حقوق انسانی افراد دارای معلولیت در ایران

از راست: لاله خانه‌باز، فرید انصاری، پرستو فاطمی (مجری نشست)، احسان عابدی، مهری جعفری

بیست و هشتمین اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به میانه راه رسیده؛ اجلاسی که از ۱۱ اسفند در ژنو سوئیس آغاز شده زمینه بحث و برگزاری چندین نشست را تاکنون فراهم آورده که به مسئله حقوق بشر در ایران می‌پردازد و آن را از جوانب مختلف می‌سنجد.

«حقوق انسانی افراد دارای معلولیت در ایران» عنوان یکی از این نشست‌های جانبی بود که موسسه اتریشی سودویند (زودویند)، نهاد مشاور سازمان ملل، آن را روز ۱۹ اسفند در مقر سازمان ملل متحد برگزار کرد، رخدادی که پیامد آن نیز قرائت بیانیه‌ای در صحن اصلی سازمان ملل و در حضور نمایندگان دولت‌ها بود.

در بیانیه‌ای که مهری جعفری، فعال حقوق بشر و وکیل مقیم بریتانیا، به نمایندگی از موسسه سودویند آن را در صحن اصلی سازمان ملل قرائت کرد، به موارد متعددی اشاره شده است که نشان از عدم پایبندی ایران به تعهدات بین‌المللی خود دارد، تعهداتی که با امضای کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت برای ایران به وجود آمده است.

شرایط زندگی افراد دارای معلولیت در ایران

این بیانیه می‌گوید که در کشوری مانند ایران هنوز ساخت و ساز تمام اماکن بدون تناسب با نیازهای افراد دارای معلولیت انجام می‌شود و در نتیجه این افراد نمی‌توانند به‌طور مساوی با دیگر افراد جامعه از فضاها و اماکن عمومی بهره ببرند.

بیانیه سودویند سپس تاکید می‌کند که چنین رویکردی در ساختن فضاهای عمومی تبعیضی در حق افراد دارای معلولیت محسوب می‌شود و به آنجا منجر خواهد شد که این افراد جایی دیده نشوند و نیز نتوانند از حقوق کامل شهروندی خود بهره ببرند و امکان زندگی مستقل و مشارکت کامل اجتماعی را داشته باشند.

بر اساس این بیانیه، ساختمان‌های مسکونی در ایران همچنان بدون توجه به نیازهای افراد دارای معلولیت ساخته می‌شود به‌طوری که خارج شدن از خانه کاری شاق و دشوار برای این افراد محسوب می‌شود و در نتیجه خیلی از آنها در خانه محبوس شده‌اند و نمی‌توانند هیچ نقشی در زندگی اجتماعی ایفا کنند.

در ادامه این بیانیه به موارد دیگری از «نقض» حقوق انسانی افراد دارای معلولیت در ایران اشاره شده، از جمله نظام آموزشی ایران که در رابطه با افراد با نیازهای ویژه دچار «مشکلات و ضعف‌های دیرینه و مزمنی» است.

مورد دیگر نیز معضل اشتغال افراد دارای معلولیت در ایران است که سودویند با اشاره به نتایج تحقیقی که سال ۲۰۰۸ انجام شده است عنوان می‌کند از سه میلیون فرد دارای معلولیت در ایران که جویای کار است، تنها ۶۰۰ هزار نفر آنان توانسته‌اند شغلی پیدا کنند.

بیانیه سودویند در نهایت از دولت ایران و دیگر دولت‌ها می‌خواهد که تمام موانع محیطی و آموزشی را که بر سر راه افراد دارای معلولیت قرار دارند از میان بردارند و امکان زندگی مستقل و نیز برخورداری از زندگی اجتماعی را برای آنها فراهم آورند.

آن‌چه در نشست سودویند گذشت

اما آن‌چه بیانیه موسسه سودویند عنوان می‌کند شرح خلاصه‌ای است از آن‌چه در نشست جانبی «حقوق انسانی افراد دارای معلولیت در ایران» گذشت.

این نشست با حضور احسان عابدی، روزنامه‌نگار و نویسنده، فرید انصاری، بنیان‌گذار انجمن حمایت از ایرانیان دارای معلولیت در بریتانیا، مهری جعفری، فعال حقوق بشر، و نیز لاله خانه‌باز، شهروند بهایی دارای معلولیت برگزار شد در حالی که سمانه نیک‌منش هم با پیام صوتی خود به شرح دشواری‌های زندگی یک فرد نابینا در ایران پرداخت.

تعهد ایران نسبت به اجرای طرحِ ادغام یا تلفیقِ دانش‌آموزانِ با نیازهای ویژه موضوع سخنان احسان عابدی بود.

بر اساس این طرح که چند دهه‌ای‌ست در بسیاری از کشورهای غربی اجرا می‌شود، دانش‌آموزانِ با نیازهای ویژه تا آنجا که امکان دارد در مدارس عادی و کنار دیگر دانش‌آموزان درس می‌خوانند. این طرح، کودکان دارای معلولیت را جزئی از جامعه معمول می‌پندارد و نه عنصری که باید در حاشیه و به دور از اجتماع نگه داشته شود. به گفته احسان عابدی، دولت ایران گزارش داده که این طرح در حال اجراست اما سخنان پدر و مادر‌های دانش‌آموزان با نیازهای ویژه حکایت از آن دارد که این طرح بسیار محدود و به صورت کاملاً ناقص انجام می‌شود، به‌طوری که در روی همان پاشنه سابق می‌چرخد و مدارس معمولی از پذیرش دانش‌آموزان با نیازهای ویژه همچنان خودداری می‌کنند.

گزارش این روزنامه‌نگار به موارد دیگری از تبعیض در مورد کودکان با نیازهای ویژه اشاره می‌کند از جمله رواج برچسب «آموزش‌ناپذیری» به برخی از این کودکان که در نتیجه آن از تحصیل در هر مدرسه‌ای محروم می‌شوند.

مسئله اشتغال افراد دارای معلولیت و معضل رفت و آمد

گزارش فرید انصاری نیز به مسئله «بیکاری و موانع اشتغال افراد دارای معلولیت در ایران» می‌پرداخت.

این گزارش عنوان می‌کند که «بر اساس قانون حمایت از حقوق معلولان، سه درصد از استخدامی‌های دولتی و غیردولتی باید از افراد معلول باشد. اما بیکاری یکی از مشکلات اصلی معلولان به‌ویژه زنان در ایران است».

به گفته آقای انصاری، «طبق آمار سال ۲۰۰۸ از سه میلیون معلول واجد شرایط کار فقط ۶۰۰ هزار نفر به نوعی مشغول به کار بوده‌اند. یعنی اکثریت معلولین در ایران بیکارند و در تنگنا بسر می‌برند. در ایران کسی که شغل ندارد، زیر پوشش بیمه تامین اجتماعی نخواهد بود.»

ادامه این گزارش به علل بیکاری افراد دارای معلولیت در ایران می‌پردازد از جمله عدم اختصاص بودجه کافی برای اجرای قوانین مربوط به افراد دارای معلولیت، تنگناهای شدید مالی بسیاری از این افراد که مانع ادامه تحصیل آنها می‌شود، بخش دولتی که باید سهمی معادل سه درصد از استخدام‌ها را به افراد دارای معلولیت اختصاص دهد، اما در عمل چنین نمی‌کند و در نهایت مسئله رفت و آمد معلولان که خود زاییده عدم توجه به نیازهای افراد دارای معلولیت در هنگام ساخت و ساز اماکن عمومی و بناهاست، مسئله‌ای که مهری جعفری سخنرانی خود را به آن اختصاص داد.

خانم جعفری در این سخنرانی به قانون جامع حمایت از افراد دارای معلولیت در ایران اشاره کرد که به همه نهادهای دولتی و عمومی‌ امر می‌کند اماکن و معابر را با در نظر گرفتن نیازهای افراد دارای معلولیت مناسب‌سازی کنند.

وی اما می‌گوید سازمان بهزیستی که مجاز به نظارت بر اجرای این قانون است در عمل از هیچ ابزار نظارتی برخوردار نیست و توانایی دفاع از حقوق افراد دارای معلولیت را هم ندارد.

این در حالی است که کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت بر لزوم برخورداری آن‌ها از «حق دسترسی» و آمد و شد آزادانه در مکان‌های عمومی و فرهنگی تاکید دارد.

معلولیت؛ دو تجربه شخصی

ادامه این نشست اما به بیان تجربه شخصی لاله خانه‌باز و سمانه نیک‌منش گذشت. خانم خانه‌باز از فعالان جامعه بهایی است که در ایران معلم کودکان بهایی بود. وی می‌گوید که به‌خاطر اعتقادات مذهبی خود و فعالیت‌هایی که برای جامعه بهاییان داشته، هدف خشونت ماموران حکومت ایران قرار گرفته و بر اثر این خشونت‌ها بوده که دچار معلولیت جسمانی شده است.

خانم خانه‌باز در این نشست توضیح داد که علاوه بر فشارهایی که او به عنوان یک بهایی در ایران تحمل کرده، به خاطر معلولیت از ناحیه پا نیز با مشکلات بسیاری در ایران مواجه بوده از جمله پیدا کردن شغل، به‌طوری که کارفرمایان صرفاً به این خاطر از استخدام او خودداری کرده‌اند.

در نهایت نیز سمانه نیک‌منش، دانش‌آموخته علوم ارتباطات، از مصائبی گفت که یک فرد کم‌بینا برای ادامه تحصیل در ایران با آن مواجه است چرا که به گفته او مدارس معمولی هیچ‌گونه امکانات آموزشی مخصوص این افراد در اختیار ندارند و او که به مرور زمان کم‌بیناتر شده بی‌هیچ کمکی و بدون آن که خط بریل، خط ویژه نابینایان، را بیاموزد، به‌طور عمده از طریق شنیدن توانسته تحصیلات خود را به پایان برساند.

این نشست با نمایش مستندی از شهریار صیامی درباره افشین نوغانی، هنرمند ایرانی مقیم بریتانیا، به پایان رسید. آقای نوغانی دارای معلولیت حرکتی است، اما این امر نتوانسته مانع کار خلاقانه او بشود. مستند شهریار صیامی درباره این نقاش عنوان «ناواضح» (out of focus) را دارد.