نفود جمهوری اسلامی در عراق؛ افشای اسناد محرمانه دستگاه امنیتی ایران

یکی از تصاویر حضور قاسم سلیمانی در میان شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران احتمالاً در عراق در آستانه آزادسازی موصل

نشریه اینترنتی اینترسپت و روزنامه نیویورک تایمز با انتشار گزارشی مشترک، از دستیابی به حدود ۷۰۰ صفحه اسناد و مکاتبات محرمانه وزارت اطلاعات ایران درباره اقدامات و نفوذ ایران در عراق خبر داده‌اند.

این اسناد بازه زمانی بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ را پوشش می‌دهد و در آن به مسائل مختلفی چون عملکرد نیروی قدس سپاه پاسداران در عراق، جنگ با گروه حکومت اسلامی و مقابله با آمریکا پرداخته شده است.

نشریه اینترنتی «اینترسپت» در یک مطلب جداگانه توضیح مختصری درباره محتوای گزارش‌های اختصاصی خود داده و آورده که منبع حدود ۷۰۰ صفحه گزارش‌های محرمانه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی شخصی است که با ارائه این اسناد گفته «می‌خواهد دنیا بداند که ایران در کشورش عراق چه می‌کند».

اگرچه این نهاد خبری می‌گوید ارائه‌دهندگان این اسناد محرمانه هیچگاه هویت خود را فاش نکردند.

«اینترسپت» می‌نویسد که این اسناد از فارسی به انگلیسی ترجمه شده و برای تهیه یکی از گزارش‌ها درباره دامنه نفوذ ایران در عراق، با همکاری مشترک با روزنامه نیویورک‌تایمز کار بر روی راستی‌آزمایی اسناد را آغاز کرده و دو نهاد خبری به صورت مشترک گزارشی را همزمان در این زمینه منتشر کرده‌اند.

اگر چه «اینترسپت» یادآوری کرده که با توجه به جزئیات حساسی که در این اسناد آمده، خبرنگاران تنها به بررسی و انتشار بخش‌های محدودی از صدها صفحه اسناد وزارت اطلاعات اکتفا کرده‌اند و در نظر دارند که به مرور گزارش‌های بیشتری درباره محتوای این اسناد منتشر کنند.

در کنار گزارش مفصل در زمینه نفوذ جمهوری اسلامی در عراق، اسناد وزارت اطلاعات همچنین به موضوعی چون پیشینه نبرد با گروه موسوم به حکومت اسلامی و منافع مشترک ایران و آمریکا در آن می‌پردازد.

نویسندگان اینترسپت می‌نویسند این اسناد نشان می‌دهد «چگونه حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی فرصتی طلایی برای ایران ایجاد کرد تا نظمی سیاسی و اجتماعی در عراق ایجاد کند که در راستای منافع تهران باشد».

این خبرنگاران همچنین نتیجه گرفته‌اند که اسناد نشان می‌دهد ایران «با چالش‌های مشابه ایالات متحده برای در کنترل داشتن عراق روبه‌رو بوده است». چالشی که تهران بنا بر این اسناد با استفاده از شبکه گسترده‌ای از مأموران و جاسوسان و با تأثیرگذاری بر رهبران سیاسی عراق با آن روبه‌رو شده است.

این اسناد در زمانی منتشر می‌شود که هفته‌هاست تظاهراتی گسترده در عراق در جریان است و در کنار اعتراض به فساد اقتصادی مقام‌های عراقی و وضعیت معشیتی، به نقش ایران در عراق نیز معترض هستند.

قاسم سلیمانی (چپ) در کنار حسن پُلارَک، از مدیران مورد اعتمادش در عراق و ابومهدی مهندس، از فرماندهان شبه‌نظامیان عراقی مورد حمایت ایران

شبکه نفوذ جمهوری اسلامی در عراق

نویسندگان دو نهاد خبری، «اینترسپت» و «نیویورک تایمز» در گزارشی با بررسی اسناد به نقش ایران در عراق پرداخته‌اند. نویسندگان این مقاله در سطور ابتدایی گزارش خود می‌نویسند که بسیاری از اسناد فاش شده گویی صفحاتی از یک رمان جاسوسی جذاب هستند؛ «دیدارهایی در پس‌کوچه‌ها و مراکز خرید، یا تحت پوشش سفری برای شکار یا یک جشن تولد».

نویسندگان گزارش می‌گویند گرچه آنچه در این اسناد از نفوذ تهران در بغداد نشان می‌دهد آنچنان موضوع جدیدی نیست، اما از «ابعاد تازه‌ای از استفاده ایران و ایالات متحده از عراق برای جاسوس‌بازی خود» پرده برمی‌دارد و در عین حال این اسناد «نشانه‌ای از پیچیدگی‌های سیاست داخلی در ایران» و رقابت میان طیف‌ها و گروه‌های مختلف است.

در این اسناد همچنین از جمله به «رابطه خاص» عادل عبدالمهدی نخست‌وزیر عراق به جمهوری اسلامی ایران اشاره شده که این روزها معترضان خشمگین در خیابان‌های بغداد خواستار برکناری او هستند. عادل عبدالمهدی گرچه ابتدا گفته شد که از سمت خود کناره‌گیری خواهد کرد، اما سپس گزارش‌هایی منتشر شد که نشان می‌داد در پی سفر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه به عراق، آقای عبدالمهدی همچنان در سمت خود باقی مانده است.

گزارش مشترک اینترسپت و نیویورک‌تایمز در توصیف اسناد آورده که تأیید صحت و سقم برخی از آنها دشوار است، اما برخی گزارش‌های معمول یک مأمور اطلاعاتی‌است. برخی از گزارش‌ها حتی جنبه طنزآمیز دارد و از آن جمله به ورود مخفیانه جاسوسان ایرانی به یک مرکز فرهنگی آلمان در عراق اشاره شده که پس از ورود، مأموران فهمیده‌اند کدهایشان برای بازکردن گاوصندوق‌ها اشتباه بوده و عملیات ناموفق به پایان رسیده است.

یکی از نکاتی که نویسندگان گزارش بر مبنای اسناد وزارت اطلاعات بر آن تمرکز کرده‌اند استفاده ایران از افرادیست که پیشتر در استخدام سی‌آی‌ای بوده و در حدود سال ۲۰۱۴ میلادی، تصمیم به همکاری با ایران گرفته‌اند.

یکی از این مأموران که آمریکایی‌ها او را با نام «دانی براسکو» می‌شناختند در اسناد وزارت اطلاعات با عنوان «منبع ۱۳۴۹۹۲» شناسایی شده که در نوامبر سال ۲۰۱۴ از بیم جانش به دلیل همکاری با آمریکا، تصمیم به تغییر خط گرفته و با نیروهای امنیتی ایران همکاری می‌کند؛ همکاری‌ای که بنا بر این گزارش شامل افشای اطلاعات طرف آمریکایی از جمله «مکان خانه‌های امن، نام هتل‌هایی که مأموران سی‌آی‌ای با مأموران امنیتی دیدار می‌کردند، عراقی‌هایی که برای آمریکا جاسوسی می‌کردند و جزئیات سلاح‌ها و آموزش‌های رصد شده است».

در یکی از اسنادی که تاریخ آن مشخص نشده آمده که ایران اقدام به استخدام جاسوس در وزارت خارجه آمریکا کرده است که مشخص نیست این تلاش به کجا منتهی شده اما دیدارهایی با این شخص انجام شده بوده و پیشنهاد «حقوق، مزایا و سکه طلا» به او داده شده بوده است.

اگرچه نام کارمند وزارت خارجه آمریکا در این اسناد ذکر نشده اما او به عنوان کسی که «می‌تواند درباره طرح‌های دولت آمریکا در عراق -چه مذاکره با داعش و یا عملیات پنهان- اطلاعات داشته باشد» معرفی شده و انگیزه او برای همکاری «اقتصادی» توصیف شده است.

یکی از مواردی که «اینترسپت» و «نیویورک‌تایمز» از میان اسناد وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به دست آورده‌اند تأثیر پیشروی داعش در عراق و منافع مشترک آمریکا و ایران در مبارزه با این گروه است اگر چه بنا بر این گزارش یک مأمور وزارت اطلاعات ایران درباره حضور نظامی نیروهای ائتلاف در مبارزه با داعش ابراز نگرانی کرده و نوشته است «حضور سنگین نیروهای ائتلاف بر فراز آسمان عراق، تهدیدی برای منافع جمهوری اسلامی است و این فعالیت باید جدی گرفته شود».

این موضوع همزمان است با جایگزینی نوری المالکی که به حکومت تهران نزدیک بود و جایگزین او حیدر العبادی این شبهه را ایجاد کرد که شاید نخست‌وزیر جدید به غرب نزدیک باشد اما در جلسه امنیتی، حسن دانایی‌فر سفیر وقت ایران در بغداد با برشمردن افراد متعددی در کابینه تازه دولت عراق، از نزدیکی (کامل یا نسبی) دستکم هشت وزیر به جمهوری اسلامی سخن گفته است.

تصویری دیگری از حضور قاسم سلیمانی در جریان بازسازی یکی از مکان‌های مذهبی عراق

یکی از اسنادی که مأموری از وزارت اطلاعات درباره بیان جبر وزیر حمل‌ونقل وقت در عراق نوشته، درباره درخواست قاسم سلیمانی برای صدور مجوز عبور هواپیماهای ایرانی به سمت سوریه با استفاده از حریم هوایی عراق است. آقای جبر در این دیدار با مأمور اطلاعاتی ایران، توضیح داده که چگونه درخواست آقای سلیمانی را پذیرفته و «دستش را روی چشم‌هایش گذاشته و گفته چشم». در سند فاش شده به نقل از وزیر حمل و نقل عراق آمده که «ایشان (قاسم سلیمانی) بلند شد و آمد پیشانی مرا بوسید».

گزارش این دو نشریه آمریکایی همچنین آورده که اگرچه مقام‌های آمریکایی به طور دائم با طرف‌های عراقی دیدار می‌کردند، اسناد وزارت اطلاعات نشان می‌دهد که آنها مرتب درباره این دیدارها به طرف ایرانی گزارش می‌داده‌اند. یکی از افرادی که در این زمینه به دستگاه اطلاعاتی ایران گزارش می‌داده،‌ یکی از مشاوران سیاسی ارشد رئیس وقت مجلس عراق بوده، اگر چه سلیم الجبوری، در مصاحبه‌ای در این زمینه گفته او معتقد است هیچکدام از همکارانش مأمور ایران نبوده است.

تکذیب مشابهی از سوی نچیروان بارزانی، نخست‌وزیر وقت کردستان عراق، مطرح شده چرا که بنا بر یکی از اسناد او پس از دیدار با مقام‌های ارشد آمریکا و بریتانیا، بلافاصله با مقام‌های ایرانی دیدار کرده است.

اسناد فاش شده همچنین به تلاش حیدر العبادی برای نزدیک شدن به ایران حکایت دارد. بنا بر این اسناد چند ماه پست از احراز پست نخست‌وزیری، آقای العبادی با یک مأمور اطلاعاتی ایران به نام بروجردی دیداری محرمانه داشته که در آن هیچ شخص دیگری حاضر نبوده است. دیداری که بنا بر جزئیات گزارش محرمانه وزارت اطلاعات، آقای «بروجردی» برای سنجیدن رویکرد العبادی، بر مسئله اختلاف شیعه سنی تمرکز کرده و آقای العبادی نیز با همه گفته‌های موافق بوده است.

در این اسناد همچنین از جمله به «رابطه خاص» عادل عبدالمهدی نخست‌وزیر عراق به جمهوری اسلامی ایران اشاره شده که این روزها معترضان خشمگین در خیابان‌های بغداد خواستار برکناری او هستند.


در بخشی دیگر، اینترسپت و نیویورک‌تایمز به تأثیر نفوذ ایران در اختلاف میان سنی‌ها و شیعیان می‌پردازند و از جمله با اشاره به عملیات شبه‌نظامیان شیعه در جرف الصخر (که امروز با نام جرف النصر شناخته می‌شود) اشاره می‌کنند که در سال ۲۰۱۴ برای مبارزه با داعش در آن منطقه، آن شهر را تبدیل به «شهر ارواح» کردند و ده‌ها هزار نفر از سنی‌های این منطقه آواره شدند.

نویسنده گزارش محرمانه وزارت اطلاعات در سندی در این‌باره نوشته است که شیرینیِ پیروزی بر داعش، با تخریب روستاها و غارت اموال سنی‌ها» به «تلخی» بدل شده است. در یک گزارش کارشناس وزارت اطلاعات که بالای آن نوشته شده که این گزارش توسط سپاه قدس رویت نشود، با انتقاد از شخص قاسم سلیمانی در بخشی آورده : «این سیاست ایران در عراق باعث شده است که بار دیگر آمریکایی‌ها با مشروعیت بیشتر به عراق بازگردند و افراد و گروه‌هایی که از میان جامعه اهل سنت علیه آمریکا می‌جنگیدند الان می‌کنند که نه آمریکا و حتی اسرائیل وارد عراق شود و عراق را از دست ایران نجات دهد» و افزوده که «ضرورت دارد که حد و حدودی برای جلوگیری از خشونت علیه افراد بی‌گناه اهل سنت در عراق و اقدامات آقای سلیمانی اندیشیده شود و اگرنه خشونت و درگیری میان شیعه و سنی همچنان ادامه پیدا می‌کند».

نفوذ ایران در عراق ؛ «نگاه اینترسپت»

یکی از مقالات اینترسپت گزارشی تحلیلی درباره نفوذ ایران در عراق است. در این مقاله آمده که اسناد اطلاعاتی فاش شده نشان می‌دهد که اختلافات خونبار میان اقوام و میان شیعیان و سنی‌ها که با حمله آمریکا آغاز شد، پایان نیافته است. اسناد وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی تا پایان سال ۲۰۱۴ میلادی نشان می‌دهد که این خشونت‌ها همچنان ادامه داشته مأموران امنیتی ایران همچنین درباره پاکسازی مناطقی در اطراف بغداد از سنی‌ها که توسط شبه نظامیان نزدیک به سپاه انجام می‌شده، گزارش محرمانه می‌نوشتند.

جرمی سکیهیل و مرتضی حسین در این گزارش همچنین می‌نویسد که رویکرد خشن ایران در قبال عراق باید با در نظر گرفتن تاریخ بررسی شود. چرا که به گفته آن‌ها «هر دولت-ملت عقل‌گرایی چنین مسیری را با توجه به تحولات پی می‌گرفت».

تحلیل این دو نویسنده این است که حمله ایالات متحده به عراق در سال ۲۰۰۳، بیم و نگرانی تهران از اینکه مقصد بعدی سربازان آمریکایی باشد، رد «معامله بزرگ» از سوی واشینگتن، همگی عواملی هستند که ایران را بر آن داشت از از فرصت نفوذ در عراق استفاده کند و این اقدام تهران نباید شوک‌آور باشد.

این مقاله اینترسپت از نقش ایالات متحده در خاورمیانه در شش دهه اخیر به شدت انتقاد می‌کند و می‌گوید هر انتقادی از نقش ایران در عراق، این پیشینه «زشت» آمریکا را پاک نمی‌کند.

عملیات مخفی علیه داعش

نشریه «اینترسپت» در گزارشی جداگانه همچنین به نحوه عملکرد ایران در نبرد با داعش بر مبنای اسناد فاش شده وزارت اطلاعات می پردازد. از جمله نکات تازه درباره این اقدامات ایران بخش مخفیانه این عملیات است که به گفته نویسنده اینترسپت در آن وزارت اطلاعات نقش «پلیس خوب» را در مقابل سپاه قدس که با رویکردی خشن «پلیس بد» بوده، ایفا کرده است.

از جمله مسائلی که این اسناد بر ملا کرده، نفوذ اطلاعاتی ایران در میان نیروهای گروه موسوم به حکومت اسلامی است. بنا بر این اسناد رخنه کردن وزارت اطلاعات به داعش، از یک سو با استفاده از مأموران مرتبط با وزارت اطلاعات از جمله در اقلیم کردستان عراق مهیا شده و از سوی دیگر این نهاد امنیتی موفق به نفوذ اطلاعاتی در میانه رده‌های رهبری داعش شده بود.

یکی از ترفندهایی که وزارت اطلاعات از آن در این راستا بهره برده، نزدیکی به افراد و گرو‌ه‌های مثلاً بعثی توصیف شده که در مقاطعی به رویکردهای داعش نزدیک شده بودند و تهران در صدد جذب آنها با وعده نزدیک کردن آن‌ها به حکومت در بغداد برآمد. اگرچه در همین اسناد فاش شده آمده که کارشناسان وزارت اطلاعات به این افراد اطمینان نداشتند و همواره بیم آن داشتند که آن‌ها با طرف مقابل همکاری کنند.

نگرانی دیگری که در اسناد وزارت اطلاعات مورد توجه نویسنده «اینترسپت» قرار گرفته، موضوع احتمال خودمختاری مناطق سنی‌نشین بوده که از جمله در سال ۲۰۱۴ یک جاسوس وزارت اطلاعات در نشستی در این زمینه در اربیل شرکت کرده است. در این نشست که اعضای سابق حزب بعث ( که در آن زمان ساکن آمریکا بودند) نیز شرکت کردند و بنا به سند به دست آمده «این نگرانی تقویت شده بود که آمریکا از این خودمختاری حمایت ‌کند».

سال ۲۰۱۴؛ دیدار محرمانه سپاه قدس و اخوان المسلمین در ترکیه

در مقاله‌ دیگری که «اینترسپت» در روز ۲۷ آبان منتشر کرده، جیمز رایزن روزنامه‌نگار سرشناس آمریکایی، با بررسی بخشی از اسناد وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، پرده از یک دیدار برداشته که به گفته نویسنده در وضعیت ژئوپلیتیک خاورمیانه، نادر بوده است؛ نشستی در سال ۲۰۱۴ در هتلی در ترکیه، با حضور نمایندگان سپاه قدس و اخوان المسلمین. دو گروه قدرتمند، یکی نماینده پیشبرد تفکر شیعی در خاورمیانه و دیگری حزبی سیاسی با نفوذی گسترده در میان سنی‌های منطقه

در اسناد افشا شده آمده است که برای شرکت نشست رایزنی نیروی قدس سپاه و اخوان‌المسلمین، ترکیه به دلیل نگرانی‌ها، اجازه ورود قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس را نداده است.

در دوران کوتاه ریاست جمهوری محمد‌ مرسی در مصر، ارتباطاتی میان مصر و ایران برقرار شد اما نشستی که حال در اسناد وزارت اطلاعات از آن پرده برداشته شده، یک سال پس از برکناری محمدمرسی و روی کار آمدن عبدالفتاح السیسی انجام شده است؛ نشستی که «اینترسپت» می‌نویسد تلاشی بوده تا نیروی قدس سپاه و اخوان المسلمین درباره نحوه ادامه همکاری رایزنی کنند.

جیمز رایزن می‌نویسد فاش شدن وجود چنین ارتباطی حاکی از پیچیدگی روابط در خاورمیانه است چرا که در ظاهر سپاه قدس و اخوان‌المسلمین باید دشمن یکدیگر باشند. اما زمان برگزاری نشست دوجانبه نیز مورد نظر نویسنده قرار گرفته است چرا که همزمان با این نشست، گروه موسوم به حکومت اسلامی (داعش) در حال پیشروی گسترده در شمال عراق بوده است. همچنین در همین سال‌هاست که خیزش‌های جهان عرب، از جمله در سوریه تبدیل به جنگی تمام عیار شده و خود اخوان المسلمین هم قدرت را در مصر از دست داده و بار دیگر غیرقانونی شده است، از همین رو هم شاید این گروه، همکاری با سپاه قدس را یک فرصت قلمداد کرده است.

اما نکته‌ مورد توجه در این گزارش بخشی‌ است که نشان می‌دهد یک «جاسوس» در میان شرکت‌کنندگان این نشست حضور داشته، شخصی از وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که به نوعی رقیب سپاه پاسداران محسوب می‌شود. بنا به سند فاش شده نماینده وزارت اطلاعات نه تنها در این نشست حضور داشته بلکه هماهنگ‌کننده آن بوده است. در این سند همچنین آمده است که ترکیه به دلیل نگرانی‌ها، اجازه ورود قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس را نداده است.

بنا بر این سند شخصی با نام ابوحسین، از معاونان قاسم سلیمانی در این نشست شرکت کرده و از سوی اخوان المسلمین هم سه تن از رهبران شناخته شده آنها در تبعید در این نشست شرکت کرده‌اند. اگرچه یکی از شرکت‌کنندگان مصری که در سند وزارت اطلاعات به نامش اشاره شده، حضور در چنین نشستی را تکذیب کرده است.

کارشناس وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در توضیح نشست با اشاره به جزئیات مطرح شده از سوی دو طرف، آورده که نمایندگان اخوان‌المسلمین در کنار اشاره به اختلاف نظر‌ها به موضوع دشمن مشترک یا همان عربستان سعودی اشاره کرده‌ و یکی از مکان‌های مناسب برای این مبارزه را یمن ارزیابی کرده‌اند.

آنها همچنین ضمن تأکید بر اهمیت همکاری در زمینه کاهش اختلاف شیعیان و سنی‌ها در عراق، اذعان کرده‌اند که دو طرف فعلاً کار خاصی در سوریه نمی‌توانند بکنند، و در نهایت اینکه اخوان المسلمین، خواستار ورود ایران برای کمک به آنها در مصر نیست.

مقاله «اینترسپت» همچنین یادآوری می‌کند که سند فاش شده وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که نشست در ترکیه، میان سپاه قدس و اخوان المسلمین، خیلی زود نشان داد که طرفین نقطه مشترکی برای آغاز یک اتحاد پیدا نمی‌کنند. طرف ایرانی حتی بر نبود اختلاف میان شیعیان و سنی‌ها تأکید می‌کند و طرف مقابل از «صبور بودن» خود در مقایسه با طرف ایرانی سخن گفته است.