اخیراً تنی چند از اهل اندیشه و فلسفه و جامعهشناسی ایرانی در خارج از کشور گرد آمدند و انجمنی با عنوان «آزادی اندیشه» به ثبت رساندند، انجمنی که در مدتی کوتاه بیش از یک صد عضو دارد.
نخستین نشریه این انجمن هم هفته پیش منتشر شد، نشریهای پر و پیمان در بیش از ۴۰۰ صفحه در حوزه علوم انسانی با شورای تحریریه شامل نیره توحیدی، آرش جودکی، کاظم کردوانی، محمدرضا نیکفر و حسن یوسفی اشکوری.
از آقای اشکوری دعوت کردم میهمان این هفته ما باشد.
خیلی خوش آمدید آقای اشکوری به برنامه «نمای دور، نمای نزدیک» این هفته. قبل از هر چیز بفرمایید که اساساً فکر تولید نشریه علوم انسانی و اجتماعی «آزادی اندیشه» چطور شکل گرفت و از کجا ایده اولیهاش آمد؟
حسن یوسفی اشکوری: نشریه «آزادی اندیشه» از بخشهای تازه انجمن آزادی اندیشه است. بنابراین ناگزیر باید اشارهای به سابقه تاسیس خود انجمن بکنیم.
حدود بیش از دو سال قبل بود که انجمن آزادی اندیشه با فراخوانی که من و آقای دکتر محمدرضا نیکفر دادیم، تشکیل شد. مضمون آن فراخوان هم این بود که از روشنفکران و نویسندگان و پژوهشگران ایرانی خواسته شده بود در یک نهاد گرد هم بیایند و بستری را فراهم کنند برای گفتوگو بین خودشان.
Your browser doesn’t support HTML5
علت طرح چنین بحثی هم این بود که این احساس در بنده و آقای نیکفر وجود داشت که روشنفکران ایرانی با هم گفتوگویی نمیکنند و هر کدام کار خودشان را انجام میدهند. در حالی که اگر این گفتوگو عمومیتر شود هم به نفع خودشان است و هم به نفع جامعه. در نهایت روشنفکران ایرانی که صرفاً پژوهشگر نیستند، بلکه دغدغههای اجتماعی هم دارند و اندیشهشان معطوف به تغییر جامعه و قدرت در جامعه ایران است، باید مردم را نیز مورد خطاب قرار دهند و در گفتوگویی که با هم انجام میدهند به رشد آگاهی و توسعه علوم انسانی در ایران کمک کنند.
با این نگاه این فراخوان اعلام شد. به دنبال آن تعدادی از افراد پاسخ مثبت دادند و بعد هم اخیراً خوشبختانه این انجمن به عنوان یک نهاد فرهنگی غیرسیاسی در آلمان به ثبت رسید.
آیا میشود گفت نشریه علوم انسانی و اجتماعی «آزادی اندیشه» به نوعی برونداد یا حاوی تفکراتی است که در این انجمن میگذرد؟
یوسفی اشکوری: اساس کار انجمن «آزادی اندیشه» ایجاد گفتوگو بین جریانهای مختلف روشنفکری ایران است و از جمله بناست که دو جریان مهم و اثرگذار مذهبی و غیرمذهبی با هم گفتوگو کنند. شاید این که فراخوان اولیه به وسیله من و محمدرضا نیکفر داده شد، کاری نمادین بود.
بله، این انجمن طبق اساسنامه خودش راهکارهایی برای توسعه علوم انسانی و دفاع از علوم انسانی در ایران پیشبینی کرده، و همینطور دفاع از آزادی، دفاع از اندیشه و تعمیق اندیشه.
در گام اول این اساسنامه پیشبینی شده که یک نشریه به عنوان ارگان این انجمن طراحی شود که یک شورای پنج نفره داشته باشد. این نشریه در اساسنامه تعبیر به قلب انجمن شده. یعنی فعلاً به تعبیر درست شما برونداد یا نماد خارجی فعالیت انجمن است.
پیش از اینکه بپردازیم به مطالب این نشریه در مقدمه گفته شده که سنگ بنای این نشریه بر پاسداری از آزادی بیحصر و استثنای اندیشه و بیان است. آیا این جمله به این معنا است که مقالات و مطالب حوزه علوم انسانی و اجتماعی با هر گرایشی از جمله سکولار یا دینی در این نشریه جای انتشار دارد و میپذیرید که در این نشریه بیاید؟
بله، حتماً همینطور است. چون بنا بر این است که در انجمن آزادی اندیشه همه گرایشها جمع شوند و تاکنون هم اینگونه بوده. الان تعداد بیش از صد و ده بیست نفر به این فراخوان پاسخ دادهاند. هیچ محدودیتی هم وجود ندارد و طبعاً در نشریه افکار و اندیشههای مختلف و متضاد میتواند مطرح شود. اصلاً اساس کار ما ایجاد گفتوگو بین جریانهای مختلف روشنفکری ایران است و از جمله بناست که دو جریان مهم و اثرگذار مذهبی و غیرمذهبی با هم گفتوگو کنند. شاید این که فراخوان اولیه به وسیله بنده و آقای نیکفر داده شد، کاری نمادین بود.
بنابراین به لحاظ فکری و به لحاظ نظری از آزادی بی حد و حصر اندیشه و عقاید و افکار دفاع میشود و اندیشهها و افکار مختلف میتوانند در بستر نشریه با هم گفتوگو کنند.
در شماره نخست نشریه آزادی اندیشه، مقالهای که به دلایل انتشار این نشریه میپردازد، عنوان میشود که ضرورت دارد در برابر گرایش به قربانی کردن علوم انسانی در ایران ایستاد و مقاومت کرد. آیا علوم انسانی در ایران چنین وضعیتی دارد؟
بله، به هر حال این دیگر خیلی روشن است و همه میدانیم که علوم انسانی در ایران پس از انقلاب و دوران جمهوری اسلامی مطلوب حاکمان نبوده. به خصوص با گذشت زمان، علوم انسانی در تمام شاخههای آن با مخالفت و حتی با سرکوب مواجه شده. منتها طبیعی است که یک انجمن یا یک نشریه آن هم در خارج از کشور، قدرت مقابله با حکومتی را ندارد که از آن همه پول و امکانات و ابزارهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و دانشگاهی برخوردار است. اما با این همه بناست که این نشریه و این انجمن بتواند در حد خودش با همت اعضا و همه پژوهشگران و مدافعان علوم انسانی در ایران با این وضعیت مقابله کند.
علوم انسانی در ایران پس از انقلاب مطلوب حاکمان نبوده. به خصوص با گذشت زمان، علوم انسانی در تمام شاخههای آن با مخالفت و حتی با سرکوب مواجه شده. انجمن و نشریه «آزادی اندیشه» میخواهد در حد خودش با همت اعضا و همه پژوهشگران و مدافعان علوم انسانی در ایران با این وضعیت مقابله کند
در همان شماره اول این نشریه نامهای معتبر و مقالات خواندنی دیده میشود. بخش موضوعی نشریه با مقالهای درباره علوم اجتماعی و تحول آن در ایران شروع میشود و بقیه مطالب هم حول و حوش همین مسئله است. آیا در هر شماره قرار است چنین موضوعات ملتهبی را درباره علوم انسانی به چاپ برسانید؟
بله، هر شماره به یک موضوع اساسی و محوری اختصاص دارد که در حول و حوش آن مصاحبه، مقاله و گزارشهای مختلفی منتشر میشود. شماره اول نشریه به بحث درباره مبانی علوم انسانی و اجتماعی در ایران اختصاص داشت و شماره دوم که امیدواریم در سه چهار ماه آینده بتوانیم منتشرش کنیم، موضوع اصلی بحث آزادی است که از زوایای مختلف مورد بررسی قرار میگیرد. شماره سوم هم در ارتباط با موضوع حکومت و دین و سیاست و سکولاریزم است. برای شماره چهارم اما هنوز به جمعبندی نرسیدهایم.
مخاطبان این نشریه چه کسانی هستند؟ آیا صرفاً کسانی هستند که در حوزه علوم انسانی تحصیلات آکادمیک کردند یا مخاطبان عامتری را در نظر دارید؟
نه، این نشریه نشریه آکادمیک نیست. البته مقالات باید اعتبار آکادمیک داشته باشند. یعنی هر مقالهای پذیرفته و منتشر نمیشود. برای همین شماره هم مقالاتی از بعضی از افراد صاحب نام داشتیم ولی طبق معیارهایمان پذیرفته نشد.
بنابراین مقالات باید اعتبار علمی و آکادمیک داشته باشد. اما هدف از تاسیس انتشار نشریه سخن گفتن با همه کسانی است که دنبال تغییر اوضاع فرهنگی و اجتماعی در ایران هستند. هدف از تاسیس انجمن این بوده که برای تغییرات اجتماعی ایدهپردازی و اندیشهورزی انجام شود.
اگر این طور نگاه کنیم، خوانندگانی که دغدغه مسائل اجتماعی و اوضاع و احوال ایران را دارند مخاطب اصلی ما هستند.