کی فکرش را میکرد؟! اینکه وسط مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، یکی نام «مصدق» را به زبان بیاورد و با یادآوری وقایع ۷۰ سال پیش ایران، سیاست خارجی رقیبش را نقد کند ...
برنی سندرز، سیاستمدار چپگرایی که در تلاش است نامزدی حزب دموکرات را در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به دست بیاورد، روز پنجشنبه در آخرین مناظرهاش در برابر هیلاری کلینتون، در میان مجادله، استدلالهایش را به روایت سرنوشت محمد مصدق در آمیخت و به هیجانی کم سابقه در میان گروهی از ایرانیها که مناظره را دنبال می کردند دامن زد.
چه شد که سندرز رفت سراغ «دکتر مصدق» و وقایع سال ۳۲؟
دعوا بر سر سیاست خارجی بود؛ مسالهای که برای هیلاری کلینتون اهمیت ویژهای دارد چرا که مهمترین سابقه او در قوه مجریه، تصدی وزارت امور خارجه آمریکا در دوره نخست ریاست جمهوری باراک اوباما است.
و گویا در جریان مجادله بر سر سیاست خارجی هم خانم کلینتون علاقه ویژهای به صحبت درباره ایران دارد. (او پیشتر هم یک بار وقتی نام «ایرانیان» را به زبان آورد که بسیاری دوستداران ایرانی-آمریکایی او ناامید شدند. او گفت که با اقداماتش «ایرانیها» را با خودش دشمن کرده و به این دشمنی افتخار میکند.)
چه کسی با کلینتون دشمن است؟ ایرانیها یا رژیم ایران؟
در نقطه مقابل هیلاری کلینتون، برنی سندرز مصر است که اساسا با سیاست خارجی تهاجمی میانهای ندارد و معتقد است که منافع ملی آمریکا باید از طریق همکاری و یافتن منافع مشترک با دیگران تامین شود. و مشخصا با نام بردن از کشور ایران گفته که هوادار عادیسازی روابط با تهران است.
کلینتون در مناظره پنجشنبه همین موضع برنی سندرز را هدف حمله قرار داد؛ حملهای که با ضد حمله برنی سندرز روبهرو شد. سندرز تشریح کرد که به نظرش ایران «حامی تروریسم در اقصی نقاط جهان» است و به هیچ وجه نمیخواهد «همین فردا رابطه با ایران را عادی کند» بلکه معتقد است مساله «عادی سازی روابط با ایران» باید به شکل یک روند گام به گام، اجرا شود.
وقتی بحث دو نامزد بالاگرفت، سندرز در تشریح دیدگاهش مساله «مداخله در امور دیگر کشورها» را مطرح کرد و به سرنگونی صدام حسین در عراق و معمر قذافی در لیبی اشاره کرد. او گفت که معتقد است سرنگونی این دو نفر به خلاء قدرت در کشورهای عراق و لیبی و قدرت گرفتن گروههایی مانند داعش منجر شده است.
و در اینجا بود که سندرز روایتی را نقل کرد که برای برخی از ایرانیها از اهمیت تاریخی فوقالعادهای برخوردار است: «کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲».
سندرز گفت که در آن زمان، آمریکا در سرنگونی «نخست وزیری که به شکل دموکراتیک انتخاب شده بود» مشارکت کرد و محمدرضا شاه را به ایران برگرداند و چندین سال بعد، به دلیل همین وقایع در ایران انقلاب شد و وضعیت شد به شکلی که امروز هست.
البته او در این نگاه انتقادی به «مداخله آمریکا در سرنگونی محمد مصدق در سال ۳۲» در آمریکا تنها نیست و پیشتر موضعی مشابه هم از سوی کاخ سفید و هم از وزارت خارجه این کشور نیز بیان شده است.
اما شاید مهمتر از این سخنان، آنچه تفاوتهای سیاست خارجی سندرز را با هیلاری کلینتون نمایان کرد، مجادله این دو بر سر هنری کسینجر، وزیر خارجه افسانهای آمریکا در دهه ۷۰ میلادی بود.
هیلاری کلینتون پیشتر گفته بود که کسینجر جمهوریخواه را چونان استادی برای خود میداند و از علاقهاش به او سخن گفته بود. اما سندرز برای اینکه تفاوتهای بنیادین سیاست خارجی خود را با هیلاری کلینتون به رخ بکشد، به همین مساله اشاره کرد و خیلی خونسرد گفت، هیچ میانهای با دیپلماسی با مدل کسینجر ندارد و آن را بسیار مخرب میداند.
قدم بعدی در جریان مبارزات درون حزبی دموکراتها، برپایی گردهمایی حزبی در روز ۲۰ فوریه (اول اسفند) در ایالت نوادا است و پیشبینی میشود هیلاری کلینتون برنده نهایی آن رقابت باشد.
بعد از نوادا، یک انتخابات درون حزبی در روز ۲۷ فوریه (هشتم اسفند) در کارولینای جنوبی برگزار میشود و بعد از آن در روز اول مارس (۱۱ اسفند)، سهشنبه بزرگ از راه خواهد رسید. در این روز در حزب دموکرات تکلیف ۱۲ ایالت روشن خواهد شد.