چرا بارندگی در سیستان و بلوچستان فاجعه می‌سازد؟

در گزارش اکتبر امسال سازمان ملل، به‌روشنی به شکاف عمیقی میان ساکنان زمین اشاره شد که با اثرات مخرب تغییر اقلیم پدید می‌آید؛ بی‌عدالتی اقلیمی که فقرا را فقیرتر می‌کند و گروه‌های محلی و روستایی را در رنج و محرومیت بیشتر می‌گذارد.

برای فرو ریختن پردۀ کشیده‌شده بر این فقر و توسعه‌نیافتگی ساختاریافته، تکرار حوادث طبیعی در بسیاری از استان‌های ایران به‌تنهایی کافی بود. سیلی چون سیل بهار امسال روشن کرد که چطور روستاهای زاگرس‌نشین، با وجود آن‌همه منابع طبیعی و ذخایر نفت و گاز، هنوز در فقر و محرومیت زندگی می‌کنند.

این دو روز، فاجعه سیل در سیستان و بلوچستان هم روشن کرد که چطور زیرساخت‌های ضعیف توسعه و عمران در این استان سرعت و عمق تخریب بر اثر سیلاب را افزایش می‌دهد.

تصویر شماره ۱

بنا به تصویر شماره ۱، در یک قرن اخیر تعداد سیل در ایران به شکل معناداری افزایش یافته است. از طرفی، خاک نیز به‌شدت در حال فرسایش است. (تصویر شماره ۲).

تصویر شماره ۲

امروز ایران نخستین کشور جهان در نرخ فرسایش خاک است. همین‌طور در طول دو دهه اخیر بخش مهمی از مراتع و پوشش گیاهی‌مان را نیز از دست داده‌ایم. تنها تا انتهای زمستان سال ۱۳۹۷ بیش از ۶۰۰ مورد آتش‌سوزی در جنگل و مراتع کشورمان گزارش شد.

به این ترتیب به ترکیبی بسیار ویرانگر می‌رسیم؛ گیاهانی که نگهدارنده آب و رطوبت و موجب مقاومت خاک هستند از بین رفته‌اند، خاکی که امکان جذب و نگهداری آب را ندارد به‌شدت فرسوده شده و باران‌های تند و رگباری می‌تواند به‌راحتی تبدیل به سیل شود.

علی‌رغم ثبت باران بسیار زیاد و غیرعادی در سیل اخیر سیستان و بلوچستان (در مواردی حتی تا برابر میانگین یک سال باران تنها در دو روز) و موارد مشابه در سیل بهاره در زاگرس و شمال ایران، نمی‌توان از عوامل مهم مدیریت ناکارآمد محیط زیست و مدیریت کُند و بی‌نتیجه بحران در افزایش خسارات جانی و مالی به ساکنان این مناطق چشم پوشید.

در استان سیستان و بلوچستان همیشه مشکل ارتباطات، چه از طریق خطوط تلفن و اینترنت و موبایل و چه از طریق راه‌ها و راه‌آهن، به طور زیربنایی وجود داشته است. راه‌آهن چابهار به زاهدان بیشتر از ۱۰ سال است که تنها به دلیل کمبود بودجه و سرمایه‌گذاری متوقف شده است. حالا تصاویری منتشر شده که ریل‌های نصب‌شده را هم به‌شدت تخریب‌شده نشان می‌دهد؛ معلق بر مسیر رودخانه‌ای فصلی.

موضوع آبرسانی و عمران سازه نیز نه تنها در روستاهای استان که در شهرهای آن نیز به‌شدت با مشکلات مواجه بوده است. حدود سه هزار روستای این استان اساساً فاقد شبکه آبرسانی هستند و به حدود یک میلیون نفر به شکل سقایی (دسترسی ناپایدار به آب آشامیدنی) آب رسانده می‌شود.

این همه در حالی است که سال‌هاست آب سیلاب و بارش و روان‌آب‌ها همچنان بدون مدیریت و سرمایه‌گذاری در حوزه آب‌های جاری و آبخوانداری به هدر می‌رود.

ساکنان بومی این منطقه با تکیه به دانش بومی با توجه به لایروبی قنات‌ها و ساخت سدهای خاکی پراکنده، چاه‌نیمه‌ها، هوتگ‌ها و چشمه‌های گودالی واحه مانند آب‌های جاری در بارش‌های سیل‌آسا ولی موقتی را مدیریت می‌کردند، اما بعد از بروز دوره‌های خشکسالی‌های طولانی و خالی شدن بسیاری از مناطق روستایی و کم شدن جمعیت عشایر کپرنشین، این نگهداری و مراقبت از طبیعت کاهش یافت. سدهای ساخته‌شده در منطقه نیز نتوانست جایگزین مفید و مؤثری باشد.

یکی از مهم‌ترین سدهای ساخته‌شده در این استان سد زیردان است؛ سدی بر روی رودخانه فصلی کاجو با ظرفیت حدود ۲۰۰ میلیون متر مکعب. اما این سد تا اواخر تابستان سال جاری، علی‌رغم آن‌که تا نیم ظرفیتش پر آب شده بود، به علت نبودِ لوله‌کشی و امکان انتقال و تصفیه آب، حتی برای آبرسانی پایدار به روستاهای با فاصله پنج کیلومتر هم کارایی لازم را نداشت.

به گفته نیروهای محلی، همیشه بخش زیادی از این آب در آفتاب سوزان این منطقه بخار می‌شود و از دست می‌رود، و این در حالی بود که شرایط استفاده از آن فراهم نبود. در سیل این‌روزهای سیستان و بلوچستان نیز باز نکردن به موقع دریچه سد، با وجود هشدار پیشین سازمان ملی هواشناسی، موجب افزایش خسارات به مناطق پایین‌دست سد از جمله منطقه دشتیاری و بنت شد؛ منطقه‌ای از پرجمعیت‌ترین روستاهای این استان.

نمای هوایی از سیل اخیر در جنوب استان سیستان و بلوچستان

زندگی بخش زیادی از شهروندان این استان از طریق دام و کشاورزی و پرورش نخل می‌گذرد و به این ترتیب با فروکش کردن سیل، آمار دقیق خسارت سیل‌زدگان روشن خواهد شد.

تصاویر زیادی در صفحات مجازی منتشر شده است از چارپایان بزرگی مثل شتر و گاو تا بز و گوسفند که در سیلاب غرق شده‌اند و همین طور نخل‌هایی که تا سرشاخه‌ها در آب فرو رفته‌اند. این روشن می‌کند که گرچه شاید نظام حاکم چیز زیادی از بخش‌های عمرانی مانند بیمارستان و فرودگاه و مدرسه و ... برای از دست دادن در این استان‌ها ندارد، اما زندگی و ثروت مردم منطقه‌ای که بیش از ۸۰ درصد آن‌ها با دامداری و باغداری و کشاورزی زندگی می‌کنند، بسیار خسارت‌دیده است.

بنا به آمار رسمی سازمان جهاد کشاورزی استان سیستان و بلوچستان، این استان سالانه بیش از ۲۴هزار تن گوشت قرمز تولید می‌کند، معادل ۲۸ درصد گوشت قرمز تولیدی در ایران. به این ترتیب میزان خسارت به تولید سالانه گوشت کشور هم قابل پیش‌بینی است.

هر چند سیل بیشتر بخش‌های جنوب و جنوب شرقی این استان را درگیر کرده است، اما نبودِ زیرساخت‌های عمرانی مناسب و آمار بالای حاشیه‌نشینی در چند شهر بزرگ این استان از جمله مرکز استان، زاهدان، وضعیت تمام شهرهای این استان را به حالت نیمه‌تعطیل در آورده است.

تنها در بیش از ۱۰ شهر استان، مدارس روزهاست که به خاطر نگرانی از ریزش سقف کلاس‌ها تعطیل شده است. در برخی از بیمارستان‌ها قطع آب و برق و ریزش سقف صدمات زیادی وارد کرده است. خسارات ملخ و سیل اخیر بخش کشاورزی این استان را کاملاً فلج کرده است.

این در حالی است که هنوز وزارت جهاد و کشاورزی و یا نمایندگان این استان در مجلس و مدیران و فرمانداران برنامه خود برای توقف و آمارگیری و ساماندهی خسارات اعلام نکرده‌اند.

کاهش دما در منطقه، پراکندگی مناطق آسیب‌دیده، دسترسی نداشتن به‌موقع به امکانات امدادی تخصصی و بی‌توجهی به پخش همگن و مناسب کمک‌های جمع‌آوری شده در منطقه بعد از فرونشستن سیل و جابه‌جا کردن افراد می‌تواند باعث تداوم مشکلات فعلی و وضعیت بحرانی کنونی در منطقه تثبیت شود.