معمولاً گفته میشود که مهاجرت اجباری یا تبعید برای اهل نوشتن و هنر در کشورهای غیردموکراتیک یعنی به پایان رسیدن نویسنده و کسی که کارش نوشتن و خلق هنر است. با این حال در میان ایرانیان اندک کسانی بودهاند که مهاجرت را برای نوشتن و خلق بیشتر تبدیل کردهاند.
یکی از آنها مانا نیستانی، کارتونیست و خالق آثار کمیک ایرانی است. مانا نیستانی بعد از مهاجرت چندین کار منتشر کرده که آخرین آن همین تابستان در پاریس و به زبان فرانسه به چاپ رسید. مانا نیستانی مهمان این هفته ما است.
Your browser doesn’t support HTML5
خیلی خوش آمدی مانا به برنامه «نمای دور، نمای نزدیک». میخواهیم نگاهی داشته باشیم به آخرین کارهایی که منتشر کردهای. از آخرین کتابت آغاز میکنیم، کتابی که به زبان فرانسوی منتشر کردهای و یک راهنما است.
مانا نیستانی: من هم خیلی خوشوقتم که در خدمت شما هستم. واقعیت این است که شاید ترجمه این کتاب به فارسی خیلی مفهوم نباشد. برای اینکه عنوان اصلیاش به فرانسه است و اگر بخواهیم تحتاللفظی بگوییم، میشود «راهنمای کوچک یک پناهنده سیاسی کامل» یا «چگونه در کشور فرانسه پناهنده نمونه و کاملی باشیم».
از اسمش برمیآید که این کتاب یک کتاب راهنما است. به طور مشخص موضوعش چیست؟
البته عنوان آن یک مقدار کنایهآمیز و شوخطبعانه است. یک جور پارودی است برای کتابهای راهنما مانند راهنمای مدیریت، راهنمای آشپزی، راهنمای مشاغل مختلف به زبان ساده و ابتدایی. این هم مراحل پناهندگی گرفتن برای یک پناهجوی سیاسی در کشور فرانسه است، یک جور شوخی مصور با مراحل اداری و بوروکراسی ماجرا. کتاب به صورت کمیک استریپ یا کمیک بوک برای مخاطب فرانسوی زبان در قطع جمع و جور منتشر شده که قابل حمل باشد. البته نباید اشتباه کنیم که کتاب برای خود پناهجوها نیست. اما بیشتر میخواستم شهروند عادی فرانسوی فضایی را که پناهندهها در آن به سر میبرند درک کند.
در واقع میشود گفت یک کمیک انتقادی است نسبت به موضوعی که به آن پرداخته شده.
دقیقاً. و خیلی هم سعی کردم که یکجانبه نباشد. بخشی از کتاب در انتقاد از بوروکراسی و فضای اداری و مشکلات اداری و روزمره پناهجوها در اینجاست. البته این مسئله بیشتر متوجه تجربیات خودم و پناهجوهایی است که مشکل سیاسی دارند. بخش دیگر هم به خود پناهجوها برمیگردد، ترفندهایی که بعضا به کار میبرند، پروندهسازیهای قلابی که میکنند. سعی کردم به کل موضوع دریچهای باز کنم و نه اینکه فقط یک طرفه باشد.
کتابچهای که تهیه کردی بیشتر به زمانی برمیگردد که پناهجوها به صورت خیلی منظم و مرتب از طریق سازمان ملل پذیرفته میشدند و مسیری را طی میکردند و وارد فرانسه میشدند. تعدادشان هم در قیاس با شرایط امروز شاید زیاد نبود. اما الان از قضا در روزهایی به سر میبریم که با سیل پناهندگان به اروپا از جمله فرانسه مواجهیم. به نظر میآید که الان دیگر این پناهندگان با وضعیت متفاوتی مواجه خواهند بود.
بله همینطور است. مسئله پناهنده و پناهندگان و مهاجران در کشور فرانسه مسئله یک روز و دو روز نیست. سالهاست که مسئله مهمی تلقی میشود. یکی از موضوعات مورد بحث کاندیداهای ریاست جمهوری در هر دورهای بوده و همه کاندیداها وعده وعیدهایی در قبالش دادهاند. معمولاً اگر کاندیداها سوسیالیست و چپگرا بودند وعده حمایت از پناهندهها و بهتر شدن اوضاع را دادهاند و اگر راستگرا بودند تهدید کردهاند که راه را برای مهاجران میبندند. به هر حال یکی از مسائل همیشگی انتخابات در کشور فرانسه این جریان بوده. البته جریانات اخیر قضیه را داغتر کرده.
الان آقای فرانسوا اولاند اعلام کرده که فرانسه بیش از ۲۵ هزار پناهنده را خواهد پذیرفت. اگر این امر محقق شود فرانسه هم به زودی با موجی از این پناهجویان رودررو میشود. فکر میکنید این مسئله هم میتواند دستاویزی باشد برای کاری که علاقه ترا برانگیزد تا کتابی با همین مضمون آماده کنی؟ این موضوع را چطور میبینی؟
البته میتواند این طور باشد. واقعیت این است که این روند خیلی روند پیچیدهای است و مراحل زیادی دارد. ورود این مهاجران به کشور یک مسئله است و بعدش اینکه چه بر سر آنها میآید، یک مسئله دیگر. این وسط میخواهم یک پرانتز باز کنم. اخیراً فیلمی از ژاک اودیار به نام «دیپان»(Dheepan)نمایش داده شده که در واقع جایزه اول جشنواره کن را گرفته و سوژهاش هم درباره ماجرای پناهجویان است و این که بعد از رسیدن این افراد به کشور فرانسه چه بلایی سرشان میآید، کجاها اسکان داده میشوند و در چه وضعیتی به سر میبرند. این فیلم نشان میدهد که خیلی از آنها در حومههای اطراف پاریس و در مجتمعهایی زندگی میکنند که وضعیت خیلی بدی دارند و بعد رفتهرفته جذب گنگهای مافیایی و قاچاق میشوند که معضلساز هستند. در واقع هیچ فکر خیلی درست و درمانی برای آخر و عاقبت این افراد که اغلب از کشورهای جنگزده میآیند و دچار عقدهها و مسئلههای بسیاری هستند، وجود ندارد، حال آن که این آدمها نیاز به فضای آرامتر و راحتتری دارند. فیلم دیپان چنین فضایی را به نمایش میگذارد. و خب الان با ورود مهاجران و پناهندههای جدید این مسائل چندین برابر خواهد شد. بنابراین، من شک ندارم که در این مورد باز هم ما آثار هنری، فیلم و کتاب و غیره خواهیم دید.
در فرصت کوتاهی که داریم اجازه بده نگاهی داشته باشیم به دو کار قبلی که منتشر کردی. یکی مجموعه کارهای کارتونی بود که قبلاً در فضای مجازی چاپ کرده بودی و دیگری خاطرات مصوری بود با عنوان «مسخ ایرانی». اگر ممکن است برای شنوندگانی که به کارهایت علاقمندند در مورد این دو کار، کوتاه توضیح بده.
البته این وسط به صورت اینترنتی کتابی به نام «هوگوپسی» یا آخرین قسمت ماجرای آقای کا را هم منتشر کردم که به زبان فارسی است و میتوان از طریق وبسایت آمازون آن را تهیه کرد. ولی به عنوان کتابی که در کتابفروشیهای فرانسه موجود باشد، باید بگویم اولین کتابم گرافیک نوول یا کمیک «مسخ ایرانی» بود که اولین بار سال ۲۰۱۲ به زبان فرانسوی منتشر شد و بعد به زبانهای مختلف مثل ایتالیایی، اسپانیولی، انگلیسی، آلمانی و حتی پرتغالی در برزیل. همچنین سال ۲۰۱۳ یک مجموعه ۲۰۰ تایی از کارتونهای مستقلم در کشور فرانسه منتشر شد به اسم «همه چیز مرتب است» یا «همه چیز خوب است». و آخری هم همین کتاب درباره پناهندههاست.
تو جزو کسانی هستی که در مهاجرت بسیار پرکارند و مهاجرت باعث نشده که کارشان متوقف شود. آیا کار تازهای هم در دست تهیه داری که بخواهی الان از این برنامه اعلام کنی؟
بله. همین الان دارم روی کتاب کمیک بعدی کار میکنم که صحبتش را با ناشر انجام دادهام و انتشارش تقریباً قطعی است. اگر بخواهم موضوعش را افشا کنم درباره سعید حنایی، قاتل عنکبوتی معروفی است که حدود ده دوازده یا پانزده سال پیش در مشهد بود. مستندی که مازیار بهاری درباره این قاتل ساخت خیلی مرا تحت تاثیر قرار داد و حال بر اساس آن یک کار کمیک بوک انجام میدهم.