روز دوشنبه ۲۶ شهریور یک تشکل سیاسی حامی سرنگونی جمهوری اسلامی با نام «فَرَشگَرد» اعلام موجودیت کرد. فَرَشگَرد با معرفی خود به عنوان شبکهای از فعالان جوان و سکولار اپوزیسیون خارج از کشور، از شاهزاده رضا پهلوی حمایت کرده است.
در بیانیه این گروه، جمهوری اسلامی اصلاحناپذیر معرفی شده و از تشکیل یک نظام لیبرال دموکراسی سکولار در ایران حمایت شده و امضاکنندگان این بیانیه گفتهاند که آماده همکاری و هماندیشی با مخالفان سیاسی در داخل و خارج برای سرنگونی جمهوری اسلامی در راستای منافع ملی ایران هستند.
آنها همچنین سیاست خارجی «غربستیز، آمریکاستیز، و اسرائیلستیز» را به زیان «منافع ملی ایران» توصیف کرده و خواهان همزیستی مسالمتآمیز و همکاری اقتصادی-سیاسی ایران با همسایگان، و همه کشورهای منطقه و جهان شدهاند.
فَرَشگَرد در زبان پهلوی به معنی رساندن جهان به کمالی است که در آغاز آفرینش و پیش از ورود اهریمن و پلیدی وجود داشته، و بیانیه اعلام موجودیت فَرَشگَرد با امضای ۴۰ فعال سیاسی خارج از ایران انتشار یافته که امیریحیی آیتاللهی، علی اشتری، امیرحسین اعتمادی، نیما راشدان، سلمان سیما، دامون گلریز، یوحنا نجدی، و بهزاد مهرانی، از جمله امضاکنندگان آن هستند.
در مورد شکلگیری این گروه سیاسی، دامون گلریز از امضاکنندگان بیانیه اعلام موجودیت فَرَشگَرد به پرسشهای رادیوفردا پاسخ داده است.
Your browser doesn’t support HTML5
آقای گلریز، چرا بیانیه اعلام موجودیت فَرَشگَرد در این مقطع زمانی صادر شده است؟
ایران در یک شرایط بحرانی قرار دارد. نه دولتهای خارجی و نه جمهوری اسلامی پس از ۴۰ سال حکمرانی ورشکسته، امکان حل بحرانهای متعدد ایران و ایرانیان را ندارند. به نظر میرسد که نظام جمهوری اسلامی در حال سقوط است؛ سقوط سیاسی، ورشکستگی اقتصادی.
بخصوص از سوی مردم ایران ارادهای ملی در حال گسترش یافتن است که تغییراتی بنیادین را رقم بزند و هدف از ابتکار عملی که در فرشگرد در دست داریم، این است که این اراده ملی را تقویت کند و از کمکها و همیاریهایی که در خارج از ایران توسط ایرانیان شکل میگیرد، برای گذار از این نظام به یک نظام سکولار، لیبرال و دموکرات، بر مبنای حقوق بشر استفاده کند؛ روندی که با براندازی نظام جمهوری اسلامی کلید میخورد و نه اصلاحاتی که نتوانسته است ۲۱ سال پاسخی را بدهد که مردم ایران نیازمند آن هستند.
شما خواستار براندازی نظام موجود در ایران هستید، فکر میکنید چه بدلی برای این نظام میتوان متصور شد؟
این بدل از انتخاب مردم و اراده ملی بر میآید و همان است که ایرانیان بیش از ۱۰۰ سال است به دنبال آن هستند؛ یعنی حکومت قانون، دموکراسی لیبرال به معنی انتخاب اکثریت ضمن ارج نهادن به حقوق اقلیت، و بر مبنای حقوق بشر و از همه مهمتر -به خاطر ۴۰ سال جمهوری اسلامی- نظامی سکولار.
ایرانیان زودتر از هر ملتی در خاورمیانه با انقلاب مشروطه به دنبال آزادی و حق تعیین سرنوشت خود بودهاند. متأسفانه این ۴۰ سال گذشته در آن وقفه افتاده. چیزی که لایق ایرانیان است، دموکراسی است و برای تحقق آن اراده ملی نیاز است که بخصوص با نسل جوان ایران باید بر آن کار کرد و استفاده کرد. ببینید تظاهرات دی ۱۳۹۶ چطور ترسی را در کالبد جمهوری اسلامی انداخته، و فشارهای بیرونی و عدم حل مشکلات توسط جمهوری اسلامی که به دلیل ساختار مریض و فاسد نه میتوانند و نه امکان آن را دارند، باعث شده این اراده ملی برای تغییرات ساختاری هر روز بیشتر شود.
شما از شاهزاده رضا پهلوی به عنوان یک شخصیت محوری و کلیدی در فعالیتهای خود نام بردهاید. چه نقشی برای او قائل هستید؟
برای متصل کردن همه بخشهای جامعه ایران، و قلبهای مردم ایران و اکثریتی که در ایران هستند -که از پدر و پدربزرگ ایشان نام میبرند- و بخشی از نخبگان خارج از کشور و حتی داخل ایران را شامل میشوند، برای اینکه بشود دوران گذار از این نظام را به یک نظام دموکراتیک رقم زد و مدیریت کرد، نقش ایشان نقش بسیار مهمی است.
ما به این موضوع واقف هستیم. ما کولهبار گذشته مبارزه با رژیم شاهنشاهی را نداریم، ما کولهبار چنین قضاوتهایی را نداریم و ایشان هم تا الان به نظر میرسد هیچ نوع جایگاه مشخصی برای خود قائل نیستند، به جز آنچه بعد از یک انتخابات آزاد و عادلانه در ایران، خواسته مردم باشد. این دلیل آن است که ما عملاً برای ایشان نقشی کلیدی و محوری قائلیم.
به هر حال شخصیتی که مورد محبوبیت بخشی از جامعه ایران قرار گرفته، برای همبستگی ملی، حفظ کیان و یکپارچگی کشور، به طوری که بشود گذار سالم و آرامی به از نظام مستبد کنونی به یک نظام دموکراتیک و سکولار داشته باشیم، نقش مهمی دارد.
در بیانیه خودتان نوشتهاید که بهویژه دست یاری به سوی کسانی دراز میکنید که در ۴۰ سال گذشته به نفع جمهوری اسلامی یا جهت تحقق انقلاب ۵۷ فعالیتی نکردهاند. آیا نسبت به افراد قائل به تفکرات دیگر، رویکردی سلبی دارید؟
ما میخواهیم سعی کنیم که در حد توانمان صدای براندازانه و خواهان تغییر ملی باشیم که پژواک فریادشان در خیابانها به رادیوی شما هم رسید؛ «ایران را پس میگیریم». در این راه به هر حال باید انتخاب کرد. خیلی از جوانان پیشینی که در انقلاب شرکت کردند و الان به اشتباهات خود پی بردهاند، خیلی از کسانی که از میان همان جوانان پیشین در انقلاب شرکت نکردهاند و از اول میدانستند که چه اتفاقی خواهد افتاد، آنها به عنوان مشاورین ما و کسانی که دوستان ما هستند و برای پیشبرد کارها به ما کمک میکنند، در کنار ما هستند.
ولی برای آنکه بشود با ۸۰ درصد جمعیت زیر ۴۰ سال جامعه ایران ارتباط بر قرار کرد، تصور میکنیم چهره و صدا و نوع ادبیات و ترکیب دیگری را نیاز داریم و به اندازه کافی هم نیرو در خارج از کشور و بخصوص در داخل کشور هست که بشود از آنها برای تقویت اراده ملی این ۸۰ درصد استفاده کرد.
از این جهت هیچ تقسیمبندی مشخصی نیست، ولی خب مرزبندی مشخصی داریم با کسانی که هنوز به دنبال «ارتجاع سرخ و سیاه» هستند، کسانی که هنوز یا به دنبال اصلاح رژیم جمهوری اسلامی هستند -که یک توهم است-، یا به دنبال این هستند که این رژیم را استمرار دهند، و یا اینکه هنوز میخواهند سعی کنند که با براندازی مخالفت کنند چراکه تصور میکنند اگر نظام برانداخته شود، به نفع آنها نیست. ما با این گروهها مرزبندی مشخصی داریم.