قیام سیاه‌جامگان علیه سلطه چین؟

  • توماج طاهباز

نقطه اصلی اعتراضات شبه‌جزیره کولون در شمال منطقه ویژه اداری هنگ‌کنگ است و معترضان را عمدتا جوانان و نوجوانان تشکیل می‌دهند.

روی دیوار، زیر پل، می‌نویسد «ما بسوزیم، چین آتش می‌گیرد». بعد می‌رود به دوستانش کمک کند تا زباله‌ها، پوکه‌های گلوله‌های اشک‌آور، بطری‌های آب و ته‌سیگار‌ها را جمع کنند و در ظرف‌های جدای بازیافت زباله بریزند.

آن‌طرف‌تر یکی دیگر از «بچه‌های سیاه‌پوش» در حال شستن باقی‌مانده گاز، بنزین و فوم اطفا حریق است.

بامداد یک‌شنبه نزدیک می‌شود و معترضان کم سن و سال و سیاه‌جامه هنگ‌کنگ، کم‌وبیش مانند هر هفته می‌روند چند ساعتی بخوابند تا روز یک‌شنبه به خیابان‌ها برگردند. داوطلبان، بدون آن‌که ماسک‌های ضد گاز و کلاه‌های ایمنی را از سر بردارند، در حال تمیز کردن بخشی از خیابان هستند.

این شبه‌جزیره کوچک از زمان انتقال کنترل آن از بریتانیا به چین در سال ۱۹۹۷ و آغاز دوره «یک کشور (چین واحد) و دو سیستم (سیاسی)» شاهد چنین اعتراضاتی نبوده و پکن نیز مدت‌هاست با چنین چالش سیاسی و اجتماعی روبه‌رو نشده‌است.

چتر سال‌هاست نشانه اعتراضات در هنگ‌کنگ است؛ هم برای پوشاندن چهره و به‌عنوان نمادی از مقابله در برابر پلیس.

از «معترضان دمکراسی‌خواه» تا «فتنه‌جویان آشوب‌گر»

معترضان پنج خواسته دارند ازجمله توقف کامل لایحه استرداد مظنونان به چین، تحقیقات مستقل در مورد پلیس و حق رای و شرکت عمومی و آزاد در انتخابات.

دولت هنگ‌کنگ با هیچ‌یک از خواسته‌ها موافقت نکرده‌است.

هسته اصلی اعتراضات را نوجوانان و جوانانی تشکیل می‌دهند، که انگار همه همدیگر را می‌شناسند. ولی همزمان پشت نقاب و خشمی که در خیابان‌ها عیان است، بعد از هر واقعه، بین مردم آب انبه پخش می‌کنند.

رسانه‌های دولتی چین آن‌ها را «آشوب‌گر» و «فتنه‌جو» می‌نامند و می‌گویند پشت اعتراضات دست‌هایی خارجی پنهان است که پیشرفت و اتحاد کشور را نشانه گرفته‌است.

برخی رسانه‌های دیگر اما آن‌ها را «دمکراسی‌خواه» معرفی می‌کنند و حتی می‌گویند هدف اعتراضات «استقلال هنگ‌کنگ» است.

ناظران و تحلیل‌گرانی دیگر اعتراضات را ناشی از مجموعه‌ای از سرخوردگی‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی سال‌های گذشته در یکی از ثروتمندترین مناطق جهان می‌دانند.

بسیاری از اعتراضات روندی آرام دارد برای نمونه در اعتراض روز جمعه ۲۲ اوت که ده‌ها هزار نفر در سرتاسر جزیره یک زنجیره انسانی ایجاد کردند.

هنگ‌کنگ یکی از ثروتمندترین مناطق جهان است و به‌تنهایی در کنار کشوری مانند سوئیس قرار می‌گیرد. از آزادی‌های به‌مراتب بیشتری از چین برخوردار است، و تا سال‌ها صاحب نیروی قضائی و انتظامی مثال‌زدنی در آسیا بود.

از سوی دیگر این منطقه، عملا شهری‌ست مملو از جمعیت بی‌پایان، تقریبا هر ساعتی از روز و هر جای شهر. شهروندان ساکن قوطی‌هایی تنگ و کوچک هستند و به‌مانند بسیاری دیگر از مناطق شرق آسیا، توسعه اقتصادی و شهری ولی نه لزوما مدنی و سیاسی، سریع‌تر از آن صورت گرفت که مردم «وقت تنفس داشته باشند».

در حالی‌که نارضایتی از نیروهای پلیس و اداره‌کنندگان شهر افزایش یافته، اما اعتراضات فعلی نشان می‌دهد تلاش‌ها برای کاستن از سرخوردگی‌ها عملا بی‌نتیجه بوده‌است.

گروهی از معترضان هر هفته آماده‌تر از قبل در اعتراضات شرکت می‌کنند، خیابان‌ها را مسدود می‌کنند و در نهایت مستقیما با پلیس درگیر می‌شوند

خشونت‌ها رو به افزایش گذاشته است؛ پلیس به‌طور چشم‌گیری از گاز اشک‌آور و گلوله‌های لاستیکی استفاده می‌کند

برآورد تازه‌ای در نشریه اکونومیست نشان می‌دهد تقریبا هیچ‌یک از جوانان هنگ‌کنگی زیر ۳۰ سال دیگر خود را «چینی» نمی‌داند. نزدیک ۸۰ درصد می‌گوید هنگ‌کنگی‌ست و حدود ۲۰ درصد معتقد است چینی-هنگ‌کنگی‌ست؛ رقمی بی‌سابقه از سال ۱۹۹۷ تا کنون.

سال‌هاست چین با اعتراضاتی با چنین گستردگی، برای مدتی چنین طولانی روبه‌رو نشده، در منطقه‌ای که عملا از نظر سیستم اداری مجزا از سرزمین اصلی‌ست و چین برای ورود مستقیم به آن به «بهانه‌ای» بزرگ نیاز خواهد داشت.

شرایط از کنترل خارج می‌شود؟

این روزها پرسش در مورد «نتیجه نهایی اعتراضات هنگ‌کنگ» نقل محافل است. هنگ‌کنگ شهری عادی در گوشه‌ای از جهان نیست؛ یک مرکز مالی معتبر و بسیار مهم در آسیا است که درآمد بالای آن تنها ناشی از داد و ستدها و حضور موسسال مالی‌ست و صدها هزار خارجی نیز ساکن آن هستند.

اما به نظر نمی‌رسد هیچ‌کدام از این‌ها برای این «بچه‌های سیاه‌پوش» محل نگرانی باشد. اکنون سه ماه است که از اعتراضات اولیه می‌گذرد و خیلی‌ها می‌گویند به نظر نمی‌رسد که خسته شده باشند.

روز شنبه و یک‌شنبه، دوم و سوم شهریور ماه، پس از مدتی آرامش نسبی و اعتراضاتی بدون خشونت، خیابان‌ها دوباره صحنه درگیری‌های شدید شد. هفته بعد از آن بار دیگر خشونت‌ها به خیابان‌ها بازگشت.

شان، یک ناظر اعتراضات، می‌گوید دولت هنگ‌کنگ همه کار خواهد کرد تا اعتراضات به اول اکتبر کشیده نشود؛ اول اکتبر «روز ملی جمهوری خلق چین» است، مهم‌ترین مراسم حکومتی در سرزمین اصلی چین، هنگ‌کنگ و ماکائو.

شان که سال‌هاست ساکن هنگ‌کنگ است نگران است ادامه اعتراضات، به‌خصوص اگر از فصل گرمای شدید و باران‌های سیل‌آسا بگذرد، به خشونت‌های بیشتری کشیده شود.

افزایش خشونت‌ها و شرایط خارج از کنترل در حال حاضر در اعتراضات مشهود است. یکی از معترضان که از خشونت‌ها دوری می‌کند، می‌گوید چند بار شاهد بوده یکی یا دو نفر از اعضای پلیس به تجمع‌کنندگان حمله کرده‌اند، در حالی‌که گروهی دیگر از نیروهای پلیس سعی کرده‌اند مانع شوند یا آن‌ها را عقب بکشند.

به‌نظر می‌رسد نه معترضان و نه نیروهای پلیس از اول برنامه منسجمی نه برای روند اعتراضات و نه برای مقابله با آن داشتند، اما به‌مرور «تجربه» و «ظرفیت‌ها»، و نیز «خشونت»، افزایش یافته‌است.

معترضان که تا همین دو هفته پیش از بمب‌های بنزینی استفاده نمی‌کردند (یا احتمالا از آن بی‌اطلاع بودند) رو به استفاده از این مواد آورده‌اند.

آن‌ها قابلیت‌های دفاعی بهتری هم پیدا کرده‌اند: ماسک‌های ضد گاز، کلاه ایمنی، محافظ دست و پا، گروه‌های داوطلب کمک‌های اولیه، بی‌سیم‌، دوربین‌ و حتی پخش زنده تصاویر رخدادها و از همه مهم‌تر حضور گسترده در شبکه‌های اجتماعی که در هنگ‌کنگ سانسور نمی‌شوند.

نیروهای پلیس هم در پرتاب گاز اشک‌آور، و حالا خودروهای آب‌پاش، رنگ‌پاش و شلیک گلوله، با دست بازتر و بازتری عمل می‌کنند.

تعداد گازهای اشک‌آور و گلوله‌های لاستیکی و اسفنجی در آخر هفته، به گفته خود پلیس از ۳۰۰ گلوله گذشته است، آن هم کم‌وبیش تنها در دو سه خیابان یا محله.

پلیس هرچند هنوز از حملات گاز انبری استفاده نمی‌کند و به معترضان راه فرار می‌‌دهد اما شمار بازداشت‌ها، کنترل خبرنگاران، برخورد با عکاسان و حتی عابران نیز افزایش یافته‌است. بسیاری از چهره‌های سرشناس و حتی شماری از نمایندگان نیز در بازه زمانی کوتاهی روانه بازداشتگاه شدند. گفته می‌شود پلیس از نهم شهریور ماه در میان معترضان نیز نیروهای «لباس‌شخصی» مستقر کرده‌است.

همه این‌ها در هنگ‌کنگ اگر نه بی‌سابقه، بسیار کم‌سابقه است.

«بچه‌های سیاه‌جامه» سلطه چین را به چالش می‌کشند؟

اعتراضات هنگ‌کنگ از چند نظر متمایز از اعتراضات دیگری‌ست که طی چند سال‌ اخیر آسیا را تکان داده است؛ برای نمونه اعتراضات کره جنوبی که رئیس‌جمهور «پارک گونه» را روانه زندان کرد، اعتراضات تایوان که به دولت هوادار نزدیکی به چین پایان داد و یا حتی اعتراضات در مالزی که به خاتمه دولت نجیب رزاق انجامید. همه این‌ها در کشورهایی رخ دادند که کاملا مستقل اداره می‌شوند.

در هنگ‌کنگ اما اعتراضات، چه پکن از آن چشم برگیرد چه با تمام امکانات با آن مقابله کند، چالشی عمده برای دولت مرکزی چین به شمار می‌رود، و در نهایت پکن را نشانه گرفته‌است، حتی اگر در چهارچوب «یک کشور و دو سیستم» انجام شود.

پکن هم باید شهروندان خود را متقاعد کند که معترضان «آشوب‌گر»، «تجزیه‌طلب» و یا حتی کسانی هستند که از «جمهوری خلق چین متنفرند». برای این‌کار هم به رسانه‌های گروهی و شبکه‌های مجازی روی می‌آورد و بر حجم تبلیغات خود می‌افزاید. احتمالا این تبلیغات و حتی برخی رفتارهای معترضان، بر گروهی از شهروندان سرزمین اصلی چین موثر خواهد افتاد و به دو قطبی فعلی عمق بیشتری خواهد بخشید.

دولت مرکزی چین در عین حال تلاش خواهد کرد جلوی هرگونه الگوبرداری از این اعتراضات را بگیرد، و احتمالا تلاش خواهد کرد تا پیش از اول اکتبر به آن پایان دهد.

گروهی می‌گویند هنگ‌کنگ به‌سوی اعلام وضعیت اضطراری و حتی مقررات منع آمد و شد خواهد رفت. قوانینی که به اداره‌کنندگان اجازه دهد چنین کاری بکنند وجود دارد، هرچند این قوانین از پکن نیامده‌اند، بلکه عمدتا بازمانده دوره استعمار هستند. در چنین وضعیتی دولت می‌تواند تقریبا تمامی حقوقی که این منطقه را از چین متمایز می‌کند، سلب کند.

گروهی دیگر اما می‌گویند اعتراضات تصمیم‌گیری در چین را در وضعیت نامشخصی قرار داده‌است. به تازگی خبرگزاری تایوان به نقل از «منابع» خود گفته دولت پکن به دو دسته تقسیم شده: «بازها»، که خواستار برخورد فوری، شدید و استفاده از همه ظرفیت‌ها هستند و «اعتدال‌گرایان» که فعلا می‌خواهند ببیند روند اعتراضات به کدام سو می‌رود.

برخی تحلیل‌گران هم معتقد هستند اعتراضات در نهایت، از نظر اقتصادی و سیاسی، به سود دولت مرکزی چین پایان خواهد یافت.

در هر صورت اکنون سه ماه است که از اعتراضات می‌گذرد، خشونت‌ها، شمار مردم، ظرفیت‌ها و نوع اعتراضات، طولانی‌تر، شدیدتر و گسترده‌تر از اعتراضاتی‌ست که پنج سال پیش شکل گرفت.

اعتراضات پنج سال پیش، رکورد سال‌های قبل را شکسته بود، اما نتیجه‌ای نگرفت، و در نهایت به این روزها ختم شد. اعتراضات این روزها رکورد پنج سال پیش را شکسته است.

شاید اعتراضات امروز نیز نتیجه‌ای نگیرد و یا حتی سرکوب شود. شاید هم مجریان شهر راهی برای خروج از بن‌بست و مذاکره با معترضان بیابند، هرچند هنوز چنین مسیری را انتخاب نکرده‌اند و برای انتخاب آن به اذن «جمهوری خلق» نیاز دارند. شاید چین دست از افزایش نفوذ در هنگ‌کنگ بردارد، چیزی که به خوش‌بینی نامحدودی نیاز دارد؛ آن‌هم در حالی که آسیا شاهد بازگشت موج تازه‌ای از ملی‌گرایی‌‌ست. شاید هم چین مستقیما دست به دخالت بزند…

هر کدام از این گزینه‌ها یا حتی گزینه‌ای دیگر، هر آن‌چه پیش آید، همچنان در این شهر پرسشی باقی خواهد ماند:
آیا این پایان ماجراست؟