جرقه اولیه تأسیس نهاد بینالمللی در زمینه انرژی اتمی، در سخنرانی دوایت آیزنهاور در مجمع عمومی سازمان متحد در سال ۱۹۵۳ زده شد؛ آن هم در زمانی که استفاده از بمب اتمی توسط آمریکا در هیروشیما و ناکازاکی همچنان در اذهان عمومی بسیار زنده و بیم و نگرانی از نحوه پیشبرد استفاده از انرژی اتمی در کشورهای مختلف جهان در حال تشدید شدن بود. این سخنرانی که به «اتم برای صلح» معروف شد، چهار سال بعد با امضا و تأیید ایالات متحده، به تأسیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی منجر شد که امروز ۶۵ ساله میشود.
در همین حال از هفته آینده، نیویورک میزبان کنفرانس بازنگری پیمان عدم اشاعه خواهد بود که هر پنج سال یکبار برگزار میشود. کنفرانسی با سرفصلهای بیشمار که پس از چندین نشست مقدماتی و آمادهسازی، حالا مقامهای ارشد کشورهای عضو را گرد هم میآورد.
رادیوفردا درباره جایگاه آژانس، اتهامات علیه مدیر کل آن و همچنین پیمان عدم اشاعه یا همان انپیتی با کلسی داونپورت مدیر بخش سیاستهای عدم اشاعه در انجمن کنترل تسلیحات در واشینگتن به گفتوگو نشسته است.
Your browser doesn’t support HTML5
ابتدا میخواهم به جایگاه آژانس بینالمللی انرژی اتمی بپردازیم. نهادی که امروز به طور رسمی ۶۵ ساله میشود. شما امروز آژانس و موقعیت آن را چطور ارزیابی میکنید؟
کمکی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به فضای سیاستگذاری اتمی واقعاً فوقالعاده بوده است. آژانس معمولاً در اذهان به عنوان نهادی شناخته میشود که وظیفهاش این است که مطمئن شویم کشورهایی که نیروی هستهای غیرنظامی دارند، از آن برای مصارف نظامی استفاده نکنند. و این نهاد کار بزرگی در این زمینه انجام داده ، پادمانها را تقویت کرده و مطمئن شده که مواد هستهای برای مصارف صلحآمیز استفاده میشوند.
اما کار آژانس بسیار فراتر از این است. این نهاد کار زیادی در زمینه امنیت هستهای انجام میدهد، تا مثلاً مطمئن شود که نیروگاههای هستهای در مقابل بلایای طبیعی یا حملات تروریستی ایمن هستند. این نهاد همچنین فعالیت زیادی برای استفاده از انرژی هستهای در حوزههایی چون کشاورزی و پزشکی انجام داده است. در نتیجه وقتی به تحول آژانس در ۶۵ سال اخیر نگاه میکنیم واقعا شاهد دستاوردها و موفقیتهای زیادی هستیم که بسیار فراتر از موضوع جلوگیری از استفاده غیرصلح آمیز از انرژی اتمی است.
برای ایرانیها یکی از جنبههای کار آژانس که بیشتر درباره آن میشنویم، عملکرد مدیر کل آژانس است. خصوصا در دوره اخیر، با توجه به شکل فعالیت رافائل گروسی، حضور بسیار بیشتر او در فضای عمومی و رسانهها، توجه را به او جلب کرده و در عین حال ارزیابیهای مختلفی و گاه متضادی هم از این رفتار ارائه میشود. شما جایگاه مدیرکل آژانس و مشخصا عملکرد مدیرکل کنونی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ببینید بالطبع وظیفه مدیرکل آژانس با توجه به جنبههای متنوع کار، بسیار وظیفه سنگینی است. به نظرم یک نکته که مهم است یادآوری کنم این است که مدیرکل، دستورالعمل برای کارش و حمایت را از کشورهای عضو دریافت میکند. و این شورای حکام با ۳۵ عضو است که صدای تصمیمگیرنده برای تصمیمهایی است که مثلاً میگوید کشوری به تعهدات پادمادنی خود پایبند است. مدیرکل گزارش میدهد اما تصمیم سیاسی در سطح شورای حکام گرفته میشود. درست است که رویکرد و کاراکتر مدیرکل، عملکرد و همچنین تصویر بیرونی از آژانس را شکل میدهد. مثلاً رافائل گروسی، در مقایسه با یوکیا آمانو، بسیار فعالتر در زمینه رویکردش به رسانه است و خب این به حاشیههایی هم دامن زده است. کشورهایی هستند که معتقدند مدیرکل اطلاعاتی بیشتر از نیاز را در فضای عمومی مطرح میکند.
مشخصاً درباره ایران، این تصور وجود دارد که مدیرکل پیگیر تحقیق درباره موضوعی است که اینگونه برداشت میشود که نقض تعهدات پادمانی توسط ایران پیش از سال ۲۰۰۳ بوده است. و صحبت از این میشود که این تحقیق مشروع نیست، بیاساس است، شواهد ارائه شده به آژانس واقعی نیستند، از همین جهت هم این تنش در میان سیاستگذاران ایرانی در زمینه آژانس وجود دارد.
اما آژانس روند بسیار وسیع و دقیق درباره شواهدی دارد که به این نهاد داده میشود. و فکر میکنم رفتار رافائل گروسی هم حاکی از این دقت به جزئیات و تمایل به گفتوگو با ایران برای نهایی کردن این تحقیق است. در نتیجه من فکر میکنم که این وظیفه گروسی بر مبنای مأموریتی که آژانس به او داده که این تحقیق را به نتیجه برساند و آشکار است که حمایت شورای حکام را برای فشار بر ایران در زمینه پاسخگویی در این زمینه دارد.
کمی از خود آژانس فاصله بگیریم تا درباره کنفرانس انپیتی هم صحبت کنیم. از ایران، رضا نجفی سفیر پیشین ایران در آژانس در این کنفرانس در نیویورک حاضر خواهد شد؛ کنفرانسی که اگرچه موضوع مورد بحث در آن بسیار مهم است، اما توجه آنچنان بینالمللی به آن نمیشود. بسیاری میگویند با توجه به وضعیت کنونی دنیا، از جمله با تهدیدهایی که درباره جنگ اتمی در این ماههای اخیر شنیدیم، این کنفرانس بسیار متفاوت از دورههای پیشین خواهد بود. شما اهمیت کنفرانس را در چه میبینید؟
به نظر میآید که کنفرانسِ آتیِ انپیتی بسیار پر بحث و جدل باشد. اقدامات روسیه از ابتدای سال جاری، برای رژیم اتمی دنیا به نوعی برخورنده بوده و قواعد اتمی را نقض کرده است. و به نظرم بعد از تهاجم به اوکراین، و اینگونه رفتارها، این اولین دستور کار خواهد بود که ببینیم آیا ایالات متحده، روسیه و سایر قدرتهای اتمی میتوانند با یکدیگر در زمینه کاهش خطر هستهای کار کنند یا خیر.
بیشتر در این باره: انپیتی؛ پیمانی پرمسئلهبه نظرم همه کشورهای عضو پیمان عدم اشاعه (ان پی تی) این بیانیه مشهور ریگان و گورباچف را قبول دارند که جنگ هستهای پیروز ندارد و نباید رخ دهد. اما تلاش برای اینکه درگیری در اوکراین به سطح درگیری اتمی نرسد، یا استفاده تصادفی یا غیرعمدی سلاحهای اتمی رخ ندهد، نیاز به دیپلماسی و گفتوگوهای صادقانه دارد که مشخص شود که اقدامات اخیر روسیه چگونه نظم اتمی ِ کنونی را بر هم زده است. در نتیجه در حوزه خلع سلاح این بسیار بحث برانگیز خواهد بود.
اما موضوعات دیگری هم هست که در این کنفرانس حائز اهمیت است. از آن جمله به نتیجه رسیدن موضوع توافق هستهای با ایران است که یک پیروزی اساسی بر مبنای این پیمان عدم اشاعه بود که نشان داد یک کشور میتواند ناقض پیمان باشد و بعد مسیر متعهد بودن به آن را بازیابد. اما اینکه ایالات متحده این توافق را ترک کرد، ایران شروع به نقض آن کرد و حال که چشماندازی هم برای بازگشت به توافق وجود ندارد، دیگر موضوع بحث برانگیز خواهد بود. آمریکا بسیار نگران موضوع همکاری نکردن ایران در زمینه پادمان ها هم هست.
و از آن سو کشورهای منطقه هستند که میخواهند به سطح فناوری هستهای ایران برسند.
دقیقاً این موضوعی است که میخواستم دربارهاش از شما بپرسم. بحث خاورمیانه عاری از سلاحهای کشتار جمعی، یکی از سرفصلهای ثابت این کنفرانس در دورههای اخیر بوده که موضوعی کمی آسانتر هم برشمرده میشده اگرچه که پیشرفتی درباره آن حاصل نشده است. با وضعیت کنونی، این سرفصل چه سرنوشتی در این کنفرانس خواهد داشت؟ به نظر خیلی چشمانداز روشنی نباید برای آن متصور بود.
بالطبع کشورهای عضو انپیتی وظیفه صحبت درباره خاورمیانه عاری از سلاح کشتار جمعی را دارند. این بخشی از مذاکراتی بود که برای تمدید پیمان در سال ۱۹۹۵ بر سر آن توافق شد. و یک روند موازی با هدایت دبیرکل سازمان ملل متحد در این زمینه در جریان بوده که صحبت درباره ایجاد چنین منطقهای آغاز شود.
بیشتر در این باره: انپیتی؛ پیمانی پرمسئله (بخش دوم)در نتیجه مثلاً یکی از بحثها میتواند این باشد که چنین روندی تحت هدایت سازمان ملل چگونه در قالب این ماموریت انپیتی جای خود را پیدا میکند. و اگر برجام احیا شده بود، میتوانستیم امیدوار باشیم که یک نتیجه بهتری در این زمینه به دست آید.
اما بدون برجام مثلاً میبینیم که عربستان سعودی به صورت عمومی تهدید میکند که اگر برنامه تهران تحت کنترل در نیاید، میخواهد توانایی همسان با ایران داشته باشد، در نتیجه مجموع بحث در این زمینه میتواند جالب باشد.
احتمالاً برخی کشورها خواهند خواست که از حاشیهبرانگیزی این موضوع جلوگیری کنند و فقط در متن نهایی اشارهای شود که این روند سازمان ملل ارزشمند این را دارد که دنبال شود.
سؤال آخر من درباره خود پیمان انپیتی است. با توجه به همه آنچه گفتید، اینکه جنگ در اوکراین چگونه برای چند هفته این بیم را ایجاد کرد که چه بر سر تأسیسات هستهای اوکراین و مواد هستهای خواهد آمد یا مثلاً اشاراتی که به ایران داشتید یا آنچه در زمینه قرارداد زیردریاییها در استرالیا شاهد بودیم. این پیمان واقعاً امروز چه جایگاه و قدرتی دارد؟
من فکر میکنم پیمان انپیتی، مؤثر بودن خود در زمینه تصمیم گرفتن کشورها برای دستیابی به سلاح اتمی را نشان داده است. در طول دهههای گذشته نمونه کشورهای بسیاری وجود دارد که تصمیم گرفتند به دنبال سلاح نروند و به پیمان بپیوندند.
همچنین این پیمان تأثیر بسزایی در کاهش تعداد کلاهکهای هستهای روسیه و آمریکا داشته است. اما به نظرم این پیمان در یک مقطع خیلی حساس قرار دارد. ما با آیندهای مواجهیم که شاید سلاح هستهای به نوعی برای کشورهایی که میخواهند حق حاکمیتشان به رسمیت شناخته شود، جذاب باشد. ما با آیندهای مواجهیم که کشورها شاید آن اطمینان پیشین را ندارند که اتحادهای امنیتی پابرجا باشند و آنها با بازدارندگیِ فرامرزی آمریکا، امن باشند. و شما با آیندهای مواجهید که همه کشورهای دارای سلاح اتمی، در حال هزینه بیشتر برای سامانههای مدرنتر هستهای هستند و نه برای جلوگیری از یک درگیری اتمیِ ناخواسته.
در نتیجه به نظر من ما در یک دورهی تازه رقابت تسلیحاتی هستیم. و اگر این کنفرانسِ پیشرو نتواند یک سند قوی در این زمینه به دست دهد که بر اهمیت موضوع عدم اشاعه تأکید کند، خطر احتمال تولید سلاح توسط برخی کشورها را نشان دهد، و کشورهای دارای سلاح بر تعهد خود بر کاهش تسلیحات اتمی تأکید کنند، این نگرانی وجود دارد که پیمان انپیتی در سالهای پیش رو دچار فرسایش خواهد شد. در نتیجه واقعاً در مقطع حساسی هستیم که یا به سمت این خواهیم رفت که این پیمان، مانند گذشته همچنان موفق باشد یا اینکه شاهد آغاز فروپاشی آن خواهیم بود.