرانهای مالی و اقتصادی دهه نود که تعدادی از بزرگترين کشور های در حال توسعه را به مرز ورشکستگی نزديک ساخت، و در نتيجه اقتصاد کشور های توسعه يافته و بازارهای صادراتی آنها را نيز تهديد کرد، نشان داد که نزديکی و مشاوره و همکاری بيشتر دو گروه در اقتصاد امروز جهان امری است ضروری.
در سال ۱۹۹۴ مکزيک، در سال ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ کره جنوبی، در سال ۱۹۹۹ برزيل و در سال ۲۰۰۱ آرژانتين و در سال ۲۰۰۳ روسيه دچار بحران شده و آسيب فراوان ديدند.
به منظور نزديک ساختن بيشتر کشورهای موثر در حال توسعه با کشورهای توسعهيافته و توافق پيرامون راهحلهای مشترک در جهت مقابله با بحرانهای اقتصادی جهان، و همچنين پيشگيری از بروز آنها، در سال ۲۰۰۶ کشور های بزرگ صنعتی و کشورهای بزرگ در حال توسعه در يک گردهمايی تازه گروه اصلی موسوم به جی ۱۵ را تشکيل دادند.
در اين گروه بجز هشت کشور بزرگ صنعتی، کشورهای چين، هند، برزيل،اسپانيا، کره جنوبی، مکزيک و اندونزی نيز شرکت داده شدند. گروه جی ۱۵ در سال ۲۰۰۹ با دعوت از کشورهای ديگری چون عربستانو ترکيه به گروه معروف جی ۲۰ تبديل شد که مرکب از ۲۰ اقتصاد بزرگ دنيا و در برگيرنده کشور های بزرگ صنعتی و کشور های در حال توسعه است.
در دو اجلاس کشور های ياد شده که بريتانيا و آمريکا ميزبان آن بودند، قبل از برگزاری اجلاس سران ، وزرای مالی و اقتصادی کشور های عضو حضور يافته و به طرح مسائل حاد و روز جهان پرداخته و تصميمگيری نهايی پيرامون مباحث را به اجلاس سران سپردند.
به دليل اهميت اين گروه غير رسمی تازه، حاشيه اجلاس سران و ملاقاتهای دو جانبه و چند جانبه سران شرکت کننده، در ضمن برگزاری اجلاس اصلی، همواره خبر ساز بوده است. اجلاس سالانه سران گروه اينک از جمله معتبر ترين گردهمايی های برنامه ريزی شده در تقويم رويداد های سياسی- اقتصادی جهان بشمار ميرود.
طی اجلاس سران جی ۲۰ در پيتسبورگ (آمريکا) مهمترين بحث حاشيهای پيرامون برنامه اتمی ايران بود. در همان جلسه اوباما از وجود مرکز غنیسازی دوم ايران در روستای فردو قم خبر داد و مدودف رييس جمهور روسيه برای نخستين بار از امکان تحريم بيشتر ايران ياد کرد.
با تشکيل گروه موسوم به جی ۲۰،گروه جی ۱۹ که تهران اينک ميزبان چهاردهمين اجلاس سران آن است، توجيه ادامه حضور خود را عملا از دست داد. در حقيقت سيزدهمين جلسه سران گروه که در سال ۲۰۰۶ در هااوانا برگزار شد، ختم حضور اين گروه را اعلام داشت، اگرچه ايران همچنان بر ادامه حيات آن اصرار ميورزد.
ايران که طی اجلاس نهم و در قاهره به گروه موسوم به جی ۱۵ پيوست، از ادامه حيات اين باشگاه کم خاصيت بمنظور وسيلهای برای نمايش خروج از انزوا استفاده ميکند. انتقادی نيز که به رييس جمهور برزيل برای شرکت در اجلاس تهران وارد آمده، دقيقا متوجه همين موضوع است.
بیشک اگر بهانه گفتوگو پيرامون برنامه اتمی ايران و در عمل تلاش برای افزايش صادرات کالاها و خدمات برزيلی و توسعه تجارت آن کشور با ايران در بين نبود، رييس جمهور لولا هم زحمت سفر به تهران را بخود نمیداد و در عمل اجلاس جاری سران، به تشکيل يک روزه محفل پر هزينه دوستان، مرکب از آقای احمدی نژاد، موگابه، چاوز و بشار اسد تبديل ميشد. برزيل به اين بهانه به تنهايی ۳۰۰ نماينده به ميهمانی سياسی تبليغاتی تهران اعزام داشته است.