در بیستوهفتمین جلسه دادگاه حمید نوری در استکهلم سوئد که روز پنجشنبه ۲۲ مهر برگزار شد، مهناز میمنت و مهری حاجینژاد از آلبانی به عنوان شاکی و به شکل ویدئویی درباره برادران خود که در سال ۱۳۶۷ اعدام شدهاند صحبت کردند.
مهناز میمنت در جلسه محاکمه حمید نوری به اتهام مشارکت در اعدام چند هزار زندانی سیاسی ایران در سال ۱۳۶۷، درباره اعدام برادرش محمود میمنت توضیح داد و مهری حاجینژاد هم در این جلسه گفت که از روزی که دادگاه حمید نوری تشکیل شده، این مسئله که «کسی از زنان قتل عام شده صحبت نمیکند» آزارش داده است.
حمید نوری متهم است که در مقام دادیار پیشین زندان گوهردشت کرج در اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی مشارکت داشته است؛ اتهامی که خود آن را رد میکند. او روز ۱۸ آبان ۹۸ با یک پرواز مستقیم از ایران وارد فرودگاه استکهلم شد و بلافاصله دستگیر شد.
مهناز میمنت از اعضای سازمان مجاهدین خلق است و به گفته او، دو برادرش در دهه ۶۰ اعدام شدهاند.
پیش از سخنان او، وکیل مشاور گفت که محمود میمنت، یک برادر مهناز میمنت، در جریان اعدامهای سال ۶۷ در زندان گوهردشت اعدام شده و او به عنوان شاکی درباره اعدام این برادرش حرف میزند.
به گفته وکیل مشاور، پدر مهناز میمنت به نقل از برادرش درباره نقش حمید نوری در زندان گوهردشت با او صحبت کرده است.
محمود میمنت، به گفته خواهرش، در سال ۵۷ دانشجوی معماری دانشگاه ملی بود و از همان زمان عضو فعال سازمان مجاهدین خلق بود. در سال ۶۱ در خیابان توسط پاسداران شناسایی و دستگیر شد و به چهار سال زندان محکوم شده بود. او در این چهار سال در زندانهای اوین، قزلحصار و گوهردشت زندانی بود و سال ۶۵ آزاد شد اما کمتر از دو ماه بعد که قصد خروج از کشور را داشت مجددا دستگیر شد.
مهناز میمنت گفت که برادرش این بار به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق به پنج سال زندان محکوم شد و بهمن ۶۶ از زندان اوین به زندان گوهردشت منتقل شد و به پدرش گفته بودند که از این به بعد برای ملاقات به زندان گوهردشت برود.
مهناز میمنت گفت که پدرش عبدالله میمنت، قبل از انقلاب، قاضی دادگستری بود و بعد از انقلاب استعفا داد و پروانه وکالت گرفت و به عنوان وکیل به زندانها رفتوآمد داشت: «پدرم گفته بود حمید عباسی (نوری) را در زندان گوهردشت دیده. او را یک پاسدار بیسواد معرفی کرد که لباس قضایی تنش کردند. او در تیر ۶۷ و در مهر ۶۷ از حمید عباسی(نوری) نام برد و در سال ۸۸، وقتی پدرم را حضوری در فرانسه دیدم، باز از حمید عباسی نام برد».
خانم میمنت به نقل از حسین فارسی، از اعضای سازمان مجاهدین خلق، گفت که در زندان گوهردشت همبند برادرش بوده: «برای من توضیح داد که هفتم مرداد ۶۷، پاسدارها از جمله همین ناصریان (محمد مقیسه) و حمید عباسی (نوری) به بند آنها رفته و لیستی را خواندهاند که نام محمود هم در آن بوده. هشتم مرداد محمود را به اتاق هیات مرگ بردهاند و او هنگام خروج از اتاق هیات مرگ به حسین فارسی گفته که اسم و اتهامش را پرسیدهاند و او هم گفته که هوادار سازمان مجاهدین خلق است. محمود گفته بود که (حسینعلی) نیری به او فحش داده و گفته که تو را باید زودتر پیش برادرت میفرستادم».
پدر مهناز میمنت، به گفته او، در تیرماه ۶۷ وضعیت زندانها را نگرانکننده خوانده و به او گفته است که «خانوادهها درباره اعدام زندانیان میگویند و این وضعیت حاکم بر زندانها خیلی نگران است. او گفت اینها را که به زندانها رفتوآمد میکنند را میشناسم که بدنام هستند و احساس خوبی ندارم. از جمله از (مرتضی) اشراقی و (حسینعلی) نیری نام برد. از ناصریان (محمد مقیسه) و حمید عباسی (نوری) هم نام برد».
مهر ۶۷ با پدر محمود میمنت تماس گرفته می شود که «پسرت اعدام شده، بیا وسایلش را ببر. در زندان گوهردشت یک ساک کوچک از وسایل برادرم را به او تحویل دادند. پدرم گفت خیلی تلاش کرده تا بفهمد برادرم کجا دفن شده اما چیزی به او نگفتهاند».
شهادت مهری حاجینژاد
در جلسه بعدازظهر روز پنجشنبه، مهری حاجینژاد به صورت ویدئویی از آلبانی اسامی تعدادی از زنانی که اعدام شدهاند را خواند و گفت از روزی که دادگاه حمید نوری تشکیل شده، «اینکه کسی از زنان قتلعام شده صحبت نمیکند» او را آزار داده است.
او گفت: «سال ۶۵ از زندان آزاد شدم، تعدادی از دوستانم که حکمشان تمام شد و باید آزاد میشدند آزاد نشدند و همه آنها در قتلعام سال ۶۷ در زندان اوین اعدام شدند».
مهری حاجینژاد به گفته وکیل مشاورش، پنج سال در زندانهای گوهردشت و قزلحصار زندانی بوده و چند عضو خانوادهاش کشته و یا اعدام شدهاند. او در این دادگاه درباره برادرش، علی، که در سال ۶۷ در زندان گوهردشت اعدام شده توضیحاتی داد: «علی دانشجوی سال دوم ریاضیات در کرج و از هواداران فعال سازمان مجاهدین بود و مثل همه دستگیرشدگان سال ۶۰ بهخاطر هواداری از سازمان مجاهدین خلق دستگیر شد».
به گفته او، ابراهیم رئیسی، برادرش را محاکمه و به هشت و سپس ۱۰ سال زندان محکوم کرده است: «فروردین یا اردیبهشت سال ۶۷ آخرین ملاقاتی بود که مادرم با علی داشت و علی به مادرم گفته بود وضعیت زندان مشکوک است و زندانیان را جابجا میکنند، شاید من دیگر ملاقات نداشته باشم و نگران من نباش».
خانم حاجینژاد توضیح داد: «دهم یا یازدهم آذر، یک پاسدار به خانه مادرم رفت و گفت فردا به گوهردشت بیایید. مادرم با همسایهمان رفت و سه پاسدار به مادرم گفته بودند او (علی) دشمن اسلام و خدا بود، اعدامش کردیم».
حمید نوری اتهامات مطرح شده را رد کرده است. به گفته وکیل او، موضع حمید نوری این است که «این اعدامها هرگز رخ نداده است و نمیتواند اتهامات را بپذیرد».
وکیل حمید نوری مدعی است که موکلش در زمان اعدامها در مرداد و شهریور سال ۱۳۶۷ به خاطر تولد فرزندش در مرخصی بوده است.