حسین شاهحسینی عضو هیئت رهبری و شورای مرکزی جبهه ملی، و نخستین رئیس سازمان تربیت بدنی بعد از انقلاب اسلامی، در سن ۹۰ سالگی درگذشت.
او در كميته استقبال از آیتالله خمینی حضور داشت و در مدرسه علوی مستقر شد. در كميتهای مشغول بود كه اموال خانواده پهلوی را فهرست میکرد.
او در آخرین روز فعالیتش در این کمیته، برای بررسی اموال كاخ شمس پهلوی به كرج رفته بود؛ «هاشم صباغيان زنگ زد و گفت بیا نخستوزيری. بازرگان به من گفت از اول دنبال ورزشكاران بودی بيا بشو مسئول ورزش.»
شاهحسینی فردای آن روز به سازمان تربيتبدنی در پارک شهر میرود؛ «هيچكس مرا نشناخت. چند سالی هم بود كه منع ورود به اماكن ورزشی داشتم. ابلاغ نخستوزير جيبم بود.»
او درباره التهاب جامعه ورزش در «روزهای بگیر و ببند» آغاز انقلاب گفت: «میگفتند حشمت مهاجرانی نبايد باشد چون مربی وليعهد بوده. خيلی از مهاجرتها به همین خاطر بود. آقای عدل كه از بسكتباليستها بود را برده بودند كمیته. به بهشتی گفتم حساب گذشته را جدا كنيد. قرار شد قدوسی پروندههای ورزشكاران را با ما هماهنگ كند.»
شاه حسینی درباره تحریم المپیک مسکو گفت: «بنیصدر گفت بايد تحريم كنيم. گفتم اگر شركت نكنيم به دليل اينكه آمريكا حضور ندارند میگويند ما دنبالهروی آمريكا هستيم. گفتند برويد با برادران مجاهد افغان هماهنگ کنید. رفتيم پاكستان با ربانی جلسه گذاشتيم، سفير هم حضور داشت.»
در نهایت، آیتالله خمینی در دیدار مستقیم با ورزشکاران المپیکی و در پاسخ به درخواست منصور برزگر تأکید کرد با اعزام کاروان ورزش ایران مخالف است. پس از آن بود که اردوهای المپیک، رسماً تعطیل شد.
شاه حسینی درباره کنارهگیریاش گفته است: «رجايی واقعاً من را دوست داشت دلش نمیخواست بروم اما نمیتوانست در برابر مخالفان مقاومت كند. ما رفتيم و مصطفی داودی مسئول شد. همچنان در كميته المپيک بودم و بعد رفتم.»
خانه قدیمی آقای شاهحسینی در خیابان مطهری بود و فرمان مشروطیت روی دیوارش. در مصاحبههایش، از دهه بیست خورشیدی تا دوران معاصر خاطره داشت.
درباره سوابق ورزشیاش گفته: «در دبستان يگانگی با دایره پارچهای بسكتبال بازی میكردیم. بچه خيابان سرچشمه بودم. پشت قبرستان امامزاده يحيی که رضاشاه دستور داده بود زمينی را مسطح كنند برای ورزش، معروف به زمين نمره شش.»
در تیم شعاع هم واليبال بازی میکردند که حسين جبارزاده را در ترکیبش داشت. با دلآگاه كه بنيانگذار راگبی ايران بود نیز همبازی میشدند.
آقای قيصريه از تجار معروف، زمینی در اراضی عباسآباد در اختیارشان گذاشت و تیم بوستان ورزش را شکل دادند. برادران مشحون، دكتر رضی و ناصر صدری آنجا بازی میکردند.
عضو شورای مركزی جبهه ملی بود. میگفت: «چون مصطفی سليمی به دليل ارتباط با اردشير زاهدی رئيس بسكتبال شده بود، با او در تضاد بوديم. اين را در تيم شاهين نيز میبينيم كه ورزشكار ياد میگرفت مخالف باشد. هر زمين خاكی را كه مردم پيدا میكردند میگفتند ما تيم شاهينيم.»
«در جشنهای چهارم آبان شركت نمیكرديم. امتياز تيم بوستان ورزش را لغو كردند. آقای جبارزادگان كه به حق از اساتيد واليبال بودند ايشان هم محروم شدند.»
شاه حسینی درباره تغییرات سریع در نامگذاریهای اول انقلاب هم گفته است: «تاج را كرديم استقلال يعنی متعلق به آحاد مردم ايران. اسم ورزشگاه آريامهر را گذاشتيم آزادی. ورزشگاه فرح هم تختی.»
مناسبات شاهحسینی با تختی در جبهه ملی، همواره مورد توجه رسانهها بود. او درباره آشناییاش با تختی، به خبرآنلاین گفته: «عضو تيم راگبی بودم. حسين نوری در وزن هشتم همسنگ تختی بود. نوری با ما در بوستان ورزش همكاری میكرد و چپرو بود. تختی میآمد گاهی با او روی چمن تمرین میکرد.»
شاه حسینی یادآوری کرده: «تختی با مرحوم خرمشاهی از بچههای سیاسی محله خانیآباد هم رفيق بود. اوج آشنايیمان آنجا بود كه تختی در كنگره جبهه ملی حضور داشت.»
شاه حسینی در ماجرای مخالفت تختی با عضویت در انجمن شهر هم حضور داشته. در این باره گفته: «با هم رفتيم جلسه. اسدالله علم وزير كشور بود. عدهای را میخواست برای انجمن تهران. من، تختی و گروهی از نمايندگان اصناف را دعوت كرده بودند. نماينده دادگستری هم آمده بود كه جلسه قانونی باشد.»
شاهحسینی اضافه کرده: «تختی آيتالله طالقانی را دوست داشت و اعتقاد كاملی به غلامحسين صديقی داشت. صديقی که افتاد زندان قزلقلعه، تختی گفت آقای صديقی من هستم. جایی نمیروم و به همكاری با شما افتخار میكنم. تختی سواد مكتبی نداشت اما آدم اخلاقی بود. دلسوخته بود، آماده بود جانش را بدهد.»
او به ماجرای سالگرد مصدق در قلعه احمدآباد نیز اشاره کرده است: «آنجا را قرق كرده بودند سپهبد نصيری و سرهنگ مولوی. تختی سر خاک مصدق جلوی امرای ساواک، شالی كه روی قبر بود را برداشت و سرش را گذاشت روی قبر. بعد بدون اينكه كسی معترضش شود رفت.»
شاهحسینی که شهریور ۱۳۵۹ جای خود را در کابینه محمدعلی رجایی به مصطفی داودی داد، در پشت صحنه برنامه تلویزیونی ورزش در مسیر انقلاب که سال ۱۳۸۷ برای شبکه سوم سیما تهیه شد، شورای انقلاب را به ضدیت با ورزش متهم کرد.
شاهحسینی در این زمینه گفته است: «وقتی اعضای شورا برای بازدید به مجموعه ورزشی انقلاب آمده و زمینهای تنیس را دیدند، یکی از اعضا به خاطر سرخ بودن زمینهای تنیس، رأی به طاغوتی بودن این ورزش داد که منجر به تعطیلی وقت ورزش تنیس در ایران شد.»
از نخستین مواضع او پس از پذیرش مسئولیت در دولت بازرگان، اشارههایی به اعمال محدودیت در ورزش زنان است: «زن را از این پس عروسک ورزشی نخواهیم دید. برای زنان و دختران، محیط امن و سالمی را به وجود میآوریم.»
در ادامه نیز که شاهحسینی دیگر در ورزش حضور نداشت، زنان ورزشکار تا بازیهای آسیایی پکن که ۱۲ سال بعد از انقلاب اسلامی برگزار شد از حضور در میادین قارهای محروم بودند.