«ویروس مرموز» و کشوری که «آماده آخرالزمان بود»

  • توماج طاهباز

تصاویر درگذشتگان در خرابه‌های معبدی رها شده در جنوب جزیره تایوان

در حالی‌که هنوز «ویروس مرموز» در چین نامی نداشت، دولت آمریکا نگران شیوع آن نبود، مردم اروپا مشغول گشت‌وگذار تعطیلات زمستانی بودند و باورمندان به حرم‌های قم و مشهد بوسه می‌زدند، در این جزیره‌ کوچک در حدود ۱۳۰ کیلومتری چین، سینه‌پهلوی غیر معمول مردم در ووهان، توجه زیادی به خود جلب کرد.

تایوان، کشوری که از قرار نام رسمی آن هم چین است، نه تنها فاصله چندانی با جمهوری خلق چین ندارد، بلکه چه تبار و پیشینه و زبان اکثر مردمش، چه فرهنگ و تاریخ و آداب و سنت آن هم فرق چندانی با چین ندارد.

تایوان «جمهوری چین» نام دارد و کم‌تر از ۲۰ کشور آن را به رسمیت می‌شناسند، و «جمهوری خلق چین» امروز نماینده چین است. هرچند بین این دو تفاوت‌های زیادی وجود دارد.

با چند صد مبتلا در میانه بهار، هنوز بدون قرنطینه سراسری و ممنوعیت‌های ترددی، با مدارس و دانشگاه‌های باز، بیمارستان‌هایی که هنوز خلوت هستند، تایوان فعلاً موفق شده نمونه‌ای مثال‌زدنی از مهار موج نخست شیوع ویروس کرونا باشد.

بگذارید دوباره تأکید کنیم که «فعلاً»، چون ممکن است همه‌چیز به ناگاه با موج تازه‌ای از موارد ابتلا تغییر کند و معلوم شود این خانه هم بر آب بنا شده بود.

اما گذشته از همه احتمالات و گمانه‌زنی‌ها برای آینده، هنوز می‌شود این پرسش را مطرح کرد که: چرا تایوان؟ آن‌هم در این فاصله نزدیک به سرزمین اصلی و با روابطی نزدیک و تنگاتنگی که بین مردم در دو سوی آبراه برقرار است.

عضوی یکی از فرقه‌های چینی در حالی‌که در میانه بحران ناشی از همه‌گیری کرونا در پیاده‌رویی در شهر قدیم تایپه، مشغول مراقبه است

بی‌اعتمادی عمیق به پکن؟

تاریخ را اگر در چند خط خلاصه کنیم (و روی اعصاب تاریخ‌نویسان نرویم) می‌شود این:

کومین‌تانگ‌ها به رهبری ژنرال چیانگ کای‌شک، ‌و جمهوری چین که بر پایان دودمان آخرین امپراتوری چین بنا شده بود، ۷۰ سال پیش از مائوئیست‌ها شکست خوردند و راهی جزیره تایوان شدند. مائوئیست‌ها جای اژدهای پرچم بر زمینه طلایی، ستاره گذاشتند بر زمینه سرخ، و کومین‌تانگ‌ها خورشید.

تا آن موقع مردم بومی تایوان، در کوه‌ها و کنار اقیانوس، با چینی‌هایی که سالیان سال بود ساکن جزیره بودند، مشغول زندگی بودند که ناگهان موج تازه‌ مهاجران هم رسید. دیکتاتورهای راست‌گرای تایوان مدتی با مشت نسبتاً آهنی حکومت کردند، اما در نهایت تن به اصلاحات دادند.

دیوارنگاری در شهری جنوی کائوشونگ بخشی از اوضاع و تاریخ جزیره را به تصویر کشیده است

بیشتر در این باره: شورش در «سرزمین ارواح»

دولت فعلی به ریاست خانم سای اینگ‌ون، سوار بر موج گسترده اعتراضات سال ۱۳۹۳ علیه همان کومین‌تانگ‌ها، یعنی دشمن‌های مائو، روی کار آمد. ↑

در تمام این سال‌ها بی‌اعتمادی عمیقی به چین وجود داشته، و تایپه تا کنون حاضر نشده مدل «یک کشور و دو سیستم» را بپذیرد.

«ملی‌گرایی» طی چند سال اخیر شدت یافته، و از قرار فشارهای اقتصادی چین، تهدیدهای گاه و ناگاه، و قطع رابطه چند کشور کوچک دیگر که هنوز تایوان را به رسمیت می‌شناختند، بر آن موثر نبوده‌است.

با این همه به نظر می‌رسد این ملی‌گرایی عجیب در «جمهوری چین» به ملی‌گرایی‌های امروزی شباهت زیادی ندارد. تایوانی‌ها بسته‌تر نشده‌اند. برای نمونه این کشور به‌عنوان تنها کشور آسیایی که ازدواج همجنس‌گرایان در آن آزاد شده، محل ازدواج همجنسگرایانی از سراسر قاره شده است. در همین بهار موزه هنرهای معاصر تایپه میزبان هنرمندانی از کره جنوبی و ژاپن است که در زادگاه خود سانسور شده‌اند. موجی از خارجی‌ها قانونی یا گاه غیرقانونی در آن مشغول کار هستند.

اما این ملی‌گرایی وقتی صحبت از «جمهوری خلق» چین می‌شود به راحتی قابل رویت است. یکی از دوستان تایوانی می‌گوید این «ملی‌گرایی» نیست بلکه «جزیره‌گرایی» است.

جمهوری خلق چین از طرف دیگر می‌گوید تایوان استان سرکشی است متعلق به سرزمین مادری؛ تایوان، با وجود روابط گسترده مردم در دو سوی آبراه، در راست‌کرداری حاکمان فعلی سرزمین مادری تردید دارد.

وقتی اولین خبرها از ویروس مرموز در ووهان منتشر شد، تایوانی‌ها منتظر نماندند تا ببینند چه پیش می‌آید. البته چین به طور غیرمستقیم به این روند کمک کرده است. فشار چینی‌ها سبب شده، تایوان نتواند عضو سازمان جهانی بهداشت شود، و در نتیجه تایپه عملا مجبور است بیشتر به خود متکی باشد، هرچند با این نهادها رابطه و همکاری دارد.

مردی در مرکز شهر قدیم تایپه از کنار پوستری می‌گذرد

در ۱۰ دی ماه مرکز پیشگیری از بیماری‌های دولت تایوان دستورات قرنطینه‌ای در مورد تمامی پروازهای مستقیم از ووهان صادر کرد و اعلام کرد تا کنون ۱۰ نفر علائم بیماری تنفسی نشان می‌دهند و تحت مراقبت هستند. (برای نمونه: کره جنوبی سه روز بعد رصد و قرنطینه را آغاز کرد و ایران در ۲۹ بهمن به ناگاه و بدون تأیید حتی یک مورد از ابتلا اعلام کرد دو نفر جان خود را از دست داده‌اند.)

در ۱۶ دی ماه مرکز پیشگیری از بیماری‌های تایوان از تمامی مراکز درمانی خواست سینه‌پهلوی شدید در میان بیماران با سابقه سفر به ووهان را اطلاع دهند. در همان زمان این مرکز از کادر درمانی خواست از ماسک‌های ان۹۵ استفاده کنند و از مسافران نیز خواست در صورت بروز علائم بیماری ماسک بزنند و فوراً آن را اطلاع دهند.

تایوان، اگر نه نخستین، از جمله نخستین کشورهایی است که در مورد انتقال انسان به انسان ویروس جدید پرسش‌ها و احتمالاتی را مطرح کرده است. آن‌ها دهم دی ماه از سازمان جهانی بهداشت خواستند در این مورد توضیحاتی ارائه کند در حالی‌که در خود کشور ظاهرا شکی وجود نداشت که ویروس از انسان به انسان انتقال پیدا می‌کند. تایوان هنوز هم منتقد سازمان جهانی بهداشت است، که حرف‌هایشان را نشنیده گرفت.

سازمان جهانی بهداشت اما در واکنش به انتقادها می‌گوید در آن زمان گروه مشخصی از پژوهشگران بر این عقیده بودند که این ویروس احتمالاً از انسان به انسان انتقال پیدا می‌کند، و کشورهای دیگر هم پرسشی مشابه تایوان مطرح کرده بودند. اما چین اظهار کرده بود «هنوز سندی دال بر اثبات این موضوع در دست ندارد».

سازمان جهانی بهداشت ۱۰ روز بعد، در ۲۰ دی، احتمال قوی داد ویروس از انسان به انسان انتقال پیدا می‌کند.

این نهاد در اعلامیه ۲۲ دی ماه خود گفته بود توصیه مشخصی در مورد سفر به ووهان ندارد، اما اگر کسی متوجه علائم بیماری تنفسی شد و سابقه سفر به ووهان داشت آن را اطلاع دهد.

شاید اگر تایوان کشوری بود در بخش دیگری از جهان، یا حتی کشور دیگری در خود قاره آسیا که این اندازه به چین نزدیک، و به این اندازه از آن دور نبود، هیچ یک از این اقدامات را انجام نمی‌داد.

اما بدبینی یا «جزیره‌گرایی» تمام ماجرا نیست.

سارس-۱ و سارس-۲

تایوان در جریان شیوع ویروس سارس در سال‌های ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ با یکی از بدترین بحران‌های درمانی خود روبه‌رو شد. بحرانی که هنوز به تلخی از آن یاد می‌شود.

درصد تلفات انسانی سارس در این کشور بیش از ۲۰ درصد بود، حتی بیشتر از هنگ‌کنگ، که شدیدا از شیوع ویروس آسیب دید و خیلی بیشتر از «آمار رسمی» دولت چین.

خیلی‌ها هنوز ماجرای هتل متروپل هنگ‌کنگ یادشان هست: دکتری که راهی مراسم عروسی شده بود و در این هتل اقامت داشت، احتمالا بی‌خبر از بیماری خود، حداقل ۱۳ نفر را آلوده کرد و این ۱۳ نفر راهی تایوان، سنگاپور و جاهای دیگر شدند، و سارس به یک اپیدمی تبدیل شد.

«تجربه» تلخ سارس اما به جز تایوان، بسیاری از کشورهای آسیایی، به‌ویژه در قرابت و نزدیکی با چین را به کار آمده است. با این حال سارس به یک همه‌گیری جهانی تبدیل نشد.

نوجوانی در اوایل اردیبهشت در مرکز شهر تایپه (با ماسک و رعایت فاصله) مشغول اسکیت‌سواری‌ست

ماسک، الکل، تب‌سنج

حتی در یک روز معمول، بدون همه‌گیری یا سرماخوردگی و آنفلوآنزا، خیلی از مردم در شرق آسیا، و از جمله در تایوان، به صورتشان ماسک می‌زنند. این موضوع دلایل مختلفی دارد: از پنهان کردن جوش صورت و و خستگی یا آرایش نکردن، تا سالمندی و بیماری.

و البته یک پندار همگانی که ریه‌های مردم آسیا «ضعیف‌تر» است. درست مشخص نیست این پندار اساسا از کجا ریشه می‌گیرد، ولی تحقیقات دانشگاهی مختلفی در مورد آن انجام شده‌است.

هرچه هست نه تنها ماسک زدن کار سختی نیست، بلکه کم‌وبیش رواج هم دارد.

از این‌ها اما گذشته دولت تایوان هنوز از مردم نخواسته تا تحت هر شرایطی خارج از خانه ماسک بزنند. هرچند زدن ماسک در اماکن دولتی، مترو، اتوبوس و حمل و نقل عمومی، و خیلی از مکان‌های خصوصی اجباری است. در واقع کسی شما را جریمه نمی‌کند، مجبورتان هم نمی‌کند ماسک بزنید، یا نزنید، اما عملاً شما یا نمی‌توانید وارد مراکز تجمع عمومی شوید یا «خجالت می‌کشید که تنها فردی هستید که ماسک نزده است».

در کنار این دولت تایوان از همان اوایل شیوع ویروس در چین، صادرات ماسک را ممنوع کرد، سازوکاری مجازی برای ارائه عمومی ماسک به خانوارهای بومی و غیر بومی فراهم کرد، و در مدت کوتاهی نه تنها به اندازه کافی ماسک تولید کرد، بلکه شروع به اهدای آن به کشورهای دیگر کرد.

از سوی دیگر تقریباً در هر مکانی از فرودگاه و فروشگاه‌ها تا بارها و رستوران‌ها مدتی نسبتاً طولانی است که تب‌سنجی انجام می‌شود. از کافه‌های کوچک، مدارس، مهدهای کودک و دانشگاه‌ها تا اداره پست و یا حتی ورودی یک پارک جنگلی کسی با ماسک و دستکش اندازه تب شما را می‌گیرد. در نتیجه بسیار بعید است کسی برای مدتی طولانی تب داشته باشد و در اماکن عمومی بچرخد.

در هر مغازه‌ای هم می‌شود یک اسپری کوچک و ارزان الکل خرید و در جیب گذاشت. ضد عفونی دست با الکل تقریباً در ورودی همه اماکن عمومی یا محل تجمعات گروهی، رایج یا اجباری است. در این مورد هم دولت تایوان خیلی زود دست به کار شد و در نتیجه به مقدار زیاد و نسبتاً ارزان الکل ضدعفونی وارد بازار شد.

تایوان در ضمن از جمله نخستین کشورهایی بود که قرنطینه اجباری برای کسانی که وارد کشور می‌شوند در نظر گرفت، و سیستم نظارتی سخت و دقیقی بر آن اعمال کرد که از جمله شامل جریمه‌های سنگین می‌شود. اما این سیستم نظارتی هم چیز پیچیده‌ای نیست؛ پاسبان‌های محلی در کشوری که نرخ جرم و جنایت پایین است، می‌دانند چه کسی در چه خانه‌ای قرنطینه است.

فردی به شکل و شمایل سوموکارهای ژاپنی، اواخر فروردین ماه در محله شیمن در حال سرگرم کردن مردم است

و اما مرزها...

تایوان خیلی زودتر از عمده کشورها مرزهایش به روی چین را بست. در میانه بهمن ماه این کشور ورود تمام افراد غیر تایوانی و یا غیر ساکن در تایوان، که در ۱۴ روز گذشته به چین سفر کرده‌اند را ممنوع کرد.

با در نظر گرفتن نزدیکی‌های عمیق مردمی، فرهنگی و اقتصادی، شکی نیست که این موضوع بر زندگی بسیاری از مردم تأثیر گذاشت. خیلی از کشورهای آسیایی مانند کره جنوبی، مالزی یا سنگاپور چنین محدودیت‌های سختی را در آن موقع اعمال نکردند.

در همان زمان قرنطینه ۱۴ روزه شامل تمام کسانی شد که از چین، هنگ‌کنگ و ماکائو وارد این جزیره می‌شوند.

البته روابط تایپه و پکن از زمان روی کار آمدن سای اینگ‌ون، رئیس‌جمهور فعلی تایوان، طی چند سال گذشته دستخوش تنش‌های بسیاری شده است. اما هنوز هم میلیون‌ها سفر بین دو طرف انجام می‌شود. در عین حال که شمار قابل توجهی از مردم تایوان چه برای کار، مسافرت یا حتی دیدار زادگاه نیای خود، به چین، از جمله به ووهان و استان هوبئی سفر می‌کنند.

تایپه خیلی زود مقررات سختی در مورد ورودی از کشورهایی که خارج از چین مرکز شیوع ویروس شدند نیز در پی گرفت. در نهایت هم از اوایل فروردین مرزهای هوایی خود را به کلی بست.

از آنجایی که تایوان یک جزیره است، رصد ورود و خروج به این کشور به‌مراتب آسان‌تر است تا برای نمونه ورود و خروج به ایران، ایالات متحده یا ایتالیا. بعضی‌ها به شوخی می‌گویند می‌شود در جنگل‌های دست‌نخورده تایوان گم‌ و گور شد، اما نمی‌شود پنهانی وارد کشور شد یا از آن خارج شد.

بی‌خانمان‌ها در نزدیکی معبد لونگشان

از سوی دیگر تایپه سیاست‌های بازی در قبال کسانی که در میانه بحران کرونا از خروج پرهیز کرده‌اند و دیگر مسافرانی که پیش از ممنوعیت‌های ترددی وارد شده‌اند در پی گرفت؛ کسانی که بیش از موعد روادید خود مانده بودند را عفو کرد، و روادید کسانی که قانوناً وارد شده بودند، مدتی‌ست که به‌طور خودکار تمدید می‌شود.

در عین حال که برای دولت کار آسانی نیست بدون فشار سندیکاها یا سازمان‌های غیردولتی هوادار حقوق مهاجران، دست به اخراج آن‌ها بزند، به‌خصوص اگر بیمار باشند.

دولت فعلاً هزینه درمان همه بیماران کووید-۱۹، از جمله مهاجران غیر قانونی را تأمین می‌کند.

تمرین آخرالزمان

اواسط اسفند، وقتی از سنگاپور به فرودگاه تایپه وارد شدم، هنوز ورود از بسیاری کشورها به تایوان ممکن بود، هرچند به وضوح این رقم با سرعت رو به کاهش می‌رفت.

فرودگاه اما برخلاف همیشه که همه‌چیز سرراست و نسبتاً سریع انجام می‌شد، شباهتی به گذشته نداشت.

مسیر مستقیمی که به بخش گذرنامه‌ها می‌رسید پر از خدمه و کارکنانی بود که مسافران ترانزیت را از ورودی‌ها به تایوان جدا می‌کردند، و مسافران ورودی را به صف مونیتورینگ راهنمایی می‌کردند و با دقت همه را زیر نظر داشتند.

رصد مسافران تنها محدود به پرسش‌نامه‌ها در مورد مسافرت‌های یک ماه گذشته و یا تب‌سنجی نمی‌شد. شماره تماس، ایمیل، و محل سکونت مسافران با دقتی بیشتر از هر زمان دیگر چک می‌شد، تا اطمینان حاصل شود ردیابی و پیدا کردن افراد تا حد زیادی ممکن خواهد بود.

ورود مسافران چین مدت‌ها بود که ممنوع شده بود، و ورودی از کره جنوبی، ایران و ایتالیا و چند جای دیگر نیز به این محدودیت‌ها افزوده شده بود. مسافرانی که طی چند هفته اخیر به این کشورها سفر کرده بودند، به هیچ‌وجه امکان ورود نداشتند.

برای من که در آستانه شیوع ویروس و پس از آن از کره جنوبی و تایلند عازم مالزی، و سپس هند و سنگاپور شده بودم، این وضعیت به وضعیت جنگی شبیه بود. در مالزی هنوز ممنوعیت چندانی وجود نداشت، در هند خیلی از فرودگاه‌ها حتی تب‌سنجی هم نمی‌کردند، سنگاپور خلوت شده بود اما هنوز در قرنطینه قرار نداشت، کره هم جلوی کسی را نمی‌گرفت، اما در میانه بحران بود و مسافرت چندانی به آن نمی‌شد.

از صفی به صف دیگر رفتم، در حالی‌که از بین صورت‌های ماسک‌زده و خسته از سفر رد می‌شدم. در صف پرسشنامه سلامت، از یکی از خدمه پرسیدم «آخرالزمان شده؟».

من به شوخی پرسیده بودم. اما از پشت ماسک و عینکی که نیمی از صورت مخاطبم را پوشانده بود نمی‌توانستم حتی حدس بزنم پاسخ او هم به شوخی است یا جدی: «اینجا باید همیشه آماده آخرالزمان بود».