شعر ایران و مسئله مردم

  • مهرداد قاسمفر

داریوش معمار

داریوش معمار، شاعر پرکاری است که از انتشار شعرهای خودش تا همکاری با نشر بوتیمار و نوشتن نقد و نظر درباره شعر معاصر بسیار فعال است. در نمایشگاه کتاب تهران امسال دو کتاب از او خواهیم دید. یک مجموعه شعر تازه با عنوان «کتاب بی‌هودگی»‌ که خودش می‌گوید پایان‌بخش سه گانه او خواهد بود و یک نقد و بررسی درباره شعر اجتماعی با عنوان «مسئله مردم». برنامه این هفته «نمای دور نمای نزدیک» به گفت‌وگو با نویسنده این کتاب‌ها اختصاص دارد.

گفت‌وگو را با کتاب «مسئله مردم» آغاز می‌کنم که بررسی زمینه‌های جامعه‌گرایی در شعر امروز ایران است. این کتاب نگاهی داشته به آنچه که به عنوان شعر اجتماعی در شعر پسانیمایی شناخته می‌شود. از این کتاب بگویید.

Your browser doesn’t support HTML5

گفت‌وگوی مهرداد قاسمفر با داریوش معمار

داریوش معمار: ایده اولیه نوشتن کتاب جامعه‌گرایی در شعر ایران برای من حدود سه چهار سال پیش شکل گرفت. به نظرم یکی از مهم‌ترین مسایل شعر امروز ایران درک موضوع رابطه شاعر با مردم است، یعنی مسئله مردم نزد شاعر و تشخیص اینکه چطور می‌شود از این مرز به نحوی عبور کرد که شعر از حیثیت و موضوع خودش خالی نشود. طبیعتا‌ً با این نگاه و انگیزه، نوشتن مقالات متعدد این کتاب را شروع کردم. بخشی از مقالات در این یک سال و نیم اخیر در مجله «تجربه» منتشر شد اما تعدادی از این مقالات را‌ هم صرفا‌ً‌ برای این کتاب نوشتم. در نهایت حاصل آن کتاب «مسئله مردم» شد که با مقاله‌ای با همین عنوان شروع می‌شود. در آن مقاله در بدو امر به این موضوع پرداخته‌ام که اساسا‌ً ریشه‌های جامعه‌گرایی در شعر ایران از انقلاب مشروطه به این طرف چطور شکل گرفته و انواع مختلف جامعه‌گرایی که در شعر ایران داشته‌ایم، تابع چه رویکردهایی، چه رفتارهای زیبایی‌شناسانه‌‌ای و چه تاثیرپذیری‌ها و تاثیرگذاری‌هایی در حوزه اجتماع بوده.

آیا این مسئله همان چیزی است که در شعر چند دهه اخیر، یعنی از شهریور ۱۳۲۰ به این سو به عنوان شعر متعهد یا شعری که دارای تعهد اجتماعی است از آن اسم برده شده و همواره مورد مناقشه بوده؟

نه. مسئله مردم به این موضوع می‌پردازد که انواع جامعه‌گرایی در شعر ایران چه تاثیری گذاشته و تعاریفی که دارند چیست. یکی از مسائل همین نوع شعری هست که شما می‌گویید. تقسیم‌بندی من در این کتاب از شاعران جامعه‌گرا به این شکل بوده: جامعه‌‌گرایان رمانتیک، جامعه‌گرایان انسان‌گرا، جامعه‌گرایان ایدئولوژیک - انقلابی و جامعه‌گرایان زیبایی‌شناسانه در شعر امروز. یک بخش از این جریان آن جامعه‌گرایان ایدئولوژیک و جامعه‌گرایان انقلابی هستند که هم در دهه ۵۰ و هم در دهه ۶۰ به این نوع از شاعران برمی‌خوریم. به مشخصه‌های این نوع شعر هم اشاره کرده‌ام. یعنی چطور این نوع شعر در یکدوره‌ای به مثابه یک ارزش، دوره‌ای به عنوان یک انگ هنری و در یک دوره‌ به مثابه یک ارزش نوپدید و شخصی مطرح شده. منظورم موضوع جامعه‌گرایی در شعر ایران هست. در دهه ۵۰ شاعران انقلابی به عنوان شاعران جامعه‌‌گرا و ارزشمند مطرح می‌شوند. در دهه ۶۰ این نوع جامعه‌گرایی یک انگ می‌شود که شاعران از آن فاصله می‌گیرند. اما از اواسط دهه ۷۰ آرام آرام شعر اجتماعی در شکل جدید خود به عنوان یک ارزش ذاتی و شخصی در شعر شاعران ایرانی مجددا‌ً مورد توجه قرار می‌گیرد.

آیا در کتاب «مسئله مردم» بیشتر سعی کرده‌اید روایتگر آن چیزی در شعر پسانیمایی باشید که به عنوان شعر مردم‌گرا یا جامعه‌گرا از آن نام می‌برید یا اینکه کتابتان حاوی یک جور ارزش‌گذاری هم هست؟

من در کتاب «مسئله مردم» روایتگر شعری که مسئله‌ آن مسئله مردم است نبوده‌ام. بلکه روایت‌گر شعری بوده‌ام که عده‌ای فکر می‌کردند مسئله‌ آن مردم نیست. سعی من این بوده که این نکته را باز کنم و تعریفی دیگر از شعر جامعه‌گرا ارائه بدهم.

شما در طول این کتاب سعی کردید نمونه‌هایی از کارهایی که به گمانتان در چارچوب شعر جامعه‌گرا قرار می‌گیرد ارائه دهید، به ویژه در بخشی که متعلق به شاعران دهه‌های ۷۰ و ۸۰ است. آیا تمام ظرفیت شعر اجتماعی ایران در شعر همین تعدادی بود که در اینجا به صورت مختصر به آنها پرداخته‌اید یا خیر؟

به صورت ویژه من در دو مقاله به این موضوع پرداخته‌ام. یکی در مقاله «اتاق تاریک است» و یکی هم در مقاله‌ای که به صورت خاص به شاعران دهه ۷۰ می‌پردازد. طبیعتا اسامی که من در اینجا به آنها اشاره کرده‌ام همه ظرفیت شعر اجتماعی ایران نیستند. ظرفیت شعر اجتماعی ایران به نظر خیلی وسیع‌تر از این است و حتی می‌تواند شاعران مطرح‌تری هم داشته باشد. هر چند این نام‌هایی که به آنها اشاره کرده‌ام چهره‌های مطرح شعر ایران هستند - حداقل از نظر بازتابی که آثارشان در جامعه ادبی داشته است - اما این‌ها شاعرانی هستند که من بیشتر می‌شناسمشان. من به عنوان شاعر و منتقد، طی هفده هجده سال گذشته نقدهای خیلی زیادی در مورد شعر ایران نوشته‌ام. اینها شاعرانی بودند که کارهایشان را بیشتر دنبال کرده‌ام و در کتابم به عنوان نمونه به آنها اشاره کرده‌‌ام.

شما در بخش پایانی این کتاب یک فصل را به بیژن الهی اختصاص داده‌اید. در کتابی که به زمینه‌های جامعه‌گرایی در شعر امروز ایران می‌پردازد شاید دیدن نام بیژن الهی کمی نامتعارف به نظر بیاید چرا که شعر او بیشتر شعری فرم‌گرایانه است. علت پرداختن اختصاصی به بیژن الهی چیست؟

این کار دو دلیل داشت. همان‌طور که گفتم من در تقسیم‌بندی‌هایم به یک جامعه‌گرایی زیبایی‌شناسانه قائل هستم، یک جامعه‌‌گرایی فرمالیستی. من این جامعه‌گرایی را تعریف کرده و نمونه‌هایی هم از آن ارائه داده‌ام. ولی پرداختن به شعر بیژن الهی صرفا‌ً از این نظر نبوده. البته من این انگیزه را داشتم که به دوستاران بیژن الهی بگویم که برخلاف آن چیزی که تبلیغ می‌شود، در شعر بیژن الهی‌ هم انگیزه‌های جامعه‌گرایانه وجود دارد. انتشار شعر بیژن الهی این را نشان داد. اما دلیل دومی که من به شعر بیژن الهی در این کتاب پرداختم، این است که او بخشی از ارزش‌های شعر بیژن الهی را در برابر شعر نو فارسی در کفه قیاس قرار داده.

شما همزمان کتاب دیگری هم منتشر کرده‌اید؛ یک مجموعه شعر تازه با عنوان «کتاب بی‌هودگی» که در نمایشگاه کتاب تهران هم در دسترس علاقمندان خواهد بود. من برای پایان‌ این گفت‌وگو از شما می‌خواهم که یک قطعه از این مجموعه را برای شنوندگان این برنامه بخوانید.

«در تنهایی»

رسیده‌ای به شکل‌های مختلفی،

شبیه همه حیوانات،

گیاهان سنگ‌ها

اما انسان شباهت دیگری‌ست،

چمدانی رها شده در ایستگاه!

لباسی پناهنده به توفان!